داستان يک زن سیاسی در قرآن

“بُلْقَیس بنت شراحیل” نام زنی است که در قرآن کریم به عنوان ملکه سبأ(یمن) از او نام برده شده است. مردم این سرزمین خورشید پرست بودند. وی زنی قدرتمند و ثروتنمند بود.

قرآن کریم داستان این زن سیاسی را در مقابل داستان مردان قدرتمندی چون نمرود، فرعون و قارون به صورت مفصّل بیان فرموده است. از این داستان نکات بسیاری قابل برداشت است:

حضرت سلیمان پس از آنکه از طریق هُدهُد به وجود چنین سرزمینی پی برد، مانند سایر انبیاء الهی حکمران آنها را به دین الهی دعوت کرد و از نافرمانی الهی برحذر داشت.

ملکه سبأ بخلاف نمرود و فرعون، از همان ابتدا با حق بینی برخورد کرد و نامه سلیمان را به کرامت وصف نمود.  زیرا وی محتواي نامه را كریمانه یافته بود.

ملکه سبأ بخلاف مستبدّین تاریخ، با اهمیّت به هوش جمعی در مورد نامه سلیمان با درباريانش مشورت كرد  و با وجود اینکه وزراء از توانمندی نظامی به او اطمینان دادند امّا این بانوی بزرگوار کاملاً از تبعات ویرانگر جنگ با خبر بود و فرمود:

« قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ؛[نمل/34] زن گفت: پادشاهان چون به قريه‌ای در آيند، تباهش می‌کنند و عزيزانش را ذليل می‌سازند؛ آری چنين کنند».

بنابراین از درِ مصالحه وارد شد و سلیمان را با هدایا آزمود و منتظر ماند تا ببیند سلیمان نسبت به این هدیه چه واکنشی نشان می‌دهد.

حضرت سلیمان عکس‌العملی پیامبرانه انجام داد و هدیه ملکه سبأ را با استدلالی ردّ کرد و این بار با تندی بیشتری او را به توحید دعوت کرد و دستور داد تختگاه ملکه را به سرعت نزد او آورند و آن‌را مقداری تغییر دهند تا بدین وسیله میزان هوش این زن را بیازمایند.

ملکه سبأ که زن عاقلی بود برای انجام مذاکرات اعتقادی و صحبت رو در رو با حضرت سلیمان، به نزد ایشان آمد. بعد از آنکه خدمت حضرت سلیمان رسید متوجّه تغییرات در تختگاه خود شد.

این بانوی بزرگوار وقتی سخنان سلیمان را شنید و عظمت بارگاه این پیامبر الهی را مشاهده کرد ایمان آورد و در نهایت به همسری حضرت سلیمان، مفتخر گردید.

داستان ملکه سبأ به عنوان روشی برای حقّ‌پذیری مردم و مخصوصاً حکّام، در برابر دعوت پیامبران مطرح شده است و نشانه هوش سیاسی زنان در برخورد با مخالفین است.

تبریک به پدر

از اعضاي بدن هم سوال مي‌شود

یکی از اعتقادان مسلم و قطعی اسلام و تمام ادیان دنیا، وجود جهان آخرت و قیامت است که در آن، اعمال آدمی در زندگی دنیایی مورد سوال قرار گرفته و تمام اعمال او رسیدگی می‎شود. قرآن کریم نیز در این باره می‌فرمایند: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛[زلزال/ 8] پس هر كس به اندازه سنگينى ذره‏‌اى كار خير انجام داده باشد، آن‌را می‌بيند و هر كس به اندازه ذره‏‌اى كار بد كرده باشد، آن‌را می‌بيند».

اما طبق احادیثی که از معصومین(علیهم‌السلام) وارد شده است، در روز قیامت از تک تک اعضا و جوارح آدمی سوال خواهد شد؛ که آیا توانسته است وظیفه خود را در قبال خداوند متعال به درستی انجام دهد و از مسیر بندگی خارج نشوند یا خیر؟

قرآن کریم در آیه‌ای زیبا در این رابطه می‌فرماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا؛[اسراء/ 36] و پيروى مكن از آن‌چه براى تو علم به آن حاصل نيست، چون گوش و چشم و قلب، هر کدام آن‌ها از آن‌چه پيروى نموده‌اند، مورد سوال و بازپرسى قرار می‌گيرند».

