موضوع: "سیره اهل بیت"

سه عمل برتر در کلام پیامبر اعظم(ص)

رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله در حدیث شریفی سه عمل برتر در دنیا را نام برده اند.



ابو علقمه می گوید: پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله بعد از نماز صبح رو به ما کرد و فرمود: اصحاب من! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر (طیار) را در خواب دیدم. به آن دو نزدیک شدم و گفتم: «کدام عمل را برتر یافتید؟»

پاسخ دادند: پدر و مادر ما فدایت، ما صلوات بر تو، تشنه را سیراب کردن و محبت علی بن ابی طالب علیه السلام را برترین اعمال یافتیم.

متن حدیث:

عَنْ أَبِی عَلْقَمَةَ قال: صَلَّی بِنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الصُّبْحَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَینَا فَقَالَ: مَعَاشِرَ أَصْحَابِی رَأَیتُ الْبَارِحَةَ عَمِّی حَمْزَةَ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ أَخِی جَعْفَرَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ… فَدَنَوْتُ مِنْهُمَا فَقُلْتُ: بِأَبِی أَنْتَُما أَی الاْءَعْمَالِ وَجَدْتُمَا أَفْضَلُ؟ قَالا: فَدَینَاک بالآبَاءِ وَالامُّهاتِ وَجَدْنَا أَفْضَلَ الاْءَعْمَالِ الصَّلاةَ عَلَیک وَ سَقْی الْمَالِ وَ حُبَّ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام.





هر روز بدون دادن پول صدقه بدهید!

با شنیدن کلمه “صدقه”، ذهن ها فوری سراغ کمک مالی به تهیدستان یا انداختن سکه و اسکناسی در صندوق صدقات و امثال آن می رود. ولی این تنها شکل عملی صدقه نیست.

جواد محدثی در کتاب «اخلاق معاشرت» درباره صدقه نوشته است: «می توان اهل صدقه بود، بی آنکه پول خرج کرد. البته کمک های مالی، جای خاصی دارد که در هر حال و هر جا خوب است. اما مهم، توجه به وسعت دایره “نیکی” است.

از رسول خدا نقل شده که فرمود: هر مسلمان هر روز باید صدقه ای بدهد. وقتی پیامبر چنین فرمود، برخی از اصحاب با شگفتی پرسیدند:
-یا رسول الله ! چه کسی طاقت و توان این کار را دارد؟

حضرت برای رفع ابهام و توضیح بیشتر و برای اینکه صدقه را تنها در اتفاق مالی خلاصه نکنند، فرمود:
«برطرف کردن عوامل اذیت از راه مردم، صدقه است،
راهنمایی کردن جاهل به “راه” صدقه است،
عیادت کردن بیمار، صدقه است،
امر به معروف کردن تو صدقه است،
نهی از منکر کردنت صدقه است،
و پاسخ سلام دادن نیز صدقه است.»

شگفتا که چه وسعتی دارد نیکی و احسان و چه آسان است ذخیره سازی عملی صالح برای آن روز نیاز و احتیاج.»

منبع:خبرآنلاین

 

آیا بعد از ظهور، همه مسلمان می‌شوند؟

روزی می رسد كه بندگان صالح خدا وارث زمین می شوند و گستردگی قیام آنها به گستره عالَم است.

 

در ابتدا برای توضیح این موضوع ذکر این نکته ضروری است که:

از آیات قرآن و احادیث استفاده می شود كه مستضعفین جهان سرانجام در یك انقلاب همگانی كه مهدی موعود (عج) رهبری آنرا بر عهده دارد بر متكبرین پیروز می گردند، رژیم های طاغوتی را برای همیشه سرنگون می سازند و قدرت و اراده جهان را در دست می گیرند.

خداوند در قرآن می فرماید: «ما اراده كرده ایم كه بر مستضعفین جهان منت نهاده و آنان را پیشوا و وارث زمین قرار دهیم و در زمین به آنها قدرت و تمكن بخشیم.» (قصص، آیه 50)

از قرآن و احادیث استفاده می شود كه این انقلاب عظیم و همگانی به عنوان دین و برای اجرای قوانین الهی برپا می شود. رهبری آن را حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ بر عهده دارد و مۆمنین شایسته و فداكار در ركابش جهاد خواهند كرد.

