مفاهیم کلیدی پیام به جوانان اروپا و آمریکای شمالی

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR «مفاهیم کلیدی» پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکای شمالی را به همراه برگزیده‌ای از بیانات آیت‌الله خامنه‌ای درباره آن مفاهیم منتشر می‌کند:

* سیاستمداران غربی

مجموعه‌ی سیاستمداران غربی متأسفانه - یعنی همان مجموعه‌ی مؤثر که بیشتر هم تحت تأثیر صهیونیستها هستند - شده کارشان این: گمراه کردن افکار عمومی، دروغ‌پردازی کردن، شعارهای دروغین ساختن. ما میخواهیم از این رؤسای کشورها؛ اینقدر دروغ نگویند. این دولتهای غربی، دولت آمریکا، دولت انگلیس، بعضی دیگر از دولتهای اروپائی، اینقدر افکار عمومی دنیا را گمراه نکنند. ۱۳۸۸/۰۹/۱۵

* اسلام‌هراسی

امروز یکی از کارهای اساسی و مهمی که در شرکتهای هنری معروف دنیا مورد استفاده قرار میگیرد عبارت است از ترساندن مردم از اسلام. چرا؟ اگر اسلام منافع جهان‌خواران را تهدید نکرده بود، در مقابل آن، این واکنشها نشان داده نمیشد. اینکه می‌بینید گروه‌هایی را به نام اسلام و به نام حکومت اسلامی میسازند، میتراشند، مسلّح میکنند، پشتیبانی میکنند، به جان انسانها می‌اندازند و کشورها را به‌وسیله‌ی آنها ناامن میکنند، این نشان‌دهنده‌ی نفوذ پیام اسلام است. از اسلام حقیقی میترسند. ۱۳۹۳/۰۸/۲۶

 

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28736/Vazhegan.jpg

* استعمار غرب

کشورهای زیادی با ملتهای بسیار انبوهی در شرق و غرب عالم- در آفریقا، در آسیا- به واسطه‌ی دانش کشورهای غربی سرکوب شدند؛ به استعمار کشیده شدند؛ نسلهای انسانی به اسارت گرفته شدند. سیاهان امروز آمریکا، فرزندان همان مستمندانی هستند که به وسیله‌ی استعمارگران غربی از کشورهای آفریقائی به اسارت گرفته شدند؛ از میان خانه و زندگی و مزرعه و زیستگاه خودشان این‌ها را مثل حیوانات صید کردند و به کار سخت گماشتند و آواره کردند. این کار در سرتاسر دنیا، در شبه قاره‌ی هند، در منتهاالیه آسیا، در دورانهای سیاه هم اتفاق افتاد. با علم خود، با دانشی که به دست آورده بودند و موهبت الهی بود، بندگان خدا و خلق خدا را به ذلت کشیدند؛ به ستم دچار کردند؛ زندگی‌های آن‌ها را برای دورانهای طولانی تباه کردند.

بعد هم از همین دانش‌هائی که در اختیار گرفتند با بالا رفتن از پلکان علم، بمب اتم ساخته شد؛ سلاحهای شیمیائی ساخته شد؛ نسل‌هائی نابود شدند؛ انسان‌هائی به ماتم عزیزان خود نشستند؛ و دنیا آن چیزی شد که شما در جغرافیای سیاسی عالم مشاهده می‌کنید: تقسیم عالم به دو جناح زورگو و زورپذیر؛ ستمگر و ستم‌پذیر؛ آن هم با فاصله‌ی بسیار زیاد. ۱۳۸۸/۰۱/۲۶


* برنامه‌ قدرتهای بزرگ

سیاست قدرتهای مداخله‌گر در همه‌ی کشورها ایجاد ناامنی است؛ ناامنی سیاسی، ناامنی اخلاقی و فرهنگی. این سیاستی است که امروز و از دیرباز از سوی قدرتهای متجاوز و مداخله‌گر در همه جای دنیا اعمال میشود. آنها چه بخواهند، چه نخواهند، وجودشان و حضورشان موجب ناامنی است. شما ببینید امروز کجاست که نیروهای مداخله‌گر و فضولِ قدرتهای بزرگ حضور دارند و آن‌جا ناامنی نیست؟ هرجا که امتداد نفوذ قدرتهای مداخله‌گر جهانی است، در کشورهای گوناگون عالم، نشانه‌های ناامنی مدنی و فرهنگی و اخلاقی و عدم آرامش عمومی در آن‌جاها محسوس است. ۱۳۸۳/۰۷/۱۵

* تروریسم

هرکس که در گوشه‌ای از دنیا؛ در شهری، در روستایی، در خیابانی، در هرجایی بمب‌گذاری کند و مردم بی‌پناه، مردم بی‌گناه، زن و مرد و غیر نظامیان را از بین ببرد، تروریست است. ما از چنین کسانی هرگز حمایت نکرده‌ایم و نمی‌کنیم. ۱۳۷۲/۰۱/۰۴



* قرآن

مشکلات هر جامعه‌ای با قرآن حل خواهد شد. با معارف قرآنی، مشکلات حل میشود. قرآن راه‌حل معضلات زندگی بشر را به فرزندان آدم هدیه میکند؛ این وعده‌ی قرآنی است و تجربه‌ی دوران اسلام هم این را نشان داده. ۱۳۹۱/۰۴/۳۱



