اولین روزنامه‌ای که با «آیت‌الله خمینی» مصاحبه کرد

خبرگزاری بسیج: پس از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی مسئله جانشینی ایشان مورد توجه بود؛ لذا روزنامه کیهان در خبری از صلاحیت امام خمینی که آن روزها آیت‌الله خمینی نامیده می‌شدند برای مرجعیت خبر داد و برای اولین بار با ایشان مصاحبه کرد.اولین روزنامه‌ای که با «آیت‌الله خمینی» مصاحبه کرد

به گزارش سرویس مجازی خبرگزاری بسیج، پس از رحلت آیت‌الله العظمی سیدمحمدحسین بروجردی در 10 فروردین 1340، مسئله جانشینی ایشان مورد توجه ویژه مراکز مذهبی قرار گرفته بود. لذا روزنامه کیهان در خبری از صلاحیت امام خمینی(که آن روزها آیت الله خمینی نامیده می شدند) برای مرجعیت خبر داد و برای اولین بار با ایشان مصاحبه کرد.

روزنامه کیهان در ادامه گزارش خود نوشت طبق نظر علمای علوم دینی و کلیه اعضای حوزه علمیه شهر قم چهارده نفر دارای صلاحیت مرجعیت تقلید هستند. نخستین نام در فهرست چهارده نفره روزنامه کیهان «حضرت آیت‌الله حاج آقا روح‌الله خمینی» بود.

خبرنگار روزنامه کیهان عصر روز 14 فروردین 1340 راهی قم شد تا مسئله جانشینی آیت‌الله بروجردی را با علمای اعلام و شخصیتهای مذهبی طراز اول مطرح کند. حضرت آیت‌الله حاج آقا روح‌الله خمینی به خبرنگار روزنامه کیهان گفت: «اکنون اعضای حوزه سرگرم عزاداری هستند،‌ لکن پس از تخفیف مجالس سوگواری،‌ مدرسین کار خود [شروع مجدد دروس حوزه علمیه] را آغاز خواهند کرد.»

حضرت آیت‌الله حاج آقا روح‌الله خمینی در ادامه درباره آینده حوزه علمیه قم فرمودند: «حوزه علمیه قم را خدا حفظ می‌کند قبل از مرحوم آیت‌الله [بروجردی] به دست دیگران محفوظ شد و بعد از ایشان هم امر با خداست، ان‌شاءالله خداوند آن را حفظ خواهد کرد.»

فردوسی‌پور چند قدم تا جاسوسی برای MI۶ فاصله دارد!

«برنامه نود مغایر بیانات رهبر انقلاب است»؛ این سخنان یکی از مدیران فوتبالی ایران است که در انتقاد از برنامه نود در تلویزیون مطرح کرده است. در جامعه‌ای که زدن انگ‌های اینچنینی چندان عجیب نیست، باید خدا را شکر کرد که فردوسی‌پور را به همکاری با MI۶ و دیدار با جورج سورس متهم نکرده‌اند.
به گزارش سرویس مجازی خبرگزاری بسیج، با هر متر و معیاری ‌بسنجیم، عادل فردوسی‌پور، ‌پدیده‌‌ای در رسانه ملی ایران و فرا‌تر از آن ‌‌در فوتبال ایران است؛ کسی که با تیزهوشی و شناخت خوب خود از رسانه، به یکی از قدرتمند‌ترین افراد در فوتبال ایران بدل شده که بسیاری از رخدادهای فوتبال ایران، مرهون او و برنامه پر‌مخاطبش است، ولی عادل در این سال‌ها از گزند‌ بدخواهی‌ها هم در امان نبوده است؛ بدخواهی و نه انتقاد!
برنامه پرمخاطب نود که بیش از یک دهه از عمر آن می‌گذرد، چند سالی است، ‌پرمخاطب‌ترین برنامه‌های تلویزیون است؛ آن هم در تلویزیونی که با مشکل برنامه‌سازی و جذب مخاطب ‌روبه‌روست و هر سال بر ‌بینندگان این برنامه افزوده می‌شود و این پشتوانه اجتماعی به همراه ‌‌داشتن آنتن و مهم‌تر از همه، ‌هوش بالای فردسی‌پور برای پرداختن به سوژه‌ها، موجب شده که تا قدرت برنامه نود به اندازه‌ای برسد که این روز‌ها حضور یافتن یا نیافتن‌ برخی از بازیکنان تیم زیر ۲۲ سال ایران در جام‌جهانی برگرفته از گزارش برنامه اوست.
فردوسی‌پور چند قدم تا جاسوسی MI6  و دیدار با جورج سورس فاصله دارد

نگاهی به اخبار فوتبالی ایران در چند سال گذشته، نشان می‌دهد ‌موج خبری که فردوسی‌پور پیرامون یک موضوع به راه انداخته، بسیار قوی و تأثیرگذار بوده و بسیاری از واژه‌هایی که این روز‌ها به کلیدواژه اخبار ما بدل شده، برگرفته از همین برنامه است. نمونه آخر آن،‌ موضوع «قلیان» است که ولوله‌ای در فوتبال ایران به پا کرد‌ و همه را به تکاپو انداخت.

در کشوری که گهگاه مصلحت بر حقیقت برتری داشته و مسئولان به دلیل همین مصلحت، چشم از حقیقت پوشانده‌اند، حضور فردوسی‌پور و برنامه جسورانه‌اش، نعمت است؛‌ جایی که انگار همه بدنه ورزش کشور از پدیده شیوع قلیان آگاهی داشتند، ولی به علت‌ مصلحت یا هر چیز دیگر، علاقه‌ای به افشای آن نداشتند.

عمق فاجعه تا جایی بوده که پزشک تیم زیر ۲۲ سال روز گذشته در مصاحبه‌ای اعلام کرد که برخی چیز‌ها را نمی‌تواند بگوید. فردوسی‌پور با جسارت مسأله را مطرح کرد و به پشتوانه پایگاه اجتماعی‌ برنامه‌اش، توانست مسئولان را به واکنش وادارد؛ حتی اگر این موضوع به حذف برخی ستاره‌های جوان از ترکیب تیم ملی کشورمان منجر شود.

اما کار فردوسی‌پور چندان ‌به مذاق همه خوش نیامده و مخالفان بسیاری داشته است. این مخالفان که حسابشان از منتقدان جداست، فردوسی‌پور را به آن چیزی متهم می‌کنند که خود‌ داعیه مبارزه با آن را دارد. همین اتهامات هم فردوسی‌پور را امسال به مجلس شورای اسلامی کشاند تا درباره ‌پرونده فساد در فوتبال توضیحاتی بدهد.