 

قرآن می فرماید: «خدا به كسانی كه ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده داده كه آنها را در زمین خلیفه گرداند چنان كه پیشینیان نیز خلافت داشتند و نوید داده كه دینی را برایشان برگزیده قدرت و نیرو بدهد و خوف آنها را به امن و آرامش تبدیل كند تا او را پرستش كنند و برایش شریك قرار ندهد.» (سوره نور، آیه 55)

در احادیث چنین آمده است كه مراد از آیه مذكور حضرت مهدی و اصحاب و یارانش می باشند و به وسیله آنهاست كه اسلام و تمام جهان گسترش می یابد.» (ابراهیم امینی، دادگستر جهان ص 239-238)

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: مهدی از فرزندان من است و به دست او خداوند شرق و غرب زمین را می گشاید.» (مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 378)

با توجه به این نكته كه روزی می رسد كه بندگان صالح خدا وارث زمین می شوند و گستردگی قیام آنها به گستره عالَم است اكنون به این نكته می پردازیم كه آیا علاوه بر تسلط بر جهان همه جهانیان هم مسلمان می شوند؟

در این باره دو دسته آیات و روایات وجود دارد:

دسته اول، آیات و روایاتی است که ظاهر آنها وجود غیر مسلمان در دوران حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) است؛ مانند آیه: «یهود می گوید: دست خدا بسته است… و کینه و دشمنی را تا قیامت میان آنان افکندیم.» (مائده: 64)

آن حضرت، در ابتدای ظهور، تنها کافرانی را که به ظلم و فساد در زمین مشغولند، سرکوب می کند و از بین می برد؛ ولی با کافرانی که از ظلم و جور و فساد دورند و پذیرای حکومت دادگستر آن حضرت هستند، همانند سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از سر مسالمت رفتار می کند و از آنان، جزیه می گیرد. به تدریج، با برقراری عدل و فراگیری آن در سراسر زمین و از بین بردن باطل ها و بدعت ها و آشکار شدن نشانه ها و آیات حق، حجت های روشن الهی بر مردم تمام می شود و دیگر جای هیچ عذری برای کفر و شرک باقی نخواهد ماند

و مشابه این آیه، درباره ی مسیحیت نیز آمده است. (مائده: 14)

مقتضای ظاهر این آیات، آن است که دین یهود و مسیحیت، تا قیامت باقی خواهند بود.

از بعضی از روایات نیز همین مطلب نتیجه گیری می شود؛ مانند روایت ابوبصیر که می گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم:«در دوره حضرت مهدی، با اهل ذمه (یهود و نصارا) چگونه رفتار می شود؟ فرمود: «با آنان از سر آشتی و مسالمت رفتار می کند؛ همان گونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله) با آنان از سر مسالمت رفتار کرد». (بحار الانوار، ج52 ص376)

دسته دوم، آیات و روایاتی است که ظاهر آنها می رساند که در زمان امام مهدی (علیه السلام) همه مردم، مسلمان می شوند و هیچ دینی جز اسلام باقی نخواهد ماند؛ مانند آیه: «و برای او، هر آن که در آمان و زمین است، تسلیم هستند؛ از روی میل یا به اجبار و به سوی او، بازگردانده می شوند». (آل عمران 83)

از امام کاظم (علیه السلام) نقل شده است که در تفسیر این آیه، فرمود: این آیه، در شان حضرت قائم نازل شده است وقتی آن حضرت ظاهر شود، دین اسلام را بر یهود و نصارا و صابئان و کفار شرق و غرب، عرضه می دارد؛ پس هر کس با میل و اختیار، اسلام بیاورد، به نماز و زکات و سایر واجبات، امرش می کند و هر کسی از قبول اسلام امتناع ورزد، گردنش را می زند، تا این که در شرق و غرب زمین جز موحد و خداپرست، کسی باقی نمی ماند. (بحار الانوار ج 52، ص340)

نیز امام حسن، از امیر المۆمنین (علیه السلام) نقل می کند: «او مهدی (علیه السلام)، زمین را از دادگری و روشنی و عقل و منطق و دلایل واضح و روشن پر می کند و سر تا سر زمین، تسلیم او می شوند و به طوری که هر کافری ایمان می آورد و هر بدکاری، نیکوکار می شود. (اثبات الهداه ج3، باب 32، فصل 20 ح 414)

به دلیل وجود این دو دسته آیات وروایات، بین عالمان و دانشمندان، اختلاف نظر وجود دارد؛ ولی می توان به این شکل اختلاف را حل کرد که بگوییم این دو دسته از آیات و روایات، مربوط به دو دوران از حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) است: دسته اول، اشاره به سیره و روش حضرت در ابتدای ظهور دارد و دسته دوم، اشاره به دوره تحکیم و تثبیت حاکمیت حضرت مهدی (علیه السلام).