* زندگی پیامبر اسلام(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)

پیامبر اسلام رفتارش با مردم، رفتار خوش بود. در جمع مردم، همیشه بشاش بود. تنها که می‌شد، آن وقت غمها و حزنها و همومی که داشت، آنجا ظاهر می‌شد. هموم و غمهای خودش را در چهره‌ی خودش جلو مردم آشکار نمی‌کرد. بشاش بود. به همه سلام می‌کرد. اگر کسی او را آزرده می‌کرد، در چهره‌اش آزردگی دیده می‌شد؛ اما زبان به شکوه باز نمی‌کرد. اجازه نمی‌داد در حضور او به کسی دشنام دهند و از کسی بدگویی کنند. خود او هم به هیچ‌کس دشنام نمی‌داد و از کسی بدگویی نمی‌کرد. کودکان را مورد ملاطفت قرار می‌داد؛ با زنان مهربانی می‌کرد؛ با ضعفا کمال خوش‌رفتاری را داشت. ۱۳۷۹/۰۲/۲۳



* تمدن اسلامی

کتاب «تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری»، نوشته‌ی «آدام متز»، نشان می‌دهد که تمام محیط اسلامی، اصلا بازار علم دنیاست. ۱۵/۱۱/۱۳۷۰  قرن چهارم هجری، قرن شکوفایی علم و فلسفه در دنیای اسلام است؛ قرن ابن‌سینا؛ قرن فارابی؛ قرن رازی؛ قرن حکمای بزرگ الهی؛ قرن شخصیتهایی که بعضی از آثار علمی آنها دنیا را تا همین روزهایی که من و شما زندگی میکنیم، هنوز در تسخیر خود دارد. ۱۳۷۹/۱۲/۰۹

...

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

نقش انگشتر 14 معصوم چه بوده است؟

گويا برخي از معصومين انگشترهاي متعددي داشته‌اند و بر هر كدام جمله يا عبارتي بوده كه بيان كننده جوهره و تفكر خاص ايشان بوده است. بر اين اساس بايد گفت:

نقش انگشترهاي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله:

1. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»[1]

2. گفته شده انگشتري ديگر با نقش: «صَدَقَ اللَّه‏» نيز داشته‌اند.[2]

نقش انگشترهاي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علي عليه‌السلام:

1. «اللَّهُ الْمَلِك‏»[3]

2. «اللَّهُ‏ الْمَلِكُ‏ وَ عَلِيّ‏ عَبْدُه»[4]

3. «أَسْنَدْتُ‏ ظَهْرِي‏ إِلَى‏ اللَّه».[5]

نقش انگشترهاي صديقه طاهره سلام الله عليها:

1. «أمن المتوكّلون».[6]

2. گفته شده: «اللّه وليّ عصمتي»

3. برخي نيز گفته‌اند ايشان انگشتري از نقره، با اين نقش داشته: «نعم القادر اللّه»[7]

4. نيز انگشتري با نقش انگشتر حضرت سليمان بن داود داشته: «سبحان من ألجم الجنّ بكلماته»‏

نقش انگشترهاي امام حسن عليه السّلام:

1. «العزّة للّه»‏[8]

2. «حسبي الله»[9]

نقش انگشترهاي امام حسين عليه‌السلام:

1. «إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِه»‏[10]

2. «حسبي‌الله»[11]

3. ايشان انگشتر ديگري با نقش « لا إله إلّا اللّه عدّة للقاء » داشته‌اند[12]

نقش انگشترهاي امام سجاد عليه‌السلام:

1. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم»‏[13]

2. «خَزِيَ وَ شَقِيَ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي»‏[14]

3. «وَ ما تَوْفِيقِي‏ إِلَّا بِاللَّه»[15]

4. همچنين بر اساس برخي گزارش‌ها آن حضرت انگشتر امام حسين (ع) را كه نقش «إِنَ‏ اللَّهَ‏ بالِغُ‏ أَمْرِه‏» داشت، در دست مي كردند.[16]

نقش انگشترهاي امام باقر عليه‌السلام:

1. «الْعِزَّةُ لِلَّه»‏[17]

2. «رَبِّ‏ لا تَذَرْنِي فَرْداً»[18]

3. «الْقُوَّةُ لِلَّهِ‏ جَمِيعاً»[19]

نقش انگشترهاي امام صادق عليه‌السلام:

1. «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ء»[20]

2. «اللَّهُ وَلِيِّي وَ عِصْمَتِي مِنْ خَلْقِه»‏[21]

3. «اللَّهُمَّ أَنْتَ‏ ثِقَتِي‏ فَقِنِي‏ شَرَّ خَلْقِك‏»[22]

نقش انگشتر امام كاظم عليه‌السلام:

1. «حَسْبِيَ اللَّه»‏.[23]

2. «الْمُلْكُ‏ لِلَّهِ‏ وَحْدَه»[24]

نقش انگشترهاي امام رضا عليه‌السلام:

1. «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه»‏[25]

2. ايشان همچنين انگشتر پدرشان را نيز دست مي‌كردند[26]

نقش انگشتر امام جواد عليه‌السلام:

«حَسبي اللهُ حافِظي»[27]

نقش انگشترهاي امام هادي عليه‌السلام:

1. «الله رَبّي و هو عِصمَتي مِن خَلقِه»[28]

2. «حِفْظُ الْعُهُودِ مِنْ‏ أَخْلَاقِ‏ الْمَعْبُود»[29]

3. «العزّة للّه»‏[30]

نقش انگشتر امام عسكري عليه‌السلام:

«سُبْحَانَ‏ مَنْ‏ لَهُ‏ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض»[31]

نقش انگشتر حجة بن الحسن العسكري

1. «أنا حجة الله و خالصته»[32]

2. و به نقلي «أنا حجّة الله»[33]

پي نوشت:

[1] . كليني، الكافي، (تحقيق علي اكبر غفاري و محمد آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1407ق، چ4) ج6، ص473.

