- اگر خدا عادل است چرا برخی افراد به صورت مادرزاد بیمار یا ناقص العضو هستند؟ گناهی که نداشتهاند.
- نمازهای شب اول ماه شعبان
- حکم گفتن وعجل فرجهم در تشهد نماز
- زرنگی در وقت نماز !!
- جواب دادن به سلام در نماز
- چرا خدا شیطان را آفرید؟
- بعضی ها فکر می کنند نماز تکراری است...
- چرا از حضرت علیّ بن الحسین علیه السلام با لقب سجّاد یاد می کنیم؟
- روزی که آیت الله جوادی آملی خاک بر سر ریختند!
- طعم نماز

در دید و بازدیدهای سال نو گوشت مرده تعارف نکنیم
شنبه 94/01/08
زبان می تواند ما را به لغزشگاههای بزرگی بکشاند. زبان می تواند ما را تا آنجا پیش ببرد که گوشت برادر مرده خود را بخوریم. آیا کسی از ما در عالم ظاهر حاضر است در دید و بازدیدهای عید، به جای میوه ها گوشت برادر مرده به میهمانانش تعارف کند؟ این عبارت چقدر مشمئزکننده است؟
...
تصورش چقدر حال آدم را می تواند بد کند؟ آیا جز این است که وقتی ما در همین دید و بازدیدهای عید غیبت می کنیم در واقع گوشت برادر مرده را تناول می کنیم؟ شگفت است که بخش قابل توجهی از این معاصی که در دو آیه مذکور بر آن انگشت گذاشته می شود از مسخره کردن و عیب جویی و غیبت از سطح زبان جاری می شودروزهای پایانی سال، تقلا و هروله خیابان ها گواهی می دهند که تحولی در حال شکل گیری است.
جنب و جوشی فضا را دربر می گیرد و آدم ها می خواهند رنگ های تازه را چه بر جامه ها و چه بر خانه هایشان دعوت کنند. این ها نشانه ها و مظاهر عید بیرونی است.
عیدی که در بیرون و آنچه به چشم می بینیم در جریان است و می خواهد کهنگی ها و غبارها را با خود ببرد و سطح همه اشیا را صیقلی دهد.اما جان ها هم عید دارند و عید جان ها جانان است، هر چیزی که ما را یک گام به جانان نزدیک کند عید جان است. جان ها هم غبار دارند و عید جان ها غبارروبی از جان است. به تعبیر لسان غیب، “دل که آیینه شاهی است غباری دارد / از خدا می طلبم صحبت روشن رایی”
صحبت بر سر این است که اگر به موازات عید بیرونی و گشایشی که در طبیعت می بینیم و بهاری که بر سرشاخه های درختان با شکوفه ها جلوه گر شده ، درون آدم ها به عید نرسد و غبارهای درون تکانده نشود طعم حقیقی عید چشیده نخواهد شد چون دل آیینه پروردگار است و تماشای الطاف پروردگار با زنگار و غبار نشسته بر دل ممکن نیست. و اصلا همه این جنب و جوش ها به خاطر آن است که آدمیان را لحظه تحویل سال در یک جا جمع کند و به این دعا برساند که: یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال. همه این تدبیرها به خاطر آن است که سرانجام آدمیان به آن حال خوش درونی یا احسن الحال - بهترین حال ها - دست یابند.
نقش زبان در ظهور عید مبارک
از زبان معصومین علیه السلام بارها به این حقیقت اشاره شده که عید حقیقی زمانی در قلب انسان متجلی می شود که آدمی بتواند در برابر معاصی از قدرت و قوه توکل و استعانت از حق و پرهیز سود جوید و اگر یک روز را بی گناه پشت سر گذارد یعنی سعی کند از محرمات چشم بپوشد و از همه لغزشگاه های قلب و جوارح دوری جوید آن روز بر او مبارک و عید خواهد بود.
اما یکی از مهم ترین لغزشگاه هایی که می تواند روز ما را نامبارک و بهار قلب هایمان را به خزان مبدل کند زبان است. زبان می تواند خزان زودرس قلب ها را فراهم کند. این است که در قرآن حکیم خطاب می شود: “ویل لکل همزه لمزه / وای بر هر غیبت کننده عیب جویی." این همان زبان کوچک بی مقدار است که به تعبیر امیرالمؤمنین علی علیه السلام “جِرمه صغیر و جُرمه کبیر” است. این زبان کوچک که می تواند منشأ و مصدر بسیاری از گناهان باشد و روز ما را از روزی مبارک به روزی نامبارک مبدل کند و نگذارد آن روز بر ما خجسته و عید باشد.
وجه دوگانه زبان و رستگاری انسان
زبان وجه کاملا دوگانه ای دارد. کسی که می خواهد به عید برسد باید این هشایری را در درون خود تقویت کند که ین وجه دوگانه چیست؟ زبان همان اندازه که می تواند ما را با نور یعنی ماده اول و آخر عید آشتی دهد می تواند ما را به سمت تاریکی و ظلمات ببرد و با تیرگی ها پیوند دهد. زبان می تواند زایشگاه خیر باشد یا زایشگاه شر. همچنان که قرآن حکیم در آیه 257 سوره بقره می فرماید: “اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُون / خدا یاور مؤمنان است. ایشان را از تاریکی ها به روشنی می برد. ولی آنان که کافر شده اند طاغوت یاور آنهاست که آن ها را از روشنی به تاریکی ها می کشد. اینان جهنمیانند و همواره در آن خواهند بود”
بخش مهمی از سیر انسان از ظلمت و تاریکی به سمت نور یا از سمت نور به سمت تاریکی و ظلمت به واسطه زبان صورت می گیرد به خاطر همین است که در فرهنگ اسلامی بارها و بارها به استفاده هشیارانه تر از زبان و فرآورده آن یعنی سخن دعوت می شود چون به همان میزان که زبان می تواند مرهم زخم باشد به همان میزان هم می تواند نمک پاش زخم ها باشد. به همان میزان که می تواند جراحت ها را خوب کند می تواند خود در مقام جراحت ساز زخم بزند.
اگر زبان پیامبر (ص) نرم نبود رسالت سرانجام نمی یافت
اما اولیا و انبیا از زبان برای تألیف قلوب و بسط محبت و مروت میان خلق الله سود می برده اند و زبان شان در خدمت برجسته ترین سجایا و فضایل انسانی قرار می گرفته است اما همین زبان که راه رهایی آدمیان از جهل ها و عنادها و کینه ورزی ها بوده وقتی در اختیار معاندان و مخالفان حق قرار می گرفته به واسطه همین زبان چه شروری که به وجود نمی آمده است.
قرآن حکیم در آیه 159 سوره آل عمران، رمز توفیق رسول الله (ص) در تشکیل امت واحده را در زبان پرمهر و عطوفت حضرت بیان می کند: “فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ / به سبب رحمت خداست که تو با آنها اینچنین خوشخوی و مهربان هستی. اگر تند خو و سخت دل می بودی از گرد تو پراکنده می شدند ” در واقع آنچه در این آیه مورد توجه قرار گرفته این حقیقت است که اگر رسول الله صل الله علیه و آله و سلم آن زبان نرم و مهربانانه را در برخورد و گفتگو و دعوت هایشان نداشتند در آن صورت وظیفه رسالت به سرانجام نمی رسید و اساسا امتی شکل نمی گرفت. این همان نتیجه شگفت انگیزی است که از زبانی به ظاهر کوچک صادر می شود که دنیای بزرگی را در خود می آفریند و شکل می دهد.
وقتی زبان انسان در دست شیطان می افتد
قرآن حکیم در آیات 11 و 12 سوره حجرات، رموزی دیگر از تحول درون آدمی را که کاملا در استخدام زبان اوست و می تواند او را به میعاد عید و به گشایش بهاری در قلب و ذهنش بکشاند یا برعکس آدمی را از این نعایم بزرگ الهی بی نصیب گذارد بیان می کند.
آن جا که نخست در آیه 11 می فرماید: “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَكُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَكُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ /
ای کسانی که ایمان آورده اید مباد که گروهی از مردان گروه دیگر را مسخره کند، شاید آن مسخره شدگان بهتر از آن ها باشند. و مباد که گروهی از زنان گروه دیگر را مسخره کند، شاید آن مسخره شدگان بهتر از آن ها باشند. و از هم عیب جویی مکنید و یکدیگر را به القاب زشت مخوانید. بد است عنوان فسق پس از ایمان آوردن. و کسانی که توبه نمی کنند خود ستمکارند.”