فردوسی‌پور چند قدم تا جاسوسی MI6  و دیدار با جورج سورس فاصله دارد

اما بعد جدید انتقادات عجیب و غریب از عادل فردوسی‌پور در برنامه ورزش و مردم بود؛ جایی که اسماعیل حسن‌زاده، انتقادات شدیدی را متوجه فردوسی‌پور و برنامه‌اش کرد؛ رئیس کمیته‌ای که در ماه‌های اخیر، فعالیت‌هایش بیشتر در واکنش به گزارش‌های برنامه نود بود.

حسن‌زاده در برنامه ورزش و مردم ضمن انتقاد شدید از برنامه نود، اقدامات فردوسی‌پور را مغایر فرمایشات رهبری دانست و گفت: «به سلامت این برنامه اطمینانی نداشته و دلایل زیادی برای این صحبت خود داریم. متأسفانه این برنامه با بیانات مقام معظم رهبری مغایرت دارد، زیرا آدم‌ها را به جان هم می‌اندازد».

این یک مدل همیشگی متهم کردن افراد در ایران است. وقتی مدیری در حوزه فعالیت‌های خود نمی‌تواند وظایفش را به خوبی انجام دهد، با زدن انگ‌های اینچنینی منتقدانش را از دور خارج می‌کند. چیزی هم که این روز‌ها خریدار دارد، چنین اتهاماتی است. تازه باید خدا را شکر کرد که فردوسی‌پور را به همکاری با MI۶ و دیدار با جورج سورس متهم نکرده‌اند.

نگاهی به کارآیی کمیته انضباطی فوتبال و برنامه نود در فوتبالی که بیش از هر زمان ‌به فساد و تباهی متهم است، نشان می‌دهد که کدام ‌یک‌ با توجه به اینکه حوزه فعالیت‌هایشان متفاوت است، در راستای زدودن زنگار‌ها از فوتبال موفق بوده‌اند.

منبع: تابناک

ازدواج پیامبر اکرم با حضرت خدیجه(س)/تشکیل شورای انقلاب/صدور فرمان تأسیس "عدالتخانه"

۲۲ دی ۱۳۹۲ خورشیدی برابر با ۱۰ ربیع الاول ۱۴۳۵ هجری و ۱۲ ژانویه ۲۰۱۴ میلادی

ازدواج پیامبر اکرم با حضرت خدیجه(س)/تشکیل شورای انقلاب/صدور فرمان تأسیس “عدالتخانه”

مناسبت های مهم تقویم امروز یکشنبه 22 دی ماه به شرح ذیل است:

تشکیل شورای انقلاب به فرمان “امام خمینی” (ره) (1357ش)

با اوج‌گیری نهضت اسلامی در سال 1357، اندیشه طرح تشکلی به نام شورای انقلاب در میان روحانیون معتمد حضرت امام(ره) پدید آمد که در سفر شهید مطهری به پاریس، این طرح با امام در میان گذارده شد. با موافقت معظمٌ له، این شورا تشکیل گردید و اعضای آن انتخاب شدند. پس از آن امام خمینی(ره) طی اطلاعیه‌ای، اعضای شورای انقلاب اسلامی را تعیین و وظایف آن را برای مردم تشریح نمودند. اعضای این شورا عبارت بودند از: حضرات آیات سید علی خامنه‌ای، سید محمود طالقانی، سید محمد بهشتی، مرتضی مطهری، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید عبدالکریم موسی اردبیلی، محمدرضا مهدوی کنی و آقایان یداللَّه سحابی، مهدی بازرگان و عباس شیبانی و… . در آستانه پیروزی انقلاب، اعضای این شورا، مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت پیشنهاد کردند که حضرت امام با این پیشنهاد موافقت نمودند.

پس از پیروزی انقلاب، این شورا با مشروعیت حاصله از حمایت‌های مردمی، زمام امور را به دست گرفت. از جمله اقدامات شورای انقلاب، می‌توان به تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملی شدن بانک‌ها، سامان بخشیدن به دادگاه‌های انقلاب، برگزاری همه‌پرسی در رابطه با نظام جمهوری اسلامی، بررسی پیش‌نویس قانون اساسی، تصویب آیین نامه‌های مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و… اشاره کرد. مسؤولیت شورای انقلاب تا زمان تشکیل مجلس شورای اسلامی به طول انجامید و از تاریخ 7 خرداد 1359 وظایف این شورا به مجلس و شورای نگهبان واگذار گردید.

صدور فرمان تأسیس “عدالتخانه” توسط “مظفرالدین شاه قاجار” (1284 ش)

پافشاری و مبارزات مردم مسلمان ایران به رهبری روحانیت، برای به دست آوردن حق تصمیم‌گیری در امور خویش و برقراری حکومت مشروطه، سرانجام استبدادگران را منزوی و شاه قاجار را به پذیرش درخواست ایشان ناچار ساخت. بست نشینان در حرم حضرت عبدالعظیم، با واسطه قرار دادن سفیر عثمانی، خواسته‌های خویش از جمله تأسیس عدالت‌خانه در سراسر کشور را به دولت اطلاع دادند. مظفرالدین‌شاه نیز که شور و هیجان مردم را در این امر دیده بود، بدون هیچ درنگی حکم تأسیس عدالت‌خانه را صادر نمود. بدین ترتیب نخستین کوشش‌های مردم آزادمنش ایران و رهبرانشان به خصوص آیت‌اللَّه سید محمد طباطبایی که اولین بار، تأسیس عدالت‌خانه توسط وی مطرح شد به ثمر نشست و راه برای تحقق خواسته‌های مهم‌تر که همان پذیرش مشروطیت بود، هموار گشت. به دنبال صدور این فرمان، آیت‌اللَّه سید عبداللَّه بهبهانی و سید محمد طباطبایی به همراه سایر علما پس از یک ماه تحصُّن باشکوه و احترام فراوان و با استقبال مردم، وارد شهر شدند.

رحلت آیت اللَّه “سید ابوالقاسم دهکُردی اصفهانی” (1313 ش)

آیت‌اللَّه سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی در حدود سال 1234 ش در دهکُرد از توابع شهرکرد به دنیا آمد. وی علاوه بر مراتب علم و دانش، خطیبی توانا بود و مردم بسیاری از خواص و عوام از مجالس وعظ او استفاده می‌کردند. برخی از آثار این عالم بزرگ از این قرارند: شرح بر شرایع در دو جلد، جَنَّةُ الماوی در اخلاق، حاشیه بر تفسیر صافی و وسیلة النجاة. سرانجام آیت‌اللَّه دهکردی اصفهانی در 22 دی ماه 1312 ش برابر با ششم شوال 1353 ق در 79 سالگی بدرود حیات گفت و جنازه این مرجع بزرگ پس از تشییعی باشکوه در جوار مقبره حضرت زینب بنت موسی بن جعفر(ع) در اصفهان به خاک سپرده شد.