[2]. علامه مجلسي، بحار الانوار، (بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق، چ2) ج16، ص96.

[3] . كليني، الكافي، ج6، ص473.

[4] . «خداوند، فرمانروا و على، بنده اوست»؛ شريف الرضي، خصائص الائمه (ع) (خصائص اميرالمؤمنين عليه السلام)، (تحقيق محمدهادي اميني، آستان قدس رضوي، مشهد، چاپ اول، 1406ق) ص 39؛ ابن بطريق، عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار، (جامعه مدرسين، قم، چاپ اول، 1407ق) ص31.

[5] . «پشت من به خداوند متّكى است»؛ سيد مرتضى فيروزآبادى‏، فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت‏، (ترجمه محمدباقر ساعدى،‏ نشر فيروزآبادى، قم، چاپ اول، 1374ش) ج1، ص 344

[6] . رحماني همداني، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفي،(تهران، انتشارات منير، 1378ش، چ3) ص676.

[7] . ذكروا أنّ لنقش هذه الكلمات في فصّ الخاتم تأثيرا عجيبا لدفع الأعداء و حفظ الأموال و الأولاد و البدن عن شرّ الإنس و الجنّ و الأهرمن و جميع المكاره و الآفات و الأسواء و البليّات. (انصاري زنجاني، الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء سلام الله عليها، (قم، دليل ما، 1428ق، چ اول) ج17، ص527؛ رحماني همداني، فاطمة الزهرا بهجة قلب المصطفي، ص676).

[8] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج11، ص63 و ج43، ص 242. طبري، دلائل الامامة، (قم، بعثت، 1413ق، چ اول) ص163.

[9] . كليني، الكافي، ج 6، ص 473.

[10] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج46، ص221.

[11] . كليني، الكافي، ج6، ص473.

[12] . نعمت الله جزايري، رياض الابرار، (بيروت،‌ موسسه التاريخ العربي، 1427ق، چ اول) ج1، ص77 و نيز ر.ك ج2،‌ ص16.

[13] . كليني، الكافي، ج6، ص473.

[14] . كليني، الكافي، ج6، ص474.

[15] . «و توفيق من، جز به خدا نيست»؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 46، ص 14.

[16] . كليني، الكافي، ج6، ص474.

[17] . كليني، الكافي، ج6، ص473.

[18] . «پروردگارا! مرا تنها مگذار»؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 46، ص 345.

[19] . «تمامِ قدرت، از آنِ خداست»؛‏ اربلي، كشف الغمة في معرفة الأئمة، (تحقيق هاشم رسولي محلاتي،انتشارات بني هاشمي، تبريز، چاپ اول، 1381ق) ج2، ص133.

[20] . كليني، الكافي، ج6، ص473.

[21] . كليني، الكافي، ج6، ص474؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج11، ص63.

[22] . «خدايا! تو مورد اعتماد من هستي پس مرا از شرّ خلق تو نگهدار»؛ كليني، الكافي، ج 6، ص 473؛ و در برخي منابع حديثي عبارت «ربّ أَنْتَ‏ ثِقَتِي‏ فَقِنِي‏ شَرَّ خَلْقِك»؛ نوري، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، (قم، مؤسسه آل البيت (ع)، 1408ق، چاپ اول) ج 3، ص 302؛‏ و نيز «رَبِّ يسِّرْ لِي أَنْتَ‏ ثِقَتِي‏ فَقِنِي‏ شَرَّ خَلْقِك» آمده است؛ نعمان بن محمد معروف به ابن حيون، دعائم الإسلام‏، (تحقيق آصف فيضي، قم، مؤسسه آل البيت (ع)، 1385ق، چ2) ج2، ص165.

[23] . كليني، الكافي، ج6، ص474؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج11، ص63.

[24] . مجلسي، بحارالانوار، ج 48، ص 11.

[25] . كليني، الكافي، ج6، ص474.

[26] . كليني، الكافي، ج6، ص473؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج11، ص63.

[27] . «بس است مرا خدايي كه حافظ من است»؛ طبرسي، مكارم الاخلاق، (قم، انتشارات شريف رضي، 1412ق، چ4) ص 91.

[28] . «خدا، پروردگار من است و او پناه من از خلقش است»؛ جزايري، رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج 2، ص 460.

[29] . «حفظ اموري كه خدا در ترك يا انجام آن با ما عهد بسته است، از خُلقياتيست كه خدا دوست دارد»؛ حسينى عاملى‏، التتمة في تواريخ الأئمة (ع)، (قم،نشر بعثت، 1412ق، چ اول) ص 136؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 50، ص 117.