سپس در آیه 12 همین سوره می فرماید: “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن یَأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ /
ای کسانی که ایمان آورده اید از گمان فراوان بپرهیزید. زیرا پاره ای از گمان ها در حد گناه است. و در کارهای پنهانی یکدیگر جست و جو مکنید. از یکدیگر غیبت مکنید. آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناخوش خواهید داشت. و از خدا بترسید زیرا خدا توبه پذیر و مهربان است.”
همچنان که در این دو آیه به روشنی تصریح شده است زبان می تواند ما را به لغزشگاههای بزرگی بکشاند. زبان می تواند ما را تا آنجا پیش ببرد که گوشت برادر مرده خود را بخوریم.
آیا کسی از ما در عالم ظاهر حاضر است در دید و بازدیدهای عید، به جای میوه ها گوشت برادر مرده به میهمانان تعارف کند و خود نیز دست به کار خوردن شود؟ این عبارت چقدر مشمئزکننده است؟ تصورش چقدر حال آدم را می تواند بد کند؟ آیا جز این است که وقتی ما در همین دید و بازدیدهای عید غیبت می کنیم در واقع گوشت برادر مرده را تناول می کنیم؟ شگفت است که بخش قابل توجهی از این معاصی که در دو آیه مذکور بر آن انگشت گذاشته می شود از مسخره کردن و عیب جویی و غیبت از سطح زبان جاری می شود.

تحلیل سخنان رهبری از زاویه دولت و ملت
شنبه 94/01/08
پیام های نوروزی هر ساله رهبر معظم انقلاب رفته رفته به سنت حسنه جاریهای مبدل شده که دلدادگان اسلام و انقلاب در زلال جاری آن سر فصلهای گفتمان و عمل انقلابی سال جدید را همگام با نو شدن طبیعت می جویند.باورمندان ولایی امام راحل(ره) نه تنها این سخن جاودان آن حضرت را که «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است» در گوش جان دارند، بلکه به مثابه راهنمای اندیشه و عمل صالح در سنگ بنای اعتقادی خویش به مترقّی ترین و تنها حکومت ولایی عصر غیبت پذیرفته اند.
...
تعیین شعار سال از سوی مقام ولایت را به حق باید همان «امر جامع» ادبیات قرآنی تلقّی کرد که مومنان در مواجهه صادقانه با آن، کمترین کج روی و تأویل ناروا و نفسانی در مخیّله خود عبور نمی دهند و همگی یکدل و یک جهت چونان صف پولادین در تحقق آن از صمیم جان تلاش مومنانه و جهاد مقدس می کنند.نامگذاری سال ۱۳۹۴ توسط رهبر معظم انقلاب به «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» با انتشار تحلیل ها و تفاسیر مختلفی همراه بوده است اما به نظر می رسد در این باره توجه به چند نکته ضروری است:سخنرانی آغاز سال 94 مقام معظم رهبری همانند همیشه راهبردی و کاربردی و حاوی نکات بسیار مهمی هم در عرصه داخلی و هم در عرصه سیاست خارجی به ویژه مسئله مهم مذاکرات هستهای بود که بسیار ضروری است به دقت توسط مسئولین و ملت مورد توجه و عمل قرار گیرد.بازگشتپذیری فنی تعهدات ایران یگانه ضمانتی است که پایبندی آمریکا به تعهداتی را که میپذیرد تضمین میکند.
آن بخش از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین روز از سال 1394 که ناظر به مذاکرات هسته ای بود، پاسخی راهگشا به گره هایی محسوب می شود که همچنان راه رسیدن به توافق را در مذاکرات مسدود کرده است.تیم مذاکره کننده ایرانی اکنون راه حل های بالقوه درباره مسائل مورد اختلاف را در اختیار دارد و آنگونه که وزیر محترم خارجه اعلام کرده است این هفته برای نهایی کردن این راه حل ها دوباره به ژنو خواهد رفت.سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز اول فروردین 1394 در واقع اصول راهنمایی به دست می دهد که بر اساس آن تیم مذاکره کننده می تواند تصمیم بگیرد که از میان یک سلسله راه حل های بالقوه، کدام یک قابل نهایی شدن است.
1- در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران عملا در یک صحنه کارزار مهم سیاسی درگیر است و آمریکا به ویژه همپیمانان این کشور تلاش میکنند از تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران در حفظ منابع ملی در عرصه فعالیتهای صلح آمیز هستهای جلوگیری کنند، شعار انتخاب شده سال 94 از سوی رهبر معظم انقلاب مبنی بر” دولت و ملت، همدلی و هم زبانی” از اهمیت ویژهای برخوردار است.
2- آنها که به عیوب خویش مشغولاند نهتنها فرصت کمتری برای توجه به اشکالات دیگران پیدا میکنند بلکه بهتدریج علاقهی کمتری هم به این «توجه» خواهند داشت. کسی که کمبودهای شخصیاش را پیش چشم میگذارد و به خود اجازهی فراموش کردن کاستیهای خود را نمیدهد اندکاندک به «غیر خود» علاقهمندتر میشود. وزنهی دیگران در ذهن چنین فردی سنگینتر میشود چراکه درواقع بخشی از «جای خود» را به دیگران داده است!
دولتیها باید متوجه باشند که یک کابینهی «خود منتقد» به نحو چشمگیری در همدلی با مردم قدرتِ بیشتر خواهد داشت. اهالی دولت میتوانند با نقد و حتی تخطئهی سازمانیافتهی درونگروهی این پیام را برسانند که «واقعاً در تیم مردماند» و بهخوبی قادرند دنیا را از چشم مردم تماشا کنند.باید به گونهای عمل شود که به هیچ وجه دشمن احساس نکند که در میان ملت و دولت فاصله وجود دارد و باید این نکته مهم پیوسته به دشمن-که همه تعهدات جمهوری اسلامی ایران را با دقت رصد میکند- منتظر شود که یک همدلی و هم زبانی همیشگی میان ملت و دولت وجود دارد و در حفظ منابع ملی یک هم صدایی کامل در ایران اسلامی برقرار است، البته این موضوع هیچ منافاتی با نقد منصفانه و انتقاد نمایندگان ملت بزرگ ایران از ملت و پیگیری مصوبات ملی ندارد و آن چه که بسیار مهم است این است که این مسئله جزو حقوق مسلم ملت و نمایندگان ملت است و باید عواقد بازی رعایت شود و از ادبیات متناسب با شئونات جمهوری اسلامی ایران استفاده شود و به گونهای عمل نشود که این تصور را ایجاد کند که انتقاد کنندگان به دنبال تخریب و نه یک نقد دلسوزانه هستند، البته خوش اخلاقی سیاسی دو طرفه است، نه تنها طرف نقد کننده نباید اهانت کند بلکه دولت هم نباید به نقد کنندگان اهانت و یا آنها را تخریب کند و باید قواعد بازی را دو طرف رعایت کنند.
3- باتوجه به استناد مقام معظم رهبری به آیه شریفه قرآن:الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ"سوره مبارکه الحج” ( آیه ۴۱)همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند، و زکات میدهند، و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و پایان همه کارها از آن خداست!
این چهار محور را ایشان تشریح کردند یک چشم انداز جدیدی در عرصه امر به معروف باز کرد، عده محدودی معمولا در اذعان دارند که امر به معروف مربوط به مسائل ظاهری جامعه است ولی رهبر معظم انقلاب اصل نظام جمهوری اسلامی ایران، حفظ نظام، آبروی نظام، اقتصاد نظام و همه موفقیتها را در دایره بزرگی که برای امر به معروف و نهی از منکر ترسیم فرمودند، قرار دادند و این چشم انداز جدید مسئولیت همه را در این عرصه مهم عملا افزایش داد و میطلبد که ما در جهت دفاع از ابعاد مختلف نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین ترویج فضایل این نظام مقدس الهی بیش از گذشته حساسیت به خرج دهیم و بکوشیم.
4- محور مهم دیگری که مقام معظم رهبری به آن اشاره فرمودند بحث اقتصاد بود و در این زمینه هم دو نگاه به خارج و نگاه به داخل را مطرح کردند و ضمن رد نگاه به خارج باتوجه به سیاستهای فریبکارانه دشمن و تجربیات 36 ساله جمهوری اسلامی ایران در ضرورت تکیه بر خودباوریهای ملی و بهرهگیری از امکانات ملی تاکید کردند و در این زمینه نکات مهمی را مطرح فرمودند و هم به سرمایهگذاری بر روی تولیدات داخلی و حمایت از بنگاههای اقتصادی متوسط و کوچک و همینطور حمایت از بنیادهای دانش محور تاکید کردند.
