فواید استفاده از آب گرم موقع افطار
پنجشنبه 93/04/12
در ایام پر برکت رمضان، لحظات انسان ارزشمند است، در این ماه، هر لحظه انسان در آغوش پر لطف و رحمت خداوند است، به همین دلیل با رعایت نکاتی چند، می تواند بهره مندی خود را از این ایام خاص، بیشتر نماید.هنگام افطار و لحظه باز کردن روزه، آن هم روزه ای که به امر پروردگار گرفته بودیم، یکی از قشنگترین لحظات محسوب می شود، و آداب فراوانی برای افطار آورده شده، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می گردد.
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما عَجَّلُوا الفِطرَ (1) ؛
مردم، تا وقتى كه زود افطار مى كنند، در نیكى اند.
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: عَجِّلُوا الإِفطارَ و أخِّرُوا السَّحورَ .(2) ؛
افطارى را زود بخورید و سحرى را به تأخیر اندازید.
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: مِن فِقهِ الرَّجُلِ فی دینِهِ تَعجیلُ فِطرِهِ و تَأخیرُ سَحورِهِ(3) ؛
از دین شناسى مرد(فرد)، زود افطارى خوردن و تأخیر در سحرى خوردن است.
اول نماز، بعد افطار
تهذیب الأحكام عن زرارة و فضیل عن الإمام الباقر علیهالسلام: «فی رَمَضانَ تُصَلّی ثُمَّ تُفطِرُ ، إلاّ أن تَكونَ مَعَ قَومٍ یَنتَظِرونَ الإِفطارَ، فَإِن كُنتَ مَعَهُم فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر ثُمَّ صَلِّ، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ.»
قُلتُ: ولِمَ ذلِكَ؟ قالَ: «لِأَنَّهُ قَد حَضَرَكَ فَرضانِ: الإِفطارُ وَالصَّلاةُ، فَابدَأ بِأَفضَلِهِما، و أفضَلُهُمَا الصَّلاةُ.»
ثُمَّ قالَ: «تُصَلّی و أنتَ صائِمٌ فَتُكتَبُ صَلاتُكَ تِلكَ فَتُختَمُ بِالصَّومِ، أحَبُّ إلَیَّ.»(4)
از امام باقر علیهالسلام روایت شده است: «در (ماه) رمضان نماز مى خوانى و سپس افطار مى كنى، مگر آن كه با گروهى باشى كه منتظر افطارند. اگر با آنان بودى، بر خلاف آنان عمل نكن؛ افطار كن و سپس نماز بخوان، وگرنه اوّل، نماز بخوان.» گفتم: براى چه؟
فرمود: «براى آن كه دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز كه برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»
سپس فرمود: «نماز مى خوانى، در حالى كه روزه اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى شود. این نزد من، محبوبتر است.»
- قال الإمام الباقر علیهالسلام: تُقَدِّمُ الصَّلاةَ عَلَى الإِفطارِ، إلاّ أن تَكونَ مَعَ قَومٍ یَبتَدِئونَ بِالإِفطارِ فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر مَعَهُم، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ؛ فَإِنَّها أفضَلُ مِنَ الإِفطارِ، و تُكتَبُ صَلاتُكَ و أنتَ صائِمٌ أحَبُّ إلَیَّ. (5) ؛ نماز را بر افطار مقدّم مى دارى، مگر آن كه با گروهى باشى كه اوّل، افطار مى كنند. پس با آنان مخالفت نكن و با ایشان افطار كن، وگرنه اوّل، نماز بخوان؛ چرا كه بهتر از افطار است و نمازت با حالت روزه نوشته مى شود و این نزد من، محبوبتر است.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: یُستَحَبُّ لِلصّائِمِ ـ إن قَوِیَ عَلى ذلِكَ ـ أن یُصَلِّیَ قَبلَ أن یُفطِرَ(6)؛
براى روزه دار، مستحب است كه اگر توان داشته باشد، پیش از افطار، نماز بخواند.
امام باقرعلیه السلام فرمود: «براى آن كه دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز كه برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»
سپس فرمود: «نماز مى خوانى، در حالى كه روز هاى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى شود. این نزد من، محبوبتر است.»
