از اعضاي بدن هم سوال مي‌شود

یکی از اعتقادان مسلم و قطعی اسلام و تمام ادیان دنیا، وجود جهان آخرت و قیامت است که در آن، اعمال آدمی در زندگی دنیایی مورد سوال قرار گرفته و تمام اعمال او رسیدگی می‎شود. قرآن کریم نیز در این باره می‌فرمایند: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛[زلزال/ 8] پس هر كس به اندازه سنگينى ذره‏‌اى كار خير انجام داده باشد، آن‌را می‌بيند و هر كس به اندازه ذره‏‌اى كار بد كرده باشد، آن‌را می‌بيند».

اما طبق احادیثی که از معصومین(علیهم‌السلام) وارد شده است، در روز قیامت از تک تک اعضا و جوارح آدمی سوال خواهد شد؛ که آیا توانسته است وظیفه خود را در قبال خداوند متعال به درستی انجام دهد و از مسیر بندگی خارج نشوند یا خیر؟

قرآن کریم در آیه‌ای زیبا در این رابطه می‌فرماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا؛[اسراء/ 36] و پيروى مكن از آن‌چه براى تو علم به آن حاصل نيست، چون گوش و چشم و قلب، هر کدام آن‌ها از آن‌چه پيروى نموده‌اند، مورد سوال و بازپرسى قرار می‌گيرند».

امام صادق(عليه‌السلام) در تفسیر این آیه فرمودند: «يُسْأَلُ السَّمْعُ عَمَّا يَسْمَعُ وَ الْبَصَرُ عَمَّا يَطْرِفُ وَ الْفُؤَادُ عَمَّا يَعْقِدُ عَلَيْه؛ گوش از آن‌چه می‌شنود، و چشم از آن‌چه به واسطه حركت خود می‌بيند، و دل از آن‌چه نيت خود را بر آن استوار می‌دارد، مورد پرسش و سوال واقع می‌شوند».

هم‌چنین یکی از یاران امام صادق(علیه‌السلام) می‌گويد: من چون براى قضاى حاجت می‌رفتم، نشستن در آن‌جا را طول می‌دادم تا از شنیدن آواز بعضى از همسايگان كه به آوازخوانی مشغول بودند لذت ببرم. روزی چون خدمت امام صادق(عليه‌السلام) رسیدم، حضرت فرمودند: «به درستی‌كه گوش و چشم و دل، مورد بازپرسى قرار می‌گيرند: گوش، آن‌چه شنيده است؛ چشم، آن‌چه ديده است؛ دل، آن‌چه بر آن نيت خود را جزم كرده است».

هم‌چنین حضرت، در حدیث دیگری فرمودند: «خداى تبارك و تعالى ايمان را بر اعضاء بنى آدم تقسیم کرده است و هيچ عضوى نيست، جز اين‌كه وظيفه ايمانيش غير از وظيفه عضو ديگر است؛ يكى از این اعضاء، قلب انسان است كه با آن تعقل و درك و فهم می‌كند و آن امير بدن اوست كه اعضاء ديگر آدمی، جز با رأى و فرمان او كارى انجام نمی‌دهند. و يكى دستان اوست كه آن‌ها را دراز می‌كند و… .
بر دل، واجباتی است غير از آن‌چه بر زبان واجب شده است؛ و بر زبان واجباتی است غير از آن‌چه بر چشم‌ها واجب گرديده است؛ و بر چشم‌ها نیز واجباتی است غير از آن‌چه بر گوش واجب شده است؛ و بر گوش واجباتی است غير از آن‌چه بر دست‌ها واجب شده است و بر دست‌ها نیز واجباتی است غير از آن‌چه بر پاها واجب شده است و بر پاها نیز واجباتی است غير از آن‌چه بر فرج واجب شده است؛ و بر فرج واجباتی است غير از آن‌چه بر چهره واجب گشته است».

بنابراین طبق این روایات، ایمان بر تمام اعضا و جوارح آدمی لازم گشته است و هر عضوی از این اعضا، دارای وظیفه‌ای خاص است و در روز قیامت نیز از هر عضوی نسبت به انجام وظایف خود، یا کوتاهی در آن‌ها، سوال خواهد شد.

« صدقه پنهانی و آشکارا »

امام علي علیه السلام:


صَدَقَةُ السِّرِّ تُكَفِّرُ الخَطيئَةَ، وَ صَدَقَةُ العَلانِيَةِ مَثراةٌ فِى المالِ؛

 

صدقه پنهانى گناه را می پوشاند، و صدقه آشكارا بر مال می افزايد.