5- نکته مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند که نقش نهضت کاهش خام فروشی است که متاسفانه بدون اینکه ما ارزش افزوده ایجاد کنیم و اشتغال جدیدی را به وجود بیاوریم عملا بخش مهمی از ثروت را از دست میدهیم با مسئله خام فروشی که در عرصه نفت و چه در عرصه معدنی که بسیار حائز اهمیت است بخشی از این ثروت از دست میرود همچنین راجع به نقش بانکها هم میتواند تخریبی باشد و هم میتواند مثبت باشد تاکید فرمودند که این نکته مسئولیت بانکها را در این عرصه بسیار افزایش میدهد.
6- رهبر معظم انقلاب به نقش مردم در اقتصاد تاکید زیادی داشتند که در واقع اشاره به اصل 44 قانون اساسی است و باز برای چندمین بار در استفاده مردم از محصولات داخلی و تلاش برای اشتغال نیروی ایرانی تاکید کردند که این مسئله مسئولیت سازمان استاندارد را افزایش میدهد، چراکه از علتهای عدم استفاده از محصولات داخلی پایین بودن کیفیت این محصولات است و به میزانی که کیفیت محصولات داخلی ارتقا پیدا کند زمینه تحقق این امر را بیشتر خواهد شد.
7- جلوگیری از اسراف نکته دیگری بود که رهبر معظم انقلاب در عرصه اقتصاد به حق به آن اشاره فرمودند و این مسئله یک اصل قرآنی است.
8- رهبر معظم انقلاب تحریمها را به عنوان تنها ابزار دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران مطرح کردند و به این نکته کلیدی فرمودند که تحریم را ما یک فرصت میدانیم، این همان سیاستی است که ظرف سه دهه گذشته نظام جمهوری اسلامی ایران به آن عمل کرده و توانسته است تحریمها را به عنوان یک تهدید فرضی دشمن به فرصت تبدیل کرده و بسیاری از قابلیتها و استعدادهای جوانان این کشور را شکوفا کند و منجر به تحولات عظیمی در عرصه تولید و نوآوری شدهاند.
9- نکته دیگری که رهبر معظم انقلاب در پایان سخنرانی خودشان به آن اشاره کردند مسئله «هستهای» بود و فرمودند آمریکا و دشمنان با تدبیر و سیاستگذاری عمل میکنند، اینکه ایشان فرمودند آمریکا نیازمند مذاکره است یک واقعیت است به دلیل اینکه آمریکاییها سالهاست که تغییر کردند ما توانستیم فعالیتهای هستهای ایران را کنترل کنیم.
10- طبیعتا با شکست این مذاکرات با توجه به تدبیری که مجلس شورای اسلامی اندیشیده و فوریت طرحی را مصوب کرده است که اگر آمریکا بخواهد تحریمها را ادامه دهد ما دولت را مکلف خواهیم کرد که به قبل از توافقنامه ژنو برگردد این مسئله راه را برای یک تحول جهشی در عرصه هستهای همانند ده سال گذشته فراهم میکند لذا آمریکاییها از این نکته بیم دارند به همین دلیل به شدت نیازمند مذاکره هستند.
11- رهبر معظم انقلاب این دروغ را افشاء کرد که جمهوری اسلامی ایران نمیخواهد از طریق دیلماتیک مسئله هستهای حل شود و فرمودند این دروغ است و ما آنچه که مخالفین، مخالفت با زورگوییها و زیاده خواهیهای آمریکاییهاست نه مذاکره منطقی و عادلانه که ما طرفدار آن هستیم و بارها هم شاهد حمایت رهبر معظم انقلاب و مجلس شورای اسلامی از تیم مذاکره کننده و مذاکرات هوشمندانه بودهایم.
12- ایشان تاکید فرمودند که مذاکره با آمریکا صرفا مسئله هستهای است و ما در مسائل منطقهای تضاد آشکاری را با آمریکا داریم و به هیچ وجه مذاکره ما به مسائل منطقه گسترش پیدا نمیکند.
13- رهبر معظم انقلاب بر این نکته تاکید داشتند که تحریمها باید یکجا و هم زمان برداشته شود و این همان نکتهای است که مجلس شورای اسلامی بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری طرح مذکور را آماده و فوریت آن را به تثبیت رساندند.
14- رهبر معظم انقلاب فرمودند ما بازگشت ناپذیری در تصمیم را قبول نداریم چون پیشرفت هستهای طبیعا بخشی از ضرورت توسعه کشور و بخش از حقوق به رسمیت شناخته شده ما در عهده نامه NPT است.
15- نکته دیگری که رهبر معظم انقلاب در پایان فرمایشاتشان به آن اشاره کردند این بود که ما به همه تعهدات خودمان عمل کردیم ولی آمریکاییها عمل نکرده و تقلب کردهاند
16-برخلاف آنهایی که با استناد به نام سال ۹۴ «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» تصور می کنند نباید به دولت انتقاد کرد یا این نامگذاری را مترادف با تایید برخی سیاست های غلط دولت یازدهم توسط رهبری می دانند، به نظر می رسد بهترین تفسیر برای نام امسال را باید در این بخش از بیانات مهم رهبر انقلاب در حرم رضوی علیه السلام جستجو کرد:«یک دیدگاه در کشور معتقد است که پیشرفت و رونق اقتصادی را باید با استفاده از ظرفیت ها و توانایی های درونی کشور که تا به حال کمتر به آنها توجه شده و یا اصلاً مورد استفاده قرار نگرفته اند، تأمین کرد.دیدگاه دوم در نقطهی مقابل، معتقد است رونق و پیشرفت اقتصادی با نگاه به بیرون از مرزها امکان پذیر است، بنابراین باید سیاست خارجی را تغییر دهیم و با مستکبر کنار بیاییم و زورگویی های اورا بپذیریم تا مشکلات اقتصادی حل شوند! این نگاه دوم، کاملاً غلط، عقیم و بی فایده است.»
این سخنان رهبر انقلاب نه فقط یک انتقاد به رویکرد دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی، بلکه «رد کامل مانیفست عملی و دیدگاه کلان دولت» برای اداره کشور است، چنانچه هنوز جمله معروف رییس جمهور در این باره در مرداد ۱۳۹۲ در جلسه معارفه و تودیع آقایان صالحی و ظریف فراموش نشده است: «من کلید حل مشکلات مان را در این مقطع در دست سیاست خارجی می دانم.»لذا با توجه به این مساله، به راحتی مشخص می شود که نامگذاری سال جدید نه تنها تزاحمی با نقد اصولی و مبنایی دولت یازدهم ندارد بلکه ضروری است تا منتقدان دولت کنونی، محکم تر از گذشته نقاط ضعف دولت را منصفانه و بدون تنزل دادن اصل انتقادات به مسایل حاشیه ای بیان کنند، چرا که مشی عمومی رهبر انقلاب نیز در تمامی ادوار از جمله یک سال و نیم گذشته بر همین منطق استوار بوده است.
17-همچنین این نامگذاری کمک دیگری از سوی رهبر انقلاب به دولت یازدهم برای پیشبرد و اجرای شعارهای انتخاباتی رییس جمهور در سال ۹۲ است تا بعدا جای هیچ گلایه و شکوه ای مبنی بر «نگذاشتند کار کنیم»وجود نداشته باشد.امروز رهبر انقلاب اصرار دارند تا تمام مردم به دولت اعتماد کنند تا بلکه رییس جمهور بتواند وعده های خود را عملی کند، چرا که دولت کنونی برخلاف دولت های گذشته از جمله دولت خاتمی و احمدی نژاد، پایگاه اجتماعی ثابت و محکمی ندارد و برای یک دولت که بیشترین حجم کارهای اجرایی بر دوش آن است، بدتر از فشار و تحریم خارجی، بی اعتمادی درونی یک ملت به آن است.
این سخنی است که رهبر انقلاب نیز با ظرافت به آن اشاره کردند و رای ۵۰.۷ درصدی رییس جمهور کنونی و میزان محبوبیت وی را «تلویحا» مورد تاکید قرار دادند اما در نهایت چنین نتیجه گرفتند که اینها دلیلی بر قانونی نبودن یک دولت نیست و باید به آن کمک کرد. زیرا سیستمی که آنقدر ثبات و عظمت دارد که به خاطر تنها ۲۶۰ هزار رای، یک نفر را به عنوان رییس جمهور می پذیرد، طبیعی است که از هیچ کمکی به وی نیز دریغ نکند تا آن رییس جمهور بتواند با کمترین موانع واقعا به مردم خدمت کند و شعارهای انتخاباتی اش را عملی سازد:«مهم نیست که چقدر و چه نسبتی از آحاد رای دهندگان به این رییس جمهور یا آن رییس جمهور رای داده اند، تعداد کاهش و افزایش آرا به “محبوبیت” ارتباط پیدا می کند اما به مشروعیت و قانونیت ارتباطی ندارد. هر کسی با هر تعداد رایی که از طرف اکثریت مردم انتخاب شد بر طبق چارچوب قانونی اساسی مشروع است، قانونی است و باید مردم آن را قانونی بدانند و تا آنجایی که می توانند به آن کمک کنند.»