محکومیت انتشار مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات علیه امام توسط مراجع تقلید (1356 ش)

در پی قیام خونین نوزدهم دی ماه 1356 در قم و تبلیغات کاذب و انحرافی رسانه‌های رژیم شاه و پشتیبانان خارجی آن بر ضد این قیام، حضرت آیت‌اللَّه گلپایگانی در نامه‌ای به آیت‌اللَّه سید احمد خوانساری در تهران، خواستار کمک ایشان در مقابله با این تبلیغات شد. همچنین حضرات آیات مرعشی نجفی، میرزا هاشم آملی و شیخ مرتضی حائری یزدی با انتشار اعلامیه‌هایی، چاپ مقاله توهین‌آمیز در روزنامه اطلاعات بر ضد امام خمینی و فاجعه 19 دی ماه قم به دست عوامل رژیم پهلوی را شدیداً محکوم کردند.

عملیات کوچک ظفر 5 در استان کرکوک و دیاله عراق توسط سپاه (1366ش)

شهادت دکتر مسعود علی محمدی ، دانشمند هسته ای ایران (1388ش)

مسعود علی‌محمدی (3 شهریور 1338 - 22 دی 1388 در تهران) استاد فیزیک دانشگاه تهران بود که در بامداد 22 دی ماه 1388 و در سن 50 سالگی، به هنگام بیرون آمدن از منزلش بر اثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور به دست عوامل موصاد به شهادت رسید. او مدرک کارشناسی را از دانشگاه شیراز (1364) و کارشناسی ارشد (1367) و دکترای فیزیک با گرایش ذرات بنیادی را از دانشگاه صنعتی شریف در سال 1371 کسب کرد.

او از دانشجویان نخستین دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود و نخستین شخصی است که در ایران دکترای خود را در فیزیک دریافت نموده‌است. تخصص اصلی او ذرات بنیادی، انرژی‌های بالا و کیهان‌شناسی بوده‌است. با پژوهشگاه دانش های بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات) نیز طی سال های 1376 تا 1380 همکاری داشته‌اند. وی از سال 1374 در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران مشغول به تدریس بود و عضو هیئت علمی و ممیزه این دانشگاه بود. وی همچنین در مقاطع مختلف تحصیلی شاخه فیزیک در تربیت معلم، وی همچنین به عنوان استاد راهنما و مشاور در پروژه های پایان نامه های مرتبط با علوم فیزیکی، به فعالیت مشغول بوده.

درگذشت شاهرخ اورامی ، از شاعران آیینی ایران(1391ش)

«شاهرخ اورامی»، شاعر کردستانی متخلص به ماموستا اهون، متولد 1332 شهرستان سنندج، پنجشنبه 22 دی در سن 59 سالگی به دلیل ایست قلبی در بیمارستان توحید سنندج درگذشت. این شاعر یکی از شاعرانی بود که با این که خود اهل سنت بود، اما شعرهای زیادی در مدح اهل بیت سروده بود. از آثار این شاعر کشورمان می‌توان به «تولای علی(ع) در فرهنگ کردهای اهل سنت جهان»، «شعاع مهر حسین(ع)»، «دیوان شعر کردی فاطمی و علوی»، «تولای حسین(ع) در ادب اهل تسنن»، «مهر رضوی در آیینه ادبای کرد» و «ترا من دوست دارم» اشاره کرد.

آیت الله مسیح تهرانی درگذشت.(1350ش)

مورگان شوستر خزانه دار کل ایران که بر اثر اولتیماتوم روس برکنار شده بود با دریافت خسارت تهران را ترک کرد. (1290ش)

وفات عبدالمطلب جدّ بزرگوار پیامبر گرامی اسلام (ص) (8 عام‌الفیل)

ابوحارث عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، بزرگ قبیلهٔ قریش در زمان جاهلیت و از بزرگانِ عرب بود. عبدالمطّلب جد پدری حضرت محمد(ص) و امام علی(ع) است. از جمله آثار عبدالمطلب، حفرِ چاه زمزم است. او نذر کرد که هرگاه، خدایِ متعال، به او ده فرزند پسر کرامت کند، یکی از آن جمله را به سُنَّت جدش، ابراهیم(ع)، قربانی کند. خدای، حاجتش برآورد و او را ده پسر عنایت فرمود. عبدالمطلب بر آن شد که نذرش را ادا کند. قرعه به نام عبداللَّه، پدر حضرت محمد(ص) افتاد. چون خواست او را قربان کند، خویشانِ مادری، او را ممانعت کردند. سرانجام با راهنمایی یکی از بزرگان، قرار بر این شد که دیهٔ یک نفر را به جای عبداللَّه قربانی کنند که صد شتر معیَّن گردید. چون عبدالمطلب را مرضِ موت رسید، ابوطالب را بخواند و او را گفت: محمد(ص) را از دل و جان مواظب باش که این کودک، رایحهٔ پدر را استشمام ننموده و مهر مادر ندیده. این کودک را آینده‌ای پس شگفت در پیش است. تو مسؤولی در دوران کودکی، مراقب و مواظب او باشی، مبادا آسیبی به وی رسد. پیامبر بزرگ اسلام، در زمان رحلت جدّ خود، هشت سال داشت.

ازدواج پیامبر اکرم با حضرت خدیجه(س) پانزده سال قبل از بعثت (25 عام‌الفیل)

پیامبر اکرم(ص) در 25 سالگی با مشورت و یاری عمویش ابوطالب(ع) با بانوی صاحب نام قریش، خدیجه بنت خُویْلَد ازدواج نمود. خدیجهٔ کبری(س) در تمام 25 سال زندگی مشترک با پیامبر اکرم(ص) یار و غمخوار آن حضرت بود. او نخستین کسی بود که به دین اسلام ایمان آورد و با ایمان خویش مایهٔ آرامش خاطری برای نبی مکرم اسلام شد. آن بانوی مکرّمه، ثروت هنگفت خود را در راه رشد و تبلیغ دین اسلام به پیامبر واگذار کرد و نقش مهمی در پیشرفت این دین آسمانی ایفا نمود. ثمرهٔ شیرین ازدواج خدیجه با پیامبر اسلام دو پسر و چهار دختر به نام‌های قاسم، عبداللَّه، رقیه، زینب، ام‌کلثوم و حضرت فاطمهٔ زهرا(س) بود.

درگذشت “ابن قُولَوِیْهْ” از بزرگان امامیه در حدیث و فقه (368 ق)

شیخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قُولَوِیْه قمی معروف به ابن قولویه، از مشاهیر فقهای امامیه و بزرگان حدیث قرن چهارم هجری است که در کلمات علمای رجال، از او به عظمت یاد شده است. تاریخُ الشهورِ و الحَوادِث، الشَّهادات، کامِلُ الزّیارات و… از تالیفات او هستند. وی در کاظمین وفات یافت و در پایین پای حضرت امام جواد و در کنار شیخ مفید، مدفون گردید.

اشغال جزیرهٔ هرمز به دست پرتغالیها (913 ق)

در سال 912 ق یک ناوگان پرتغالی به فرماندهی دریاسالار آلفونس آلبوکرک به جزیرهٔ هرمز در خلیج فارس رسید. نمایندهٔ پادشاه پرتغال فوراً به اهمیت فوق‌العاده راهبردی و تجاری محل که مسلط بر مدخل ورودی خلیج فارس بود پی برد. زیرا از آن محل، ارتباطات پرتغالی‌ها با هند محافظت می‌شد. پرتغالی‌ها جزیره را تصرف کردند و حاکم هرمز، تابع پادشاه پرتغال گردید و با پرداخت خراج سالانه موافقت کرد. این امر به بروز برخورد با شاه اسماعیل اول صفوی انجامید. آلبوکرک مجبور شد در سال 913 ق از هرمز حرکت کند، اماکاملاً مصمم بود تا دراولین فرصتی که پیش آید آن را باز پس گیرد. آلبوکرک در سال 920 ق به هرمز بازگشت و معاهده‌ای با شاه اسماعیل منعقد کرد که پیروی حاکم هرمز را از پرتغال تصدیق می‌کرد.

تولد “جک لندن” نویسنده بلند آوازه امریکایی (1876م)

جک لندن نویسنده شهیر امریکایی در 12 ژانویه سال 1876م در سانفرانسیسکو به دنیا آمد. در نوشته‌های جک لندن که متأثر از افرادی هم‌چون چارلز داروین، کارل مارکس و فردریک نیچه می‌باشد، غالباً تجزیه و تحلیل‌های بسیار دقیق اجتماعی مشهود است. جک لندن، مدافع مستمندان و بینوایان و طرفدار اصل زندگی مرفه برای همه است. عصیان بر ضد جامعه و برضد عقاید باطل و خرافی در همه آثار او به چشم می‌خورد. کمتر کسی در میان نویسندگان امریکایی از چنین پیروزی و محبوبیت عام و مداوم در کشور و خارج از کشورش برخوردار بوده است. عشق به زندگی، انسان‌های تهی‌دست، ندای جنگل و سپید دندان از مشهورترین رمان‌های اوست. وی در مدت هجده سال نویسندگی، بیش از پنجاه داستان بلند و 125 داستان کوتاه نگاشت. جک لندن سرانجام در 22 نوامبر سال 1916م بر اثر عصیان روحی برضد اجتماع و تطابق نیافتن با شیوه زندگی زمان، در چهل سالگی خودکشی کرد.

مرگ “نیکلای پادگورنی” رئیس جمهور سابق شوروی (1983م)

نیکلای ویکتوریویچ پادْگورنی سیاست‌مدار با سابقه شوروی سابق و رئیس جمهور این کشور، در سال 1903م به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات خود، در 27 سالگی به حزب کمونیست پیوست. پادگورنی در سال 1953م به عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست درآمد و دو سال بعد عضو هیأت رییسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی گردید. پادگورنی عاقبت در سال 1965م پس از استعفای میکویان، به مقام صدر هیأت رییسه اتحاد جماهیر شوروی دست یافت و به مدت 12 سال ریاست جمهوری شوروی را برعهده گرفت.

پادگورنی این مقام را در 1977م بر اثر یک رقابت قدرت طلبانه سیاسی با لئونید بِرِژنف دبیر کل وقت حزب کمونیست شوروی از دست داد و از دفتر سیاسی حزب اخراج شد. او سه هفته بعد نیز بدون هیچ توضیحی از ریاست هیأت رییسه کنار گذاشته شد. نیکلای پادگورنی سرانجام در 12 ژانویه 1983م در هشتاد سالگی در مسکو درگذشت.

مسواکی که ابزار جاسوسی است+ عکس

هرچند ظاهر مسواک تولیدشده با نام تجاری Kolibree، ارسال عادات صاحب آن به پزشکان خانوادگی یا شرکت‌های تجاری و تبلیغی است، اما نمی‌توان امکان سوءاستفاده سازمان‌های امنیتی و جاسوسی از چنین ابزارهایی را نادیده گرفت.

به گزارش سرویس مجازی خبرگزاری بسیج، در ادامه موج فزاینده رسوخ فناوری‌های آنلاین به ابزارهای زندگی ، نوعی مسواک ساخته شده که عادات مسواک زدن فرد را به شرکت‌های تجاری ارسال می‌کند تا آنها بر مبنای این عادات، تبلیغات مدنظر خود را به رایانه یا موبایل فرد ارسال کنند.

این اختراع جدید را می‌توان به منزله عملی شدن آرزوی دیرینه شرکت‌های تبلیغاتی در دستیابی به تمامی تحرکات، سلایق و علاقمندی‌های مردم دانست.

هرچند ظاهر مسواک تولیدشده با نام تجاری Kolibree، ارسال عادات صاحب آن به پزشکان خانوادگی یا شرکت‌های تجاری و تبلیغی است، اما نمی‌توان امکان سوءاستفاده سازمان‌های امنیتی و جاسوسی از چنین ابزارهایی را نادیده گرفت.

این مسواک که در نمایشگاه کالاهای برقی مصرفی در لاس وگاس Consumer Electronics Show عرضه شده را می‌توان مصداق مفهوم «اینترنت برای همه چیز» یا “اینترنت اشیاء” دانست.

در یک زندگی کاملا دیجیتال و آنلاین، تمام تحرکات فرد حتی در خانه خودش توسط ماشین لباسشویی، دستگاه ورزشی، سیستم اعلان خطر، تلویزیون و اکنون مسواک، مورد ردیابی آنلاین قرار می‌گیرد.

شرکت سازنده مدعی است مسواک Kolibree از یک فناوری منحصر به فرد برخوردار است که عادات و نحوه مسواک زدن فرد را جمع‌آوری کرده و به صورت اطلاعات به موبایل وی یا دندانپزشکش ارسال می‌کند. بدین ترتیب، دندانپزشک به طور آنلاین از بیماری‌های احتمالی فرد مطلع شده و به او هشدار می‌دهد.

اما این روی مثبت ماجرا است. روی دیگر آن استفاده شرکت‌های تبلیغی از عادات و سلائق مصرف‌کنندگان است. ولی روی اصلی ماجرا که هنوز نهفته مانده، نحوه استفاده دستگاه‌های جاسوسی از ابزارهایی چون مسواکی است که به طور آنلاین اطلاعات مصرف‌کننده را به مقاصد نامعلوم ارسال می‌کند.

منبع:خبرگزاری بسیج

به بهانه مرگ شارون

قصاب صبرا و شتیلا را بیشتر بشناسید

خبرگزاری بسیج: پس از هشت سال حیات نباتی نخست‌وزیر پیشین رژیم اسرائیل و تلاش‌های ناکام برای احیای این قاتل کودکان فلسطینی، سرانجام تلویزیون اين رژيم، مرگ “آریل شارون” را اعلام کرد. “گزارش ویژه مشرق” نگاهی به زندگی سراسرجنایت شارون خواهد داشت.

به گزارش سرویس مجازی خبرگزاری بسیج، رسانه‌های اسرائیلی از جمله تلویزیون این رژیم دقایقی قبل از مرگ آریل شارون نخست‌وزیر پیشین این رژیم پس از هشت سال زندگی نباتی خبر دادند.

شارون از سال 2006 و در حالی که نخست‌وزیری رژیم‌صهیونیستی و رهبری حزب تازه‌تأسیس «کادیما» را بر عهده داشت، بعد از دو سکته مغزی به کما رفت و از آن زمان با صرف هزینه‌های فراوان زندگی نباتی داشت.
شارون تا سال 2010 در مرکز درمانی شبا، در نزدیکی تل آویو تحت مراقبت بود. یک تیم از پرستاران به صورت 24 ساعته بدن شارون را برای جلوگیری از زخم بستر جابجا می‌کردند. یک پرستار نیز همواره شب‌ها بر عملکرد دستگاه‌ها نظارت دارد.
گزارش یورونیوز از وخامت حال آریل شارون
شارون که همواره چاقی و اضافه وزنش مشهود بود، به گفته پزشکان در زمان مرگ وزنی کم‌تر از 50 کیلوگرم داشت.
شارون در سال‌های آخر جهت نگه‌داری از بیمارستان به منزلی در جنوب اسرائیل منتقل شده بود. هزینه نگه‌داری و مراقبت از شارون سالانه نزدیک به نیم میلیون دلار برآورد می‌شد و رسانه‌ها همین هزینه بالا را یکی از دلایل انتقال شارون به خارج از بیمارستان به یک منزل مسکونی در جنوب اسرائیل اعلام کرده‌اند.
با توجه به اعلام مرگ آریل شارون، در این گزارش ویژه نگاهی دوباره به زندگی حیوانی قصاب صبرا و شتیلا خواهیم داشت.
آریل شارون، وزیر جنگ و نخست‌وزیر پیشین رژیم اسرائیل که پس از سال‌ها زندگی نباتی‌اش نیز به پایان رسید از جمله دست پرورده‌های صهیونیسم است که کلکسیونی از جنایات به شیوه‌های مختلف را در پرونده افتخارات خود دارد. شارون طی حیات ننگین 85 ساله خود از هیچ جنایت و عمل ضد‌بشری علیه ساکنان سرزمین غصب شده فلسطین کوتاهی نکرده و افتخار قتل نوزاد چند روزه تا زنان و مردان کهنسال را از آن خود کرده است.
شروع کشتار فلسطینیان از 13 سالگی
آریل ساموئل مردخای شاینرمن، معروف به آریل شارون، در سال 1928 در خانواده‌ای یهودی و لهستانی‌الاصل بدنیا آمد. پس از مهاجرت از لیتوانی به فلسطین، در همان سنین نوجوانی روحیه قساوت و جنایت به خوبی در شارون به چشم آمد. در سن 13 سالگی وی به گروهی موسوم به “هاگانا” پیوست. وظیفه این گروه از سال 1920 تا 1948 در منطقه تحت تسلط انگلستان، بیرون کردن فلسطینیان از خانه‌ها و زمین‌هایشان با هدف تصرف مناطق فلسطینی‌نشین بود. شارون در این گروه و از همان سنین 13 - 14 سالگی، با آدمکشی آشنا شد. در روند غصب زمین‌های فلسطینیان، شارون فلسطینی‌هایی که مقاومت می‌کردند را به قتل می‌رساند.
شبه نظامیان هاگانا - هسته اصلی ارتش غاصب اسرائیل مأمور تخریب و تصرف خانه ها و زمین های فلسطینیان بودند
هاگانا گروه‌هایی از مهاجران یهودی بودند که با مسلح شدن توسط نیروهای انگلیسی حاضر در فلسطین، به تدریج تا زمان اعلام رسمی تشکیل دولت اسرائیل، وظیفه غصب اراضی فلسطینیان را بر عهده داشتند و بعدها پس از تشکیل این رژیم، بنیان ارتش اسرائیل، همین شبه نظامیان هاگانا بودند. پیش از هاگانا نیز از سال 1907، گروه‌هایی تحت عنوان “هاشومیر” و “برگیورا” برنامه‌ریزی و اشغال تدریجی فلسطین را کلید زده بودند.
به جز عملیات اشغال اراضی فلسطینیان، هاگانا وظیفه قاچاق انسان و ورود غیرمجاز یهودیان به فلسطین را نیز بر عهده داشت.
آریل شارون در لباس شبه نظامیان هاگانا
آرایل شارون تا سن 19 سالگی در هاگانا عملیات تجاوز، غارت و غصب املاک ساکنان فلسطین را بخوبی انجام داد تا در سال 1947 و در سن 19 سالگی به عضویت نیروهای امنیتی شهرک‌های یهودی نشین در آمد.
در جنگ 1947 شارون فرمانده گروهان پیاده نظام اسرائیل در اسکندریه بود و در جریان این جنگ نیز مجروح شد اما جان سالم به در برد.
وی پله های ترقی در ارتش اسرائیل را به سرعت طی کرد و در سال 1952 به فرماندهی اطلاعات مرکزی ارتش این رژیم منصوب شد.
شارون با تشکیل گردانی به نام گردان 101، متشکل از زندانیان یهودی خطرناک و عمدتا محکوم به مرگ، حمله به روستاهای فلسطینی و پاکسازی نژادی را آغاز کرد. حمله به روستای القبیه، 41 خانه را همراه با ساکنان آن منفجر کردند. در جریان این حمله 70 فلسطینی کشته شدند. شارون بعدها مدعی شد گمان می‌کرده که این خانه‌ها خالی از سکنه هستند.
روستای القبیه در شمال شرقی بیت‌المقدس و در 44 کیلومتری غرب رام‌الله واقع است. در ساعت 7 بعدازظهر 14 اکتبر 1953 مورد حمله شبه نظامیان هاگانا قرار گرفت. در این هجوم، صهیونیست‌ها با لباس مبدل و به رهبری آریل شارون، 70 زن و مرد و کودک فلسطینی را قتل عام کردند.
خود زنی برای فرار از پاسخگویی
در سال 1973 و در جریان جنگ موسوم به یوم کیپور میان مصر و اسرائیل که به اشغال صحرای سینا و بحران کانال سوئز منجر شد، شارون و گردان‌های تحت امرش بارها از دستورات رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل در آن زمان سرپیچی کردند و بارها بدون اجازه از فرماندهان، به مواضع نیروهای مصری حمله کرد که منجر به کشته شدن ده‌ها نظامی اسرائیلی شد. اعمال خودسرانه شارون تا سال‌ها موجی از انتقاد علیه وی را به همراه داشت. وی پس از شکست اولیه از نیروهای مصری، برای تحت تاثیر قراردادن فرماندهان مافوق خود، وانمود کرد که در جریان درگیری مجروح شده است.
