روزه خواری باطعم عذاب وجدان

یه وقتایی یه چیزایی پیش میاد که واقعا دلتو میسوزونه، چیزایی میبینی که هضم شدنی نیستن اما وقتی دقیق تر بهش نگاه میکنی میبینی همه گیر شده و کسی عین خیالش نیست…

رفم با شما یه درد دل و مرور یه دلتنگیه، دلم تنگ شده برای زمانی که “آدم” بودیم…

من خیلیییی سن ندارم اما یادمه بچه که بودم وقتی ماه رمضون یه لقمه میخواستیم تو خیابون غذا بخوریم از خجالت آب میشدیم، اما حالا همش رفتارهایی که میبینم واقعا آتیشم میزنه…

چقدر راحت خانوما یا آقایون روزه خواری میکنن و عین خیالشون هم نیست… حالا خوبه که فطرت و وجدان دروغ نمیگن! اونایی هم که به هر بهونه ای دنبال روزه نگرفتن هستن، دلشون آروم نیست و همش دنبال یه توجیه میگردن!

“مثلا اینکه شما فضای کاریتون با ما فرق داره، اگه شما هم تو این هوای گرم کار میکردی نمیتونستی روزه بگیری!” و بعد بدون اینکه توضیحی خواسته باشی شروع میکنه به توجیه کردن که آب به بدن نرسه کلیه ها اذیت میشن و اصلا نمیشه با این شغل روز گرفت و …

یکی از دوستام که برای تفریح بعد از ظهرها کار با چوب انجام میده میگفت چون میدونم خیلی تشنه میشم روزه نمیگیرم…!

همه هم دنبال توجیهی میگردن که خودشون رو راضی کنن، یعنی صدای درونشون رو خفه کنن!
یکی از این صدا خفه کن ها هم برای رستورانهاییه که خدا اندازه قیمت چند پُرس غذا هم براشون… :
به بهونه مسافر اجاقشون روشنه، قبول، ما باور کردیم! خدا هم رحیم و بخشنده ست!
خودت از خودت خجالت نمیکشی…؟

اما بنازم به مرام کسانی که واقعا مریض هستن و معذور اما دل تو دلشون نیست تا بعد از بهبودی دوباره روزه بگیرن و اینکه نمیتونن روزه باشن شرمندشون میکنه…

دلم تـــنگ شده برای “آدم بودنمون”، خدا نکنه دوباره سقوط کنیم! اولین بار از بهشت سقوط کردیم و شدیم زمینی، این بار راه به کجا میبریم؟؟؟

روزه گرفتن در گرما

حقیقت تلخ

به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغلیش پول نداره

به راننده گفت :پول خورد ندارم واسه همه رو حساب کن….!

برگزاری جشن تکلیف به سبک غربی!

به تازگی مراسم‌هایی در بین برخی خانواده‌ها به ویژه خانواده‌های متوسط به بالای جامعه مرسوم شده است، این مراسم ها به بهانه به سن تکلیف رسیدن دختر خانواده برگزار می‌شود، اما با شکل و شمایل جشن‌های تکلیف گذشته متفاوت است.

 

فرهنگ غربی آنقدر در برخی بخش های فرهنگی ما ریشه دار شده است که دیگر حال و اوضاع فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی ما خوب نیست.

این روزها فرهنگ غربی مانند خوره، جان و روح فرهنگ ایرانی – اسلامی را می خورد، نه اینکه فکر کنید سرعت تخریبش هم مانند موریانه آهسته و کند است، برعکس با سرعت در حال از بین بردن ریشه های اصیل ایرانی – اسلامی است. ستون های استوار این فرهنگ هر بار با پاتک فرهنگ غربی به لرزه می افتد و اگر از امروز به فکر نباشیم به طور قطع پایه هایش در آینده ای نزدیک ویران و تخریب می شود. مصداق بارز این گفتار نفوذ این فرهنگ ناشناخته در تار و پود سنت ها و آیین های اسلامی ما است، این روزها جشن های تکلیف دخترانمان هم دستخوش تغییرات زیادی شده است، تغییراتی که رنگ و لعاب فرنگی به خود گرفته و انگارغربی ها اینبار نسخه «جشن های تکلیف» دخترانمان را پیچیده اند!

