موضوع: "نماز"

نمازهای شب اول ماه شعبان

💠نمازهای شب اول ماه شعبان💠


♻️نماز اول

*هر كسی در شب اول ماه شعبان
🔹دوازده ركعت نماز بخواند{شش تا دو رکعتی}
🔹⇦در هر ركعت بعد از حمد
🔹⇦ پانزده بار سوره توحید بخواند*

💢*خداوند متعال ثواب دوازده هزار شهيد را به او عطا نموده و عبادت دوازده هزار سال را براى او مى‌نويسد و همانند روزى كه از مادر متولد شده، از گناهان بيرون مى‌آيد و نيز خداوند در برابر هر آيه‌اى از قرآن كه در اين نماز قرائت نموده، يك كاخ در بهشت به او عطا مى‌كند*

♻️نماز دوم

*هر كس در شب اول ماه شعبان
🔹دو ركعت نماز بخواند
🔹⇦در هر ركعت بعد از حمد،
🔹⇦سی بار سوره توحید بخواند و بعد از خواندن نماز بگويد:اللَّهُمَّ هَذَا عَهْدِي عِنْدَكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ*
💢*خداوندا، اين نماز سپرده‌ى من به تو تا روز قيامت است، از شر ابليس و لشكريان او محفوظ مانده و خداوند ثواب صديقان را به او عطا مى‌كند*

شياطين و سلاطين را از او دفع مى‌كند و هفتاد هزار گناه كبيره‌ى او آمرزيده مى‌گردد و عذاب قبر از او برداشته مى‌شود و دو فرشته‌ى «منكر» و «نكير» نمى‌توانند او را بترسانند و در حالى كه صورتش مانند ماه شب چهاردهم مى‌درخشد از قبر بيرون مى‌آيد و مانند آذرخش از پل صراط مى‌گذرد و نامه‌ى عملش به دست راستش داده مى‌شود*


♻️نماز سوم

*هركس در شب اول ماه شعبان
🔹 صد ركعت نماز بخواند(پنجاه تا دو رکعتی)
🔹⇦در هر ركعت بعد از حمد،
🔹⇦یکبار سوره‌ى توحید بخواند و بعد از اینکه این صد رکعت نماز را خواند و تمام شد پنجاه مرتبه سوره حمد بخواند*

💢*سوگند به خدايى كه به حق مرا به پيامبرى برانگيخت، هرگاه بنده‌اى اين نماز را بخواند و [روز اول شعبان]را روزه بدارد، خداوند متعال گزند اهل آسمان و زمين و شرّ شياطين و سلاطين را از او دفع مى‌كند و هفتاد هزار گناه كبيره‌ى او آمرزيده مى‌گردد و عذاب قبر از او برداشته مى‌شود و دو فرشته‌ى «منكر» و «نكير» نمى‌توانند او را بترسانند و در حالى كه صورتش مانند ماه شب چهاردهم مى‌درخشد از قبر بيرون مى‌آيد و مانند آذرخش از پل صراط مى‌گذرد و نامه‌ى عملش به دست راستش داده مى‌شود*

نکته
✅ *وقت خواندن این نمازها در کل شب است یعنی بعد از خواندن نماز مغرب و عشاء تا اذان صبح وقت هست که این نماز را بخوانیم*

زرنگی در وقت نماز !!

آن روز، به مسجد نرسيده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم يواشکی نماز خواندنش را تماشا می‌کردم.

حالت عجيبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود. طوری حمد و سوره می‌خواند مثل اين که خدا را می‌بيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا می‌کرد. بعدها در مورد نحوه‌ نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت:

«اشکال کار ما اينه که برای همه وقت می‌ذاريم، جز برای خدا! نمازمون رو سريع می‌خونيم و فکر می‌کنيم زرنگی کرديم؛ اما يادمون ميره اونی که به وقت‌‌ها برکت می‌ده، فقط خود خداست».

مسافر کربلا، ص ٣٢، شهيد علی ‌رضا کريمی

جواب دادن به سلام در نماز

بعضی ها فکر می کنند نماز تکراری است...

​ بعضی ها فکر میکنند نماز تکراری است!

 نماز تکراری نیست؛ کسی که چاه میکند ،در نگاه اول کندن او وکلنگ زدنش تکراری به نظر می‌آید،ولی این کار حقیقتا تکرار نیست… چون با این تکرار هربار یک مقدار عمق چاه بیشتر میشود.

 کسی هم که از نردبان بالا میرود، هر قدم که بر میدارد،بالاتر میرود؛این قدم ها هیچگاه تکرار نیست…  

نمازهم تکرار نیست.. اگر در نماز توجه داشته باشیم ،نماز ‌هجدهم ما غیر از نماز هفدهم خواهد بود و یک پله بالا خواهیم رفت.نماز معراج و نردبان مومن است برای رسیدن به کمالات.

استاد قرائتی

روزی که آیت الله جوادی آملی خاک بر سر ریختند!

هنگام دفاع مقدس آیت‌الله  جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند؛ در میان رزمندگان، نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت. پایین ارتفاع چشمه‌ای بود و باران گلوله از سوی عراقی‌ها می‌بارید؛ لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید. هنگامی که آیت‌الله جوادی تشریف آوردند، دیدند که آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می‌رفت برای وضو. بسیجیان هر چه فریاد زدند نرو خطرناک است، آن نوجوان گوش نکرد. آخر متوسل شدند به این عالم وارسته، حضرت آیت‌الله جوادی آملی که آقا! شما کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می‌روی؟ گفت میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرماندهان گفتند می‌توانی تیمم کنی. شما تکلیفی ندارید. همان نماز با تیمم کافی است. نوجوان نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخند زیبایی زد و گفت بگذارید حاج آقا نماز آخرمان را با حال بخوانیم و رفت وضو گرفت و یک نماز باحالی خواند و برگشت. دقایقی بعد قرار بود عده‌ای از بسیجیان بروند جلو و با عراقی‌ها درگیر شوند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت‌الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. دیدند جنازه‌ای آوردند. آیت‌الله جوادی آملی نشستند و دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته. آیت‌الله جوادی آملی کنار جنازه‌اش روی خاک نشستند، عمامه از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند: جوادی! فلسفه بخوان؛ جوادی! عرفان بخوان. امام به اینها چه یاد داد که به ما یاد نداد؟! من به او می گویم نرو و او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخوانم. تو از کجا می دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟! ______________

1 3 4 5 ...6 7