[30] . طبري، دلائل الامامة، (قم، بعثت، 1413ق، چ اول) ص397.

[31] . «پاك و منزه است خدايي كه كليدهاى آسمان ها و زمين از آن اوست»؛‏ مجلسي، بحارالانوار، ج 50، ص 238.

[32] . «من حجّت و خالص خدا هستم»؛ علي يزدي حايري، إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب (عج)، (تحقيق علي عاشور، بيروت، مؤسسة الأعلمي، 1422ق، چ اول) ج1، ص428؛ محدّث نوري، نجم الثاقب في أحوال الإمام الغائب، (قم، انتشارات مسجد جمكران، 1384ش‏، چ10) ج1، ص101.

[33] . شيخ عباس قمى،‏ منتهي الآمال، (قم،نشر دليل ما، 1379ش، چ اول) ج3، ص1975.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

فرماندهی که به دعوت «حاج قاسم» به نیروی قدس رفت

آرزوی شهادت شهید الله دادی؛ 27 سال پیش

سردار “محمدعلی الله دادی” روز گذشته در حین بازدید از منطقه «قنیطره» سوریه مورد حمله بالگرد نظامی رژیم صهیونیستی قرار گرفت که بر اثر این جنایت این سردار دلاور همراه با تعدادی از اعضای حزب الله به شهادت‌ رسید.


این سردار شهید متولد سیرجان است. سال 1359 به اتفاق سردار شهید زندی نیا به جبهه‌های جنوب رفت و در کنار شهید حسین علم الهدی و شهدای دانشجو به مبارزه پرداخت.

 

پس از این حماسه و شهادت حسین علم الهدی در هویزه همراه با یکدیگر به دهلاویه رفتند و در جمع نیروهای شهید چمران به مبارزات چریکی پرداختند. این سرداران شهید همچنین در عملیات طریق القدس که منجر به آزادسازی سوسنگرد و بستان شد، حضور داشتند. وی در این عملیات فرمانده یگان خمپاره انداز بود.

 

پس از این شهید الله دادی به کرمان برمی‌گردد و در اعزام مجدد به گردان ادوات لشکر 41 ثارالله می‌رود. لشکری که فرماندهش سردار قاسم سلیمانی بود.

 

قبل از عملیات بدر در سال 63 فرمانده گردان ادوات لشکر ثارالله  شهید صادقی بود و جانشین او نیز سردار شهید زندی نیا. با شهادت سردار صادقی در این عملیات زندی نیا فرمانده گردان می‌شود و شهید الله دادی فرمانده یگان تطبیق آتش.

 

تطبیق آتش نیازمند بهترین و باهوش‌ترین نیروها بود. نیروهایی که تخصص بسیار خوبی در مباحث ریاضی داشتند. تطبیق آتش یعنی زاویه را به خوبی بشناسی و آتش را به آن نقطه هدایت کنی. الله دادی فرمانده این یگان بود.

 

قبل از عملیات والفجر 8، شهید الله دادی مطرح می‌کند که نقشه‌های موجود از دوره پهلوی دوم از منطقه اشتباه است چون یک بلوک کم دارد و نیاز است مجدد نقشه برداری شود. به همین منظور از منطقه آبادان و فاو عراق دوباره نقشه برداری و عکس برداری می‌شود و پس از این کار مشخص می‌شود که حرف شهید الله دادی درست بوده است.

 

در عملیات کربلای 1 شهید الله دادی فرمانده گردان ادوات سبک می‌شود. گردان ادوات سبک شامل تیربارها و خمپاره‌اندازها و تجهیزات سبک است که نیروهای این گردان هنگام عملیات همراه با گردان پیاده وارد عمل می‌شوند. ویژگی شخصیتی نیروهای این گردان شجاعت و زبدگی بود.

 

4 دی سال 64 که عملیات کربلای 4 آغاز شد شهید الله دادی توانست وارد جزیره ام الرصاص شود اما با توقف عملیات به عقب برمی‌گردد. دو هفته بعد در عملیات کربلای 5 فرمانده تیپ ادوات یعنی شهید زندی نیا، دوست و همراه همیشگی این شهید بزرگوار در خط به شهادت می‌رسد. قاسم سلیمانی در اثنای عملیات از پشت بی‌سیم دستور می‌دهد که محمدعلی فرمانده تیپ رعد ادوات لشکر ثارالله شود.

 

او تا پایان جنگ با این سمت در میدان نبرد و جنگ باقی ماند.اوج اقتدار و نقش آفرینی این سردار بزرگوار در عملیات والفجر 10 در منطقه‌ی مشرف به سلیمانیه عراق بود.

 

پس از پایان جنگ فرماندهی تیپ 38 ذوالفقار کرمان را بر عهده می‌گیرد. پس از آن به مدت 3 سال فرمانده تیپ رمضان لشکر 27 محمدرسول الله(ص) می‌شود. سپس به یزد می‌رود و فرماندهی سپاه الغدیر را بر عهده می‌گیرد تا اینکه چند سال پیش به دعوت سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه به نیروی قدس رفت تا در لبنان و سوریه به مبارزه با رژیم صهیونیستی بپردازد.