به امام صادق (علیه السلام) گفتم:«در دوره حضرت مهدی، با اهل ذمه (یهود و نصارا) چگونه رفتار می شود؟ فرمود: «با آنان از سر آشتی و مسالمت رفتار می کند؛ همان گونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله) با آنان از سر مسالمت رفتار کرد»

توضیح اینکه آن حضرت، در ابتدای ظهور، تنها کافرانی را که به ظلم و فساد در زمین مشغولند، سرکوب می کند و از بین می برد؛ ولی با کافرانی که از ظلم و جور و فساد دورند و پذیرای حکومت دادگستر آن حضرت هستند، همانند سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از سر مسالمت رفتار می کند و از آنان، جزیه می گیرد. به تدریج، با برقراری عدل و فراگیری آن در سراسر زمین و از بین بردن باطل ها و بدعت ها و آشکار شدن نشانه ها و آیات حق، حجت های روشن الهی بر مردم تمام می شود و دیگر جای هیچ عذری برای کفر و شرک باقی نخواهد ماند.

در آن دوره، همه مردم، مسلمان خواهند شد و آن زمان، کفر و شرک، مصداق روشن ظلم و تجاوز از حق خواهد بود که در حکومت عدل گستر مهدی (علیه السلام) هیچ جایی نخواهد داشت.

آنچه در روایت امام حسن از امیر المۆمنین (علیه السلام) آمد، به روشنی، بر این معنا دلالت دارد.

 

امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه شریف «هُوَ اَلذی ارسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدَی وَ دِینِ الحَقَ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدَینِ کُلُهِ … ». (توبه33) به مفضل فرمود: «ای مفضل! اگر پیامبر بر همه دین ها غالب شده بود، از آتش پرستان و یهودیان و نصارا و ستاره پرستان و از تفرقه و نفاق و شرک و … اثری نبود. اینکه خداوند فرموده است: «لیظهره علی الدین کله؛ تا آن را بر همه آیین ها غالب گرداند» مربوط به روز ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) است. (بحار الانوار، ج53،ص33)

به نقل از تبیان

محل تولد حضرت محمد صلی الله علیه واله در مکه

خانه ‏ای را که رسول خدا(صلی الله علیه واله) در آن متولد شده، با نام ‏«مولد النبی‏» می‏ شناسند. این مکان در نزدیکی مسجد الحرام و در انتهای باب صفا قرار دارد.محل تولد پیامبر (صلی الله علیه واله) در ابتدای شعب ابی طالب قرار داشته و همینک در فاصله محل میلاد تا مسعی سنگ فرش است .در تاریخ آمده است که وقتی رسول خدا(صلی الله علیه واله) به مدینه هجرت کرد، این خانه در اختیار عقیل، فرزند ابو طالب بود و پس از آن در اختیار اولاد و نوادگان وی قرار داشت. بعدها خیزران، همسر هارون، آن را خریداری کرد.

مسلمانان این خانه را گرامی می‏داشتند و به ویژه در شب تولد پیامبر(صلی الله علیه واله) مراسمی در آنجا برگزار می‏کردند. در پی روی کار آمدن دولت سعودی، همزمان با خراب کردن این قبیل اماکن، محل مولد النبی هم تخریب شد.تنها با اصرار شیخ عباس قطان شهردار وقت مکه و درخواست وی از ملک عبد العزیز قرار شد تا در آنجا کتابخانه‏ ای بنا کنند که امروزه به نام‏ «مکتبة مکة المکرمه‏» شناخته می‏شود.در حال حاضر بر سر در این مکان تابلوئی با عنوان «مکتبة مکة المکرمه‏» نصب است.

منبع:شیعه نیوز

حکمت تلقین در لحظه ی جان دادن

یکی از دستورات دین مبین اسلام، گواهی دادن به یکتایی خداوند و رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) در لحظه ی احتضار(جان دادن و جدایی روح از بدن) است، اما به راستی حکمت این امر چه می باشد؟!

در این باره روایت شده است که امام صادق (علیه السلام) فرموده اند:

هر فردی که لحظه مرگش فرا رِسد، ابلیس یکی از شیطان های خود را نزد او می فرستد تا او را به سوی کفر بکشاند و یا او را در دینش مشکوک و به شک اندازد، تا او با این حال(دینی ناقص) از دنیا برود، پس کسی که با ایمان باشد، فرستادگان شیطان قدرت ندارند که او را به کفر یا شک در دینش وادارند، آنگاه فرمودند:

فَاِذا حَضَرتُم مَوتاکُم فَلَقِّنُوهُم شَهادَة اَن لا اِلهَ الّا اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَداً رَسُولُ الله؛ هرگاه به بالین آنان که در حال مرگ هستند حاضر شدید، آن ها را به گواهی دادن به یکتائی خدا و رسالت محمد (ص) تلقین کنید( تا آن شیاطین دور گردند).

پی نوشت ها:
1- فروع کافی، ج3: 123.
2- عالم برزخ در چند قدمی ما: 28

به نقل از شیعه نیوز