18-تامل در تعبیر «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نشان می دهد جدای از لزوم کمک و اعتماد مردم به مسئولان کشور برای پیشبرد امور و گذر از موانع، این نامگذاری وجه دیگری نیز دارد و آن لزوم اعتماد مسئولان و بویژه دولتمردان به آحاد ملت به جای وعده های پوچ و غیر واقعی دشمنان در مذاکرات است.
به بیان دیگر، از آنجایی که در یک سال و نیم گذشته بارها و بارها بسیاری از مقامات ارشد دولت از لزوم توافق هسته ای برای اداره کشور سخن گفته اند و در این میان کمتر به ظرفیت های عظیم داخلی و توانمندی های مردمی برای پیشبرد امور کشور سخن به میان آورده شده است، به نظر می رسد این وجه از نامگذاری سال ۹۴ به هیچ عنوان نباید در میان پروپاگاندای برخی رسانه های خاص مورد غفلت قرار گیرد و فراموش نشود که با اعتماد مسئولان و دولتمردان به توانمندی های داخلی و ظرفیت های مردمی، نه تنها آهنگ همدلی و همزبانی مردم با دولت نیز سرعت بیشتری به خود خواهدگرفت بلکه یگانه راه عبور از بسیاری از مشکلات کنونی نیز در همین چارچوب باید جستجو شود و هر آنچه قرار است از طریق توافق احتمالی با ۱+۵ با هزاران «اما و اگر» عاید دولت و ملت شود، با اعتماد دولت به ملت در مقیاس بسیار بیشتری قابل حصول و بهره وری خواهد بود.
سخنرانی مقام معظم رهبری در اول فروردین را شاید بتوان انتقادی ترین بیانات ایشان نسبت به دولت یازدهم از ابتدا تا کنون دانست. بویژه از این حیث که ایشان با تفکیک محبوبیت از مشروعیت به دولتی ها یاداوری کردند که دولت علیرغم اینکه فقط با هفت دهم درصد مشروعیت یافته ولی رقبا بازی را برهم نزدند و همین پیروزی شکننده را پذیرفتند و در آینده نیز علیرغم اینکه مشکلات اقتصادی محبوبیت دولت را کاهش خواهد داد لیکن بازهم مخالفان دولت مهمترین حامیان مشروعیت دولت خواهند بود و این تفاوت ماست با یاغیان فتنه ۸۸.به عبارتی اولین و مهمترین همدلی مخالفان با دولت، پذیرفتن و مشروع دانستن دولت بود علیرغم فقط هفت دهم درصد برتری.
با توجه به نامگذاری سال جدید از سوی حضرت امام خامنه ای، عده ای درصدند تا چنین القا کنند که مردم و رسانه ها نباید هیچ نقدی را روانه پاستور نشین ها کنند والا خلاف فرمایشات معظم له صورت گرفته است! اندک دقت در اظهارات معظم له حاکی از آن است که با توجه به حساسیت مذاکرات و شرایط کشور و منطقه، در سال جاری، مردم و رسانه ها باید بیش از گذشته رفتار دولت را زیر ذره بین قرار دهند تا هم در سیاست خارجی و هم رویکرد اقتصادی دولت از مسیر صحیح خارج نشود و دولتمردان نیز در این زمینه نباید پاسخ منتقدان را با تحقیر و اهانت بدهند اما همه مردم و رسانه ها وظیفه دارند تا از دایره نقد منصفانه خارج نشوند و خدمات دولت در حوزه هایی که مثبت بوده است را نادیده نگیرند و همانگونه که حضرت امام خامنه ای فرمودند؛ “دلواپسبودن جرم نیست اما نباید بهمعنای متهمکردن و نادیدهگرفتن زحمات و خدمات باشد.”
بنابراین همانگونه که معظم له در بخشی دیگر از سخنان حکیمانه خود فرمودند: “بزرگترین امر به معروف ایجاد نظام اسلامی، حفظ نظام اسلامی و حفظ عزت و ابروی ملت ایران است."و طبیعی است که حفظ نظام اسلامی و عزت و آبروی ملت ایران تنها با نظارت دقیق بر عملکرد دولت از سوی مردم و رسانه ها و دستگاه های نظارتی امکان پذیر است و الا تکرار رفتارهای خلاف تدبیری چون قدم زنی با کری و گفتگوی تلفنی رئیس جمهور کشورمان با رئیس جمهور دولت خبیث آمریکا و همچنین ادبیات زشت و زننده رئیس جمهور محترم در قبال منتقدان و نگاه بیش از حد مسئولان اقتصادی دولت به غرب و مذاکرات و از همه مهمتر برخی بیتدبیریهای صورت گرفته در متن توافقنامه که منتقدان دلسوز بارها به آن اشاره کرده اند و اشتباهاتی از این قبیل می تواند بر سقوط آبرو و عزت ملت ایران منجر شود و مصداق بارز منکر تلقی گردد.
حال با توجه به فرمایشات صریح حضرت امام خامنه ای؛ بزرگترین امر به معروف ایجاد نظام اسلامی، حفظ نظام اسلامی و حفظ عزت و ابروی ملت ایران است و بزرگترین منکر کمک به دشمنان، تضعیف نظام اسلامی، تضعیف فرهنگ اسلامی و تضعیف اقتصاد و علم و فناوری است که اگر دولت محترم در هر کدام از این زمینه ها همچون گذشته اشتباهی انجام دهد این وظیفه شرعی و قانونی رسانه ها و مردم است که در قبال این انحرافات و منکرات بایستد و اقدام و انتقادات مردم و رسانه ها در این زمینه بزرگترین امر به معروف و نهی از منکر تلقی می شود که بنابر فرمایشات حضرت امام خامنه ای واجب شرعی می باشد.
اما بی شک همانگونه که حضرت امام خامنه ای فرومدند؛ دولتها در نظام اسلامی باید مورد حمایت قرار گیرند حتی از سوی کسانی که به آن رای ندادند.بنابراین این دولت نیز اگرچه کمترین رای را بین دولتهای منتخب سالهای اخیر آورده است اما طبق قانون، دولت منتخب ملت ایران محسوب می شود و حمایت از آن از سوی همه مردم و نخبگان واجب و لازم است.مهمترین توصیه های اخیر حضرت امام خامنه ای در این زمینه که باید مورد توجه همگان قرار گیرد به شرح ذیل می باشد:
- بزرگترین امر به معروف ایجاد نظام اسلامی، حفظ نظام اسلامی و حفظ عزت و ابروی ملت ایران است.
- بزرگترین منکر کمک به دشمنان، تضعیف نظام اسلامی، تضعیف فرهنگ اسلامی و تضعیف اقتصاد و علم و فناوری است.
- دولتها در نظام اسلامی باید مورد حمایت قرار گیرند حتی از سوی کسانی که به آن رای ندادند.
- مسئولان منتقدان را تحقیر و اهانت نکنند، تحقیر مخالفان از سوی مسئولان خلاف تدبیر و حکمت است.
- دلواپسبودن جرم نیست اما نباید بهمعنای متهمکردن و نادیدهگرفتن زحمات و خدمات باشد.
- دولت و طرفداران دولت به کسانی که ابراز دلواپسی میکنند، اهانت نکنند.
- از همه دولتها حمایت کردم، از این دولت هم حمایت میکنم البته چک سفید امضاء هم به کسی نمیدهم.
- یکی از بزرگ ترین چالشهای کشور امروز مسئله اقتصاد ملی است.
- دشمن با فشار اقتصاد میخواهد مردم را در مقابل دولت و نظام قرار دهد و امنیت بینظیر کشور را بهدست مردم از بین ببرد.
- این نگاه که سیاست خارجی را تغییر دهیم، با مستکبر کنار بیائیم و تحمیل را بپذیریم تا اقتصاد رونق پیدا کند، کاملاً عقیم و بیفایده است.
- تحریم، تنها ابزار دشمن برای مقابله با ملت ایران است.
- نهضت کاهش خام فروشی یکی از کارهای لازم است.
- مردم محصولات داخلی را مصرف و از اسراف و زیادهروی پرهیز کنند.
- آمریکا به مذاکرات بسیار احتیاج دارد؛ اختلافاتی که بین آمریکاییها است به معنای عدم نیاز به مذاکرات نیست.
- اینکه رئیس جمهور آمریکا میگوید در ایران کسانی با حل مسئله هستهای موافقت ندارند، دروغ است.
- مذاکره با آمریکا تنها در مسئله هستهای است و در مسائل منطقهای، داخلی و تسلیحات با آنها مطلقاً مذاکره و صحبتی نداریم.