- عیون أخبار الرضا علیهالسلام عن رجاء بن أبی الضحّاك ـ فی وَصفِ صَومِ الإِمامِ الرِّضا علیهالسلام ـ كانَ ـ إذا أقامَ فی بَلدَةٍ عَشَرَةَ أیّامٍ ـ صائِما لا یُفطِرُ، فَإِذا جَنَّ اللَّیلُ بَدَأَ بِالصَّلاةِ قَبلَ الإِفطارِ(7)؛ عیون أخبار الرضا علیهالسلام به نقل از رجاء بن ابى ضحّاك، در توصیف روزه امام رضا علیهالسلام نقل میكند: هر گاه در شهرى دَه روز مى ماند، روزه بود و افطار نمى كرد. پس چون شب فرا مى رسید، اوّل پیش از افطار، نماز مى خواند.
- و قَد رُوِیَ أیضا فی ذلِكَ أنَّكَ إذا كُنتَ تَتَمَكَّنُ مِنَ الصَّلاةِ و تَعقِلُها و تَأتی بِها عَلى حُدودِها قَبلَ أن تُفطِرَ، فَالأَفضَلُ أن تُصَلِّیَ قَبلَ الإِفطارِ، …(8) ؛ روایت شده كه: هر گاه مىتوانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن كه افطار كنى، بخوانى، بهتر آن است كه قبل از افطار كردن، نماز بخوانى؛ و اگر از كسانى بودى كه دلت پیش افطار كردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مىكرد، اوّل، افطار كن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این كه شرط است كه پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود كه وقت نماز بگذرد.
صدقه دادن
- قال الإمام الرضا علیهالسلام: مَن تَصَدَّقَ وَقتَ إفطارِهِ عَلى مِسكینٍ بِرَغیفٍ، غَفَرَ اللهُ لَهُ ذَنبَهُ، و كَتَبَ لَهُ ثَوابَ عِتقِ رَقَبَةٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ(9) ؛ هر كس پیش از افطار كردن، گِرده اى نان به بینوایى صدقه دهد، خداوند، گناهش را مى آمرزد و براى او ثواب آزاد كردن بندهاى از فرزندان اسماعیل را مى نویسد.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: كانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام إذا كانَ الیَومُ الَّذی یَصومُ فیهِ أمَرَ بِشاةٍ فَتُذبَحُ و تُقطَعُ أعضاءً و تُطبَخُ، فَإِذا كانَ عِندَ المَساءِ أكَبَّ عَلَى القُدورِ حَتّى یَجِدَ ریحَ المَرَقِ و هُوَ صائِمٌ، ثُمَّ یَقولُ: «هاتُوا القِصاعَ، اِغرِفوا لاِلِ فُلانٍ وَاغرِفوا لاِلِ فُلانٍ»، ثُمَّ یُؤتى بِخُبزٍ و تَمرٍ فَیَكونُ ذلِكَ عَشاءَهُ، صَلَّى اللهُ عَلَیهِ و عَلى آبائِهِ(10)؛ امام صادق علیهالسلام فرمود كه امام سجّاد علیهالسلام هر روز كه روزه مى گرفت، دستور مى داد كه گوسفندى ذبح شود و قطعه قطعه و پخته گردد. عصر كه مى شد، بر روى دیگها خم مى شد تا بوى آب گوشت را در حال روزه احساس كند. سپس مى فرمود: «ظرفها را بیاورید. براى فلان خانواده بریزید. .» سپس نان و خرماى خشك مى آوردند و غذایش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد!
قرائت سوره مباركه قدر
- قال الإمام زین العابدین علیهالسلام: «إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» عِندَ فُطورِهِ و عِندَ سَحورِهِ، كانَ فیما بَینَهُما كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سَبیلِ اللهِ تَعالى(11) ؛ هر كس هنگام افطارى و سحرى خوردن، سوره «إنّا أنزلناه» بخواند، میان آن دو (وقت) همچون كسى خواهد بود كه در راه خدا به خون خویش آغشته است.
دعا كردن
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ لَدَعوَةً ما تُرَدُّ(12) ؛ براى روزه دار، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب است.
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: إنَّ لِكُلِّ صائِمٍ دَعوَةً، فَإِذا هُوَ أرادَ أن یُفطِرَ فَلیَقُل عِندَ أوَّلِ لُقمَةٍ:یا واسِعَ المَغفِرَةِ اغفِر لی(13)؛ هر روزهدارى، یك دعا (ى مستجاب) دارد. پس هر گاه خواست افطار كند، هنگام اوّلین لقمه بگوید: «اى آن كه آمرزشت گسترده است! مرا بیامرز!»
