موضوع: "با بزرگان"

مذاکره به روایت آیت‌الله خامنه‌ای

مذاکره به روایت آیت‌الله خامنه‌ای:
حقیقت را گم نکنیم!

۱. اگر هدف از مذاکره، رفع تحریم است، مذاکرۀ با این دولت آمریکا، «رفع تحریم» نخواهد کرد؛ بلکه گره تحریم‌ها را کورتر خواهد کرد؛ فشار را افزایش خواهد داد. «مطالبات زیاده‌خواهانۀ جدید»ی را مطرح می‌کنند؛ مشکل بیش از آنچه امروز هست خواهد بود. بنابراین مذاکره هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، هیچ گرهی را باز نمی‌کند. ۱۴۰۳/۱۲/۲۲

۲. مذاکرۀ آنها برای «حلّ مسائل» نیست، برای «تحکّم» است. می‌گویند مذاکره کنیم تا آنچه را که می‌خواهیم، بر طرفِ مذاکره تحمیل کنیم؛ اگر قبول کرد که چه بهتر، اگر قبول نکرد جنجال راه بیندازیم که اینها از پای میز بلند شدند! مذاکره برای آنها مسیری است برای طرح توقّعات جدید. مسئله، فقط مسئلۀ هسته‌ای نیست؛ مثلاً راجع به امکان دفاعی کشور، راجع به توانایی‌های بین‌المللی کشور. اسم مذاکره را هم تکرار می‌کنند برای اینکه در افکار عمومی، فشاری ایجاد کنند که این طرف، حاضر است برای مذاکره، شما چرا حاضر نیستید؟ ۱۴۰۳/۱۲/۱۸

۳. مذاکرۀ با آمریکا «هیچ تأثیری» در رفع مشکلات کشور ندارد؛ این را باید ما درست بفهمیم. دلیل: «تجربه». ما در دهۀ نود، دو سال با آمریکا مذاکره کردیم، یک معاهده‌ای هم تشکیل شد؛ در این معاهده، طرف ایرانی، خیلی هم سخاوت به خرج داد، امّا همان معاهده را آمریکایی‌ها عمل نکردند؛ همین شخصی که الان سر کار است، این معاهده را پاره کرد. قبل از این هم که او بیاید، همان‌هایی که این معاهده با آنها انجام گرفته بود به معاهده عمل نکردند؛ از این تجربه استفاده کنیم. مذاکره کردیم، امتیاز دادیم، کوتاه آمدیم، امّا نتیجه‌ای را که مقصودمان بود به دست نیاوردیم. با یک چنین دولتی، مذاکره نباید کرد؛ مذاکره‌کردن «عاقلانه»، «هوشمندانه» و «شرافتمندانه» نیست. آن چیزی که مشکلات را برطرف می‌کند، «عامل داخلی» است. عامل داخلی عبارت است از همّت مسئولان متعهّد و همراهی ملّت متّحد. ۱۴۰۳/۱۱/۱۹

۴. اینکه دشمن می‌گوید بیایید «مذاکره» کنیم، یعنی اینکه شما بیایید پشت میز مذاکره بنشینید و ما به شما بگوییم باید موشک نسازید، شما هم باید قبول کنید؛ اگر قبول کردید که خودتان را بی‌دفاع کرده‌اید؛ اگر قبول نکردید، باز هم تحریم و تهدید؛ مذاکره یعنی این؛ دلیل اینکه بنده می‌گویم «با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم»، این است که این مذاکره «نتیجه» ندارد. ۱۳۹۹/۵/۱۰

۵. تنها راه در پیش پای ملّت ایران عبارت است از «قوی‌شدن»؛ ما از مذاکره هم ابائی نداریم؛ البتّه نه با آمریکا. ۱۳۹۸/۱۰/۲۷

۶. مهم‌ترین پاسخی که جمهوری اسلامی در مقابل توطئه‌های آمریکا به آمریکا داده این بوده که راه «نفوذ» مجدّدِ سیاسیِ آمریکا به کشور را بسته. «منع از مذاکره»، یکی از ابزارهای بستن راه ورود آمریکا است. منع از مذاکره، یک کار احساساتی نیست، یک منطق محکمی پشتش هست؛ «راه نفوذ دشمن» را می‌بندد، «اقتدار و ابّهت جمهوری اسلامی» را به دنیا نشان می‌دهد. بعضی خیال می‌کنند که مذاکرۀ با آمریکا «مشکلات کشور» را حل می‌کند؛ صددرصد اشتباه می‌کنند. طرف مقابل، نشستن ما پشت میز مذاکره را به معنای «به زانو درآوردن جمهوری اسلامی» می‌داند؛ می‌خواهد بگوید که ما با تحریم‌های شدید توانستیم ایران را به زانو دربیاوریم. بعد هم «هیچ امتیازی» نخواهد داد. ۱۳۹۸/۸/۱۲