سردار شهید محمدعلی الله‌دادی جانباز ۳۰ درصد بود و دارای دو پسر و یک دختر است و این شهید بزرگوار خواهان حضور در کنار رزمندگان مقاومت برای مبارزه بود و مدتی بعد هم به عنوان مستشار نظامی در خدمت رزمندگان مقاومت در سوریه و لبنان قرار گرفت .

 

مصاحبه ای از شهید علی الله دادی در 27 سال پیش زمانی که بعد از عملیات کربلای 5 به فرماندهی تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله منصوب شده بود انجام شده است. دقت در جملات کوتاه ایشان نشان از روح بلند و اعتقاد راسخ به جهاد در راه خدا دارد و آرزوی شهاتی که پس از 27 سال از سوی خدا برآورده شد !

 

آرزوی شهادت شهید الله دادی؛ 27 سال پیش-1آرزوی شهادت شهید الله دادی؛ 27 سال پیش-2آرزوی شهادت شهید الله دادی؛ 27 سال پیش-3آرزوی شهادت شهید الله دادی؛ 27 سال پیش-4

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

شیطان با کید و مکر لطیفش به سوی تو می‌آید و ...

شیطان با کید و مکر لطیفش به سوی تو می‌آید و تو را به طاعتی امر می‌کند که می‌داند با آن الفت و انس داری و آن را فرو نمی‌گذاری، پس تو گمان می‌بری که او فرشته‌ای بخشنده است، در حالی که بدون تردید او شیطان رانده شده

کلمه «شیطان» به زبان انگلیسی «Satan» از ماده «شطن» گرفته شده، و «شاطن» به معنای «خبیث و پست» آمده‌است، و شیطان به موجود رانده شده، سرکش و متمرد اطلاق می‌شود و به معنی روح شریر و دور از حق، نیز آمده‌ است.به عبارت دیگر شیطان به هر موجود طغیانگر و دور از رحمت خداوند متعال که کارش وسوسه خلق و دعوت آنان به بدی‌ها است اطلاق می‌شود؛ چنان که بر موجود سرکش و متمرد معروف؛ یعنی ابلیس که از سجده بر حضرت آدم علیه‌السلام سر باز زد و نیز بر فرزندان او که از جنس جن است، اطلاق می‌شود.

در سفارش و وصیت امیرالمؤمنین علی(ع) به کمیل بن زیاد چنین آمده است: شیطان با کید و مکر لطیفش به سوی تو می‌آید و تو را به طاعتی امر می‌کند که می‌داند با آن الفت و انس داری و آن را فرو نمی‌گذاری، پس تو گمان می‌بری که او فرشته‌ای بخشنده است، در حالی که بدون تردید او شیطان رانده شده است پس وقتی به او انس گرفتی و اطمینان یافتی، تو را به اتخاذ تصمیماتی هلاک‌کننده که نجاتی در آن نیست وا می‌دارد.

 

ای کمیل! وقتی که شیطان در سینه‌ات وسوسه کرد بگو: «از شیطان گمراه به خدای توانا پناه می‌برم، و از شر آنچه در فضا و قدر الهی معین شده است به حضرت محمد(ص) که راضی و خشنود از حق است پناهنده می‌شوم، و از شر جن و انس به معبود انسان‌ها پناه می‌برم، و صلوات و سلام خداوند بر حضرت محمد و خاندانش باد»؛ أَعُوذُ بِاللّه الْقَوِی مِنَ الشَّیطانِ الْغَوِی وَ أَعُوذُ بِمُحَمَّدٍ الرَّضِی مِنْ شَرِّ ما قَدَّرَ وَ قَضی، وَ أَعُوذُ بِإِلهِ النّاسِ مِنْ شَرِّ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ أَجْمَعینَ.این پناه جستن به حق تو را از زحمت و اذیت ابلیس و شیاطین همراه او، اگر چه تماماً مثل او ابلیس باشند، کفایت خواهد کرد.روی عن الصادق(ع):‌ صَوْمُ شَهْرِ الصَّبْرِ وَثَلَاثَةِ أَیَّامٍ مِنْ کُلِّ شَهْرٍ یُذْهِبْنَ وَحَرَ الصَّدْرِ.از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: روزه سه روز در هر ماه معادل روزه تمام عمر است و موجب زائل شدن وسوسه درون سینه می‌شود.



امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: وقتی شیطان یکی از شما را وسوسه کرد، باید به خداوند پناه برد و با زبان و قلب خود بگوید: به خدا و رسول او ایمان آوردم و دین خود را برای او خالص گردانیدم؛ آمَنْتُ بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ.در کتاب سفینة البحار از علی(ع) نقل شده است که پیغمبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: برای هر قلبی وسوسه‌ای است، پس وقتی وسوسه حجاب قلب را درید و زبان به آن گویا شد، موجب عقوبت بنده می‌شود، و هنگامی که هنوز حجاب قلب را پاره نکرده و زبان آدمی به آن گویا نشده است، گناهی بر بنده نیست.

