دلائل فقهی تحریم سلاح‌های اتمی

نخستين كنفرانس بين‌المللی خلع سلاح و عدم اشاعه شنبه 28 فروردین ماه با پیام حضرت آيت‌الله خامنه‌ای آ


ویژگی فقه شیعه این است كه در قبال اندیشه‌های فطری، فراگیر و بدیهی بشر، بی هر وسوسه یا تردید و به‌دور از هرگونه نگاه دشواربین یا سرگشته در پیچ و خم‌ها، فتوایی هماهنگ و همراه ارائه می‌كند. فتوای اخیر رهبر معظم انقلاب در خصوص تحریم سلاح‌های اتمی از همین دست است.

در فضای عبور قدرت‌های جهانی از منطق واضح بشری در خصوص سلاح‌های كشتار جمعی و نادیده ‌گرفتن انگاره‌های فطری در این زمینه، این فتوا به محض صدور، صبغه‌ی تاریخی به خود گرفت و به مجرد عرضه شدن، به درون ‌لایه‌های مرتكز و مستقر انسان‌ها راه برد. دلائل فقهی نهفته در ورای این فتوا اگرچه بسیار است، ولی در یك نگاه گذرا می‌توان به سه قاعده‌ی زیر اشاره كرد:

قاعده‌ی وزر
مطابق قاعده‌ی وزر «و لا تَزِرُ وازرةٌ وزرَ أُخری1» دامنه‌ی مجازات نباید به بیش از فراسوی كسانی كشیده شود كه استحقاق آن را دارند. به عبارت دیگر، هیچ‌ كس نباید دچار عواقب وزر و وبالی گردد كه سبب آن از ناحیه‌ی دیگران ارتكاب یافته است. به‌كارگیری سلاح‌های هسته‌ای، نفی و نقض این قاعده را به‌صورتی تكرارشونده و انبوه در پی دارد؛ از آن جهت كه به‌شیوه‌ای گسترده و فارغ از تمایزگذاری، مجموعه‌ای وسیع از انسان‌ها را هدف قرار می‌دهد. بلكه حتی فراتر از نسل‌های فعلی بشر، حملات مرگ‌بار سلاح‌های هسته‌ای متوجه نسل‌های آینده هم خواهد شد و تباهی آنها به‌صورت زایشی برای مجموعه‌ی گسترده‌ای از انسان‌ها در ابعادی فرانسلی پایدار خواهد ماند.

قاعده‌ی سعی بر فساد
آیه‌ی شریفه‌ی «و إذا تولّی سَعی فِی الأرضِ لِیفْسدَ فیها و یهْلكَ الْحَرْثَ و النَّسْلَ2» منشأ این قاعده است. در پیش گرفتن هر مسیری كه درنهایت به فساد بر روی زمین ختم گردد، مصداق سعی بر فساد و موضوع این قاعده است و در نتیجه محكوم به حرمت خواهد بود. مطالعات استراتژیك نشان می‌دهد كه انباشت سلاح‌های هسته‌ای، گامی به سوی بهره‌گیری از آنها است. همین مطالعات بیانگر آن است كه به محض نخستین بهره‌گیری از این سلاح‌ها، بهره‌گیری‌های بعدی به‌گونه‌ای پیوسته و در قالبی كنترل‌ناپذیر سبب شعله‌ور شدن آتش جنگی می‌گردد كه نتیجه‌ی آن تحقق فسادی بسیار پردامنه در زمین است. بدین‌سان و طبق قاعده‌ی «حرمت سعی بر فساد در زمین» گام زدن در وادی تولید و مسابقه‌ی تسلیحاتی به دلیل عواقبی كه دارد، ناصحیح و از نظر فقهی مردود است.

جالب این‌كه قرآن شریف در این آیه سخن از «سعی منتهی به فساد در حرث و نسل» به میان آورده است. به تعبیر دیگر، حرمت را بر روی این عنوان برده است بدون نظر به این‌كه این سعی آیا به فساد عملاً و مآلاً نیز منتهی می‌گردد یا نه.

قاعده‌ی إثم
مطابق این قاعده اگر إثم -یعنی گناه و زشتی و پلشتی- در عملی از نفع و سود آن عمل بیشتر و بزرگ‌تر باشد، تحریم می‌گردد. سلاح‌های هسته‌ای مصداق إثم این قاعده است. این سلاح‌ها به‌وضوح، إثمی بزرگ‌تر از نفع دارند. تصور درگیر شدن بشر در نبرد هسته‌ای آن‌چنان دهشت‌انگیز است كه جایی برای تشكیك در كاربرد قاعده‌ی مورد اشاره باقی نمی‌گذارد. تشخیص پلشتی و زشتی بهره‌گیری از سلاح‌های هسته‌ای به حكم عاقلان و خوردن مهر تأیید از سوی وجدان آدمی مسلم است.