۷. مذاکره، یک «فریب» است؛ مذاکره بر سر چه؟ بر سر آنچه او می‌خواهد؛ یعنی اسلحه در دست شما است، جرئت نمی‌کند بیاید جلو، می‌گوید اسلحه را بده به من، تا من بتوانم هر بلایی می‌خواهم سر تو بیاورم؛ مذاکره این است. اگر در این مذاکره‌ای که انجام می‌گیرد شما حرف او را قبول کردی، پدرت درآمده؛ اگر حرف او را قبول نکردی باز همین سر و صدا و تبلیغات. ۱۳۹۸/۴/۵

۸. در برجام گفتند که اگر شما فعّالیّت هسته‌ای را کم کنید، ما تحریم‌ها را برمی‌داریم، کردند این کارها را؟ نکردند دیگر. مذاکره، مشکل ما را با آمریکا حل نمی‌کند. مشکل ما را با آمریکا یک چیز حل می‌کند؛ چه چیزی؟ به آمریکا «باج» بدهیم؛ نه یک بار؛ آمریکایی‌ها به یک بار باج هم قانع نیستند؛ اوّل می‌گویند بیست درصد هسته‌ای را تعطیل کنید، بعد می‌گویند پنج درصد را تعطیل کنید، بعد می‌گویند بساط هسته‌ای را برچینید، بعد می‌گویند قانون اساسی را عوض کنید، پشت مرزهای خودتان، خودتان را محبوس کنید، صنایع دفاعی‌تان را تعطیل کنید. کدام ایرانیِ باغیرتی حاضر است که یک چنین باجی بدهد؟ آمریکا به کمتر از این قانع نیست؛ چرا نمی‌فهمند؟ مذاکرۀ با آمریکا، مشکلی را حل نمی‌کند. اگر حاضرید باج بدهید، نه یک بار، نه دو بار، پشت سر هم، در «همۀ مسائل اساسی»، و از «همۀ خطوط قرمز»تان عبور کنید، آن وقت آمریکا با شما دیگر کاری ندارد؛ مثل دوران پهلوی. مردم انقلاب کردند برای رهایی از این، این‌همه شهید دادند برای این. ۱۴۰۱/۹/۵

چرا امام جواد دختر مأمون را به همسری پذیرفتند؟ چرا امام دختر کسی را که پدرش را کشته به همسری بگیرد؟

پرسش: چرا امام جواد دختر مأمون را به همسری پذیرفتند؟ چرا امام دختر کسی را که پدرش را کشته به همسری بگیرد؟


پاسخ: ازدواج امام با اجبار مأمون صورت گرفت. در مورد اینکه چرا مأمون ایشان را به این ازدواج مجبور کرد می‌توان این دلایل را برشمرد:

۱. جلوگیری از شکل‌گیری قیام‌های شیعی؛
چون به‌خوبی می‌دانست بعد از شهادت حضرت رضا(ع) فرزندش امام جواد به‌عنوان کانون مرکزی شیعیان موردتوجه قرارگرفته و درنتیجه ارتباط مخالفین حکومت عباسی با حضرت، احتمال شکل‌گیری شورش‌ها و قیام‌ها علیه حکومت قوت خواهد گرفت بدین‌جهت با این ازدواج به‌وسیله دخترش بر ارتباطات حضرت با شیعیان آگاه شده و همواره حضرت را زیر نظر داشته و مانع شکل‌گیری قیام‌های شیعی علیه حکومت عباسی گردد؛ که حضرت بعد از مدتی از بغداد[که با کراهت و با دعوت مأمون از مدینه به بغداد آمده بود] به مدینةالرسول برگشت و با این اقدام ارتباط شیعیان با حضرت بیشتر شد و مأمون را در رسیدن به خواسته‌هایش ناکام گذاشت.

۲. کاستن وجهه معنوی و شخصیتی امام جواد (ع)؛
با این هدف که درنتیجه ازدواج حضرت با ام¬الفضل حضرت را به زندگی شاهانه و تجملاتی و پر از زرق‌وبرق خود آلوده سازد و بدین‌وسیله وجهه امام را در منظر مردم متزلزل سازد؛ اما امام در جهت برملا ساختن اهداف مأمون، در پاسخ سؤالی در همین باره به حسین مکاری فرمودند «‌ای حسین: نان جو و نمک خشن در حرم رسول خدا (مدینه) نزد من ازآنچه در اینجا (بغداد) مشاهده می‌کنی بهتر است(۱) مأمون در راستای اهداف خویش تا بدان جا پیش رفت که حتی می‌خواست با اجیر نمودن آوازه‌خوان برای حضرت آن حضرت را به امور دنیوی متمایل سازد(۲) که با پاسخ قاطع حضرت این نقشه نیز نقش بر آب شد.