- رفع تحریمها جزو موضوع مذاکره است نه نتیجه مذاکرات.
- تهدید به تحریم بیشتر و تحرک نظامی ملت ایران را نمیترساند.
اما مهمترین نکته بیانات رهبری انتقاد شدید ایشان به رویه ی دولت در اتکای افراطی به خارج و سیاست خارجی بود. ایشان با طراحی یک دوگانه به روشنی به دولت اخطار دادند که به ظرفیت های درونی نظام برگردند و از خوش خیالی در اتکای به بیرون دست بردارند.
اغلب ما از نگاه دیگران واهمه داریم چراکه بهصورت پیشفرض تمایلی به «قضاوت شدن» نداریم. ما نمیدانیم قضاوت دیگران از رفتار ما مثبت خواهد بود یا منفی از همین رو گاهی حتی با پناه گرفتن پشت مفاهیمی چون «اخلاص» توجیهاتی برای «بیخبر نگهداشتن دیگران» میتراشیم و وجدانمان را برای مدتی تنظیم نگه میداریم! از ژان پل سارتر نقلشده که «گویی نگاهِ دیگری، جهان من را میرباید!» انگار «در جریان بودنِ دیگران» مخل آرامش ما میشود و حق اظهارنظر در امور شخصیمان را برایشان ایجاد میکند.
اما واقعیت این است که اگر چشمداشتی به همدلیِ دیگران داشته باشیم، یا رواج فرهنگ همدلی را در دستور کار خود قرار بدهیم دیگر قادر نخواهیم بود دیگران را در بیخبری نگهداریم. هزینهی «همدلی دریافت کردن» تن دادن به «احتمال قضاوت شدن» است. دولتیها اگر با شعار امسال همداستان باشند و همدلیِ مردم با خود را حقیقتاً بخواهند ناگزیرند شفافتر از سابق عمل کنند حتی اگر شفافیت بیشتر به قضاوتهای بیشتر بینجامد.
نکته مهم دیگر حمایت بی سابقه ایشان از رادیکال ترین منتقدان دولت یعنی “دلواپسان” بود. معظم له بسیار به ندرت از یک جریان سیاسی در سخنرانی هایشان نام می برند ولی اینبار با تکرار این نام به دولت تذکر دادند که انتقادات دلواپسان نه تنها جرم نیست بلکه از سر دغدغه است و به طور غیرمستقیم این نقد را اگر بدون نادیده گرفتن زحمات و خدمات دولت باشد خود مصداقی از همدلی و همزبانی دانستند. و سپس تذکر دادند که دولت منتقدان را تحقیر نکند و به آنها توهین روا ندارد و بالعکس.درآمیختن انتقادی ترین بیانات با مفهوم حمایت و همدلی و هم زبانی یک ابتکار بی نظیر در بیان رهبری بود که فقط هم از ایشان ساخته است. با این روش علیرغم طرح صریح دیدگاه ها و نقدها به خرده گیری و جبهه گیری هم متهم نمی شویم و دولت هم “چک سفید امضا” دریافت نمی کند.
همهی مطلوبها را باهم نمیشود خواست! باید از چیزی کاست تا به چیزی افزود. دولت میتواند قدری از وجاهت خود را به نفع «خدمتگزار تر بودن» کنار بگذارد و سهم حیاتیاش در رواج همدلی را به نیکی ادا کند. خوشنامی هیچگاه نزد «اهالی خدمت» مطلوب درجهی اولی نبوده است.ما خیلی چیزها داریم که با همدلی دولت و ملت بدانها برسیم. آقای دکتر روحانی اگر «ماندگارترین شکلِ تحقق شعار امسال» را برای ملت ایران میپسندند و این کامیابیِ دستِ جمعی، مطلوبِ ایشان هم هست باید بیهیچ تردید خود و کابینهی خود را آمادهی «برونسپاری و خود انتقادی و شفافیت» کنند و با به کار زدنِ این تدبیر سه وجهی، بهعنوان رئیسجمهور ایران اجازه دهند پایان سال ۱۳۹۴ شمسی پایان «اولین سال از روزگارِ بلند همدلی ایرانیان با دولت جمهوری اسلامی» باشد.
همه باید در راستای ایجاد بسترهای لازم برای رفاه عمومی و حمایت بیشتر از مردم و نیز توسعه اقتصادی بهتر کشور گام بردارند و تلاش بیشتری کنند. شعار همدلی وهمزبانی ثمره و نتایج بسیار خوبی برای ملت و دولت در پی دارد.وقتی دولت از پشتوانه ارزشمند همدلی و همزبانی ملت برخوردار باشد، مطمئنا در مذاکرات سیاسی خود با جهان، هم از قدرت چانهزنی بالاتر و هم از شرایط مطلوبتر و اقتدار بیشتری در میز مذاکرات برای دفاع از منافع ملی کشور برخوردار میشود. با اتحاد و انسجام ملی بیشتر، نیروها با سلایق مختلف و همسو شدن آنها، شاهد برآیند شتاب در توسعه متوازن کشور در زمینههای مختلف بهویژه در حوزههایی که به همدلی و اتحاد بیشتری نیاز است، خواهیم بود.
منبع:زیر ذره بین

رونمایی از پایگاه اینترنتی نامه رهبری به جوانان غرب
شنبه 93/12/23
با حضور آیت الله اعرافی، از پایگاه اطلاع رسانی ویژه نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و امریکا، رونمایی شد.
به نقل از مرکز خبر و اطلاع رسانی جامعةالمصطفی، همزمان با برگزاری دومین گردهمایی مبلغان برتر المصطفی که روز گذشته در مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) برگزار گردید، از پایگاه اطلاع رسانی ویژه نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و امریکا، با حضور آیت الله اعرافی، رئیس جامعة المصطفی، رونمایی شد.
این پایگاه که به همت اداره کل دانش آموختگان جامعةالمصطفی به دو زبان فارسی و انگلیسی راه اندازی شده است، شامل قسمت هایی همچون متن و ترجمه نامه معظم له، قطعات صوتی و تصویری، پوستر، نرم افزار موبایل، دسترسی به شبکه های مجازی و… می باشد.
شایان ذکر است این وب سایت با آدرس http://letter4u.miu.ac.ir در دسترس می باشد.

از وبلاگ نویسی تا فعالیت در شبکه های اجتماعی
جمعه 93/12/22
آیا دوران وبلاگ نویسی به پایان رسیده است؟ آیا با وجود شبکه های اجتماعی پرمخاطب و محبوب همچنان باید به شیوه سنتی وبلاگ نوشت؟ آیا نوشتن در فیس بوک یا توییتر بهتر از نوشتن در وبلاگ نیست؟
نسل جوان، از انقلاب روایتهای جدید میخواهد. روایتهایی که با هجمههای آنطرف آبیها که راست و دروغ را با هم قاطی میکنند و به خوردمان میدهند، بتواند قد علم کند. روایتهایی که فکر نو، طرح نو و ایدههای نویی میخواهد که انگار خیلی در این دهه مورد استقبال نیست.نسل جوان دوست دارد با ابزارهای امروزیاش، با شبکههایی که در آن عمر میگذراند، انقلاب را ببیند، دلیلش را بفهمد، روایتهایش را بخواند و با آن خاطرات زنده شود و آگاه. نسل جوان نیاز دارد که هر روز انقلاب را جلوی چشمش ببیند و آن را جاری بداند. تا خودش بتواند هر روز انقلاب کند و جمهوری اسلامیمان را تازهتر کند و بانشاطتر
...
شروع وبلاگنویسی همیشه برای افراد تازه کار کابوس بزرگی محسوب می شود؛ به همین علت بیشتر این افراد همیشه از این کار فرار می کنند. دلیل چنین کاری به عوامل بسیاری بستگی دارد، از جمله:نداشتن -اطلاعات برای چگونگی شروع کار-انتخاب موضوع- انتخاب سرویس و کار با آنها-چگونگی جذب کاربرو..
اطلاعات لازم برای شروع کار
به جرات می گویم این مرحله که ابتدایی ترین مرحله برای یک وبلاگنویس است، مهمترین مرحله است. نداشتن اطلاعات در هر زمینه ای باعث سردرگمی در روند کار شده تا جایی که ممکن است در ادامه از انجام آن صرف نظر کنید! پس شما برای کسب اطلاعات بیشتر، باید از مقالات بسیاری که در این زمینه نوشته شده استفاده کنید. این مطلب نیز کم و بیش در این راستا می تواند به شما کمک کند تا شیوه ی درست شروع کار را بیاموزید.
