باور غلط بشارت آغاز ماه ربیع الاول!!!

با پایان یافتن ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول شاهد رواج یک برداشت نادرست و باور غلط در جامعه هستیم، که در شرایط کنونی از طریق پیامک و شبکه های اجتماعی، منتشر می‌شود. 

این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر (ص) در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت می‌گیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود.

و اما اصل واقعه چیست؟ لازم به ذکر است این روایت در شأن یکی از بهترین صحابه‌ی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) است که به دلیل رواج آن باور غلط، محور حدیث به کلی فراموش شده است. 

ادامه »

حدیث سلسلة الذهب ؟

حدیث سلسلة الذهب به معنای سخن زنجیره‌ای طلایی است و به حدیثی گفته می‌شود که تمام راویان آن از امام معصوم (علیه السلام) باشند.(1) 

بدین صورت که امام معصوم مانند موسی بن جعفر (علیه السلام) روایتی را از پدر خود امام صادق (علیه السلام) نقل کند و او از پدرش تا این که به حضرت علی(علیه السلام)  یا پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) برسد. 

گاهی به حدیث قدسی و نقل سخن خدا می‌رسد. چون در تمام نقل راویان امامان معصوم(علیهم السلام)  قرار دارند، مانند این است که یک زنجیره طلایی را تشکیل می‌دهند، به همین خاطر حدیث سلسلة الذهب گفته می‌شود.

امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) هنگامی که در سفر به خراسان وارد شهرستان نیشابور شد، در بازار شهر دو عالم و پیشوای شهر به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی (که حافظ احادیث نبوی بودند) به حضرت عرض کردند: بحق پدران پاکیزه و گذشتگان گرامی خود، صورت مبارک خویش را بر ما آشکار کن و حدیثی از پدران خود از جدت برای ما ذکر کن.

معروف است که بیست و چهار هزار نویسنده در انتظار شنیدن حدیث بودند که آن را ثبت کنند، حضرت فرمود: حدیث کرد مرا پدرم موسی بن جعفر و او از پدرش امام صادق…] همین طور سلسله سند را ادامه داد تا رساند به[ پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله و سلم) و او از جبرئیل که گفت: شنیدم از حضرت رب العزّه سبحانه که می‌فرماید:

“کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی؛

 کلمه لا اله الا الله حصار من است، پس هر کس که آن را بگوید،‌داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من شود، ایمن از عذاب من خواهد بود".(2)

سپس حضرت رضا علیه السلام فرمود:« آری، خداوند راست فرمود و جبرئیل و رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام همه راست گفته اند.»

در این هنگام کجاوه امام به راه افتاد.(چه بسا مامورین مأمون، کجاوه را حرکت دادند.)

ولی امام اشاره کرد کجاوه را نگه دارند و ندا کرد:« بشرطها و انا من شروطها »

(اما در صورتی که به شرط ‌های آن عمل شود، و من یکی از آن شرط‌ها هستم.) 

پی‌نوشت‌ها:

1 . طرائف المقال، سید علی بروجردی، ج2، ص 255.

2 . منتهی الامال، شیخ عباس قمی ، ج2، ص 503؛ مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی، ح2، ص 234؛ مستند الامام الرضا(ع) عزیز الله عطاردی، ج1، ص 61.

منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی

این خوفی است که بسیاری از اوقات من متذکرش هستم

​اگر ما از زی متعارف روحانیت خارج بشویم و خدای نخواسته، توجه به مادیات بکنیم، درصورتی که خودمان را با اسم روحانی معرفی می‌کنیم، این منتهی ممکن است بشود به اینکه روحانیت شکست بخورد.

 من این نگرانی که همیشه در دلم هست این است که من خوف این را دارم که آنها [مردم] برای خاطر ما و شنیدن حرف ما به بهشت بروند و ما برای خاطر اینکه خودمان مهذب نبودیم به جهنم. 

و این خجالت را انسان کجا ببرد که اینها برای خاطر ما به آن مقامات رسیده‌اند و ما برای خاطر هواهای نفسانی به این  درجه سفلی‌. این یک خوفی است که بسیاری از اوقات من متذکرش هستم. 