۳. اظهار علاقه و دوستی به خاندان پیامبر (ص)؛
مأمون می‌خواست با تزویج دخترش با امام جواد(ع) خود را در منظر مردم دوستدار اهل‌بیت پیامبر (ص) معرفی کند و دامن خود را در به قتل رساندن حضرت علی بن موسی‌الرضا پاکیزه جلوه دهد.(۳)

۴. مأمون وقتی دخترش را به ازدواج حضرت جواد(ع) درآورد گفت دوست دارم که جد مردی باشم که پیامبر خدا (ص) و علی بن ابیطالب(ع) پدران او باشند، اما ام¬الفضل از حضرت جواد صاحب فرزند نشد(۴) که این نقشه نیز مانند دیگر نقشه‌های مأمون به سرانجامی نرسید. سرانجام در زمان حکومت معتصم و با حمایت معتصم ام‌الفضل امام جواد(ع) را با زهر مسموم و به شهادت رساند.(۵)

 

پی‌نوشت:
1.قطب‌الدین راوندی، الخرائج والجرائح، قم، مؤسسه الامام مهدی (ع)، ۱۴۰۹، ج۱، ص۳۴۴.
2. کلینی، الکافی، تحقیق محمدجواد فقیه، بیروت،‌دار الاضواء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۴۹۵.
3. جمعی از مؤلفان زیر نظر احمدرضا خضری، تاریخ تشیع، تهران، سمت، ۱۳۸۵، ج۱، ص۲۸۲و ۲۸۳.
4.یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چه ششم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۷۳.
5. ابن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب، به کوشش محمدحسین دانش آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم، انتشارات علامه، بی‌تا، ج۴، ص۳۸۰.

مذاکرۀ مستقیم یا غیرمستقیم؛ چه فرقی دارد؟

🔰مذاکرۀ مستقیم یا غیرمستقیم؛ چه فرقی دارد؟

🔹وقتی ترامپ به ایران نامه نوشت و دو مسیر پیش‌رو گذاشت (جنگ یا مذاکره) هیچ‌وقت تصور نمی‌کرد ایران راه سوم را انتخاب کند.

🔹ترامپ به ظن خود تصور می‌کرد هر انتخابی که داشته باشد به ضرر ایران تمام خواهد شد.

🔹اگر ایران مذاکره را می‌پذیرفت عملا گزارۀ ترس ایران تثبیت می‌شد و مناسبات منطقه‌ای و محور مقاومت نسبت به ایران تغییر می‌کرد و اگر ایران جنگ را انتخاب می‌کرد (هرچند جنگی شکل نمی‌گرفت) فشار افکار عمومی داخل ایران علیه حاکمیت افزایش پیدا می‌کرد و رویکرد فتنۀ داخلی با شدت بالاتر جلو می‌رفت.

🔹ایران هوشمندانه با طرح مسئله مذاکره غیرمستقیم هر دو ابزار را از دست آمریکایی‌ها گرفت تا هم بتواند ابزارهای قدرت نرم و سخت خود را حفظ کند، هم پیام داخلی و خارجی صادر کند که اهل گفت‌وگو است و هم روند سازمان‌دهی فتنه داخلی مبتنی‌بر القای فضای جنگی در داخل را خنثی کند.

🔹ترامپ تصور نمی‌کرد ایران بتواند از زمین بازی طراحی شده آمریکا خارج شود و بازی جدیدی را طراحی کند. بسیاری از غرب‌گراهای داخلی هم از شرایط پیش آمده دچار این نگرانی شدند که تمام زور و تهدیدها نهایتا منجر به عقب‌نشینی آمریکایی‌ها شد و هیچ اقدامی در میدان صورت نگرفت.

🔹ترامپ در شرایط فعلی مجبور است برای حفظ ظاهر هم که شده تصویرسازی جدیدی در صحنۀ جهانی ایجاد کند که در آن تصویر ایران مجبور به پذیرش مذاکرات مستقیم شده و قدرت آمریکایی‌ها علیه ایران جواب داده است!

#ایران_مقتدر

یکی از بهترین‌ها زیر این آسمان را از دست دادیم

رهبر انقلاب در جمع خانواده شهید رئیسی: یکی از بهترین‌ها زیر این آسمان را از دست دادیم…

با نامحرم ارتباط نگیر