تخریب ذهن کودکان با بستنی میهن

حجت الاسلام “حامد تقدیری” در صفحه شخصی خود نوشت: سرمایش انقدر زیاد است که تربیت بچه هایمان را هم منجمد میکند. هم بستنی است هم وسیله ی بستن فکرها و جهت دهی تربیتی است. پدر برای تشویق فرزندش بستنی را میخرد در حالیکه به جای ماده بستنی هزاران مشکل تربیتی را به خورد فرزند میدهند. اینها رخنه های فرهنگی است که خیلی عادی از کنار آن میگذریم. نه تنها فرهنگ اسلامی بلکه فرهنگ ایرانی را هم هدف قرار داده است.

تهاجم فرهنگی عروسک باربی جریان مجهولی نیست که بزرگواران بگویند بی اطلاع بودند. در ایران کتابهای متعدد و مقالات بسیاری در این زمینه نوشته شده است و در خیلی کشورها با آن مقابله میشود و پخش آن ممنوع است.

اینکه شرکت بزرگی چون شرکت میهن چنین خطایی کند و مسئولین وزارت فرهنگ کشور چیزی نگویند جای بسی تعجب دارد.

 

تخریب ذهن کودکان با بستنی میهن+عکس

در مبانی فقهی بزرگان چون شیخ انصاری ره و حضرت امام ره مرحوم خویی ره و… که دقت میکردم استنباط شخصی ام این بود که ادله بیع غرری و بعض ادله تکسب به حرام شامل آن میشود و شاید بتوان گفت اگر جلد آن مقصود واقع شود و هزینه ای در مقابل آن باشد مال مشبهه به حرام باشد و اکل مال بالباطل که حرمت وضعی خواهد داشت. البته جای تامل بیشتر دارد لکن شبهه در معامله هست.. فتأمل

«بنابراین تهاجم فرهنگی یک حقیقتی است که وجود دارد؛ میخواهند برروی ذهن ملت ما و برروی رفتار ملت ما - جوان، نوجوان، حتی کودک - اثرگذاری کنند. این بازیهای اینترنتی از جمله‌ی همین است؛ این اسباب‌بازی‌هایی که وارد کشور میشود از جمله‌ی همین است که من چقدر سر قضیه‌ی تولید اسباب‌بازی داخلیِ معنی‌دار و جذاب حرص خوردم با بعضی از مسئولین این کار که این کار را دنبال بکنند؛ البته بحمدالله ظاهرا اینجا یک تصمیمی در این زمینه گرفته شد، حالا ان‌شاءالله همان تصمیم را هم دنبال کنید که اجرایی بشود.

خب، دوستان ما آمدند در یکی از دستگاه‌های فعال و مسئول، عروسکهای خوبی درست کردند؛ خوب هم بود؛ اول هم حساسیت طرف مقابل را - یعنی مخالفین را، خارجی‌ها را - برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربی و مانند اینها، این [عروسکها] را درست کردند؛ ولی نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسری را، یک دختری را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچه‌ی ما اصلا نمی‌شناسد - ببینید، پیوست فرهنگی که میگوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالی که مرد عنکبوتی را بچه‌ی ما میشناسد، بتمن را بچه‌ی ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کرده‌اند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکی که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را برای من بخرید؛ عروسک را می‌شناسد؛ این پیوست فرهنگی [است‌]. شما بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید برای اینکه این عروسک معرفی بشود پیش بچه‌ها؛ بعد که معرفی شد، آن‌وقت خودشان میخرند، [ولی‌] وقتی معرفی نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود؛ و ورشکست شد. یعنی یک چنین دقتهایی را بایست کرد. به‌هرحال این تهاجم فرهنگی به این شکل یک واقعیتی است»

امام خامنه ای ۹۲/۹/۱۹
به نقل از مشرق

میوه ای که مسواک پیامبران بوده است

زیتون، یکی از میوه هایی می باشد که سرشار از فسفر، گوگرد، کلسیم، آهن، پتاسیم و منگنز می باشد، به نحوی که مصرف مستقیم یا روغن گرفته شده از آن، دارای فواید منحصر به فردی می باشد، چنانچه این امر در گفتار ائمه اطهار (ع) نیز به وضوح ذکر شده است.

پیامبر خدا (ص):” چه نیکو مسواکی است زیتون، از درختی خجسته ! دهان را خوش بو می کند ،جرم دندان را می برد ومسواک من و پیامبران پیشین است. درباره ی فواید زیتون از امام رضا (ع) نقل شده است که فرموده اند: روغن زیتون غذای خوبی است؛ چرا که دهان را خوشبو و بلغم را برطرف می سازد، رنگ صورت را صفا و طراوت می بخشد، اعصاب را تقویت می نماید و همچنین بیماری، ضعف و درد موجود در بدن را از میان می برد و آتش خشم را فرو می نشاند.

همچنین حضرت محمد (ص) فرموده اند: شما را به خوردن زیتون سفارش می کنم، به خاطر آن که زیتون صفرا را از بین می برد، رگ های بدن را قوی می نماید، اخلاق را نیکو می گرداند، نفس و روح را پاک و طاهر می نماید و غم و غصه را از بین می برد و نیز در سفارش به امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند: یا علی روغن زیتون بخور و از آن به بدن خود بمال. برای این که کسی که روغن زیتون مصرف نماید و از آن بر بدن خود بمالد، شیطان تا چهل روز به او نزدیک نمی گردد.

امام صادق (ع):” خوردن سویق با روغن زیتون گوشت می رویاند ،استخوان را استحکام می بخشد ،پوست را نازک می کند و برتوان جنسی می افزاید. اگر از بدن کسی از شما جوش یا آماسه ای بیرون زد ،آن را ببندد وبا روغن زیتون یا روغن حیوانی درمان کند . “


امام علی (ع):” با روغن زیتون بدن را چرب کنید و با آن خورش بسازید چرا که روغن نیکان و خورش برگزیدگان است دوبار پاکی در آن سوده شده و درآن بدان هنگام که پشت کندوبدان هنگام که روی می کند برکت نهاده شده است و با وجود آن هیچ بیماری ای زیان نمی زاند . “

 

 

مستحبی بالاتر از نمازشب!

آیت الله بهجت اللهم نورمرقده:

گریه بر حسین از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب!

چون نماز شب حالتی جسمی دارد

 

ولی گریه بر اباعبدالله رقّت روحی است

و عامل آن، آن را در درون انسان به وجود آورده است.

به نقل از بی پلاک

خاطره سیلی‌خوردن یکی از محافظان رهبری

در بخشی از کتاب “حافظ هفت” آمده است: «در یکی از ملاقات های عمومی آقا، جمعیت فشرده‌ای توی حسینیه نِشسته بودن و به صحبتای ایشون گوش می‌دادن. من جلوی جمعیت، بین آقا و صف اوّل وایساده بودم.

اون روز، بین سخن‌رانی حضرت آقا، بارها نگاهم به پیرمرد لاغراندامی افتاد که شب‌کلاه سبزی به سر داشت و شال سبزی هم به کمرش.

تا سخن‌رانی آقا تموم شد، بلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت: «میخوام دست آقا رو ببوسم» امان نداد و خواست به سمت آقا برود که راه اون رو بستم. عصبی شد و تند گفت: «اوهووووی…. چیه؟! می‌خوام آقا رو از نزدیک زیارت کنم. مثل این‌که ما از یه جد هستیم» صورت پیرمرد، انگار دریا، پرتلاطم و طوفانی می‌زد. کم‌کم، داشت از کوره در می‌رفت که شنیدم آقا گفتن: «اشکال نداره، بذار سید تشریف بیاره جلو» نفهمیدم تو اون جمعیت آقا چطور متوجه پیرمرد شد. خودم رو کنار کِشیدم. پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد، انگار که پشت حریف قَدَری رو به خاک رسونده باشه، با عجله، راه افتاد به سمت آقا.

پشت سرش با فاصله کمی حرکت کردم. هنوز دو سه قدم برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینیه گیر کرد و زمین خورد.
اومدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی آقا و جمعیت محکم کوبید توی گوشم و گفت: «به من پشت پا می زنی؟» سیلی‌اش، انگار برق ۲۲۰ ولت خشکم کرد.

توی شوک بودم که آقا رو رو به روی خودم دیدم. به خودم که اومدم، آقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو روی صورتم بوسید و گفت: «سوءتفاهم شده. به خاطر جدّش، فاطمه زهرا، ببخش!» درد سیلی همون‌موقع رفع شد.

بعد سال‌ها، هنوز جای بوسه گرم آقا رو روی صورتم حس می‌کنم.»

میانگین صحبت اعضای خانواده‌های ایرانی در روز به ۱۵ دقیقه رسید!

به برکت تلویزیون و اینترنت و اپلیکیشن‌ها

میانگین صحبت اعضای خانواده‌های ایرانی در روز به ۱۵ دقیقه رسید!

وقتی سعدی شیرازی حدود ۸ قرن پیش بیت معروف « هرگز حدیث حاضر و غایب شنیده ای/ من در میان جمع و دلم جای دیگر است» را می سرود، شاید اصلا فکرش را هم نمی کرد که روزی این ماجرا به جای رابطه عاشقانه، سر از زندگی خانوادگی آدمها هم دربیاورد و کار به جایی برسد که غیر از «دل»، «سر» ها هم جای دیگر باشد.  اما حالا کافی ست موقع مهمانی یا جمعی خانوادگی، نگاهی به حاضران در مجلس بیندازید. نگاه های غرق شده در تلفن های همراه گاهی آن قدر طولانی و زیاد است که شک می کنید حاضران در مجلس با هم نسبتی داشته باشند و برای گفتگو و خوش و بش دور هم جمع شده باشند.

bigstock-Social-Media-Sign-282922281

چند روز قبل دکتر سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران اعلام کرد که طبق پژوهش‌های انجام شده، میانگین صحبت اعضای خانواده‌های ایرانی با یکدیگر در مدت شبانه روز به ۱۵ دقیقه رسیده‌است. اتفاقی که موسوی چلک آن را ناشی از عدم علاقه افراد به ارتباط با یکدیگر و موجب کم شدن محبت درون خانواده‌ها دانسته است.

کم حرف‌ شدن زن و شوهر‌ها پدیده‌ای ست که چون آمار دقیق و روشنی از آن در دسترس نیست. خیلی جدی گرفته نمی‌شود. اما بسیاری از فعالان و صاحب‌نظران حوزه اجتماعی این موضوع را یک تهدید برای کشور می‌دانند که باید حتی بیشتر از مسائل اقتصادی به آن توجه کرد.

در چند سال اخیر سر و کله شبکه های اجتماعی و نرم افزارها و اپلیکشن های ارتباطی پیدا شد که برای کاربران خود امکان ارتباط بیشتر و آسان تر را فراهم و دایره دوستان و آشنایان شان را بزرگتر کرده است. حالا نرم افزارهای ارتباطی جزء جدا نشدنی تلفن های همراه هستند و حتی بدون آنها زندگی و برقراری ارتباط به شیوه قبل برای کاربران بسیار مشکل است. این در حالی است که میانگین صحبت در خانواده های ایرانی در چند سال اخیر به شدت کاهش یافته و بسیاری از کارشناسان این موضوع را یک زنگ خطر بزرگ اجتماعی و حتی نوعی طلاق عاطفی در خانواده ها بیان می کنند.