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: لِكُلِّ عَبدٍ صائِمٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ عِندَ إفطارِهِ، اُعطِیَها فِی الدُّنیا أو ذُخِرَ لَهُ فِی الآخِرَةِ (14) ؛ هر بنده روزه دارى، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب دارد، كه آن، یا در دنیا به او داده مى شود و یا براى آخرتش ذخیره مى شود.روایت شده شده که : هر گاه مى توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن كه افطار كنى، بخوانى، بهتر آن است كه قبل از افطار كردن، نماز بخوانى؛ و اگر از كسانى بودى كه دلت پیش افطار كردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مىكرد، اوّل، افطار كن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این كه شرط است كه پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود كه وقت نماز بگذرد.
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُم: الصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ، وَالإِمامُ العادِلُ، و دَعوَةُ المَظلومِ(15) ؛ سه نفرند كه دعایشان رد نمى شود: روزه دار، تا آن كه افطار كند؛ پیشواى دادگر؛ و نفرین ستمدیده.
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّى تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ و تَصیرَ إلَى العَرشِ: … وَالصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ (16)؛ چهار نفرند كه دعایى از آنان رد نمى شود، تا آن كه درهاى آسمان براى آنان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد: … (یكی از آنان) روزه دار، تا آن كه افطار كند.
خواندن دعای پیش از افطار
إنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه وآله كانَ إذا أفطَرَ قالَ:بِسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ، تَقَبَّل مِنّی إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ (17) ؛ پیامبر صلى الله علیه وآله، هر گاه افطار مى كرد، مى گفت:«به نام خدا. خدایا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- عمل الیوم واللیلة عن ابن عبّاس: كانَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه وآله إذا أفطَرَ یَقولُ:اللّهُمَّ لَكَ صُمنا و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(18) ؛ به نقل از ابن عبّاس ـ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى كرد، مى گفت:«خدایا! براى تو روزه گرفتیم و بر روزىِ تو افطار كردیم. پس از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: إذا قُرِّبَ إلى أحَدِكُم طَعامٌ و هُوَ صائِمٌ فَلیَقُل: بِاسمِ اللهِ وَالحَمدُللهِِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ و عَلَیكَ تَوَكَّلتُ، سُبحانَكَ و بِحَمدِكَ، تَقَبَّل مِنّی إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(19) ؛ هر گاه نزدیك یكى از شما كه روزه است، غذایى آوردند، بگوید: «به نام خدا، و حمد از آنِ خداست. خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم و بر تو توكّل نمودم. تو منزّهى و تو را مى ستایم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- عمل الیوم واللیلة عن معاذ: كانَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه وآله إذا أفطَرَ قالَ: الحَمدُللهِِ الَّذی أعانَنی فَصُمتُ، و رَزَقَنی فَأَفطَرتُ(20) ؛ پیامبر خدا، هر وقت افطار مى كرد، مى گفت: «سپاس، خدایى را كه مرا یارى كرد تا روزه گرفتم و روزى ام داد تا افطار كردم.»
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ دَعوَةً: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُكَ بِرَحمَتِكَ الَّتی وَسِعَت كُلَّ شَیءٍ أن تَغفِرَ لی ذُنوبی(21) ؛ روزه دار را هنگام افطارش، دعایى چنین است: «پروردگارا! تو را به آن رحمتت كه هر چیز را فرا گرفته است، مى خوانم كه گناهانم را بیامرزى.»
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: ما مِن عَبدٍ یَصومُ فَیَقولُ عِندَ إفطارِهِ: «یا عَظیمُ یا عَظیمُ؛ أنتَ إلهی لا إلهَ لی غَیرُكَ، اِغفِر لِیَ الذَّنبَ العَظیمَ؛ إنَّهُ لا یَغفِرُ الذَّنبَ العَظیمَ إلاَّ العَظیمُ» إلاّ خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ كَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(22)؛ هیچ بنده اى نیست كه روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى آمرزد» ، مگر آن كه از گناهانش بیرون مى آید ، همچون روزى كه مادرش او را زاده است.
- قال الإمام الباقر علیهالسلام: جاءَ قَنبَرٌ مَولى عَلِیٍّ علیهالسلام بِفِطرِهِ إلَیهِ … فَلَمّا أرادَ أن یَشرَبَ قالَ:بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمنا و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(23) ؛ قنبر، غلام على علیهالسلام، افطارى را نزد وى آورد… . چون خواست بیاشامد، فرمود: «به نام خدا . خداوندا! براى تو روزه گرفتیم و با روزىِ تو افطار كردیم. پس، از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- قال الإمام الكاظم عن آبائه علیهمالسلام: إذا أمسَیتَ صائِما فَقُل عِندَ إفطارِكَ: «اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ و عَلَیكَ تَوَكَّلتُ» یُكتَب لَكَ أجرُ مَن صامَ ذلِكَ الیَومَ(24) ؛ امام كاظم علیهالسلام به نقل از پدرانش علیهمالسلام فرمود: چون روزه بودى، هنگام افطار خویش بگو: «خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم و بر تو توكّل نمودم» تا برایت پاداش كسى را بنویسند كه آن روز را روزه داشته است.
- قال الإمام الرضا علیهالسلام: مَن قالَ عِندَ إفطارِهِ: «اللّهُمَّ لَكَ صُمنا بِتَوفیقِكَ و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا بِأَمرِكَ، فَتَقَبَّلهُ مِنّا وَاغفِر لَنا إنَّكَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیمُ» غَفَرَ اللهُ ما أدخَلَ عَلى صَومِهِ مِنَ النُّقصانِ بِذُنوبِهِ(25)؛ هر كس هنگام افطارش بگوید: «خداوندا! با توفیق تو، برایت روزه گرفتیم و به فرمان تو با روزى ات افطار كردیم. پس، آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز! همانا تو آمرزنده مهربانى»، خداوند، كاستى هایى را كه او با گناهانش بر روزه اش وارد كرده، مى آمرزد.
افطار با خرما ،یا كشمش،یا شیرینى ،یا شیر، یا آب وِلَرم
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: أفضَلُ ما یَبدَأُ بِهِ الصّائِمُ بِزَبیبٍ أو شَیءٍ حُلوٍ(26) ؛ برترین چیزى كه روزه دار، افطارش را با آن آغاز مى كند، كشمش یا چیزى شیرین است.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: كانَ رَسولُ الله صلى الله علیه وآله أوَّلُ ما یُفطِرُ عَلَیهِ فی زَمَنِ الرُّطَبِ الرُّطَبُ، و فی زَمَنِ التَّمرِ التَّمرُ(27) ؛ اوّلین چیزى كه پیامبر خدا روزه اش را با آن افطار مى كرد، در زمانِ رُطَب، رطب بود و در زمانِ خرما، خرما. (رُطَب، خرماى رسیده است و تَمر، خرماى خشك.)
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: مَن أفطَرَ عَلى تَمرٍ حَلالٍ، زیدَ فی صَلاتِهِ أربَعُمِئَةِ صَلاةٍ(28) ؛ هر كس با خرماى حلال افطار كند، به پاداش نمازش به اندازه چهارصد نماز افزوده مى شود.
- قال الإمام الباقر علیهالسلام: كانَ رَسولُ الله صلى الله علیه وآله إذا صامَ فَلَم یَجِدِ الحَلواءَ أفطَرَ عَلَى الماءِ(29) ؛ پیامبر خدا، هر گاه روزه بود و حلوا (شیرینى) نمى یافت، با آب افطار مى كرد.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: كانَ رَسولُ الله صلى الله علیه وآله إذا أفطَرَ بَدَأَ بِحَلواءَ یُفطِرُ عَلَیها، فَإِن لَم یَجِد فَسُكَّرَةٍ أو تَمَراتٍ، فَإِذا أعوَزَ ذلِكَ كُلُّهُ فَماءٍ فاتِرٍ، و كانَ یَقولُ: یُنَقِّی المَعِدَةَ وَالكَبِدَ، …(30) ؛ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى كرد، با حلوا (شیرینى) آغاز مى كرد و اگر نمى یافت، با شِكر یا چند خرما و اگر اینها هم نبودند، با آب ولرم افطار مى كرد و مى فرمود: «معده و كبد را تمیز مى كند و بو و دهان را خوشبو مى سازد و دندانها را محكم مى كند و سیاهى چشم را تقویت مى كند و مردمك چشم را پر نور مى سازد و گناهان را كاملاً مى شوید و هیجان و رگها و صفراى غالب را مى نشاند و بلغم را قطع مى كند و حرارت معده را آرام مى كند و سردرد را مى برد.»