گسترش سلاح‌های هسته‌ای نیز حكمی مشابه دارد، زیرا افزایش این سلاح‌ها به‌تدریج فرایندی تصاعدی خواهد یافت و به شیوه‌ای پیوسته به تكرار این وضعیت خواهد انجامید. این مسابقه‌ی خطرناك كه منطقی تصاعدی بر آن حكم می‌راند، إثمی را سبب می‌شود كه بی هر سخنی، بیشتر از منافع احتمالی برخورداری از این سلاح‌ها است.

آیه‌ی «إثمُهُما اَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما3» اگرچه در ارتباط با «خمر و میسر» وارد شده، ولی درواقع یك قاعده است و قابل تطبیق در هر مورد كه بزرگ‌تر بودن إثم در آن احراز شود. در ارتباط با خمر و میسر، شارع مقدس خود بزرگ‌تر بودن اثم را اعلام نموده، ولی در ارتباط با سلاح اتمی، تمام عقلای جهان بر نهفتگی فساد بزرگ در آن اتفاق نظر دارند. به‌واقع همه معتقدند كه فساد نهفته در سلاح اتمی، فسادی ذاتی و حداكثری است و از این رهگذر احراز موضوع قاعده شكل می‌گیرد.

پی‌نوشت:
1. إسراء، آیه 15
2. بقره، آیه 205
3. بقره، آیه 219

منبع :سایت صالحین

هر روز بدون دادن پول صدقه بدهید!

با شنیدن کلمه “صدقه”، ذهن ها فوری سراغ کمک مالی به تهیدستان یا انداختن سکه و اسکناسی در صندوق صدقات و امثال آن می رود. ولی این تنها شکل عملی صدقه نیست.

جواد محدثی در کتاب «اخلاق معاشرت» درباره صدقه نوشته است: «می توان اهل صدقه بود، بی آنکه پول خرج کرد. البته کمک های مالی، جای خاصی دارد که در هر حال و هر جا خوب است. اما مهم، توجه به وسعت دایره “نیکی” است.

از رسول خدا نقل شده که فرمود: هر مسلمان هر روز باید صدقه ای بدهد. وقتی پیامبر چنین فرمود، برخی از اصحاب با شگفتی پرسیدند:
-یا رسول الله ! چه کسی طاقت و توان این کار را دارد؟

حضرت برای رفع ابهام و توضیح بیشتر و برای اینکه صدقه را تنها در اتفاق مالی خلاصه نکنند، فرمود:
«برطرف کردن عوامل اذیت از راه مردم، صدقه است،
راهنمایی کردن جاهل به “راه” صدقه است،
عیادت کردن بیمار، صدقه است،
امر به معروف کردن تو صدقه است،
نهی از منکر کردنت صدقه است،
و پاسخ سلام دادن نیز صدقه است.»

شگفتا که چه وسعتی دارد نیکی و احسان و چه آسان است ذخیره سازی عملی صالح برای آن روز نیاز و احتیاج.»

منبع:خبرآنلاین

 

زبان زخمی از زخم زبان بهتر است!

 

از آیت الله سید محمد حسینی همدانی نقل است که داخل دهان مرحوم قاضی کبود بود . از ایشان علت را پرسیدم ؟ایشان مدتها پاسخم نداد بعدها که خیلی اصرار کردم و عرض کردم که به جهت تعلیم می پرسم و قصد دیگری ندارم،باز به من چیزی نفرمود تا اینکه روزی در جلسه خلوتی فرمودند: آقا سید محمد! برای طی مسیر طولانی سیر وسلوک، سختی های فراوانی را باید تحمل کرد و از مطالب زیادی نیز باید گذشت؛ آقا سید محمد! من در آغاز این راه در دوران جوانی برای اینکه جلوی افسار گسیختگی زبانم را بگیرم و توانائی بازداری آن را داشته باشم 26 سال ریگ در دهان گذارده بودم که از صحبت و سخن فرسایی خودداری کنم، اینها اثرات آن دوران است!

عکس های خفن

 

در هر صورت این سکوت حرفها دارد که با این چند سطر نمی شود از آن گذشت اما با حدیث قدسی خطاب به رسول خدا(ص) این بحث را پایان می دهم : بر تو باد سکوت، که همانا آبادترین دلها، دلهای صالحان و سکوت کنندگان است وخراب‌ترین دلها، دلهای کسانی است که سخنهای بی‌فائده می‌گویند.

 

خدا پیش شما چقدر اعتبار دارد؟!