شارون در جریان جنگ‌ها و عملیات‌های نافرجام، برای فرار از پاسخگویی وانمود کرد که مجروح شده است
شارون پیش از این در جریان حمله نافرجام به بیت‌المقدس برای اشغال آن که از سوی نیروهای نظامی اردنی عقب رانده شده بود، شایعه مجروحیت شدید خود را مطرح کرد که باز هم نادرستی آن مشخص شد.
شارون در تمام عملیات‌هایی که با شکست همراه بوده، برای فرار از بازخواست و کاستن از انتقادات، زخمی می شد!
در زمان مناخیم بگین، شارون به وزارت شهرک‌سازی و کشاورزی منصوب شد. وی در سخنرانی خود و اعلام سیاست‌های اسکان خود خطاب به یهودیان گفته بود: “همه باید بروند و هرچه می توانند زمین ها و ارتفاعات (فلسطین) را تصاحب کنند تا بر وسعت سرزمین یهود افزوده شود. هر آنچه امروز تصاحب کردید برای شما خواهد بود و اگر تصرف نکنید سرزمین آن‌ها (فلسطینیان) باقی خواهد ماند.”
مناخیم بگین در سال 1981، وی را به سمت وزارت جنگ این رژیم برگزید تا سکوی پرتابی باشد برای جنایت‌های هولناک بعدی شارون.
کلکسیون جنایات شارون
شارون بطور رسمی قتل و کشتار را از 13 سالگی آغاز کرد. در همان زمان عضویت در هاگانا شارون فلسطینیان بسیاری را در جریان تصرف زمین‌هایشان به قتل رساند.
منفجر کردن 41 خانه به همراه ساکنان آن در روستای القبیه و قتل عام 70 فلسطینی – عمدتا زن و کودک – از اولین قتل عام های شارون محسوب می‌شود. اما این ننگ بشریت در ادامه حیات سیاسی خود در سمت‌های وزیر شهرک‌سازی و وزیر جنگ و در نهایت نخست‌وزیری، جنایتی را در تاریخ ثبت کرد که دیگر کشتارهای وی در زمان عضویت در ارتش و فرماندهی‌ عملیات‌های متعدد نظامی چندان به چشم نمی‌آید.
کشتار دیر یاسین؛ جنایتی دیگر از شارون و هاگانا
“دیر یاسین” نام دهی کوچک در نزدیکی بیت‌المقدس است. تعداد ساکنان این ده در سال 1948 نزدیک به 700 نفر بود. در روز 10 آوریل این سال، این ده شاهد هجوم 3 گروه مسلح به نام ارگون به سرکردگی مناخیم بگین، گروه شتیرن به سرکردگی اسحاق شامیر و گروه هاگانا به سرکردگی دیوید بن گوریون بود. در این یورش که با مقاومت ساکنان ده همراه بود 250 نفر که بیشتر آنها را زنان، کودکان و سالمندان تشکیل می‌داد کشته شدند. همچنین در این حمله فجایع دیگری از جمله تجاوز جنسی، مثله کردن، پاره کردن شکم زنان باردار و منفجر کردن منازل نیز رخ داد.
شارون در سال 1956 فرمانده تیپ زرهی ارتش اسرائیل شد و به درجه ژنرالی ارتقاء یافت. پس از جنگ شش روزه، با پیوستن به حزب لیکود، وارد عرصه سیاست شد و به عضویت کنیست – پارلمان – این رژیم در آمد. در زمان نخست‌وزیری اسحاق رابین، شارون به لطف سابقه درخشان کشتار و اشغال، مشاور نظامی وی شد.
کشتار صبرا و شتیلا ننگی ابدی برای شارون و اسرائیل
حادثه هولناک کشتار صبرا و شتیلا که عنوان “قصاب صبرا و شتیلا” را نیز برای شارون به همراه داشت، از تکان‌دهنده‌ترین جنایات وی است.
پس از ناکامی تلاش صهیونیست ها برای واداشتن لبنان به صلح و خروج اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین، اسرائیل بیروت را به خاک و خون کشید و بشیر جمایل، رهبر فالانژیست ها – مسیحیان مارونی لبنان- را به عنوان رئیس‌جمهور لبنان منصوب کردند. اما کمتر از 3 هفته، در انفجار دفتر حزب فالانژ، وی و بسیاری از مقامات این حزب کشته شدند.
پس از این انفجار، نیروهای رژیم صهیونیستی اردوگاه آورگان فلسطینی در جنوب بیروت که بیش از 30 هزار فلسطینی و لبنانی در آن سکونت داشتند، به محاصره خود در آورند.
گزارشی از کشتار پناهجویان اردوگاه صبرا و شتیلا
نظامیان صهیونیست به فرماندهی آریل شارون به همراه شبه نظامیان مسیحی فالانژ، با محاصره این اردوگاه، سعی داشتند نیروهای سازمان آزادی بخش فلسطین را که دستاوردهای بسیاری را کسب کرده و تهدیدی برای اسرائیل بودند متلاشی کنند و لبنان را به منطقه امن اسرائیل تبدیل کنند.
حمله به اردوگاه روز 16 سپتامبر 1982 – 25 شهریور 1361 – آغاز شد. حمله‌ای که ظرف 38 ساعت فاجعه ای باور نکردنی رقم زد. 3300 آواره فلسطینی و لبنانی به وحشیانه‌ترین شکل ممکن به قتل رسیدند.
آغاز عملیات با ورود شبه نظامیان فالانژ به اردوگاه و حمایت نظامیان صهیونیست کلید خورد. سپس با ورود صهیونیست‌ها کشتارها به اوج خود رسید.
گفته‌های بازماندگان فاجعه صبرا و شتیلا بیانگر اوج خوی درندگی صهیونیست‌هاست.
به گفته برخی از این بازماندگان، ابتدا کشتارها با سلاح‌های سرد نظیر چاقو و تبر به فجیع‌ترین شکل ممکن آغاز شد. صهیونیست‌ها و فالانژیست‌ها با ورود به خانه‌های آورگان، به طرزی وحشیانه با بریدن سر و اعضای بدن فلسطینیان آن‌ها را به قتل می‌رساندند. به زنان و دختران پیش از کشتن آن ها بارها تجاوز می‌کردند و سپس آن ها را به قتل می رساندند.
کشتن زنان باردار و دریدن شکم های آن‌ها، زنده زنده سوزاندن کودکان و ذبح آن ها از جمله خاطرات تلخ بازماندگان این واقعه است.
دیوید هرست، نویسنده کتاب ” تفنگ و شاخه زیتون؛ ریشه های ناآرامی ها در خاورمیانه” که به عنوان خبرنگار در زمان نسل‌کشی صبرا و شتیلا در بیروت حضور داشت، مشاهداتش را اینگونه در کتاب خود آورده است:

کتاب تفنگ و شاخه زیتون نوشته دیوید هرست

اولین واحد شامل 150 شبه نظامی فالانژیست از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام به مدت 38 ساعت شروع شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی‌ها ادامه داشت: آنها به زور وارد خانه‌های مردم شده و فلسطینی‌های در خواب را به رگبار مسلسل بستند. فالانژها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می‌دادند چشم‌هایشان را درمی‌آوردند، زنده زنده پوستشان را می‌کندند، شکم‌ها را می‌دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز می‌کردند و بعد سینه‌هایشان را می‌بریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی‌آوردند. بچه‌‌ها را از وسط دو شقه می‌کردند و مغزشان را به دیوار می‌کوبیدند. در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بر روی تخت خود کشتند. دست بعضی را به ماشین می‌بستند و در خیابان‌ها می‌کشیدند، دست‌های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد. اجساد مردم تا چند روز بر زمین مانده بود و گربه ها از گوشت آن‌ها می‌خوردند و آنقدر وحشی شده بودند که به مردم زنده نیز حمله می‌کردند زیرا به خوردن گوشت انسان عادت کرده بودند.
مقامات ارتش اسرائیل، از جمله ژنرال آموس یارون فرمانده این نیروها در لبنان، بر بالای بام ساختمانی 7 طبقه در 200 متری اردوگاه مستقر شده بودند و از نزدیک بر این فاجعه نظارت می کردند. با وجود اعلام خبر قتل عامل به ژنرال رافائل ایتان رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، وی دستور داد کشتار تا ساعت 8 صبح روز بعد نیز ادامه پیدا کند.
پس از ورود نظامیان به اردوگاه، تانکها و بلدوزرها نیز وارد اردوگاه شده و مناطقی را که نظامیان ترک کرده بودند به گلوله بسته و سپس با بولدوزر صاف می‌کردند. با نزدیک شدن به ساعات پایانی عملیات، بولدوزرها با حفر گورهای دسته‌جمعی، بسیاری از قربانیان را به همراه بسیاری دیگر که هنوز زنده بودند دفن کردند. به همین دلیل نمی‌توان تعداد دقیق کشته‌ها را تخمین زد.
پس از حضور صلیب سرخ در اردوگاه، هیچ یک از کشته‌ها به عنوان اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین شناسایی نشدند و همگی غیرنظامیان و آوارگانی بودند که در آنجا پناه گرفته بودند.
شارون پس از این نسل کشی، به عنوان مسئول غیر مستقیم در کشتار معرفی شد و مدتی بعد از وزارت جنگ اسرائیل استعفا داد.
وی سپس با رسیدن به پست نخست وزیری، به جنایات خود علیه فلسطینیان ادامه داد.
شارون پس از رسیدن به نخست وزیری، با رفتن به مسجد الاقصی و تحریک فلسطینیان، درگیری‌های خونینی را میان نظامیان اسرائیلی و فلسطینیان باعث شد که بعدها سرآغاز انتفاضه مسجد الاقصی شد.
کشتار پناهندگان در روستای قانا
روستای قانا در جنوب لبنان در سال 1996 و در جریان جنگ لبنان مقر نیروهای سازمان ملل بود. با حمله جنگنده‌های اسرائیلی به جنوب لبنان، بسیاری از زنان و کودکان برای در امان ماندن از این حملات به مقر نیروهای سازمان ملل در این روستا پناه بردند. اما نیروهای رژیم صهیونیستی با زیرپا گذاشتن تمام مقررات و حقوق بین‌المللی و انسانی، این منطقه و ساختمان مورد نظر را زیر آتش سنگین توپخانه ویران کردند. در جریان این عملیات که موسوم به “خوشه‌های خشم” بود، بیش از 100 نفر که 33 نفر از آن‌ها کودکان زیر ده سال بودند، به شهادت رسیدند.
قتل مستقیم دو کودک فلسطینی
“جرج اسلویتزر” کارگردان هلندی درباره جنایت صبرا و شتیلا گفته است هنگام حمله نظامی اسرائیل به بیروت، پایتخت لبنان در سال 1982، شارون را مشاهده کرده که با کلت کمری خود دو کودک فلسطینی را در اردوگاه صبرا و شتیلا به قتل رسانده است .
اسلویتزر در مصاحبه با روزنامه فولکس کرانت چاپ هلند گفت: در حالی که کنار وزیر جنگ وقت اسرائیل ایستاده بود مشاهده کرد که وی با کلت کمری خود دو کودک فلسطینی را در فاصله تقریبا 10 متری در بخش ورودی اردوگاه صبرا و شتیلا به قتل رساند.
قتل عام اسرای مصری
در جریان بحران کانال سوئز در سال 1956، نیروهای تحت امر شارون، نزدیک به 300 زندانی غیر مسلح مصری را قتل عام کرده و در گورهای دسته‌جمعی دفن کردند. روزنامه دیلی تلگراف انگلیس پس از 40 سال از این جنایت شاورن و نیروهای تحت امرش پرده برداشت که در آن زمان تنش‌های بسیاری در روابط مصر و اسرائیل ایجاد کرد.
ترور رهبران فلسطینی
در زمان نخست وزیری شارون تروریسم دولتی اسرائیل پر رنگ‌تر شد و ترور رهبران فلسطینی جدی تر در دستور کار این رژیم قرار گرفت.
وی با راه اندازی جوخه‌های مرگ، سیاست حذف رهبران مقاومت را کلید زد. شارون پس از کناره‌گیری از پست نخست‌وزیری نیز فعالیت در این جوخه‌ها را ادامه داد.
شهیدان شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز الرنتیسی از رهبران مقاومت فلسطین
ترور شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز رنتیسی از رهبران مقاومت اسلامی فلسطین، از جمله بارزترین عملیات ترور در زمان نخست وزیری شارون بوده است.