- قال الإمام الباقر علیهالسلام: إنَّ عَلِیّا علیهالسلام كانَ یَستَحِبُّ أن یُفطِرَ عَلَى اللَّبَنِ(31) ؛ على علیهالسلام خوش مى داشت كه با شیر، افطار كند.
- قال الامام الصادق علیهالسلام: الإِفطارُ عَلَى الماءِ یَغسِلُ الذُّنوبَ مِنَ القَلبِ (32) ؛ افطار با آب، آلودگى ها را از دل مى شوید.
امام صادق (ع) می فرمایند آب گرم موقع افطار ده حسن دارد:
۱) کبد و معده را شستشو می دهد
۲) دهان را خوشبو می سازد
۳) دندانها را محکم می کند
۴) باعث تقویت چشم می گردد
۵) گناهان را شستشوی با آب از بین می برد
۶) آرام کننده رگهای به هیجان آمده است
۷) صفرا را می برد
۸) بلغم را برطرف می کند
۹) حرارت معده را فرو می نشاند
۱۰) درد سر را آرامش می بخشد.
روزه خواری باطعم عذاب وجدان
سه شنبه 93/04/10
یه وقتایی یه چیزایی پیش میاد که واقعا دلتو میسوزونه، چیزایی میبینی که هضم شدنی نیستن اما وقتی دقیق تر بهش نگاه میکنی میبینی همه گیر شده و کسی عین خیالش نیست…
![]()
رفم با شما یه درد دل و مرور یه دلتنگیه، دلم تنگ شده برای زمانی که “آدم” بودیم…
من خیلیییی سن ندارم اما یادمه بچه که بودم وقتی ماه رمضون یه لقمه میخواستیم تو خیابون غذا بخوریم از خجالت آب میشدیم، اما حالا همش رفتارهایی که میبینم واقعا آتیشم میزنه…
چقدر راحت خانوما یا آقایون روزه خواری میکنن و عین خیالشون هم نیست… حالا خوبه که فطرت و وجدان دروغ نمیگن! اونایی هم که به هر بهونه ای دنبال روزه نگرفتن هستن، دلشون آروم نیست و همش دنبال یه توجیه میگردن!
“مثلا اینکه شما فضای کاریتون با ما فرق داره، اگه شما هم تو این هوای گرم کار میکردی نمیتونستی روزه بگیری!” و بعد بدون اینکه توضیحی خواسته باشی شروع میکنه به توجیه کردن که آب به بدن نرسه کلیه ها اذیت میشن و اصلا نمیشه با این شغل روز گرفت و …
یکی از دوستام که برای تفریح بعد از ظهرها کار با چوب انجام میده میگفت چون میدونم خیلی تشنه میشم روزه نمیگیرم…!

همه هم دنبال توجیهی میگردن که خودشون رو راضی کنن، یعنی صدای درونشون رو خفه کنن!
یکی از این صدا خفه کن ها هم برای رستورانهاییه که خدا اندازه قیمت چند پُرس غذا هم براشون… :
به بهونه مسافر اجاقشون روشنه، قبول، ما باور کردیم! خدا هم رحیم و بخشنده ست!
خودت از خودت خجالت نمیکشی…؟
اما بنازم به مرام کسانی که واقعا مریض هستن و معذور اما دل تو دلشون نیست تا بعد از بهبودی دوباره روزه بگیرن و اینکه نمیتونن روزه باشن شرمندشون میکنه…
دلم تـــنگ شده برای “آدم بودنمون”، خدا نکنه دوباره سقوط کنیم! اولین بار از بهشت سقوط کردیم و شدیم زمینی، این بار راه به کجا میبریم؟؟؟
حقیقت تلخ
سه شنبه 93/04/10
به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغلیش پول نداره
به راننده گفت :پول خورد ندارم واسه همه رو حساب کن….!
برگزاری جشن تکلیف به سبک غربی!