امام صادق(عليه‌السلام) در تفسیر این آیه فرمودند: «يُسْأَلُ السَّمْعُ عَمَّا يَسْمَعُ وَ الْبَصَرُ عَمَّا يَطْرِفُ وَ الْفُؤَادُ عَمَّا يَعْقِدُ عَلَيْه؛ گوش از آن‌چه می‌شنود، و چشم از آن‌چه به واسطه حركت خود می‌بيند، و دل از آن‌چه نيت خود را بر آن استوار می‌دارد، مورد پرسش و سوال واقع می‌شوند».

هم‌چنین یکی از یاران امام صادق(علیه‌السلام) می‌گويد: من چون براى قضاى حاجت می‌رفتم، نشستن در آن‌جا را طول می‌دادم تا از شنیدن آواز بعضى از همسايگان كه به آوازخوانی مشغول بودند لذت ببرم. روزی چون خدمت امام صادق(عليه‌السلام) رسیدم، حضرت فرمودند: «به درستی‌كه گوش و چشم و دل، مورد بازپرسى قرار می‌گيرند: گوش، آن‌چه شنيده است؛ چشم، آن‌چه ديده است؛ دل، آن‌چه بر آن نيت خود را جزم كرده است».

هم‌چنین حضرت، در حدیث دیگری فرمودند: «خداى تبارك و تعالى ايمان را بر اعضاء بنى آدم تقسیم کرده است و هيچ عضوى نيست، جز اين‌كه وظيفه ايمانيش غير از وظيفه عضو ديگر است؛ يكى از این اعضاء، قلب انسان است كه با آن تعقل و درك و فهم می‌كند و آن امير بدن اوست كه اعضاء ديگر آدمی، جز با رأى و فرمان او كارى انجام نمی‌دهند. و يكى دستان اوست كه آن‌ها را دراز می‌كند و… .
بر دل، واجباتی است غير از آن‌چه بر زبان واجب شده است؛ و بر زبان واجباتی است غير از آن‌چه بر چشم‌ها واجب گرديده است؛ و بر چشم‌ها نیز واجباتی است غير از آن‌چه بر گوش واجب شده است؛ و بر گوش واجباتی است غير از آن‌چه بر دست‌ها واجب شده است و بر دست‌ها نیز واجباتی است غير از آن‌چه بر پاها واجب شده است و بر پاها نیز واجباتی است غير از آن‌چه بر فرج واجب شده است؛ و بر فرج واجباتی است غير از آن‌چه بر چهره واجب گشته است».

بنابراین طبق این روایات، ایمان بر تمام اعضا و جوارح آدمی لازم گشته است و هر عضوی از این اعضا، دارای وظیفه‌ای خاص است و در روز قیامت نیز از هر عضوی نسبت به انجام وظایف خود، یا کوتاهی در آن‌ها، سوال خواهد شد.

« صدقه پنهانی و آشکارا »

امام علي علیه السلام:


صَدَقَةُ السِّرِّ تُكَفِّرُ الخَطيئَةَ، وَ صَدَقَةُ العَلانِيَةِ مَثراةٌ فِى المالِ؛

 

صدقه پنهانى گناه را می پوشاند، و صدقه آشكارا بر مال می افزايد.

غرر الحكم: ح ۵۸۴۸ / گزيده غررالحكم و دررالكلم، ص61

فتاوای رهبرانقلاب درباره ماهواره

آنتن‌هاى ماهواره‏ اى

س 1213: آيا خريد و نگهدارى و استفاده از دستگاه گيرنده برنامه‏هاى تلويزيونى از ماهواره جايز است؟ و اگر دستگاه گيرنده مجانى به دست انسان برسد چه حکمى دارد؟



ج: دستگاه آنتن ماهواره‏اى از اين جهت که صرفاً وسيله‏اى براى دريافت برنامه‏هاى تلويزيونى است که هم برنامه‏هاى حلال دارد و هم برنامه‏هاى حرام، حکم آلات مشترک را دارد. لذا خريد و فروش و نگهدارى آن براى استفاده در امور حرام، حرام است و براى استفاده‏هاى حلال جايز است. ولى چون اين وسيله براى کسى که آن را در اختيار دارد زمينه دريافت برنامه‏هاى حرام را کاملاً فراهم مى‏کند و گاهى نگهدارى آن مفاسد ديگرى را نيز در بر دارد، خريد و نگهدارى آن جايز نيست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمى‏کند و بر تهيه و نگهدارى آن در خانه‏اش مفسده‏اى هم مترتّب نمى‏شود. لکن اگر قانونى در اين مورد وجود داشته باشد بايد مراعات گردد