 

و نیز روایت شده است که وقتی درباره عظمت و جبروت خداوند یا برخی از صفات او چیزی (وسوسه‌ای) به قلبت خطور کرد، بگو: «لا إله إلا الله محمد رسول الله علی أمیر المؤمنین»، وقتی چنین گفتی، به سوی ایمان خالص بازگشته‌ای.امام صادق(ع) فرمود: شیطان به وسیله وسوسه در سینه بنده‌ای جای نمی‌گزیند، مگر آنکه چنین از یاد خدا اعراض و دوری کند و امر الهی را ضعیف و خوار شمارد و آنچه را که خداوند نهی فرموده مرتکب شود و آگاهی حق را بر سرّ و باطن خویش فراموش کند.آنچه از وسوسه که در قلب جای نگرفته باشد، ناشی از معرفت قلب و مجاورت طبع است. اما وقتی وسوسه در قلب جای‌گیر شد، همان گمراهی و کفر خواهد بود. خداوند عز و جل به لطف دعوت خویش بندگان را به سوی خود خوانده است و آنان را از دشمنی ابلیس آگاه فرموده است. پس فرمود - که عزیز است گوینده آن:‌ «بدون شک شیطان دشمن شما است، پس او را دشمن بدارید»؛ إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا.

 

پس با او همچون شخص غریب با سگ چوپان باش که غریب برای آنکه سگ را از خود منصرف کند به صاحب سگ پناهنده می‌شود. همچنان وقتی شیطان در حال وسوسه به سویت آمد تا تو را از راه حق دور کرده و گمراهت کند و تو را از یاد خدا به فراموشی بیندازد، از او به پرودگار خودت و او پناهنده شو، پس بدون تردید خداوند، حق را در برابر باطل تقویت نموده و مظلوم را یاری می‌کند، به فرموده او -عز و جل-: «بدون شک شیطان را بر کسانی که ایمان آورده‌اند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند، سلطنت و چیرگی نیست»؛ إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ.

 

و تو هرگز قادر به رهایی از سلطه و غلبه شیطان و شناخت نسبت به کیفیت آمدن او و راه‌ها و شیوه‌های وسوسه او نیستی، مگر از طریق دوام در مراقبت، و استقامت و پایداری بر بساط خدمت، و بیم از خداوند آگاه، ذکر کثیر و زیاد.

 

اما وقتی را که انسان به بیهودگی می‌گذراند، در آن اوقات صید شیطان می‌شود لذا عبرت بیاموز از آنچه که شیطان با خویشتن کرد: تکبرش و گمراه کردنش. بنگر که چگونه عمل و عبادت و بصیرتش او را مغرور و فریفته کرد و دچار عجب و خودبینی ساخت و چگونه آن عمل و معرفت و استدلال به آنچه که عقلش دریافته بود او را بر خداوند گستاخ نمود، که لعنت جاودانه بر او باد. پس گمان تو نسبت به نصیحت و دعوت او برای دیگری چیست؟! به ریسمان محکم‌تر خداوند چنگ بزن، آن چیزی جز پناهندگی و اضطرار به سوی حق همراه با صحت و صداقت در افتقار و درویشی در هر نفسی نیست.و مبادا که شیطان با آراستن طاعات، تو را بفریبد زیرا که او ۹۹ درِ خیر را برای تو می‌گشاید تا در مورد یکصدم بر تو غلبه یابد پس به وسیله مخالفت با دستوراتش و بستن راهش و ضدیت با خواهش‌هایش با او مقابله و ستیز کن.

منبع:نشان از بی‌نشان‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

پیامبر رحمت

...

آزادی بیان به معنای آزادی توهین و نابود کردن میراث بشری و اصول اخلاقی نیست؛ از این رو اقدام به رنجاندن یک و نیم میلیارد نفر از جمعیت جهان، اقدامی غیرعاقلانه و ناشی از بی خردی گسترده در میان برخی طیف های رادیکال لائیک در غرب است.

جسارت نشریه فرانسوی به ساحت پیامبر عظیم الشأن اسلام بار دیگر نشان داد آنچه به عنوان تمدن غرب خوانده می شود در حقیقت توحش و جاهلیتی مدرن است.آنچه جاهلیت مدرن را نگران و وحشت زده ساخته این حقیقت روشن است که علیرغم همه تبلیغات و جنگ روانی و اسلام هراسی که غرب به راه انداخته است آئین رسول گرامی اسلام چون چشمه ای زلال راه خود را به سوی تشنگان معنویت و پاکی و ایمان بیش از پیش یافته است.

عظمت انسان های بزرگ از برخوردشان با کودکان و آدم های کوچک مشخص می شود. انسان های بزرگ مانند پیامبرِ اسلام نه تنها نگاه رافت و محبت به انسان ها داشته اند که به حیوانات نیز از سر مِهر و شَفقت می نگریسته اندپیامبر اسلام امروز آشناترین و عزیزترین نام برای همه آزادی خواهان و حق طلبان و جویندگان معرفت و معنویت در سراسر جهان است ، نام بلند و الهام بخش حضرتش امروز در همه کشورها و ملت ها ورد زبان ها است و ارمغان الهی ایشان از معراج و ملکوت به سرعت در حال گسترش است.پيامبر گرامي اسلام(ص) به گفته خود ايشان، مظهر ذات اقدس الهي است و مبعوث شده است تا کاري بالاتر از عيساي نبي انجام دهد؛ اگر حضرت عيسي (عليه السلام) مردگان را به اذن خداوند زنده مي کرد، پيامبر گرامي اسلام مبعوث شدند تا خُلق را در افراد زنده کنند و با کمک آن گوهري که خداوند در وجود انسان به وديعه نهاده است انسان را به کمال حق تعالي برساننددرپی تکرار اهانت نشریه فرانسوی شارلی ابدو به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) و بی‌تفاوتی دنیای غرب به خروج از حد و مرز آزادی بیان یک کمپین جهانی به نام «عشاق محمد(ص)» راه‌اندازی شده است متن اطلاعیه بانیان این کمپین به این شرح است:والله یعصمک من الناس