سه شنبه 93/04/10
به تازگی مراسمهایی در بین برخی خانوادهها به ویژه خانوادههای متوسط به بالای جامعه مرسوم شده است، این مراسم ها به بهانه به سن تکلیف رسیدن دختر خانواده برگزار میشود، اما با شکل و شمایل جشنهای تکلیف گذشته متفاوت است.
![]()
فرهنگ غربی آنقدر در برخی بخش های فرهنگی ما ریشه دار شده است که دیگر حال و اوضاع فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی ما خوب نیست.
این روزها فرهنگ غربی مانند خوره، جان و روح فرهنگ ایرانی – اسلامی را می خورد، نه اینکه فکر کنید سرعت تخریبش هم مانند موریانه آهسته و کند است، برعکس با سرعت در حال از بین بردن ریشه های اصیل ایرانی – اسلامی است. ستون های استوار این فرهنگ هر بار با پاتک فرهنگ غربی به لرزه می افتد و اگر از امروز به فکر نباشیم به طور قطع پایه هایش در آینده ای نزدیک ویران و تخریب می شود. مصداق بارز این گفتار نفوذ این فرهنگ ناشناخته در تار و پود سنت ها و آیین های اسلامی ما است، این روزها جشن های تکلیف دخترانمان هم دستخوش تغییرات زیادی شده است، تغییراتی که رنگ و لعاب فرنگی به خود گرفته و انگارغربی ها اینبار نسخه «جشن های تکلیف» دخترانمان را پیچیده اند!
روزگاری نه چندان دور برای گرفتن جشن تکلیف برای دخترهایی که به سن 9 سالگی می رسیدند، مراسم هایی برگزار می شد که با واژه «تکلیف» همخوانی داشت و بر محور جشن های گروهی ساده با اولویت نماز و سجاده استوار بود. اما در هیاهوی زندگی شهری و زندگی های امروزی ، مراسم های سنتی «جشن تکلیف» برای دخترها هم متفاوت شده است. این روزها رقص و پایکوبی ، آواز و میهمانی هایی که بیشتر به مراسم عروسی شبیه است، جای خود را به سجاده و نماز برخی خانواده ها در جشن تکلیف دخترشان داده است، آری! اینبار فرهنگ غربی کمر به تخریب آیین سنتی و اصیل «جشن تکلیف دختران ایرانی» بسته است.
* بفرمایید به صرف شام و شیرینی
زنگ منزل شما به صدا در می آید و یکی از اقوام و یا دوستان و آشنایان، کارت دعوتی را به شما می دهد و تاکید می کند که همراه با خانواده در مراسم باشکوهی شرکت کنید. در وهله اول با مشاهده شکل و شمایل کارت دعوت که همانند کارت های عروسی است، با خود فکر می کنید که به یک مجلس عروسی و یا نامزدی دعوت شده اید، اما زمانی که محتویات درون آن را مطالعه می کنید، تازه متوجه ماجرا می شوید: «کارت دعوتی برای شرکت در مراسم با شکوه جشن تکلیف یک دختر به صرف شیرینی ، شام و یا نهار»
* جشن «تکلیف» با چاشنی رقص و آواز!
در ماه های گذشته مراسم هایی در بین برخی خانواده ها به ویژه خانواده های متوسط به بالای جامعه مرسوم شده است، این مراسم ها به بهانه به سن تکلیف رسیدن دختر خانواده برگزار می شود، اما با شکل و شمایل جشن های تکلیف گذشته متفاوت است و در حقیقت رقص و پایکوبی و آواز مهمترین بخش این جشن های تکلیف را تشکیل می دهد.
در این مراسم ها به صورت رسمی مانند یک مراسم عروسی کارت های دعوت از سوی خانواده دختر بین اقوام و آشنایان توزیع می شود و از آنها دعوت می شود تا در جشن باشکوهی به مناسب به سن تکلیف رسیدن دخترشان شرکت کنند، جشنی که همه چیزش به یک عروسی شباهت دارد، یعنی آقایان در یک سالن و خانم ها در سالن دیگر حضور دارند، اما با این تفاوت که در این مراسم از آقای داماد خبری نیست و این دختر خانم است که با صورتی بزک کرده با لباس ویژه میهمانی های شبانه وارد سالن می شود و خود را در برابر دیدگان میهمانان نشان می دهد.