گفت: عباس آقا با این درآمدت زندگیت میچرخه؟

گفتم: خدا رو شکر ،کم وبیش میسازیم.خدا خودش میرسونه.

گفت : حالا ما دیگه غریبه شدیم لو نمیدی!

گفتم: نه یه خورده قناعت میکنم گاهی اوقات هم کار دیگه ایجور بشه انجام میدم ،خدا بزرگه نمیذاره دست خالی بمونم.

گفت: نه. راستشو بگو

گفتم: هر وقت کم آوردم یه جوری حل شده.خدا رزاقه، میرسونه.

گفت: ای بابا ما نامحرم نیستیم. راستشو بگو دیگه!

گفتم: حقیقتش یه یهودی توی بازار هست هر ماه یه مقدار پول برام میاره  کمک خرجم باشه.

گفت: آهان. ناقلا دیدی گفتم. حالا شد یه چیزی.حالا فهمیدم چطور سر میکنی. گفتم مرد حسابی سه بار گفتم خدا میرسونه باور نکردی یک بار گفتم یه یهودی میرسونه باور کردی. یعنی خدا …

یعنی خدا به اندازه یه یهودی پیش تو اعتبار نداره؟

آیا بعد از ظهور، همه مسلمان می‌شوند؟

روزی می رسد كه بندگان صالح خدا وارث زمین می شوند و گستردگی قیام آنها به گستره عالَم است.

 

در ابتدا برای توضیح این موضوع ذکر این نکته ضروری است که:

از آیات قرآن و احادیث استفاده می شود كه مستضعفین جهان سرانجام در یك انقلاب همگانی كه مهدی موعود (عج) رهبری آنرا بر عهده دارد بر متكبرین پیروز می گردند، رژیم های طاغوتی را برای همیشه سرنگون می سازند و قدرت و اراده جهان را در دست می گیرند.

خداوند در قرآن می فرماید: «ما اراده كرده ایم كه بر مستضعفین جهان منت نهاده و آنان را پیشوا و وارث زمین قرار دهیم و در زمین به آنها قدرت و تمكن بخشیم.» (قصص، آیه 50)

از قرآن و احادیث استفاده می شود كه این انقلاب عظیم و همگانی به عنوان دین و برای اجرای قوانین الهی برپا می شود. رهبری آن را حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ بر عهده دارد و مۆمنین شایسته و فداكار در ركابش جهاد خواهند كرد.

 

قرآن می فرماید: «خدا به كسانی كه ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده داده كه آنها را در زمین خلیفه گرداند چنان كه پیشینیان نیز خلافت داشتند و نوید داده كه دینی را برایشان برگزیده قدرت و نیرو بدهد و خوف آنها را به امن و آرامش تبدیل كند تا او را پرستش كنند و برایش شریك قرار ندهد.» (سوره نور، آیه 55)

در احادیث چنین آمده است كه مراد از آیه مذكور حضرت مهدی و اصحاب و یارانش می باشند و به وسیله آنهاست كه اسلام و تمام جهان گسترش می یابد.» (ابراهیم امینی، دادگستر جهان ص 239-238)

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: مهدی از فرزندان من است و به دست او خداوند شرق و غرب زمین را می گشاید.» (مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 378)

با توجه به این نكته كه روزی می رسد كه بندگان صالح خدا وارث زمین می شوند و گستردگی قیام آنها به گستره عالَم است اكنون به این نكته می پردازیم كه آیا علاوه بر تسلط بر جهان همه جهانیان هم مسلمان می شوند؟

در این باره دو دسته آیات و روایات وجود دارد:

دسته اول، آیات و روایاتی است که ظاهر آنها وجود غیر مسلمان در دوران حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) است؛ مانند آیه: «یهود می گوید: دست خدا بسته است… و کینه و دشمنی را تا قیامت میان آنان افکندیم.» (مائده: 64)

آن حضرت، در ابتدای ظهور، تنها کافرانی را که به ظلم و فساد در زمین مشغولند، سرکوب می کند و از بین می برد؛ ولی با کافرانی که از ظلم و جور و فساد دورند و پذیرای حکومت دادگستر آن حضرت هستند، همانند سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از سر مسالمت رفتار می کند و از آنان، جزیه می گیرد. به تدریج، با برقراری عدل و فراگیری آن در سراسر زمین و از بین بردن باطل ها و بدعت ها و آشکار شدن نشانه ها و آیات حق، حجت های روشن الهی بر مردم تمام می شود و دیگر جای هیچ عذری برای کفر و شرک باقی نخواهد ماند

و مشابه این آیه، درباره ی مسیحیت نیز آمده است. (مائده: 14)

مقتضای ظاهر این آیات، آن است که دین یهود و مسیحیت، تا قیامت باقی خواهند بود.