اندیشه‌های عمیق اسلام توانسته انسان‌های خواب‌آلود را بیدار کند و جهان را به جبهه‌ای در برابر منافع مستکبرین و جهان‌خواران تبدیل کند و منافع آنها را تهدید کند و آنها راهی جز اسلام‌هراسی، اسلام‌ستیزی و تراشیدن اسلام دروغین برای جلوگیری از گسترش این دین مبین ندارند. یکی از راهبردهای کثیف در ذهن‌های بیمار دنیای استکبار در برابر گسترش روزافزون اسلام، تراشیدن اسلام‌های دروغین وابسته به سرویس‌های جاسوسی MI6 و CIA است.

این روزها قلب امت اسلامی جریحه دار است. اهانت به ساحت مقدس بهترین و متخلق ترین مخلوق عالم، دل هر انسان آزاده ای را خون کرده است. آنانی که خود با حمله به کشورهای اسلامی و ریختن خون صدها هزار تن زمینه ساز تروریسم شدند و از همین تروریسم برای مقابله با محور مقاومت بهره جستند، امروز به بهانه کشته شدن چند فرد هتاک به ساحت مقدس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، در کنار هم برای مقابله با تروریسم اشک تمساح می ریزند!

طنز تلخ این خیمه شب بازی جایی است که قاتل کودکان غزه نیز در این میانه حامی انسانیت شده و در نمایش مضحک تروریست های به اصطلاح مخالف تروریسم، شرکت می کند.ک

مپین جهانی “عشاق محمد” در این میانه حرکتی است برخاسته از متن امت اسلامی در دفاع از ساحت قدسی پیامبر اعظم بعنوان سرآمد تمامی پیامبران که تلاش دارد تا در مقابل این حرکت شیطانی بایستد.

 

اروپا به سرعت در حال گرایش بیش از پیش به اسلام است و پیش‌بینی‌های متعدد حکایت از آن دارد که تا یک دهه آینده، ترکیب جمعیتی این قاره به نفع مسلمین تغییر می‌کند. این شواهد و ده‌ها سند و مدرک دیگر حاکی از آن‌ است که اسلام جای خود را در دل مردم باز کرده و هیچ‌چیز مانع پیوند دل‌های آگاه با این آیین آسمانی نیست و به قول حضرت امام(ره) «دنیا تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) است»

این نفوذ و این گرایش به طور طبیعی با امپراطوری غرب ناسازگار است و طبیعی است که آنها نیز همچون فرعون که در هراس از تولد «موسی» به کودک‌کشی روی آورده بود، به اسلام‌ستیزی و اسلام‌هراسی روی بیاورند.

در هنگامه‌ای که غرب با توهین به پیامبر اسلام درپی به راه انداختن جنگ اعتقادی و نمایش چهره خشن از اسلام است چه باید بکنیم؟ آنها با امپراطوری رسانه‌ای خود سالهاست مفهوم تروریست را همچون بسیاری از مفاهیم دیگر از جایگاه حقیقی خود خارج کرده‌اند و سپس با استخدام «تروریست‌های فرهنگی»، با ظاهری شیک و آکادمیک، به جای گلوله، نفرت و کینه شلیک می‌کنند.

ما عاشق پیامبر اسلامیم و جانمان را به پیشگاه آسمانی او تقدیم می‌کنیم.ما شارلی نیستیم و از شارلی و حامیانش متنفریم. از همه کسانی که به مقدسات میلیاردها مسلمان توهین می‌کنند بیزاریم. از کسانی که کوردلانه چشم‌شان را بر روی هزاران هزار کشته توطئه‌های شوم غرب می‌بندند و بر روی خون آنها رقص مستی می‌کنند متنفریم. چگونه می‌توان مسلمان بود و از کنار توهین به ساحت مقدس «رحمت للعالمین» گذشت!؟

اصلا چگونه می‌توان انسان بود و به خود اجازه داد قلوب و احساسات دیگران را با توهین به مقدسات آنها جریحه‌دارکرد؟این روزها که غرب در سودای به راه انداختن «جنگ‌های صلیبی جدید» با نمایش ترور و گروگانگیری راه را برای تروریست‌های رسانه‌ای و اجاره‌ای‌اش باز می‌کند، میلیون‌ها مسلمان از ملیت‌ها، نژادها و مذاهب مختلف با ابراز خشم و انزجار نسبت به این اقدامات موهن، عشق خود را به پیامبر نور و رحمت ابراز می‌دارند و جانشان را به پیشگاه او تقدیم می‌کنند. آنها باور دارند، آمریکا، که پدرخوانده داعش و القاعده و طالبان و دیگر گروه‌های وحشی تکفیری است، می‌کوشد با تسلیح و تجهیز آنها و با اجرای سناریوهای گوناگون، چهره نورانی اسلام را در برابر چشمان مشتاق حقیقت در جهان مخدوش کند.
این تخیل و توهم محض است که اگر ضعف نشان دهید به شما رحم می‌کنند یا حتی برای پیشرفت به شما کمک می‌کنند. امام وقتی حکم سلمان رشدی را صادر کردند فرمودند عده‌ای به من می‌گویند واکنش شما تند بود و بهتر است توهین به رسول الله را نادیده بگیرم تا اقتصاد ما بهتر شود و امام اینگونه پاسخ داده بودند که اقتصاد شما هم بهتر نخواهد شد چرا که اگر الان کوتاه می‌آیند به دلیل این است که از شما می‌ترسند.اما اگرکوتاه بیایید از شما نخواهند ترسید و بر شما ترحم نخواهند کرد و جوری شما را زمین می‌زنند که عبرت دیگران شود.