 صحیفه نور امام خمینی(ره)، ج۱۸، صفحات ۱۳ تا ۱۵

وصیت پیامبر اسلام(ص) به هنگام رحلت

از امام موسی بن جعفر و او هم از پدرش نقل نموده که گفت: علی بن ابی طالب فرمود: وصیت رسول الله (ص) بدین صورت بود:

بسم الله الرحمن الرحیم

این عهدی است که محمدبن عبدالله به آن وصیت نموده است و به امر خداوند به آن استناد کرده است به جانشین علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع) و در آخر وصیت چنین آمده که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل بر آن چه که محمد به علی بن ابی طالب وصیت نمود شاهد هستند آن گاه وصیت را گرفت و ضمانش بر این وصیت همان ضمانتی است که یوشع بن نون بن موسی بن عمران نمود و بر آن چه که وصی عیسی بن مریم به آن ضمانت نمود و اداء کرد و آن چه که اولیاء قبل از ایشان ضمانت کردند به این که محمد (ص) برترین پیامبران و علی (ع) برترین جانشینان و اوصیاء است». محمد (ص) وصیت خود را به علی (ع) داد و او هم وصیت را خواند، محمد (ص) امر امامت مردم و پیشوایی آن ها را به علی بن ابی طالب (ع) سپرد و این امر خداوند و بندگی اوست و اطاعت صاحبان امر است که نبوتی برای علی (ع) و غیر او بعد از محمد (ص) نیست و شهادت و گواه خداوند به این امر کافی است.

ادامه »

​بیانیه ۵۵۰ نفر از اساتید برجسته حوزه علمیه قم:

“درخصوص نامه‌حضرت آیت الله یزدی «دامت برکاته» به مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف»، ما امضاء کنندگان ذیل نکاتی را تقدیم می‌نماییم:

۱ ـ تکریم، پاسداشت و رعایت حریم مرجعیت به عنوان دژ مستحکم اسلام و پاسداران مکتب اهل بیت «علیهم السلام» مورد اتفاق همه دینمداران و حوزه‌های علمیه و روحانیت است. در این میان، حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف» به عنوان یکی از مراجع عظام تقلید با جایگاه برجسته علمی، اخلاقی و مردمی مورد قبول و احترام و اعتماد همگان است.

۲ ـ حضرت آیت الله یزدی «دامت برکاته» از فقیهان برجسته و مدرسان با سابقه و از اعلام و بزرگان حوزه علمیه قم است که از پیشگامان نهضت و شاگردان بصیر و با اخلاص آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام راحل و علامه طباطبایی «قدس الله اسرارهم» است که پاسداشت حرمت ایشان لازم و پاسداشت فقاهت و انقلاب اسلامی است.

۳ ـ آیت الله یزدی «دامت برکاته» همواره برای مراجع معظم تقلید احترام ویژه‌ای قائل بوده و هستند و در نامه خود، در عین صراحت و شفافیت، با سلام و احترام و عرض ارادت به جایگاه مرجعیت، در صدد تخطئه و جلوگیری از موجه‌سازی و مشروعیت یابی سران فتنه از طریق عادی سازی ارتباط آنان با مراجع معتبر بوده است.

۴ ـ همانگونه که تکریم مرجعیت لازم و ضروری است،‌احترام به ارکان و بزرگان حوزه هم بایسته است و نمی‌توان نسبت به حمله ناجوانمردانه به فقیه مجاهد آیت الله یزدی «دامت برکاته» بی‌تفاوت بود؛ به ویژه آنکه، این هجمه‌ها توسط عده‌ای سازماندهی می‌شود که بینش و گرایش التقاطی آنان نسبت به اسلام و مکتب اهل بیت «علیهم السلام» و مواضع‌شان بر علیه فقه سنتی و اصالت‌های حوزوی و مرجعیت روشن است.

۵ـ به همه دلسوزان دین و کشور، به ویژه فعالان سیاسی و رسانه‌ای یادآور می‌شویم، در این شرایط حساس، همه ما باید با همگرایی و هم‌افزایی، و با بصیرت و هوشیاری در مقابله با جنگ اقتصادی و روانی و رسانه‌ای جبهه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، هوشمندانه به وظایف خود عمل نماییم و همت اصلی خود را در جهت تقویت اقتدار و امید و انسجام و خدمت به مردم و تلاش برای حل مشکلات و شکست تحریم آمریکایی مصروف نمائیم.

۶ ـ در پایان از حوزویان انتظار می‌رود با حکمت و دور‌اندیشی در جهت تقویت مرجعیت و ارکان حوزه گام بردارند و با سعه صدر و  حفظ انسجام و اخلاق مداری و تفاهم حوزوی نقشه بدخواهان مرجعیت و حوزه و روحانیت را با پایان دادن مناقشات و مشاجرات بی‌ثمر و حاشیه‌ای نقش بر آب کنند.