غرر الحكم: ح ۵۸۴۸ / گزيده غررالحكم و دررالكلم، ص61

فتاوای رهبرانقلاب درباره ماهواره

آنتن‌هاى ماهواره‏ اى

س 1213: آيا خريد و نگهدارى و استفاده از دستگاه گيرنده برنامه‏هاى تلويزيونى از ماهواره جايز است؟ و اگر دستگاه گيرنده مجانى به دست انسان برسد چه حکمى دارد؟



ج: دستگاه آنتن ماهواره‏اى از اين جهت که صرفاً وسيله‏اى براى دريافت برنامه‏هاى تلويزيونى است که هم برنامه‏هاى حلال دارد و هم برنامه‏هاى حرام، حکم آلات مشترک را دارد. لذا خريد و فروش و نگهدارى آن براى استفاده در امور حرام، حرام است و براى استفاده‏هاى حلال جايز است. ولى چون اين وسيله براى کسى که آن را در اختيار دارد زمينه دريافت برنامه‏هاى حرام را کاملاً فراهم مى‏کند و گاهى نگهدارى آن مفاسد ديگرى را نيز در بر دارد، خريد و نگهدارى آن جايز نيست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمى‏کند و بر تهيه و نگهدارى آن در خانه‏اش مفسده‏اى هم مترتّب نمى‏شود. لکن اگر قانونى در اين مورد وجود داشته باشد بايد مراعات گردد

 

دو گروه که نماز آنها را لعن می کند

ما هر وقت با خدا کار داریم خدا را صدا می‌زنیم چه قدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم بگوییم خدا.

پس روزگاری می‌آید که مردم شکم‌هایشان خدایشان است، موقع نماز و وقت نماز به دنبال شکم هستند. الان نانوایی‌ها و رستوران‌ها چه خبر است؟ در خانه‌ها بعضی در حال ناهار خوردن هستند و فکر نماز نیستند.

کسانی که نماز را در اول وقت نمی‌خوانند نماز آنها را نفرین می‌کند و می‌گوید خدا تو را ضایع و خراب کند همان طور که تو مرا ضایع و خراب کردی.به همین خاطر هم هست که این گونه افراد همیشه گرفتار هستند و می‌گویند آقا من هر کار می‌کنیم نمی‌شود این کار، آن کار. این برای این است که نماز اول وقت نمی‌خوانی و پدر و مادر از دست تو ناراضی هستند.

از ملا می‌پرسند: چرا هر کار می‌کنیم کارمان به سامان نمی‌شود؟ [در جواب گفت] برای اینکه نماز اول وقت نمی‌خوانی و نماز هم نفرین‌تان می‌کند.استاد ما مرحوم آقای برهان 65 سال پیش بر روی منبر می‌گفت و من هنوز یادم هست که می‌فرمود: آن کسی که نماز مغرب را آن قدر دیر بخواند که آسمان پر از ستاره شود چنین کسی ملعون است.

به همین خاطر هم بود که هنوز توی مأذنه گل دسته قم اذان می‌گفتند و وسط‌ های اذان بود که آیت‌ الله مرعشی نجفی به رکوع می‌رفتند یعنی آن قدر نماز را زود شروع می‌کرد مبادا که ستاره به آسمان بیاید. صبح‌ها هم همین طور اگر کسی آن قدر نماز صبحش را دیر بخواند که آسمان دیگر ستاره‌ای نداشته باشد چنین کسی هم ملعون است.

بنابراین دو نفر ملعون هستند: اول آن کسی که آن قدر نماز مغرب را دیر بخواند که آسمان پر از ستاره شود و دوم آن کسی که آن قدر نماز صبح را دیر بخواند که ستاره‌ای در آسمان باقی نمانده باشد و نزدیک طلوع آفتاب باشد این دو نفر ملعون هستند یعنی از رحمت خدا به دور می‌باشند. شیخ رجبعلی خیاط می‌گفت: من هر وقت که نماز می‌خواندم نمازهایی مثل نماز امام زمان یا نماز جعفر طیار از خداوند حاجتی می‌خواستم یک روز گفتم بگذار یک بار برای خود خدا نماز بخوانم و حاجتی نخواهم شاعر می‌گوید:

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن                     که خواجه خود روش بنده‌پروری دارد

همان شب شیخ رجبعلی خیاط در عالم خواب دید که به او گفتند چرا دیر آمدی؟ یعنی چه یعنی تو باید 30 سال پیش به فکر این کار می‌افتادی حالا سر پیری باید بفهمی و نماز بخوانی و حاجتی طلب نکنی.ما هر وقت جایی گیر می‌کنیم و اصطلاحا دم‌‌ مان در تله‌ای گیر می‌کند می‌گوییم خدا. این شعر را استاد من شیخ اکبر برهان 62 سال پیش در مسجد لرزاده بر روی منبر می‌خواندند و من هنوز به یاد دارم که:

هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی

چون دردسرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی

ما هر وقت با خدا کار داریم خدا را صدا می‌زنیم چه قدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم بگوییم خدا.

