کبوتر درسخوان در ندوشن!
دوشنبه 93/10/08
در یکی از مدارس ندوشن از استان یزد کبوتری صبح به همراه دانش آموزان در مدرسه حاضر می شود و هنگامی که دانش آموزان در حال اجرای مراسم صبحگاه هستند روبروی دانش آموزان بر بالای دیوار مدرسه می نشیند و با تشکیل کلاس درس بر پشت پنجره کلاس آمده و با زدن نوک به شیشه از معلم کلاس اجازه می خواهد تا وارد کلاس شود و معلم با باز نمودن پنجره کلاس به کبوتر اجازه می دهد تا سر کلاس حاضر شود و سپس بر روی میز معلم می نشیند و هنگامی که معلم با تخته سیاه کار می کند کبوتر بر روی شانه معلم می نشیند.
تبلیغ بیحیایی تحت لوای فمینیسم!
شنبه 93/10/06
وبسایت ضدایرانی و مروج رفتارهای ضداخلاقی “رادیو زمانه” با انتشار مطلبی تحت عنوان “چگونه فرزندمان را فمینیست بار بیاوریم؟"، به بهانه تربیت فمینیستی فرزندان، بی شرمانه ترین کلمات که رسانه های مروج “پورنو” نیز از ادای آن ابا دارند، را منتشر کرد.
این وبسایت که در ترویج فرهنگ منحط غربی و همجنسگرایی ید طولایی دارد، در این مقاله که ترجمه نوشته یک زن کانادایی مبلغ جریان فمینیسم است، با انتشار دستورالعملی برای تربیت فرزندان جهت تثبیت “زن از دیدگاه غرب"، نوشته است: “بحثهایی که درباره برابری جنسیتی میشود، ارزش چندانی نخواهند داشت مگر اینکه از پله اول شروع کنیم: از بچههای خودمان"!
تارنمای ضدانقلابی “رادیو زمانه” سپس با ردیف کردن پله های تربیت (بخوانید بی تربیت کردن) بچه ها، در بی ادبانه ترین عبارات که قلم از بیان آن شرم دارد، آورده: “اگر شما هم مثل من والدینی داشتید که روشن و باز نبودند، حس میکنیم کار غریب و زشتی است که در گفتوگوهامان با بچهها و بهویژه در ملاء عام، از واژههایی مثل (…) و (…) استفاده کنیم. اما سعیتان را بکنید. رفتهرفته آسانتر میشود، و از همه مهمتر، این گفتوگوها میتواند آغازی باشد برای گفتوگوهای دیگر و بیشتری که قرار است بعدها با بچهها داشته باشید"!؟
هدف پشت پرده از طرح شعار دروغین فمینیست ها مبنی بر تلاش برای برابری میان زنان و مردان را می توان در همین عبارات جستجو کرد؛ تلاش برای دریدن مرزهای شرم و حیا و تربیت نسلی که از کودکی، در خانواده ای لجام گسیخته تربیت شده اند.
از سوی دیگر، تمرکز بر ترویج برهنگی فرهنگی و رواج بی اخلاقی یکی از نکات موردتمرکز ضدانقلاب و لژ غربگرایان قرار دارد و لازم است تا مسئولان فرهنگی و مرزبان مسایل تربیتی نسبت به این مقوله حساسیت بیشتری داشته باشند.
تفاوت در نگاه به زن میان اسلام ناب و فمنیست های بی اخلاق به زیبایی قابل نمایان است؛ اسلامی که پیامبر عظیم الشان(ص) آن، زن را در کنار عطر و نماز، به عنوان سه محبوب در دنیای خود معرفی می کند؛ و جریان غربگرای فمیسنیتی که با پرده دری می کوشد تا از زن تنها به عنوان یک ابزار جهت ارضای مسایل جنسی و شهوانی و نیز، رونق بنگاه های اقتصادی بهره برداری نماید.
وقتی میراث فرهنگی فرقی میان شهدا و اموات قائل نیست!
شنبه 93/10/06
بسیاری از مردم شهرهای مختلف آرزو دارند که میزبان پیکر مطهر این فرزندان گمنام حضرت روح الله باشند. این بار نیز قرعه به نام دارالمومنین یزد افتاد و قرار بر این شد که هشت تن از این مردان مرد در میدان مهم این شهر یعنی میدان امیر چخماق به خاک سپرده شوند اما در عین ناباوری میراث فرهنگی شهر یزد به شدت با این موضوع مخالفت کرد و گفت اگر این اتفاق رخ دهد یونسکو دیگر این میدان را ثبت تاریخی نمی کند!
مردم، علما و مسئولین این شهر یکپارچه خواستار دفن این شهدا در همین میدان شدند که میراث فرهنگی بی اعتنا به این درخواست فقط یونسکو و ثبت تاریخی شدن این میدان برایش مهم بود و دست از مخالفت بر نداشت.
این درحالی است که به گفته فرمانده کمیته مفقودین مکان هایی دیگر هم مانند قبرستان تخت فولاد اصفهان که یک اثر باستانی است میزبان چند شهید بوده است اما این همه اصرار میراث فرهنگی قابل تامل است.