روزگاری نه چندان دور برای گرفتن جشن تکلیف برای دخترهایی که به سن 9 سالگی می رسیدند، مراسم هایی برگزار می شد که با واژه «تکلیف» همخوانی داشت و بر محور جشن های گروهی ساده با اولویت نماز و سجاده استوار بود. اما در هیاهوی زندگی شهری و زندگی های امروزی ، مراسم های سنتی «جشن تکلیف» برای دخترها هم متفاوت شده است. این روزها رقص و پایکوبی ، آواز و میهمانی هایی که بیشتر به مراسم عروسی شبیه است، جای خود را به سجاده و نماز برخی خانواده ها در جشن تکلیف دخترشان داده است، آری! اینبار فرهنگ غربی کمر به تخریب آیین سنتی و اصیل «جشن تکلیف دختران ایرانی» بسته است.


* بفرمایید به صرف شام و شیرینی

زنگ منزل شما به صدا در می آید و یکی از اقوام و یا دوستان و آشنایان، کارت دعوتی را به شما می دهد و تاکید می کند که همراه با خانواده در مراسم باشکوهی شرکت کنید. در وهله اول با مشاهده شکل و شمایل کارت دعوت که همانند کارت های عروسی است، با خود فکر می کنید که به یک مجلس عروسی و یا نامزدی دعوت شده اید، اما زمانی که محتویات درون آن را مطالعه می کنید، تازه متوجه ماجرا می شوید: «کارت دعوتی برای شرکت در مراسم با شکوه جشن تکلیف یک دختر به صرف شیرینی ، شام و یا نهار»


* جشن «تکلیف» با چاشنی رقص و آواز!

در ماه های گذشته مراسم هایی در بین برخی خانواده ها به ویژه خانواده های متوسط به بالای جامعه مرسوم شده است، این مراسم ها به بهانه به سن تکلیف رسیدن دختر خانواده برگزار می شود، اما با شکل و شمایل جشن های تکلیف گذشته متفاوت است و در حقیقت رقص و پایکوبی و آواز مهمترین بخش این جشن های تکلیف را تشکیل می دهد.

در این مراسم ها به صورت رسمی مانند یک مراسم عروسی کارت های دعوت از سوی خانواده دختر بین اقوام و آشنایان توزیع می شود و از آنها دعوت می شود تا در جشن باشکوهی به مناسب به سن تکلیف رسیدن دخترشان شرکت کنند، جشنی که همه چیزش به یک عروسی شباهت دارد، یعنی آقایان در یک سالن و خانم ها در سالن دیگر حضور دارند، اما با این تفاوت که در این مراسم از آقای داماد خبری نیست و این دختر خانم است که با صورتی بزک کرده با لباس ویژه میهمانی های شبانه وارد سالن می شود و خود را در برابر دیدگان میهمانان نشان می دهد.

البته این تمام ماجرا نیست، در اینگونه جشن های تکلیف که متاسفانه شاهد رشد روز افزون آن در گوشه کنار شهرها هستیم، پس از حضور دختر درسالن بانوان، مراسم رقص و پایکوبی مانند یک مراسم عروسی آغاز می شود و دختر خانواده هم با همان وضعیت در برابر دیدگان همه میهمانان با رقص خود در اصطلاح جلوه نمایی می کند!

البته نا گفته نماند که شیوه اجرا تنها به این موضوع ختم نمی شود و قبل از مراسم دختر خانواده که به سن تکلیف رسیده است به همراه مادرش به آرایشگاه رفته و پس از آرایش در قامت یک عروس کوچک در محفل حاضر می شود!


* عکس های یادگاری با میهمانان

در این مراسم ها پس از برگزاری رقص و پایکوبی ، بخش پایانی مراسم گرفتن عکس های یادگاری با دختر خانواده و اهدای هدایا است. برای اهدای هدایا به دختر خانم هم مانند مراسم های عروسی چشم و هم چشمی وجود دارد و اقوام و فامیل ها برای دادن هدیه با کارت ها ی بانکی ، سکه و طلا از هم سبقت می گیرند.