انتخاب موضوع
در انتخاب موضوع در ابتدای کار دستتان بازتر است. چون وقت کافی برای یافتن آن را خواهید داشت. و رفته رفته نوع موضوع خود را متناسب با عملکرد و دانش خود که در این زمینه به بدست آورده اید انتخاب می کنید. از اینکه وبلاگ ها و وبسایت های مختلفی با موضوعی که شما انتخاب کرده اید مطالب بسیاری نوشته اند نگران نباشید؛ زیرا خوانندگان با اینکه منبع مطالعاتی خود را از میان سایتهای پربازدید و معروف انتخاب می کنند، شانس شما هم به همان اندازه خواهد بود به شرطی که مطالب شما مطالبی رقابتی و مفید باشد.
انتخاب سرویس مناسب
به شخصه دوستان و افراد زیادی را می شناسم که برای انتخاب سرویس مورد نظر برای وبلاگنویسی در پی هاست شخصی و سیستم های مدیریت محتوا و… هستند و می خواهند حرفه ای شروع کنند! اما برای شروع دست نگه دارید! حرفه ای بودن بد نیست اما برای حرفه ای شدن باید قدم به قدم پیش رفت چون یک شبه نمی توان حرفه ای شد!انتخاب سرویس یکی از مواردی است که سلیقه ی شخصی در آن دخیل است و شما با امتحان کردن سرویس های مختلف حتما یکی از آن ها را انتخاب خواهید کرد. ابتدا بیایید از سرویسهای وبلاگ دهی رایگان استفاده کنید تا از کم و کیف آنها با خبر شده و بعد سیستم مورد نظر را با توجه به نیازهای خود انتخاب کنید.یکی از مزایای سرویس های رایگان وبلاگدهی، همانطور که از نام آن برمی آید رایگان بودن آنهاست. یعنی شما چه برای ساخت یک وبلاگ و یا چند وبلاگ هزینه ای را متقبل نمی شوید. این مزیت راه را برای امتحان کردن روش های مختلف برای حرفه ای شدن در وبلاگنویسی برای شما باز گذاشته تا بتوانید حتی اگر به قیمت اداره ی چند وبلاگ با موضوعات مختلف هم که شده، آینده ی وبلاگنویسی خود را رقم بزنید.
کسانی که از صفر شروع کردند می دانند هرکدام از این عوامل، پروسه ای طاقت فرساست، اما باید این را هم بدانند که تنها ابتدای هر کاری سخت است و زمانی که علمشان در این زمینه وسعت پیدا کرد، عاشق کارشان می شوند. برای نوشتن در وبلاگ یا وبسایت خود ابتدا باید اعتماد به نفس خود را بالا برده و مطمئن باشید که در طی کار، شوق و خلاقیت بیشتری برای ادامه ی کار پیدا خواهید کرد.
اما با وجود ونفوذشبکه های اجتماعی تحت وب وموبایلی آیا دوران وبلاگ نویسی به پایان رسیده است؟ آیا با وجود شبکه های اجتماعی پرمخاطب و محبوب همچنان باید به شیوه سنتی وبلاگ نوشت؟ آیا نوشتن در فیس بوک یا توییتر بهتر از نوشتن در وبلاگ نیست؟با وجودی که هزاران کاربر در شبکه های اجتماعی مختلف می نویسند اما کافیست امروز نیز یک واژه را در گوگل یا هر جستجوگر دیگری جستجو کنید خواهید دید که همچنان بخش قابل توجهی از نتایج جستجو از وبلاگها هستند و دلیل آن ساده است دسترسی موتورهای جستجوگر به صفحات وبلاگها و نمایه سازی محتوای آنها بسیار ساده تر است و البته نکته مهم دیگر اهمیت و ارزشی است که موتورهای جستجو به آدرس هر وبلاگ میدهند. بخش قابل توجهی از صفحات ایندکس شده فارسی و در واقع محتوای قابل دسترس فارسی متعلق به وبلاگهای فارسی است.
نوشتن در فضای وب روند تکاملی از وب ۱ به وب ۲ و از وب ۲ به سمت شبکههای اجتماعی موبایلی داشته است. به این معنا که در وب ۱ سایتها فعالیت گستردهای داشتند و در وب۲ نقطه عطف، «حضور شهروندان» در قالب وبلاگها بود که در نتیجه شاهد حضور و فعالیت بلاگرهایی بودیم که به صورت تخصصی، حرفهای و کارشناسی، نظرات خود را در وبلاگها مطرح میکردند. از سال ۲۰۰۴ تاکنون در عصر وب ۲ قرار داریم اما پیش از آن ما در وب ۱، نقطه عطفی مانند وب ۲ داشتهایم. در وب ۱، وبلاگها پس از گسترش سایتها که غیرشهروندی بودند میبایست ظهور آنها را به مثابه نقطه عطفی دانست که وب ۱ از کاربرد به عنوان کاربری برای شهروندان به حضور شهروندی به وسیله وبلاگها تبدیل شد.در وب ۲ شاهد نقطه عطفی به نام گروهنگاران به جای تکنگاران هستیم. در وبلاگها افراد تکنگار هستند. اما در شبکههای اجتماعی افراد، گروهنگار میشوند؛ اما در وب ۲، نقطه عطفی را شاهد هستیم و آن، کوچ کردن شبکههای اجتماعی و انتقال آن به شبکههای اجتماعی موبایل بوده است.
البته در سال ۲۰۲۰، ما شاهد حضور وب ۳ هستیم. به این معنی که تاکنون سه عنصر ساختاری صوت، تصویر و متن را در اینترنت داشتیم که در وب ۳ هوش مصنوعی نیز به این ساختار، افزوده میشود. در وب ۳ انسان به شبکهوند تبدیل میشود و خیلی از امور دیجیتالی و هوشمند خواهند شد. در این مسیر تغییری جدی در مخاطب مشاهده خواهیم کرد که زمینههای آن از هماکنون در وب ۲ قابل مشاهده است. به باور من، چنانچه در کنفرانس علمی روز جهانی ارتباطات عرض کردم، امروز میتوانیم نام مخاطبان را از کاربر به ارتباطگر تغییر دهیم و شاید تئوری پایان مخاطب به یک معنا درست باشد. چنانچه در پایان عصر وب ۱، شاهد تمام شدن نظریه فیدبک یا بازخورد بودیم.
یکی از مهمترین اتفاقات اینترنت، تولید علم و آرای شهروندان بوده است. شبکههای اجتماعی هم اطلاعرسانی یعنی تولید اطلاعات و علم را بر عهده دارند؛ اما در عین حال عمدتاً آرای شهروندان را نیز منتشر میکنند.در عصر شبکه اجتماعی که به تلفن همراه منتقل شد، پیامها و مطالعات، کوتاه و ارتباطات، سریع و تولید، بیش از حد متکی بر پیام شهروندان است. وقتی میگوییم پیام، باید توضیح بدهم که بخشی از این پیام، شامل اطلاعات، بخشی شامل آرای شهروندی و برخی نظرات کارشناسی است. اما در این میان، توسعه شبکههای اجتماعی موجب به حاشیه رفتن وبلاگ شد؛ گرچه آنها را از بین نبرد بلکه سایه آن را بر روی وبلاگها میبینیم چنانچه سایه شبکههای اجتماعی موبایلی را بر روی شبکههای اجتماعی غیرموبایلی مشاهده میکنیم.
تا پیش از این، مخاطبان روی توئیتر و فیسبوک فعال بودند؛ اما الان روی اینستاگرام و وایبر حضور بیشتری دارند. چنانچه سایه شبکههای اجتماعی موبایلی را بر سر شبکههای اجتماعی وبی نیز مشاهده میکنیم، سایه آنها بر سر وب ۲ هم سنگینی میکند و روی شبکههای آنها هم تاثیر گذاشته است.در عین حال وبلاگهای تخصصی و کارشناسی و وبلاگهای نوشته چهرهها و افراد مطرح، همچنان مخاطبان خاص خود را دارند. البته تعداد مخاطبان و بازدیدکنندگان آنها مثل گذشته نیست. اما وبلاگ یک شخص مطرح یا سردبیر یک نشریه، ممکن است در گذشته، سه میلیون بازدیدکننده داشته است؛ اما اکنون تعداد مخاطبان آن به ۸۰۰ هزار بازدید رسیده است. مخاطبانی که علاقهمند به موضوع هستند و به صورت هدفمند مطالب و موضوعات مرتبط را دنبال میکنند.