برای اثبات جدی بودن این پدیده کافی است سری به آمار مرتبط در این باره طی سال های گذشته بیندازیم. در سال ۸۴ خبرگزاری فارس در گزارشی اعلام کرد که میانگین صحبت اعضای خانواده با یکدیگر، نیم‌ساعت در روز بوده است. این در حالی‌ست که در تیرماه و بهمن ماه ۹۲ حجت الاسلام «سید علیرضا تراشیون» استاد حوزه و دانشگاه در دو دوره مختلف، برگزار شد بیان کرد که:«میانگین ارتباط کلامی زوج‌های جوان ۱۷ دقیقه در شبانه‌روز است و این یک زنگ خطر بزرگ برای خانواده‌هاست.»

این یعنی میزان مکالمه افراد یک خانواده با یکدیگر در طی ۹ سال گذشته، نصف شده است.

رئیس انجمن مددکاری ایران در گفتگوی خود با خبرگزاری ها، در توضیح پدیده کم صحبتی اعضای خانواده با یکدیگر به شکل‌گیری پدیده «کودکان کلید‌دار» اشاره کرده و گفته: «اکنون در بسیاری از خانواده‌ها زن و شوهر شاغل هستند و فرزندانشان در خانه تنها می‌مانند. نمی‌توان فهمید که بچه‌ها در خانه چه می‌کنند. از سوی دیگر ارتباط میان اعضای خانواده ضعیف شده است. اکنون فقر محبت در ایران بسیار جدی است. ما کجا می‌توانیم محبت خوب و سالم را تجربه کنیم؟ سفره‌های ما سه ضلعی شده و یک ضلع آن تلویزیون است. اگر ارتباط میان نسلی دچار شکاف شود دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.» نکته جالب این است که خانواده‌ها در این ۱۵ دقیقه به جای اینکه در مورد خودشان صحبت کنند ترجیح می‌دهند در مورد مشکلات و مسائل اقتصادی و یا حتی دیگران حرف بزنند.رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران خواستار راه‌اندازی یک مرکز آمار و رصد در حوزه اجتماعی شد تا موارد مربوط به خانواده‌ها دقیق‌تر و موشکافانه‌تر مورد بررسی قرار بگیرد.

کم حرف‌تر شدن خانواده‌ها یک زنگ خطر است که می‌تواند در ادامه آن موجب جدایی و از هم پاشیدگی بنیان یک خانواده شود. دکتر ناصر قاسم زاده دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت و روان جامعه، راهکارهای روبروشدن با این مشکلات را این طور شرح داده است: «یکی از راهکارها مربوط به خود خانواده هاست که در هفته ساعاتی را به عنوان جلسات خانوادگی داشته باشند تا بتوانند مسائل و مشکلاتشان را مطرح کنند. وقتی پدر و مادرها در حضور فرزندانشان با هم صحبت کنند آنها عشق و دوست داشتن و وفاداری به همسر را یاد می گیرند و این امر باعث می شود که فرزندان بدانند پدر و مادرشان همدیگررا دوست دارند.» به گفته قاسم زاده، چگونه گفتن و چگونه شنیدن همسران با یکدیگر نیز از راهکارهای مقابله با این مشکل است: « غر زدن های مداوم و آوردن مشکلات بیرون از خانه به داخل خانه از جمله عوامل دوری از همسران از یکدیگر می شود . حال آن که زوجین باید هنر صبور و با عاطفه  بودن را بیاموزند تا در زندگی دوری و طلاق عاطفی رخ ندهد. همچنین صله رحم در خانواده باعث می‌شود فرزاندان عشق و محبت را یاد بگیرند و بعد‌ها خودشان نیز یک خانواده سالم تشکیل دهند.»

به نظر می رسد حالا دیگر وقت آن شده که به اپلیکیشن ها، تلفن های همراه هوشمند و تلویزیون، جور دیگری نگاه کرد. جوری که دوباره بحث قدیمی فناوری های نوین و فرهنگ استفاده از آنها را داغ می کند.