مباحث آیت الله مجتهدی تهرانی

دجال، دشمنی خطرناك در آخرالزمان

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلَّم) حدیثی طولانی در مورد “دجال” بیان فرمود. من جمله اینکه: دجال کسی است که بر او حرام است که به اماکن مذهبی شهر بیاید تا اینکه به بعضی از شوره زارها که در ادامه شهر است، می رسد.

در آن روز مردی که بهترین مردم (یا از بهترین مردم) است، به سوی او می رود و به او می گوید: «شهادت می دهم تو همان دجالی هستی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلَّم) درباره او با ما سخن گفته بود». دجال می گوید: «اگر ببینید این شخص را بکشم، سپس زنده اش کنم آیا در این امر شکایتی دارید؟» به او می گویند: «نه». پس او را می کشد، سپس زنده می کند و زمانی که او را زنده می کند می گوید: «قسم به خدا من درباره تو مثل الان آگاهی نداشتم». دجال می خواهد برای دومین بار او را بکشد ولی نمی تواند. ابو اسحاق که ابراهیم ابن سعد است می گوید: «آن مرد همان خضر پیامبر است».

 

دجال تر از همه

 

یکی از نشانه ‏های اصلی ظهور و آخر الزمان که در روایات وارده از اهل بیت (علیهم السلام) نیز بدان ها اشاره شده، خروج دجال است. خروج وی از نشانه‏های برپایی قیامت دانسته شده ‏است. او خطرناك ترین دشمن اسلام است.

خطر او در آخرالزمان است و پیش از قیام حضرت مهدی (عجل الله فرجه) از شرق و احتمالاً از خراسان خروج می‌کند. او با انجام کارهای شگفت‌انگیز و معجزات مختلف، عده فراوانی از مردم را می‌فریبد. البته برخی از رویات تا هنگام ظهور به سی، شصت و هفتاد دجال اشاره کرده‏اند. در میان این دجال‏ها، کسی که از همه دروغگوتر، حیله‏گرتر و مردم فریب‏تر است، نشانه ظهور حضرت مهدی(عجل الله فرجه) است.

 

دروغگوی حیله ‏گر

 

دجال بر وزن فعال، صیغه مبالغه است. این کلمه از ریشه «دجل» به معنای دروغگوی حیله‏گر است. این کلمه در زبان فارسی، بسیار دروغگو، فریب دهنده، فردی که می‏گویند پیش از ظهور حضرت مهدی (عجل ‏الله فرجه) پیدا می‏شود و بسیاری از مردم فریبش را می‏خورند.

 

و در زبان عربی، به معنای آب طلاست و به همین علت، افراد بسیار دروغگو که باطل را حق جلوه می‏دهند، دجال نامیده می‏شوند. (فرهنگ فارسی معین، کلمه دجال)

 

برخی مفسرین بر این عقیده اند كه دجال یك شخصیت معین نبوده بلكه یك جریان فرهنگی، اقتصادی، سیاسی ضد توحید و دین می باشد؛ كه تمدن غرب با به دست آوردن فن آوری صنعتی و پیشرفت در زمینه های فیزیك فضایی و بیوشیمی و شاخه های دیگر علم، اذهان سطحی نگر و ساده اندیش بشر را مسحور و مرعوب خود ساخته و بر شدت آن می افزاید

 

از دجال بترسید

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلَّم) فرمودند: هر پیامبری که بعد از نوح (علیه السلام) آمده قومش را از دجال ترسانید و من هم شما را از او می ترسانم. سپس فرمودند: شاید بعضی از کسانی که مرا می بینند یا سخنم را می شنوند، او را درک کنند. گفتند: ای رسول خدا! قلوب ما در آن روز چگونه خواهد بود؟ فرمود: مثل آن یعنی روشنتر از آن (روز).