شبکههای اجتماعی نتوانستند نیاز کاربران وب ۲ را که به دنبال مطالب کارشناسی هستند و نیاز تخصصی دارند برطرف کنند. به همین دلیل، هنوز هم مخاطب فعال در شبکههای اجتماعی باید برای تامین نیازهای محتوایی خود به وب ۱ مراجعه کند تا بتواند نیازهای خود را برطرف کند و مطالب موجود را به دست بیاورد. در واقع در شبکههای اجتماعی، مطلب تخصصی خوانده نمیشود؛ مگر اینکه لینک آن مطلب به وب ۱ وصل باشد. در واقع، هر از چندگاه، کاربران یا به تعبیری ارتباطگران، از وب ۲ به وب ۱ بازگشت دارند. در وبسایت تخصصی، باید به دنبال مطلب عمیق بود و باید همچنان به سایتها و کتابخانههای بزرگ دنیا مراجعه کنیم. این در حالی است که اگر کاربر دنبال مطلب باشد؛ برایش مهم نیست اطلاعات مورد نظر آن روی وب ۱ یا وب ۲ باشد. اساساً وب ۲ که تبدیل به رسانه ارتباطی سریع و سرگرمی شده، نمیتواند نیاز اصلی و تخصصی مخاطب را تامین کند و لذا او، به سراغ مطالب تخصصی و پستهای مهم درباره آن میرود.
اما در هر حال شبکههای اجتماعی و دسترسی به آنها، به یکی از شاخصهای مدرنیته تبدیل شده است و جدای از محاسن غیرقابل انکار آن، معایبی را نیز به دنبال دارد. از جمله تبعات آن، دور شدن افراد از عمق و پر شدن وقت در سطح است که اتفاق بدی است. از شاخصهای اصلی مدرنیته، وب ۲ است و ممکن است خیلیها حاضر نباشند معایب آن را در کنار محاسنش بگویند، چراکه اعلام حضور در وب ۲ و شبکههای اجتماعی، قدرت میآورد. کاستلز میگوید: شبکههای اجتماعی قدرت شبکهای و قدرت شبکهای یکی از مولفههای ساختار قدرت ملی است. اکنون این اتفاق افتاده است و پیشبینی کاستلز، زمانی مطرح شد که هنوز شبکههای اجتماعی وجود نداشت. برای اعلام حضور در عرصه قدرت، شبکههای اجتماعی افراد را در کمترین زمان ممکن مطلع میکنند. از معایب آن هم این است که هرچقدر هم وقت بگذارید، تنها برای حضور و مطلع شدن است ولی به مخاطب عمق نمیدهد و راهکار آن دوری کردن از افراط است. گرچه وجوه مثبت آن را نباید نادیده انگاشت.کاربران این رسانهها باید بدانند حضور در عرصههای ارتباطی که با تکنولوژی تعریف میشوند، چه مزایا و معایبی دارند. معایب آن را درک کنند و ارتباطات میان فردی، حضوری و خانوادگی را از بین نبرند و رسانههای اصیلی چون کتاب را نابود نکنند.
نگاه به مخاطب در نویسنده وبلاگ با کاربر شبکه اجتماعی متفاوت است اکثر افراد حاضر در شبکه های اجتماعی دوستان خود را مخاطب نوشته هایشان می دانند اما در وبلاگها مخاطب میتواند هر کسی باشد و در موارد متعدد مطالبی را در وبلاگها میخوانیم که نویسنده حتی گوشه چشمی به مسئول دولتی دارد که ممکن است خواننده احتمالی مطلبش باشد. خواندن و دنبال کردن دائمی وبلاگها رابطه مستقیمی با محتوا و بروز بودن وبلاگ دارد و در واقع بیش از هر چیز انتظار کاربران از مشاهده وبلاگ خواندن محتوای آن است. بنابراین برای آنها که میخواهند به خاطر محتوا و نوشته هایشان مخاطب داشته باشند وبلاگها جای بهتری هستند.
طی این سالها در عرصه روزنامهنگاری همیشه صحت مهمتر از سرعت بوده، هر چند که سرعت هم در نشر اخبار مهم است اما به نظرم صحت مهمتر از همه چیز است؛ چرا آنهایی هم که در شبکههای اجتماعی هستند به دنبال اخبار صحیح میگردند.رسانههای رسمی باید حضور خودشان را در شبکههای اجتماعی توسعه دهند. این اقدام از طریق آمادهسازی یک صفحه جداگانه برای رسانههای رسمی امکانپذیر است. به نوعی که یک خبرگزاری رسمی در صفحه شبکه اجتماعی میتواند یکسری از حواشی رویدادها و حتی نظرات مخاطبان را داشته باشد ولی در صفحه رسمی و خروجی اصلی خبرگزاری قرار نگیرد و در عین حال اعلام کند که به عنوان مثال مسوولیت فلان اخبار را بر عهده نمیگیرد اما وظیفه دارد مردم را از حواشی و نگاه مخاطبان مطلع کند؛ به نظرم آزادی عمل اینجاست که معنا پیدا میکند.
اگر به دنبال یک مطلب جدید هستید یا مایل به انتشار محتوا یا اظهار نظر به شکلی حرفه ای تر و برای مخاطب بیشتر هستید همچنان وبلاگ نویسی بهترین شیوه است. وبلاگ نویسی امروز بصورت مشخصی از حوزه وبلاگ نویسان نسل اول خارج شده است و دیگر محدود به جوانانی با تحصیلات دانشگاهی یا افراد فرهیخته نیست و در واقع با نگاهی به وبلاگ های به روز شده در سرویس های مختلف وبلاگ عملا شاهد حضور پررنگ نوجوانان و جوانانی هستیم که با آنچه در نسل اول وبلاگ نویسی دیدیم متفاوت هستند.
همه وبلاگ نویس ها و صاحبان وب سایتها همیشه نگران این موضوع هستند که رتبه آتی آنها بعد از به روز رسانی مجدد گوگل چقدر خواهد شد؟آیا مقدار آن کم یا زیاد خواهد شد؟تقریبا در دنیای وبلاگ نویسی هیچ چیزی هیجان انگیز تر از این نیست که شما یک شب با رتبه صفر بخوابید و فردایش ببنید که رنک وبلاگ شما به ۱ یا ۲ یا ۳ و یا حتی بالاتر از آن رسیده است.ساختن یک وبلاگ با محتوای با کیفیت و منحصر بفرد کاری زمان بر است و بالاتر از آن به دست آوردن رتبه و رنکینگ بالا است که شاید از تولید محتوای با کیفیت نیز سخت تر باشد.البته در بین فاکتور های متعدد موثر در پیج رنک محتوای با کیفیت و لینکهای با کیفیت نقش عمده ای را بازی می کنند
آینده وبلاگنویسی
شبکههای اجتماعی مسلما کارشان تهیه وتولید محتوانیست و هر کسی هم که بخواهد خبر خاصی یا مطلب خاصی را دنبال کند بهسایت های رسمی ومرتبط مراجعه میکندشبکههای اجتماعی مثل وایبر، واتسآپ و … که به تلفنهای همراه ورود پیدا کردهاند،در بازنشر اخبار وبر خی مطالب کوتاه نوشت خیلی موفق عمل کردهاند. در اینجا ما با عنصری به نام سرعت مواجه هستیم که به اعتقاد من رسانههای حرفهای هیچگاه شبکههای اجتماعی را در تولید اخبار نمیتوانند رقیب خود تلقی کنند؛ اما گاهی پیش میآید که بخشی از اخبار مثل حاشیههای یک رویداد که خبرگزاریهای رسمی آن را منتشر نمیکنند در شبکههای اجتماعی به آنها پرداخته میشود؛ اینجاست که خبرگزاریهای رسمی و دیگر رسانههای حرفهای در تولید اخبار توسط ارتباطگران شبکههای اجتماعی به چالش کشیده میشوند.
بطور مشخص وبلاگ نویسی تحت تاثیر قوانین و حتی سلیقه مسئولین کشور در این حوزه است. فیلتر شدن بسیاری از وبلاگهای منتقدان و فعالان اجتماعی عملا باعث دلسری و یا حداقل عدم حضور پررنگ بخش بزرگی از آنها در دنیای وبلاگهای فارسی شده است.همچنین فیلترینگ باعث محافظه کار شدن وبلاگ نویسان جدی تر شده است که این خود از جذابیت وبلاگها چه برای نویسنده و چه برای مخاطب می کاهد.وبلاگ باعث می شود با خودمان رو راست باشیم و جسارت بیان ایده هایمان را پیدا کنیم. وبلاگ نویسی، تمرین دموکراسی است، چرا که ممکن است پیامهایی در قالب نقد یا حتی توهین دریافت کنیم. وبلاگ، تمرین سعه صدر، آموزش دیپلماسی نوشتن و دیپلماسی گوش دادن به حرف مخاطبان است و وبلاگ باید، آهسته و پیوسته به کارش ادامه بدهد.در واقع، وبلاگها، همچون قهوه خانه های قدیمی عمل کرده اند، آنها این امکان را به ما می دهند که با افرادی از نقاط مختلف جهان، ارتباط برقرار کرده و اظهار نظرات ایشان را در مورد مطالب خود، دریافت کنیم. این یک واقعیت است که ساختار وبلاگها با ظهور رسانه های جدید، تغییر می کند، اما جنس و محتوای آنها از بین نمی رود و آن محتوا، در قالب رسانه های جدیدتر مطرح شود. وبلاگ، همچون نوجوانی است که در ابتدا، هیجانی بوده، اما اکنون به مرحله ای رسیده که به تعادل و بلوغ خود نزدیک شده و در مسیر ارتباط منطقی تری با مخاطب، گام برمی دارد.