البته این تمام ماجرا نیست، در اینگونه جشن های تکلیف که متاسفانه شاهد رشد روز افزون آن در گوشه کنار شهرها هستیم، پس از حضور دختر درسالن بانوان، مراسم رقص و پایکوبی مانند یک مراسم عروسی آغاز می شود و دختر خانواده هم با همان وضعیت در برابر دیدگان همه میهمانان با رقص خود در اصطلاح جلوه نمایی می کند!
البته نا گفته نماند که شیوه اجرا تنها به این موضوع ختم نمی شود و قبل از مراسم دختر خانواده که به سن تکلیف رسیده است به همراه مادرش به آرایشگاه رفته و پس از آرایش در قامت یک عروس کوچک در محفل حاضر می شود!
* عکس های یادگاری با میهمانان
در این مراسم ها پس از برگزاری رقص و پایکوبی ، بخش پایانی مراسم گرفتن عکس های یادگاری با دختر خانواده و اهدای هدایا است. برای اهدای هدایا به دختر خانم هم مانند مراسم های عروسی چشم و هم چشمی وجود دارد و اقوام و فامیل ها برای دادن هدیه با کارت ها ی بانکی ، سکه و طلا از هم سبقت می گیرند.
به باور بسیاری از کارشناسان اجتماعی، برگزاری اینگونه از جشن های تکلیف که به بهانه های گوناگون ازهدف اصلی خود منحرف می شود، نه تنها با اساس به بلوغ رسیدن یک دختر در سن 9 سالگی هیچ سنخیتی ندارد، بلکه با گذر زمان به یک آسیب اجتماعی و ناهنجاری فراگیر تبدیل میشود. به گفته محسن اعتمادی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل خانواده، اینکه مراسم سنتی مانند جشن تکلیف یک دختر به سمتی برود که ابزاری برای ایجاد انحراف در جامعه باشد یک آسیب جدی و خطرناک است. اعتمادی با بیان این مطلب به «تبیان» می گوید: در حال حاضر دو چیز آفت اصلی مراسم ها و جشن های سنتی در کشور شده است:« تشریفات و غربزدگی»
بنابر اظهارات وی، در این موضوع خانواده ها و والدین مقصران اصلی هستند، چرا که یک دختر 9 ساله زمانی که به سن بلوغ می رسد با بسیاری از موارد بیگانه است و این خانواده ها هستند که در شکل گیری شخصیت دختر در همان سنین بلوغ نقش دارند. زمانی که یک خانواده برای دخترش جشنی به مانند جشن عروسی می گیرد و در آن به رقص و پایکوبی می پردازد، تعاریف این دختر از جشن تکلیف با آنچه باید باشد، از زمین تا آسمان متفاوت می شود.
هر چند برگزاری جشن و دعوت از دوستان و آشنایان به صورت رسمی هیچ ایرادی ندارد و با اصل صله رحم هم تناسب دارد، اما زمانی که جشن تکلیف یک دختر آن هم در آستانه ورود به دنیای تازه ای از بلوغ فکری و شخصیتی، با چاشنی رقص و آواز زنان و مردان حاضر در تالارها و سالن ها همراه شود، باید با کمی تامل و تفکر بیشتری موضوع را واکاوی کرد.این کارشناس خانواده بر این باور است جشن تکلیف معنا و مفهوم خودش را دارد و بر پایه نماز و نیاش و با خدا بودن بنا شده است و از سالیان دور در مراکز آموزشی و مدارس جشن هایی با این مضمون برای دخترها گرفته می شود. با توجه به اینکه باید خاطره جشن تکلیف یک خاطره شیرین تربیتى و معنوى باشد، مناسب است که والدین به ویژه مادران نسبت به این موضوع هوشیار باشند.
اعتمادی در پایان تاکید کرد : بی شک خانواده ها هر طور که برای فرزند دختر خود جشن بگیریند، در ذهن و روح دخترشان ثبت می شود و در آینده هم نسب به مراسم های مذهبی و اسلامی نگرش دیگری دارد، جشن گرفتن هیچ ایرادی ندارد، اما اینکه به بهانه جشن تکلیف دخترمان به رقص و پایکوبی و تجملات روی آوریم، دیگر نام تکلیف را نمی توان بر آن نهاد. بهترین راهکار مهار و مقابله با این آسیب تازه وارد و واگذاری برگزاری جشن های تکلیف به مدارس و موسسات آموزشی است تا به صورت گروهی و با اصول و قواعد مناسب خودش برگزار شود.