به باور بسیاری از کارشناسان اجتماعی، برگزاری اینگونه از جشن های تکلیف که به بهانه های گوناگون ازهدف اصلی خود منحرف می شود، نه تنها با اساس به بلوغ رسیدن یک دختر در سن 9 سالگی هیچ سنخیتی ندارد، بلکه با گذر زمان به یک آسیب اجتماعی و ناهنجاری فراگیر تبدیل می‌شود. به گفته محسن اعتمادی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل خانواده، اینکه مراسم سنتی مانند جشن تکلیف یک دختر به سمتی برود که ابزاری برای ایجاد انحراف در جامعه باشد یک آسیب جدی و خطرناک است. اعتمادی با بیان این مطلب به «تبیان» می گوید: در حال حاضر دو چیز آفت اصلی مراسم ها و جشن های سنتی در کشور شده است:« تشریفات و غرب‌زدگی»

بنابر اظهارات وی، در این موضوع خانواده ها و والدین مقصران اصلی هستند، چرا که یک دختر 9 ساله زمانی که به سن بلوغ می رسد با بسیاری از موارد بیگانه است و این خانواده ها هستند که در شکل گیری شخصیت دختر در همان سنین بلوغ نقش دارند. زمانی که یک خانواده برای دخترش جشنی به مانند جشن عروسی می گیرد و در آن به رقص و پایکوبی می پردازد، تعاریف این دختر از جشن تکلیف با آنچه باید باشد، از زمین تا آسمان متفاوت می شود.

هر چند برگزاری جشن و دعوت از دوستان و آشنایان به صورت رسمی هیچ ایرادی ندارد و با اصل صله رحم هم تناسب دارد، اما زمانی که جشن تکلیف یک دختر آن هم در آستانه ورود به دنیای تازه ای از بلوغ فکری و شخصیتی، با چاشنی رقص و آواز زنان و مردان حاضر در تالارها و سالن ها همراه شود، باید با کمی تامل و تفکر بیشتری موضوع را واکاوی کرد.این کارشناس خانواده بر این باور است جشن تکلیف معنا و مفهوم خودش را دارد و بر پایه نماز و نیاش و با خدا بودن بنا شده است و از سالیان دور در مراکز آموزشی و مدارس جشن هایی با این مضمون برای دخترها گرفته می شود. با توجه به اینکه باید خاطره جشن تکلیف یک خاطره شیرین تربیتى و معنوى باشد، مناسب است که والدین به ویژه مادران نسبت به این موضوع هوشیار باشند.

اعتمادی در پایان تاکید کرد : بی شک خانواده ها هر طور که برای فرزند دختر خود جشن بگیریند، در ذهن و روح دخترشان ثبت می شود و در آینده هم نسب به مراسم های مذهبی و اسلامی نگرش دیگری دارد، جشن گرفتن هیچ ایرادی ندارد، اما اینکه به بهانه جشن تکلیف دخترمان به رقص و پایکوبی و تجملات روی آوریم، دیگر نام تکلیف را نمی توان بر آن نهاد. بهترین راهکار مهار و مقابله با این آسیب تازه وارد و واگذاری برگزاری جشن های تکلیف به مدارس و موسسات آموزشی است تا به صورت گروهی و با اصول و قواعد مناسب خودش برگزار شود.

 

آیا رژه‌ی زن‌های بزک کرده در برابر مردها مجوز دارد؟

در تحلیل دلایل ظهور و گسترش بد حجابی در جامعه، همواره گفته می‌شود که یکی از عاملان بروز این پدیده، خود سازمان‌ها و نهادهای دولتی هستند. چه بسیار کارمندان دولتی که در محل کارشان با ظاهری غیر از ظاهر تأیید شده توسط شرع مقدس حضور پیدا کرده و بعضا رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که هیچ تناسبی با ارزش‌های دینی و اجتماعی ما ندارد. این همان نکته‌ایست که آیت‌الله خاتمی در خطبه‌های دیروز نماز جمعه‌ی تهران به آن اشاره کرده و گفتند که بهتر از دولت، مقابله با بدحجابی را از کارگزاران خود شروع کند.

به گزارش بولتن نیوز، جالب قضیه این است که چند روز پیش وزیر کشور در مجلس شورای اسلامی حاضر شده و از اقدامات دولت برای مقابله با بدحجابی پرده برداری کرده است. هرچند نمایندگان مجلس چندان از این دفاعیات راضی نشدند و به قول معروف، کارت زردی را نصیب وزیر کشور کردند اما باید اذعان کرد که اقدامات دولت در این زمینه بسیار پایین‌تر از چیزی‌ست که توقع می‌رود. نمونه‌ی بارزش، شوی لباسی‌ست که چند روز پیش در تهران به طور رسمی برگزار شده و عکس‌های بیرون آمده از آن به خوبی نشان‌دهنده‌ی وخامت اوضاع‌ست.