 

درود بر تو ای شریف ترین همه ی انسان ها. ای پیروز میدان صداقت و راستی. ای که برق نگاهت ظلمات جاهلیت جدید را خواهد شکافت. تو از خود، وحی و حقیقتی به جا گذاشته ای که عظمت نامت را نگاه خواهد داشت. امروز، اخلاق و « جمال چهره ی تو حُجت موجّه ماست» و فردا و دوران های آینده آوازه ی تو را و ترانه ی معصومیّت کودکانه ات را خواهند شنید.

  • نظر از: رحیمی
    1393/10/30 @ 09:51:56 ب.ظ

    رحیمی [عضو] 

    با سلام

    متن زير خاطره اي از سفر به سرزمين وحي و ديار فرشتگان است. با خواندن آن لحظاتی از عمرمان را با یاد پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله متبرک کنیم.

    اینجا….
    به اینجا که می رسی،در میان امواج متلاطم و حیرت آور عاشقی گم می شوی..
    به اینجا که می رسی ،صدای سایش بال فرشتگان را می شنوی..
    اینجا از دغدغه های مادی دنیا و کینه های خاکستری آن هیچ خبری نیست..
    اینجا اشک غم با شوق و احساس در هم آمیخته شده…
    راستی اینجا چقدر نفس کشیدن غنیمت دارد…
    اینجا چقدر حسرت داری که ساعتها ناگفته های دلت را برای محبوبت با زبان اشک بیان کنی و هیچ کس با اشاره به تو نگوید:ایرانی!بلند شو…
    اینجا روبروی بقیع،فقط کوچه های بنی هاشم و مظلومیت حسن را نمی بینی بلکه سنگینی غربت بهانه آفرینش گلویت را سخت می فشرد…
    اینجا صدای شکستن دلها بسیار می آید..
    اینجا صدای امن یجیب و ناله های أستغفر الله وتُب علینا بسیار می آید..
    اینجا کنار غربت بقیع،ناله های یا حسین و یا زینب بسیار می آید..
    اینجا تنها نشستن و با چشم غلطیده در اشک نگاه کردن و هق هق گریه،عجب طعم خوشی دارد..
    اینجا آوارگی و شیدایی با پای برهنه بر زمین گرم و مقدسی که رحمه للعالمین بر آن قدم گذاشته،چه لذتی دارد..
    اینجا ناله های زهرا و درد دل های علی وجودت را ذوب می کند…
    اینجا آتش گرفتن درب خانه علی را می بینی.اما نه!…احساس سوختن به تماشا نمی رسد..آتش بگیر..
    اینجا هیچ چیز به اندازه اشک،انسان را به خدا نمی رساند..
    راستی که اینجا چه بهانه عزیزی برای عاشقی داری..
    اینجا نمی دانی به کدامین بارقه نور خیره شوی! این سرگردانی آزارت میدهد..
    اینجا حس کودک یتیمی را داری! اشکهای خسته از غربت شیعه را با گوشه لباست پاک میکنی ولی هرچه می گریی آرام نمی شوی!
    اینجا غربت مدینه،درد سنگینی را بر دلت وارد می کند که اشکهای بی امان آن را تسکین نمیدهد..
    آری! اینجا مدینه با هوایی بارانی از ابرهای غم و اندوه و غربت است.
    مدینه!..کاش دیدن تو تمام شادی هایم را از یادم نمی برد!
    احساس می کنم که قلب تو در تاب و تب این غم گران،در هوای غبار آلود سینه ات،می خواهد از تپش بایستد.
    می خواهم بگویم اینجا…
    اینجا حضور صاحب الزمان را می شود احساس کرد..
    به اینجا که می رسی غمگینانه پاهای خویش را برهنه می کنی تا اندکی از نیروی ملکوتی رسول الله را از این سنگ فرش های متبرک به خویشتن جذب کنی،آرام و متین در حریم پیامبر خدا قدم بر می داری و مرتب رب ادخلنی می خوانی و اشک می ریزی تا خود را روبروی باب جبرئیل برسانی و چون به اینجا میرسی و چشمت به نگین سبز خاتم آفرینش ،متبرک می شود،زمزمه های عارفانه ات در میان هق هق گریه ها و تکان تکان شانه هایت اندک اندک گم می شود.آخر اینجا اوج تمام غربت هاست….
    به اینجا که رسیده ای،دنیا برای تو تمام شده است..
    اینجا مدینه است!غمناک ترین شهر تاریخ…
    رقیه رحیمی طلبه سطح سه

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.