موضوع: "امام رضا"

حدیث سلسلة الذهب ؟

حدیث سلسلة الذهب به معنای سخن زنجیره‌ای طلایی است و به حدیثی گفته می‌شود که تمام راویان آن از امام معصوم (علیه السلام) باشند.(1) 

بدین صورت که امام معصوم مانند موسی بن جعفر (علیه السلام) روایتی را از پدر خود امام صادق (علیه السلام) نقل کند و او از پدرش تا این که به حضرت علی(علیه السلام)  یا پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) برسد. 

گاهی به حدیث قدسی و نقل سخن خدا می‌رسد. چون در تمام نقل راویان امامان معصوم(علیهم السلام)  قرار دارند، مانند این است که یک زنجیره طلایی را تشکیل می‌دهند، به همین خاطر حدیث سلسلة الذهب گفته می‌شود.

امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) هنگامی که در سفر به خراسان وارد شهرستان نیشابور شد، در بازار شهر دو عالم و پیشوای شهر به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی (که حافظ احادیث نبوی بودند) به حضرت عرض کردند: بحق پدران پاکیزه و گذشتگان گرامی خود، صورت مبارک خویش را بر ما آشکار کن و حدیثی از پدران خود از جدت برای ما ذکر کن.

معروف است که بیست و چهار هزار نویسنده در انتظار شنیدن حدیث بودند که آن را ثبت کنند، حضرت فرمود: حدیث کرد مرا پدرم موسی بن جعفر و او از پدرش امام صادق…] همین طور سلسله سند را ادامه داد تا رساند به[ پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله و سلم) و او از جبرئیل که گفت: شنیدم از حضرت رب العزّه سبحانه که می‌فرماید:

“کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی؛

 کلمه لا اله الا الله حصار من است، پس هر کس که آن را بگوید،‌داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من شود، ایمن از عذاب من خواهد بود".(2)

سپس حضرت رضا علیه السلام فرمود:« آری، خداوند راست فرمود و جبرئیل و رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام همه راست گفته اند.»

در این هنگام کجاوه امام به راه افتاد.(چه بسا مامورین مأمون، کجاوه را حرکت دادند.)

ولی امام اشاره کرد کجاوه را نگه دارند و ندا کرد:« بشرطها و انا من شروطها »

(اما در صورتی که به شرط ‌های آن عمل شود، و من یکی از آن شرط‌ها هستم.) 

پی‌نوشت‌ها:

1 . طرائف المقال، سید علی بروجردی، ج2، ص 255.

2 . منتهی الامال، شیخ عباس قمی ، ج2، ص 503؛ مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی، ح2، ص 234؛ مستند الامام الرضا(ع) عزیز الله عطاردی، ج1، ص 61.

منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی

چرا امام رضا (ع) با اینکه علم غیب داشتند، انگور سمّی را خوردند؟

پاسخ

وقتی واژه‌ی «علم» را برای امام (ع) یا هر فرد و موضوع دیگری به کار می‌بریم، فقط یک کلمه با یک معنا و مفهوم است، اما علم نیز مانند هنر و …، تعاریف و تقسیمات و کاربردهای متفاوتی دارد. به عنوان مثال:

الف. گاهی علم انسان به عمل و نتیجه‌ی عمل خود تعلق می‌گیرد. مثلاً می‌داند که فردا چنین خواهد کرد و نتیجه‌اش چنان خواهد شد. چرا که انسان تا حدودی اندازه‌ها را می‌شناسد، علت و معلول‌ها، مسبب و اسباب و… را می‌شناسد.

این گونه حوادث معمولاً مشروط بوده و با «اگر» همراه هستند. یعنی به شرط این که چنین کند یا اگر چنین کند، چنان خواهد شد. لذا می‌تواند در آن نقش ایفا نماید و اگر از فعل یا نتیجه خرسند نبود، آن را انجام ندهد تا نتیجه‌اش نیز واقع نگردد. مثل این که گروهی برای تفحص به جنگل رفته باشند. آنها می‌دانند اگر قبل از تاریکی به مقر خود برنگردند، با خطرات مهلکی مواجه خواهند شد. لذا همین علم سبب می‌شود تا برگردند و با آن خطرات مواجه نشوند.

ادامه »

امام رضا

امام رضا(ع): بدان كه هر كس مرا در غربتم زيارت كند خداوند ثواب صد هزار شهيد و صد هزار صديق و صد هزار حاجى و عمره گزار و صد هزار مجاهد مى دهد و با ما محشور مى شود و در درجات عالى بهشت رفيق ماست.

5سال آخر امامت علی بن موسی الرضا (ع) در زمان خلافت عبدلله مامون گذشت.او که ارکان حکومت خویش را متزلزل می دید، با ارائه پیشنهاد مزورانه ولایت عهدی به امام رضا (ع)، در پی این بود که با این پیشنهاد و تهدید ایشان به قبول این پیشنهاد که به هیچ عنوان مورد قبول امام نبود، به 3هدف خویش دست یابد:

ادامه »
1 2