در وبلاگنویسی هرچقدر مسیر را جلوتر میرویم، فضای آن محدود میشود. وب چیزی است که محتواهای تولیدشده در آن باقی میماند و از بین نمیرود؛ اما اولویتهای آن جابهجا میشوند. بر همین اساس هم نمیتوانیم بگوییم در فضای مجازی؛ وبلاگ و بلاگر از بین میرود؛ بلکه فضای آن، محدود میشود و ممکن است کسی بلاگر و وبلاگنویسی را به یاد نیاورد؛ اما آثار و نوشتههای آن برای همیشه در محیط اینترنت باقی خواهد ماند و قابل استفاده است.
با چنین روندی دور از واقعیت نیست که بگوییم رفتار و سلیقه مسئولین در برخورد با فضای مجازی فاکتور مهمی در آینده وبلاگ نویسی فارسی خواهد بود. همچنین قابل انتظار است که با محبوبت فعلی شبکه های اجتماعی تا مدتها انتقال بخشی از کارکردهای وبلاگ نویسی به شبکه های اجتماعی ادامه داشته باشد و این بدین معناست که افراد کمتری تمایل به وبلاگ نویسی خواهند داشت اما بطور قاطع در آینده نزیک هم وبلاگ های فارسی همچنان صاحبان بخش قابل توجه محتوای فارسی قابل دسترس و جدی خواهند بود.با اینحال بازیگران اصلی دنیای وبلاگ نویسی مانند بلاگر و وردپرس میتوانند تغییراتی هرچند محدود در شکل و انتظار از وبلاگ نویسی ایجاد کنند که به نظر میرسد تلفیق بیشتر با شبکه های اجتماعی از اینگونه تغییرات در آینده باشند و البته همین قضیه در سلیقه وبلاگ نویسی فارسی نیز تاثیر داشته و در نهایت وبلاگهای فارسی نیز تاثیر می پذیرند.
برداشت اخر:
با توجه به رشد سریع فناوری ها و ظهور فناوری ها در زندگی افراد هر روزه با تهدیدهایی در رابطه با این فناوری های نوظهور مواجه هستیم. فناوری های جدید در فضای سایبر علاوه بر مزایایی بی شماری که دارند زمینه بروز برخی جرائم را نیز فراهم می آورند که پیشگیری از وقوع آن ها نیازمند آگاه سازی تخصصی و عمومی است.وبلاگها و وبسایتها میتوانند تبدیل به گروههایی شوند که شبیه کمپنها عمل کنند و محتوا را در شبکههای اجتماعی گسترش دهند. کاربران میتوانند آنقدر پیام را در وبلاگها و وبسایتها به اشتراک بگذارند که خود به خود در شبکههای اجتماعی همچون فیس بوک به اشتراک گذاشته شود.کمپینها همان قرارگاه سایبری است و فعالیتهای این کمپینها بر اساس نوآوری و ایدههاست بنابراین نیازمند انگیزه درونی کاربران و فعالیتهای داوطلبانه است. بهترین راه هدایت کردن این نیروها، کار داوطلبانه و تقویت انگیزههای درونی و بیرونی آنهاست. بسیاری از کارهای داوطلبانه فضای مجازی را میتواند مدیریت کرد و اگر این قرارگاهها در فضای مجازی ایجاد شود قطعا تبدیل به بزرگترین پایگاه فرهنگی نشر پیامهای ارزشی خواهد شد.

با آدرس سه آیه درقرآن، شما می توانید به خدا برسید
چهارشنبه 93/12/20
در کتاب پرتویی از اسرار نماز مطلبی را از آقای قرا ئتی خواندم که نوشته بودند اگر می خواهید به خدا برسید سه آیه شمارا به راحتی به خدا می رساند.
...
>این ایات عبارتند از : آیه اول: سورة طهآیه 14: “إِنَّنِیَّ أَنَا اللَّهُ لاَ َّإِلَـَهَ إِلآ َّأَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلَوَةَ لِذِکْرِیَّ ; من اللّه هستم، معبودی جز من نیست; مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من به پا دار."به سادگی از معنای آخر آیه می توان فهمید که نماز موجب می شود ما خدا را بیاد آوریم واژه ذکر به معنای یادآوری است.در این آیه، به یکی از فلسفهها و نقشهای مهم نماز اشاره شده است. انسان در زندگی این جهان با توجه به عوامل غافل کننده نیاز به تذکر و یادآوری دارد. نماز این وظیفه مهم را به خوبی انجام میدهد و در فاصلههای مختلف زمانی، ما را به یاد خدا انداخته و از غفلت بیرون میآورد.
آیه دوم: سورة رعد آیه 28: “الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُّ الْقُلُوب; آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن است، آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مییابد!"بنابر این ذکر خدا به واسطه نماز موجب آرامش واطمئنان قلب می شود.این یعنی با خدا بودن واز او دور نبودن.یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسان، نگرانی و اضطراب در زندگی اجتماعی و فردی است. عوامل این نگرانیها، آینده تاریک و مبهم، گذشته تاریک، احساس پوچی زندگی، سوءظنها و توهمات، دنیاپرستی و ترس از مرگ میتواند باشدهمة این عوامل در برابر ایمان به خدا ذوب و بی رنگ شده و انسان با ایمان به خدا و یاد او آرامش خاصی پیدا میکند.
آیه سوم: سورة عنکبوتآیه 45; “…أَقِمِ الصَّلَوَةَ إِنَّ الصَّلَوَةَ تَنْهَیَ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر"انسان در طول شبانهروز، خواهناخواه با انواع گناهان و منکرات مواجه میشود. در این صورت به عامل بازدارندهای نیاز دارد تا در گرداب گناهان فرو نرود. مهمترین عامل، اعتقاد به خداوند و روز قیامت است. اقامه نماز در طول شبانه روز این عامل را در ما تقویت کرده و همیشه ما را به یاد مبدأ و معاد میاندازد و این یادآوری ما را از ارتکاب گناه باز میدارد.افزون بر آن، خود نماز شرایطی از جمله طهارت، غصب نکردن و… دارد مراعات همة این امور در آلوده نشدن به گناهان اثر مهمی دارد.
نتیجه
از قرار دادن این سه آیه در کنار هم به خوبی میفهمیم که نماز، انسان را به یاد خدا میاندازد و یاد خدا دو اثر مهم دارد: یکی آرامش و اطمینان نفس و دیگری دوری از گناهان. وقتی نمازگزار به این مراحل رسید، خداوند مهربان اورا مورد خطاب قرار داده و به بهشت جاویدان فرا میخواندیَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی ."ای نفس مطمئنه به سوی پروردگارت باز گرد، در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است در زمرة بندگانم درآی و در بهشتم گام بگذار. واین یعنی رسیدن به خدا وکمال واقعی انسان.
منبع: پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی.
1394/01/15 @ 11:29:13 ب.ظ
الزهرا (س) نصر [عضو]
سلام
سال نو مبارک
ما أَضمَرَ أَحَدٌ شَيئا إِلاّ ظَهَرَ فى فَلَتاتِ لِسانِهِ وَ صَفَحاتِ و َجهِهِ؛
هيچ كس چيزى را در دل پنهان نداشت، جز اين كه در لغزش هاى زبان و خطوط چهره او آشكار شد.
نهج البلاغه، حكمت 26
1394/01/14 @ 07:50:21 ب.ظ
خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو]
سلام
واقعا باید بیشتر دقت و تامل کنیم
انشالله که عامل باشیم
التماس دعا
1394/01/14 @ 10:00:06 ق.ظ
4433270611 [عضو]
سلام عليكم
دعوت من را پذيرا باشيدhttp://reyhanah.kowsarblog.ir/
1394/01/09 @ 01:38:28 ب.ظ
گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو]
سلام
ای عزیزجان….
کار از این حرفها گذشته!!!!!!!!
1394/01/08 @ 08:01:53 ب.ظ
عمادی [عضو]
سلام علیکم
واقعا مطلب جالبی گذاشتید و باید خیلی حواسمان را جمع کنیم امیدوارم دقت لازم را بکار ببریم