از بعضی از روایات نیز همین مطلب نتیجه گیری می شود؛ مانند روایت ابوبصیر که می گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم:«در دوره حضرت مهدی، با اهل ذمه (یهود و نصارا) چگونه رفتار می شود؟ فرمود: «با آنان از سر آشتی و مسالمت رفتار می کند؛ همان گونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله) با آنان از سر مسالمت رفتار کرد». (بحار الانوار، ج52 ص376)

دسته دوم، آیات و روایاتی است که ظاهر آنها می رساند که در زمان امام مهدی (علیه السلام) همه مردم، مسلمان می شوند و هیچ دینی جز اسلام باقی نخواهد ماند؛ مانند آیه: «و برای او، هر آن که در آمان و زمین است، تسلیم هستند؛ از روی میل یا به اجبار و به سوی او، بازگردانده می شوند». (آل عمران 83)

از امام کاظم (علیه السلام) نقل شده است که در تفسیر این آیه، فرمود: این آیه، در شان حضرت قائم نازل شده است وقتی آن حضرت ظاهر شود، دین اسلام را بر یهود و نصارا و صابئان و کفار شرق و غرب، عرضه می دارد؛ پس هر کس با میل و اختیار، اسلام بیاورد، به نماز و زکات و سایر واجبات، امرش می کند و هر کسی از قبول اسلام امتناع ورزد، گردنش را می زند، تا این که در شرق و غرب زمین جز موحد و خداپرست، کسی باقی نمی ماند. (بحار الانوار ج 52، ص340)

نیز امام حسن، از امیر المۆمنین (علیه السلام) نقل می کند: «او مهدی (علیه السلام)، زمین را از دادگری و روشنی و عقل و منطق و دلایل واضح و روشن پر می کند و سر تا سر زمین، تسلیم او می شوند و به طوری که هر کافری ایمان می آورد و هر بدکاری، نیکوکار می شود. (اثبات الهداه ج3، باب 32، فصل 20 ح 414)

به دلیل وجود این دو دسته آیات وروایات، بین عالمان و دانشمندان، اختلاف نظر وجود دارد؛ ولی می توان به این شکل اختلاف را حل کرد که بگوییم این دو دسته از آیات و روایات، مربوط به دو دوران از حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) است: دسته اول، اشاره به سیره و روش حضرت در ابتدای ظهور دارد و دسته دوم، اشاره به دوره تحکیم و تثبیت حاکمیت حضرت مهدی (علیه السلام).

به امام صادق (علیه السلام) گفتم:«در دوره حضرت مهدی، با اهل ذمه (یهود و نصارا) چگونه رفتار می شود؟ فرمود: «با آنان از سر آشتی و مسالمت رفتار می کند؛ همان گونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله) با آنان از سر مسالمت رفتار کرد»

توضیح اینکه آن حضرت، در ابتدای ظهور، تنها کافرانی را که به ظلم و فساد در زمین مشغولند، سرکوب می کند و از بین می برد؛ ولی با کافرانی که از ظلم و جور و فساد دورند و پذیرای حکومت دادگستر آن حضرت هستند، همانند سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از سر مسالمت رفتار می کند و از آنان، جزیه می گیرد. به تدریج، با برقراری عدل و فراگیری آن در سراسر زمین و از بین بردن باطل ها و بدعت ها و آشکار شدن نشانه ها و آیات حق، حجت های روشن الهی بر مردم تمام می شود و دیگر جای هیچ عذری برای کفر و شرک باقی نخواهد ماند.

در آن دوره، همه مردم، مسلمان خواهند شد و آن زمان، کفر و شرک، مصداق روشن ظلم و تجاوز از حق خواهد بود که در حکومت عدل گستر مهدی (علیه السلام) هیچ جایی نخواهد داشت.

آنچه در روایت امام حسن از امیر المۆمنین (علیه السلام) آمد، به روشنی، بر این معنا دلالت دارد.

 

امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه شریف «هُوَ اَلذی ارسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدَی وَ دِینِ الحَقَ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدَینِ کُلُهِ … ». (توبه33) به مفضل فرمود: «ای مفضل! اگر پیامبر بر همه دین ها غالب شده بود، از آتش پرستان و یهودیان و نصارا و ستاره پرستان و از تفرقه و نفاق و شرک و … اثری نبود. اینکه خداوند فرموده است: «لیظهره علی الدین کله؛ تا آن را بر همه آیین ها غالب گرداند» مربوط به روز ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) است. (بحار الانوار، ج53،ص33)

به نقل از تبیان