بعد از حرف و حدیث ها و صحبت های فراوانی که بین کمیته جستجوی مفقودین و میراث فرهنگی یزد رد و بدل شد نتیجه ای حاصل نشده و سرانجام خود مردم وارد عمل شدند و دو تن از این شهدا را همراه با عزاداری پرشور به خاک سپردند.
در حالی که هنوز این کش و قوس ها با میراث ادامه دارد و درگیری هایی نیز در حومه این میدان رخ داده شش تن دیگر از این شهدا نیز در روز شهادت امام رضا(ع)با همت و پشتوانه خود مردم یزد در میدان امیر جخماق به خاک سپرده شدند.
ای کاش شهدا که خود نیز طلایی ترین برهه تاریخی این مرز و بوم را رقم زده اند اکنون به دلایلی که به یونسکو ربط داده می شود(!) اینگونه برای مدتی در دارالعباده یزد معطل نمی شدند.
آنانکه با هزار دلیل زندگی می کنند نمی توانند با یک دلیل بمیرند
ولی آنهایی که با یک دلیل زندگی می کنند با همان یک دلیل نیز
می میرند و …
و تو ای شهید گمنام …
گمنام بین زمینی ها و نامدار آسمانی ها هستی …
شهید
شنبه 93/10/06
بسیاری از مردم شهرهای مختلف آرزو دارند که میزبان پیکر مطهر این فرزندان گمنام حضرت روح الله باشند. این بار نیز قرعه به نام دارالمومنین یزد افتاد و قرار بر این شد که هشت تن از این مردان مرد در میدان مهم این شهر یعنی میدان امیر چخماق به خاک سپرده شوند اما در عین ناباوری میراث فرهنگی شهر یزد به شدت با این موضوع مخالفت کرد و گفت اگر این اتفاق رخ دهد یونسکو دیگر این میدان را ثبت تاریخی نمی کند!
مردم، علما و مسئولین این شهر یکپارچه خواستار دفن این شهدا در همین میدان شدند که میراث فرهنگی بی اعتنا به این درخواست فقط یونسکو و ثبت تاریخی شدن این میدان برایش مهم بود و دست از مخالفت بر نداشت.
این درحالی است که به گفته فرمانده کمیته مفقودین مکان هایی دیگر هم مانند قبرستان تخت فولاد اصفهان که یک اثر باستانی است میزبان چند شهید بوده است اما این همه اصرار میراث فرهنگی قابل تامل است.
بعد از حرف و حدیث ها و صحبت های فراوانی که بین کمیته جستجوی مفقودین و میراث فرهنگی یزد رد و بدل شد نتیجه ای حاصل نشده و سرانجام خود مردم وارد عمل شدند و دو تن از این شهدا را همراه با عزاداری پرشور به خاک سپردند.
در حالی که هنوز این کش و قوس ها با میراث ادامه دارد و درگیری هایی نیز در حومه این میدان رخ داده شش تن دیگر از این شهدا نیز در روز شهادت امام رضا(ع)با همت و پشتوانه خود مردم یزد در میدان امیر جخماق به خاک سپرده شدند.
ای کاش شهدا که خود نیز طلایی ترین برهه تاریخی این مرز و بوم را رقم زده اند اکنون به دلایلی که به یونسکو ربط داده می شود(!) اینگونه برای مدتی در دارالعباده یزد معطل نمی شدند.
آنانکه با هزار دلیل زندگی می کنند نمی توانند با یک دلیل بمیرند
ولی آنهایی که با یک دلیل زندگی می کنند با همان یک دلیل نیز
می میرند و …
و تو ای شهید گمنام …
گمنام بین زمینی ها و نامدار آسمانی ها هستی …
شهداي قانون گريز !!!
شنبه 93/10/06
عاشقان پاره خشتها و ابنیه تاریخی، اون قدر احساس مسئولیت و خود مسئول بینی داشتند که برای کندن چند تا چاله به عمق یک و نیم متر، در صحن امیرچخماق یزد، بدجور جانفشانی کردند، تا همه سرمایهها و داشتههای یه ملت رو زیر این خاک نکنند !!
!
عجیبهها، یه لحظه با خودم گفتم، شهدا چقدر بی قانونی میکردند که حتی زمان رفتنشون از این دنیا، جسمشون هم داره بیقانونی میکنه !!!
اون روزا، که بچه مایهدارا و بچهمسئولها و … و… پشت میزشون تو شهرا داشتند “وظیفه بازی و مسئول بازی” در میآوردند؛ این “قانون گریزها”!!! با دست بردن تو شناسنامههاشون، رفتن “رزمنده بازی” کردن و جنازههاشون موند تو بیابونهای عراق و ایران ….
حالا هم که اومدن، آرامش مسئولین رو گرفتن و میخوان الکی جایی که خشتهاش مال “سال بوقه”، به زور صاحب بشن…
البته خوبی احساس مسئولیت اینه که الان اگه کشور دست بعثی ها و آمریکاییها بود، بازم مسئولین مورد نظر، داشتند انجام وظیفه می کردند !!!