شارون که مدت‌ها به عنون نماد توسعه‌طلبی در اسرائیل و اسطوره یهودیان نامیده می‌شد، به دلیل جنگ لبنان و سیاست‌های غلط بعدی در زمان وزارت شهرک‌سازی و وزارت جنگ، اکنون به یکی از متهمان اصلی در تضعیف اسرائیل و قدرت گرفتن حزب‌الله در لبنان تبدیل شده است.
وی در زمان پیوستن به حزب لیکود و برای جلب آرا در راه رسیدن به مقام نخست‌وزیری قول داده بود که در صورت انتخاب شدن به عنوان نخست‌وزیر، ظرف 100 روز کار فلسطین و فلسطینیان را یکسره کند و موقعیت اسرائیل را تثبیت نماید.
ترور اسحاق رابین
قساوت شارون تنها محدود به غیریهودیان نبوده و این ننگ بشریت به دوستان خود نیز رحم نکرده است. بسیاری در اسرائیل شارون را بدلیل نفرت از اسحاق رابین، عامل ترور وی معرفی می کنند.
آریل شارون، اسحاق رابین را به علت امضای پیمان صلح با یاسر عرفات، خائن خوانده بود.
فساد مالی و زمین خواری
در برابر کشتارهایی نظیر صبرا و شتیلا و دیگر قتل عام های شارون، سخن گفتن از فساد مالی شاید به طنز بیشتر شباهت داشته باشد. اما شارون در زندگی خود به جنایت علیه بشریت اکتفا نکرد و مجموعه‌ای از جنایت، نسل‌کشی، قتل عام، فساد مالی، رشوه، سوء استفاده از قدرت، فساد مالی فرزندان، دو بار ازدواج و دو بار طلاق، و … را در کارنامه سیاه خود ثبت کرده است.
عمری شارون، فرزند ارشد شارون، در سال 2008 از سوی دادگاه عالی اسرائیل به جرم تقلب و رشوه در جریان انتخابات حزب لیکود به 9 ماه حبس محکوم و راهی زندان شد. وی و به همراه پدرش با سوء استفاده از نفوذ و قدرت سیاسی، شرکت‌هایی پوششی تاسیس کردند تا به کاندیداتوری آریل شارون برای رهبری حزب لیکود و نخست وزیری کمک مالی کنند.
خود آریل شارون نیز پس از ورود به کنیست اسرائیل، زمین‌های بسیاری را در اراضی اشغالی تصاحب کرده و به نام خود زده بود. با تصویب قانون امکان خرید و فروش سرزمین‌های اشغالی، شارون و دستیارانش وارد عمل شده و بسیاری از اراضی اشغالی را تحت عناوین مختلف به تصرف خود در آوردند.
توهم پسر شارون: نگاه‌های پدرم همچنان مصمم و قوی است او امسال به خانه باز خواهد گشت.
با وجود کمای شارون و زندگی نباتی او به کمک دستگاه‌های پزشکی، پسر وی سال گذشته در سخنانی در توصیف وضعیت آن زمان پدرش اظهاراتی داشت که رسانه‌ها با حالتی تمسخر آمیز به انعکاس این صحبت‌ها پرداختند.
سال گذشته عمری شارون، یکی از پسرهای آریل شارون، وضعیت پدرش را غرور آمیز خوانده و نگاه وی را سرشار از امید و مصمم تفسیر کرده بود. به گفته پزشکان، چشم‌های شارون در زمانی که در کما به سر می‌برد گاهی بدلیل شوک‌های مغزی ناگهان باز می‌شد و تا ساعت‌ها باز می‌ماند و دوباره بسته می‌شد. به همین دلیل عمری و گیلاد شارون، دو پسر وی، همچنان به بازگشت پدرشان امیدوار بودند.
با اینکه پزشکان از سال‌ها پیش هرگونه هوشیاری و امکان بازگشت شارون را غیرممکن خوانده بودند، عمری شارون در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته بود پدرش به اون نگاه می‌کند و صدای او را می‌شنود. هرگاه که از او می‌خواهم او انگشتانش را حرکت می‌دهد.
وی در توصیف بدن نحیف و بی جان شارون گفته بود: پدرم همانند یک پادشاه بر تخت خود به آرامی خوابیده است؛ مصمم، قوی و سالم. گونه‌های او نیز از سلامت به سرخی می‌زند. اندکی هم از گذشته چاق تر شده است! پدرم امسال به خانه باز خواهد گشت!
افسانه های یهودیان درمورد مرگ شارون
پت رابرتسون، از مسیحیان اوانجلیست اسرائیل، در مصاحبه‌ای، مرگ شارون را عذاب خداوند برای وی دانسته است. رابرتسون معتقد است شارون بدلیل سیاست‌های غلطی که منجر به تاخیر در شکل‌گیری سرزمین یکپارچه یهودی، از سوی خداوند مجازات شده و اکنون با مرگ دست به گریبان است. این صهیونیست تندرو به سایر نخست وزیران اسرائیل هشدار داد در صورتی که راه شارون را پیش بگیرند، سرنوشتی به مانند او در انتظار آن‌ها خواهد بود.
شارون در اواخر عمر سراسر جنایت خود بدلیل عقب نشینی از غزه و شکست از مقاومت فلسطین، مورد انتقاد صهیونیست ها قرار گرفته بود.
نفرین “تازیانه های آتش"، آموزه های کابالیست‌ها
شایعه و افسانه دیگری که در مورد مرگ شارون مطرح است، گرفتار شدن وی به نفرین یهودیان کابالا و نفرین معروف “پولسا دنورا” به معنای “تازیانه‌های آتش” است.
براساس آموزه های کابالیست‌ها، با انجام این مراسم فرشته‌های آسمانی تمام نفرین‌ها و صفات بد ذکر شده در  کتاب مقدس را برای فرد مورد نفرین فرود می‌آورند تا به خاطر گناهانی که انجام داده مجازات شود. در میان یهودیان این شایعه مطرح شده است که پیش از ترور اسحاق رابین، این مراسم برای وی برگزار شده و وی به این نفرین گرفتار شده است. همین مطلب در مورد آریل شارون نیز معروف است که پیش از سکته مغزی وی، مراسم مشابهی برای نفرین شارون برگزار شده است. براساس گفته های “آویگدور اسکیم” از خاخام‌های اعظم “هیکل امونیم"، شش ماه قبل از حملات مغزی شارون، مراسم نفرین او برگزار شده و در آن مراسم از فرشته مرگ خواسته شده تا نخست‌وزیر اسرائیل را به دلیل عقب‌نشینی از غزه بکشد و روح او را در عذاب نگه دارد.