 

و نیز از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلَّم) می‏فرمایند: خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید، مگر آنکه قومش را از دجال ترسانید. و خداوند آن را تا به امروز بر شما تأخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد، بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر الاغی که فاصله دو گوشش یک میل است خروج می‌کند و به همراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانه‌های زمین به جز مکه و مدینه و حومه این دو شهر، گذر می‌کند. ( کمال الدین و إتمام النعمة، جلد2، صفحه319)

 

نکاتی درباره دجال که باید بدانید

 

1. در روایتی از امیرالمومنین علی (علیه‏السلام) فرمودند: دجال (صائد بن الصید) می‏باشد از اصفهان و از دهی كه یهودیه نام دارد خروج می كند. (بحارالانوار جلد13،صفحه482)

2. از برخی از روایات چنین برمی‏آید که: تا زمان ظهور دجال، او در جزیره ای در اقیانوس هند به سر می‏برد که از آن صدای موسیقی به گوش می‌رسد. او سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت می‌رسد.

3. روایات دیگری وجود دارد که در کوهی، در جزیره‌ای، در بند است و اهریمنان به او غذا می‌رسانند.

4. طبق روایات دجال در غروب همان روزی كه صیحه آسمانی جبرئیل بلند می‏شود و می‏گوید حق با علی و اولاد علی است با صدای بلند فریاد می‏زند، به‏طوریكه همه جن و انس صدای او را می‏شنوند و می‏گوید، ای دوستان من به سوی من آیید كه من همان كسی هستم كه شما را خلق كردم منم آن پروردگار شما و بر همه امور قادر و توانا هستم و همین امر باعث می‏شود گروهی در شك و تردید گرفتار شوند. (بحارالانوار جلد13، صفحه483)

5. گفته شده اكثر پیروان دجال از طایفه یهود و زنان و اعراب تشكیل می شود. (بحارالانوار جلد13، صفحه485)

6. اهل سنت می گوید دجال آمده‏است و اكنون در مصر زندگی می‏كند و اسمش (عبدا…ابن ساعد) می‏باشد.

 

دجال، یک شخص یا یک جریان

 

برخی مفسرین بر این عقیده اند كه دجال یك شخصیت معین نبوده بلكه یك جریان فرهنگی، اقتصادی، سیاسی ضد توحید و دین می باشد؛ كه تمدن غرب با به دست آوردن فن آوری صنعتی و پیشرفت در زمینه های فیزیك فضایی و بیوشیمی و شاخه های دیگر علم، اذهان سطحی نگر و ساده اندیش بشر را مسحور و مرعوب خود ساخته و بر شدت آن می افزاید. غرب با استفاده از رسانه ها شروع به ترویج فساد با پخش موسیقی های شیطانی از شیطان پرست هایی كه اكنون در آمریكا و دیگر نقاط جهان زندگی می كنند و با نشان دادن این موضوع كه مسلمانان انسان هایی هستند كه عاشق خونریزی و تروریسم هستند، خود را منجی و نجات دهنده بشر معرفی می كنند و با تزریق این گونه افكار به تمامی جوامع بشری ظهور دجال را اثبات كرده اند.

 

خروج وی از نشانه‏های برپایی قیامت دانسته شده‏است. او خطرناك ترین دشمن اسلام است. خطر او در آخرالزمان است و پیش از قیام حضرت مهدی (عجل الله فرجه) از شرق و احتمالاً از خراسان خروج می‌کند. او با انجام کارهای شگفت‌انگیز و معجزات مختلف، عده فراوانی از مردم را می‌فریبد

 

فتنه ی ویرانگر

 

دجال یکی از نشانه های حتمی ظهور است. دجال برای جوامع بشری چنان ویرانگر است که همه پیامبران الهی درباره آن هشدار داده اند و پیروان خود را از او بر حذر داشته اند. تا جایی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلَّم) فرمودند: هیچ پیامبری نبوده‏است مگر اینکه پیروانش را از دجال بر حذر داشته است و تاریخ ادیان تاكنون چنین دشمنی به خود ندیده است.

 

در روایت‌های شیعه نیز گفته‌های زیادی در مورد دجال به چشم می‌خورد و این چنین گفته شده ‏است که وی در زمانی که مردم گناهان زیادی را انجام دهند و نیکی را بد و بدی را نیک بدانند، ظهور خواهد کرد. و نیز  شیعه معتقد است كه دجال یك شخصیت حقیقی و یهودی می باشد كه پیروان او ناصبی هستند.

در بحارالانوار آمده كه در شهر شام بالای تلی به نام تل افیق در حالی كه سه ساعت از روز جمعه گذشته دجال به دست كسی كه مسیح بن مریم پشت سرش نماز می گذارد، كشته می شود و در روایتی دیگر این است كه دجال در كوه دخان به دست حضرت عیسی (علیه‏السلام) كشته می شود. (بحارالانوار جلد13، صفحه481،482)