خانه‌ی مد ایران که به طور رسمی دارای مجوز بوده، روز 4 تیر ماه، اقدام به برگزاری مراسمی کرده تا از چند مدل لباس ورزشی مثلا متناسب با فرهنگ ایرانی پرده برداری کند. بنا به ادعای خود مسولین خانه‌ی مد، تمامی لباس‌های ارائه شده در این شوی لباس، دارای کد شیما از وزارت ارشاد بوده و مورد تأیید آن است. اما مشکل کار اینجاست که معلوم نیست چرا باید در چنین مراسمی، آقایان حضور داشته و خانم‌های مانکن، با ادا و اطوارهای خاص، جلو آنها راه رفته و عکس‌های این مراسم نیز در مجامع عمومی منتشر شود؟

 

آیا رژه‌ی زن‌های بزک کرده در برابر مردها مجوز دارد؟

گذشته از کیفیت لباس‌هایی که به اسم لباس اسلامی تولید می‌شود، نحوه‌ی اجرای این مراسمات است جای سوال است. آیا نحوه‌ی اجرای این مراسم که تأییدات دولتی را هم دارد، متناسب با ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی جامعه‌ی ماست؟ آیا واقعا رژه رفتن زنان بزک کرده در برابر مردهای غریبه و انتشار عکس‌های آن در جامعه، طبق معیارهای دینی ماست؟ آیا آنهایی که به این مراسمات مجوز داده‌اند، بر آنها نظارت هم دارند و اصلا می‌‌دانند در آن مکان‌ها چه اتفاقاتی‌ می‌افتد؟

هرچند از دولتی که خود را در برابر سعادت اخروی مردم مسئول نمی‌داند هیچ توقعی نیست که برای مقابله با بد حجابی کار مفیدی انجام دهد، اما حداقل انتظار می‌رود که با مجوزهایش آنها را به سمت جهنم هل ندهد. شما همانکه بی‌خیال این چیزها باشید خیلی بهتر است. به قول معروف، ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان.

 

 

آیا رژه‌ی زن‌های بزک کرده در برابر مردها مجوز دارد؟

جالب قضیه این است که چند روز پیش وزیر کشور در مجلس شورای اسلامی حاضر شده و از اقدامات دولت برای مقابله با بدحجابی پرده برداری کرده است. هرچند نمایندگان مجلس چندان از این دفاعیات راضی نشدند و به قول معروف، کارت زردی را نصیب وزیر کشور کردند اما باید اذعان کرد که اقدامات دولت در این زمینه بسیار پایین‌تر از چیزی‌ست که توقع می‌رود. نمونه‌ی بارزش، شوی لباسی‌ست که چند روز پیش در تهران به طور رسمی برگزار شده و عکس‌های بیرون آمده از آن به خوبی نشان‌دهنده‌ی وخامت اوضاع‌ست.

خانه‌ی مد ایران که به طور رسمی دارای مجوز بوده، روز 4 تیر ماه، اقدام به برگزاری مراسمی کرده تا از چند مدل لباس ورزشی مثلا متناسب با فرهنگ ایرانی پرده برداری کند. بنا به ادعای خود مسولین خانه‌ی مد، تمامی لباس‌های ارائه شده در این شوی لباس، دارای کد شیما از وزارت ارشاد بوده و مورد تأیید آن است. اما مشکل کار اینجاست که معلوم نیست چرا باید در چنین مراسمی، آقایان حضور داشته و خانم‌های مانکن، با ادا و اطوارهای خاص، جلو آنها راه رفته و عکس‌های این مراسم نیز در مجامع عمومی منتشر شود؟

گذشته از کیفیت لباس‌هایی که به اسم لباس اسلامی تولید می‌شود، نحوه‌ی اجرای این مراسمات است جای سوال است. آیا نحوه‌ی اجرای این مراسم که تأییدات دولتی را هم دارد، متناسب با ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی جامعه‌ی ماست؟ آیا واقعا رژه رفتن زنان بزک کرده در برابر مردهای غریبه و انتشار عکس‌های آن در جامعه، طبق معیارهای دینی ماست؟ آیا آنهایی که به این مراسمات مجوز داده‌اند، بر آنها نظارت هم دارند و اصلا می‌‌دانند در آن مکان‌ها چه اتفاقاتی‌ می‌افتد؟

 

هرچند از دولتی که خود را در برابر سعادت اخروی مردم مسئول نمی‌داند هیچ توقعی نیست که برای مقابله با بد حجابی کار مفیدی انجام دهد، اما حداقل انتظار می‌رود که با مجوزهایش آنها را به سمت جهنم هل ندهد. شما همانکه بی‌خیال این چیزها باشید خیلی بهتر است. به قول معروف، ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان.