
چرا پس از نام امام سه صلوات می فرستیم
پنجشنبه 92/10/19

33 سال پیش در چنین روزی آیت الله خامنه ای در خطبه های نمازجمعه امروز تهران اظهار داشتند : آفت بزرگ یک جامعه انقلابی و یک ملت پیروز غرور و خوپسندی است تاریخ حادثه فاجعه آمیز سقوط ملت های پیروزمند را در لغزشگاه غرور و خودپسندی بارها تجربه کرده است .
ایشان با اشاره به سرنوشت بنی اسرائیل که دچار غرور شد اظهار داشتند : عزیزان و دوستان ! قرآن این پندار غلطی را که مانند تاری بر اندیشه و ذهن بنی اسرائیل تنیده بود در آیات قرآن از هم می درد «اگر دوست خدا هستید آرزوی مرگ کنید» … یک ملت بعد از آن که مورد برگزیدگی خدا قرار گرفت و خدا او را به دیگران برتری داد باید به فکر آن باشد که دچار غرور نشود باید گناهان خود را ببیند اشتباهات و تقصیرات خود را بفهمد سعی کند آنها را برطرف کند و اگر این کارها را کرد پیروزی و برگزیدگی این امت مستمر خواهد ماند و الا از او گرفته خواهد شد .
تلاش دشمن برای سرگرم سازی مردم به خواسته های حقیر و صنفی
خطیب جمعه تهران ادامه دادند: ای ملت بدانید که اول کار است تلاشتان را از دست ندهید دشمن سعی می کند ما را به خواسته های حقیر خواسته های صنفی و خواسته های شخصی سرگرم کند هدف های بزرگ و عالی را از ما بستاند امروز روزی نیست که قشرهای مختلف و گروه های گوناگون مردم به فکر خواسته های مشخص گروهی و قشری و صنفی خود باشند با سختی بسازید با دردها بسازید.
آیت الله خامنه ای: یک ملت بعد از آن که مورد برگزیدگی خدا قرار گرفت و خدا او را به دیگران برتری داد باید به فکر آن باشد که دچار غرور نشود باید گناهان خود را ببیند اشتباهات و تقصیرات خود را بفهمد سعی کند آنها را برطرف کند و اگر این کارها را کرد پیروزی و برگزیدگی این امت مستمر خواهد ماند و الا از او گرفته خواهد شد . |
سررشته مشکل تراشی ها کجا است؟
آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از خطبه ها به اخلالگران هشدار داده و افزودند : ای کسانیکه با نام های مختلف هر روزی مشکلی در نقطه ای از کشور ایجاد می کنید بدانید به خدا قسم سررشته مشکل تراشی ها به دست آن کسانی است که تا پیش از پیروزی انقلاب می گفتند اسلام نمی تواند مبارزه را هدایت کند و به پیروزی برساند مسئله ایسم ها و مکتب های فلسفی نیست مسئله خطوط سیاسی است خطوط سیاسی وابسته به شرق و خطوط سیاسی وابسته به غرب بدانید که سررشته در دست خطوط سیاسی است که جمهوری اسلامی را نمی خواهند.
اساسی ترین مسئله جامعه امروز ما مسئله تزکیه است
ایشان با اشاره به سخنان امام مبنی بر اهمیت تزکیه اظهار داشتند : احساس میکنم که امروز اساسی ترین مسئله جامعه ما مسئله تزکیه است خودمان را تزکیه کنیم بر نفس خودمان مسلط بشویم بیائید همت بکنیم به این ترتیب انقلاب پیش خواهد رفت به این ترتیب پیروزی ها ادامه پیدا خواهد کرد .
توسل آیت الله خامنه ای به امام زمان در نمازجمعه
آیت الله خامنه ای در ادامه و با توسل به امام زمان (عج) فرمودند : صاحب این میدان ، این بیابان ها صاحب این صحنه پرشور و عظیم ولی عصر امام زمان است و بی گمان امام زمان هم اکنون با جسم و حضور جسمی و بدنی اش با توجهش در میان این جنگاوران و جنگجویان است امروز هم در این جمع عظیم پرمعنویت و پراحساس در میان جمع شما نمازگزاران برادران و خواهران از امام زمان از صاحب اصلی این ملت از کسی که دل های این امت متوجه او است از کسی که زحمتش و لطفش و عنایتش شامل حال این ملت و این انقلاب بوده است و خواهد بود در حضور شما از این بنده برگزیده خدا می خواهم که توجه و عنایتش را به این امتی که برای دین او و برای آرمان او این همه تلاش و فداکاری می کند منصرف نکند.
آیت الله فلسفی : چرا پس از نام امام سه صلوات می فرستیم
در مراسم نمازجمعه تهران پیش از خطبه ها آیت الله محمد تقی فلسفی با اشاره به نقش روحانیت در انقلاب گفت: مگر مصدق جرات داشت در برابر شاه بایستد اما این فقط امام است که در مقابل شاه ایستاد. وی در ادامه به دلایل فرستادن سه صلوات پس از نام بردن از امام خمینی پرداخت و اظهار داشت: یک صلوات برای نفی شیطان بزرگ آمریکاست، صلوات دیگر برای نفی صهیونیست که شیطان کوچک است، فرستاده می شود و سوم هم برای نفی ملی گراها و گروهک های ضد انقلاب فرستاده می شود.
پیشنهاد نامگذاری روز طلبه
آیت الله منتظری با اشاره به وقایع روز 19 دی و واکنش ها به مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات اظهار داشت: در آن روز طلاب زیادی به شهادت رسیدند و دوستان پیشنهاد کردند به پاس قدردانی از طلاب جوانی که در راه انقلاب فداکاری کردند این روز را به نام «روز طلبه« بنامیم. خطیب نماز جمعه قم همچنین بر لزوم مکتبی بودن ارتش و نظامی ها تاکید کرد و گفت: بایستی قبل از اینکه فنون نظامی را یاد بگیرند، با اخلاق و مکتب اسلامی آشنا شوند.
آیت الله بهشتی : اسلام دین عدالت اجتماعی و اقتصادی است. کسانی هستند که می کوشند همه شعارهای انقلاب اسلامی را صرفا در معنویت خلاصه کنند و از طرفی افراد دیگری هم هستند که می کوشند همه شعارهای انقلاب را در بهره مندی های مادی و عدالت اقتصادی و یا اجتماعی سیاسی خلاصه کنند این هیچ یک اسلام را نشناخته اند. |
آیت الله بهشتی: اسلام دین عدالت اقتصادی و اجتماعی است
آیت الله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور طی سخنانی پیش از خطبه های نمازجمعه ورامین اظهار داشت : اسلام دین عدالت اجتماعی و اقتصادی است. وی ادامه داد: کسانی هستند که می کوشند همه شعارهای انقلاب اسلامی را صرفا در معنویت خلاصه کنند و از طرفی افراد دیگری هم هستند که می کوشند همه شعارهای انقلاب را در بهره مندی های مادی و عدالت اقتصادی و یا اجتماعی سیاسی خلاصه کنند این هیچ یک اسلام را نشناخته اند.
آیت الله بهشتی افزود: اسلام دین انسان است و انسان معجونی از خواست ها ضرورت ها و گرایش های مادی و معنوی است در اسلام تکامل و کمال معنوی و مادی انسان به هم آمیخته است شیوه زندگی ما باید تغییر کند ما باید حرکات و اعمالمان همه درجای خود باشد ولی باید روح خدایی داشته باشند.
گروهی که اول انقلاب باید اعدام می شدند
آیت الله بهشتی همچنین گفت : امروز دشمنان زیادی در خارج و داخل داریم البته عده ای هستند که عالمانه آب به آسیاب دشمن می ریزند و معمولا این ها از افرادی هستند که می بایست آنها را همان اوایل انقلاب مانند سایر مفسدین اعدام می کردیم .
آیت الله بهشتی برای چه کسانی طلب هدایت کرد
وی ادامه داد : من به عنوان یک مسئول قضایی می گویم که در اکثر نقاط بین قوای مملکت هماهنگی و همفکری به وجود آمده است و امیدواریم که این هماهنگی در سایر نقاط هم به وجود آید. گفتنی است قبل از شروع سخنرانی آیت الله بهشتی گروهی 100 نفره با در دست داشتن تصاویر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور تلاش داشتند سخنرانی رئیس دیوان عالی کشور را برهم بزنند. آیت الله بهشتی برای این افراد که مدام با سوت و کف مانع سخنرانی ایشان می شدند از خداوند متعال طلب هدایت کردند.(4)

سه چیز کمیاب در زندگی
پنجشنبه 92/10/19

امام باقر علیه السلام فرمود: مردی در بصره در حضور امیرالمؤمنین علیه السلام برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین، حال برادران دینی را به ما خبر ده، حضرت فرمود: برادران دو دستهاند: برادران مورد اعتماد و برادران خنده رو. برادران مورد اعتماد، پناهگاه و بال و اهل و مال تو هستند. پس هر گاه به برادرت اعتماد پیدا كردی، مال و جانت را در اختیار او قرار ده، و با دوستان صمیمی او، صمیمی باش، و با دشمنانش، دشمنی كن و راز و عیبش را بپوشان و نیكیش را ظاهر ساز و بدان ای پرسش كننده كه اینگونه دوستان از كبریت احمر نادرترند.
اما برادران خنده روی تو، كسانی هستند كه در كنار آنها، خوش و شاد هستی، پس دوستی خود را از آنها قطع نكن و بیش از این هم از آنها توقع نداشته باش و از خوشرویی و شیرین زبانی خود آنها را برخوردار كن، تا آنجا كه آنها تو را برخوردار میكنند.1
امام صادق علیهالسلام در این باره به نقل از امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: بر تو باكی نیست كه اگر با شخص خردمند همنشین شوی، هر چند كه كرم او را نپسندی، ولی از خرد او سود ببر، و از اخلاق بدش بپرهیز، و هیچ گاه همنشینی با شخص كریم را از دست مده، اگر چه از خرد او سودی نبردی، بلكه با عقل خویش، از كرم او استفاده كن و تا می توانی از همنشینی با شخص پست و بی خرد پرهیز كن.2
امام صادق علیه السلام فرمودند: سه چیز است كه همواره كمیاب است: برادری در راه خدا، و زوجه صالحه مهربانی كه شوهر خود را در امر دین یاری كند، و فرزند عاقل. كسی كه یكی از این سه را دارا باشد، به خیر و صلاح دنیا و آخرت نائل گشته، و نصیب فراوان و حظ كامل در دنیا برده است.
دوستی صمیمانه
و در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: دوستی جز با اجرای حدودش نمیباشد. پس هر كس كه در او آن شرایط یا پارهای از آنها باشد، او را دوست خود بدان و كسی كه هیچ یك از آن شرایط را نداشته باشد، او را دوست خود مدان. شرط نخست این كه نهان و عیانش برای تو یكسان باشد، دوم این كه زینت تو را زینت خود داند، و زشتی تو را زشتی خود شمرد، سوم این كه ریاست و دارایی حالش را نسبت به تو تغییر ندهد، چهارم این كه از آنچه توانایی دارد نسبت به تو دریغ نكند، و شرط پنجم كه همه این چهار صفت را در خود دارد، این كه هنگام بیچارهگی و پیشامدهای ناگوار تو را رها نكند.3
و همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: سه چیز است كه همواره كمیاب است: برادری در راه خدا، و زوجه صالحه مهربانی كه شوهر خود را در امر دین یاری كند، و فرزند عاقل. كسی كه یكی از این سه را دارا باشد، به خیر و صلاح دنیا و آخرت نائل گشته، و نصیب فراوان و حظ كامل در دنیا برده است.
از برادری و رفاقت كسی كه از روی طمع یا ترس یا برای خوردن و آشامیدن با تو رفیق و برادر میشود، پرهیز كن. و كوشش كن كه برادری از پرهیزكاران با حقیقت پیدا كنی، اگر چه در طلب او در تاریكیهای زمین بگردی و عمرت را در طلب او از بین ببری. زیرا كه پروردگار متعال پس از انبیاء و اوصیاء، افرادی برتر از پرهیزكاران نیافریده است، و خداوند متعال به هیچ بندهای نعمت و توفیقی چون درك مصاحبت چنین اشخاصی عطا نكرده است . خداوند متعال میفرماید: دوستان مهربان در روز قیامت دشمنان همدیگر میشوند، مگر آنان كه پرهیزكار باشند.4
[1] .اصول كافی، ج 2، با المؤمن صنفان، ص 248 .
[2] .اصو ل كافی، ج 2، كتاب المعاشره ، ص 638 .
[3] . اصو ل كافی، ج 2، كتاب عشره، ص 639 .
[4] . مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، شرح عبدالرزاق گیلانی .

بصیرت طلاب در دشمن شناسی
پنجشنبه 92/10/19
از محوریترين مسايل دفاعى كشور, دشمن شناسى است. با شناخت دشمن مى توان احتمال پيروزى و يا شكست را مشخص كرد و به ايجاد زمينه هاى دفاعى همت گماشت.در عرصه مسايل سياسى و اجتماعى نيز دشمن شناسى از اهميت ويژه اى برخوردار است و از مهمترين عوامل در تإمين امنيت فردى و اجتماعى محسوب مى شود. برهمين اساس بخش عظيمى از آيات قرآن كريم به معرفى دشمن اختصاص يافته است.
در سيره پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(عليهم السلام) نيز به دشمن شناسى توجه بسيار شده است. و در ميان معصومين, رفتار حضرت على(ع) با دشمنان از همه درسآموزتر است. على(ع) با توجه به شرايط زمانى و شيوه حكومتش با دشمنانى روبرو بود كه پيامبر(ص) و ديگر ائمه(عليهم السلام) با آن روبرو نشدند.
كسانى كه سابقه درخشانى در خدمت به اسلام داشتند; انسان هايى كه اهل عبادت و شب زنده دارى بودند ولى از روح تعاليم اسلام بى خبر بودند از اين گروه هاى معارض به شمار مىآيند.
على(ع) با نفاق پنهان روبرو بود; دشمنانى كه مقابله با آن ها به مراتب سخت تر از مبارزه با نفاق آشكار است. حضرت على(ع) در حكومت پنج ساله خود با سه جريان مخالف روبرو شد: ناكثين, قاسطين و مارقين.
بررسى و شناخت عملكرد اين سه گروه مخالف و مواضع آن حضرت, در برابر آن ها, مى تواند نقش بسيار مهمى در آگاهى از شيوه برخورد با دشمنان داشته باشد.
به عبارت ديگر, تبيين انديشه هاى اميرالمومنين على(ع) در زمينه شناخت دشمن به ما كمك مى كند تا در اصلاح روش و سلوك خود به منظور مقابله با دشمنان انقلاب و نظام مقدس جمهورى اسلامى به شكل آگاهانه ترى اقدام نماييم.
اهميت دشمن شناسى
شناخت دشمن از ضروريات اوليه هر مبارزه است و از طريق آن مى توان بقاى خود و جامعه را تضمين كرد. در طول تاريخ جوامع, تمام شكست ها ناشى از بى توجه اى به دشمن بوده است.
امروز, قدرت هاى بزرگ با ايجاد سازمان ها و تشكيلات اطلاعاتى و جاسوسى و اختصاص بودجه هاى كلان براى اين مراكز, تلاش مى كنند تا دشمنان بالقوه و بالفعل خود را شناسايى كنند و قبل از آنكه نقشه دشمنان كارساز شود آن ها را درهم شكنند. اين تشكيلات در تصميم گيرى و برنامه ريزىهاى اساسى اين دولت ها نقش مهمى دارند.
در مكتب رهايى بخش اسلام نيز درباره شناخت دشمن, توصيه هاى فراوان شده است.
صفات دشمنان از ديدگاه قرآن
قرآن كريم نيز به شناخت دشمن, براى حفظ و سلامت جامعه سفارش كرده و در قالب داستان هاى عبرتآموز به معرفى دشمنان توحيد در اشكال گوناگونى چون شيطان شناسى, منافق شناسى, طاغوت شناسى و كفار و مشركان اشاره مى كند.
قرآن شناخت اهداف دشمنان اسلام و جامعه اسلامى را از حساس ترين وظايف مسلمانان عنوان مى كند. مهمترين ويژگى دشمنان اسلام از نظر قرآن, پيمان شكنى آن ها است. قرآن كريم در اين زمينه مى فرمايد:
((كيف وان يظهروا عليكم لايرقبوافيكم الا و لاذمه(1)چگونه (پيمان مشركان ارزشى دارد) در حالى كه اگر بر شما غالب شوند نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مى كنند و نه پيمانى را (پايبند هستند).
قرآن دشمنان اسلام را داراى خصلت هاى ناپسندى نظير نژادپرستى, قانون شكنى, خوى استكبارى و… مى داند. در آيه پنجم سوره حجر(2) و در آيه 96 سوره بقره(3) يكى از ويژگى هاى دشمنان اسلام دنياپرستى عنوان شده است.
در آيه 54 سوره نسإ(4) و آيه 105 سوره بقره(5) حسادت و بدخواهى يكى ديگر از خصلت هاى ناپسند دشمنان شمرده شده است.
همچنين در آيه 100 سوره اسرإ(6) و آيه 53 سوره نسإ(7) و آيه هاى 75 و 119 سوره آل عمران(8) و آيه 74 سوره نسإ(9) و آيه 175 سوره آل عمران(10) و آيه 71 سوره طه(11) و آيه 22 سوره انفال(12) تنگ نظرى, خيانت, خشم و كينه, شيطان صفتى, خود را قيم مردم دانستن, و بالاخره بى شعورى از خصلت هاى ناپسند دشمنان اسلام محسوب شده است.
قرآن در جاى ديگر خطر دشمن را چنين بيان مى كند:
((اگر (دشمنان) برشما دست يابند همچنان با شما دشمن اند و دستان شان (به زور) و زبان هايشان (به تبليغات) به بدى به سوى شماباز است و دوست دارند كافر شويد و از ارزش هاى خويش دست برداريد.))(13)
دشمن شناسى در روايات
همچنين درباره لزوم شناخت دشمن احاديث فراوانى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين(عليهم السلام) وجود دارد كه به پاره اى از آن ها اشاره مى كنيم:
پيامبر(ص) درباره ضرورت شناخت دشمن مى فرمايد:
((إلا و ان إعقل الناس عبد عرف ربه فإطاعه و عرف عدوه فعصاه))
آگاه باشيد, عاقل ترين مردم كسى است كه خدايش را بشناسد و از او پيروى كند, و دشمن را نيز بشناسد و آنگاه نافرمانيش نمايد.(14)
در حديثى ديگر پيامبر(ص) مى فرمايد:
((مردم اگر به ده چيز شناخت پيدا كنند, سعادت دنيا و آخرتشان تإمين است, كه يكى از آن امور شناخت ابليس و ياورانش مى باشد.))(15)
دشمن شناسى در نهج البلاغه
حضرت على(ع) در نهج البلاغه شناخت دشمن را رمز بينش معرفى مى كند و مى فرمايد:
واعلموا انكم لن تعرفوا الرشد, حتى تعرفوا الذى تركه ولن تإخذوا بميثاق الكتاب حتى تعرفوا الذى نقضه و لن تمسكوا به حتى تعرفوا الذى نبذه…;
((و بدانيد كه رشد نمى يابيد مگر كه ترك كنندگان آن را بشناسيد و هرگز به كتاب خدا چنگ نمى زنيد, مگر كه فرو فكننده آن را چنانكه بايد, شناخته باشيد.))(16)
على(ع) ماهيت دشمنان اسلام را چنين معرفى مى كند:
((به بالا دست خود نافرمان, به زير دست ستم كننده, و با ستمكار هم دست اند. ))(17)
آن حضرت درباره مكر و حيله دشمن مى فرمايد:
((كن للعدو المكاتم إشد حذرا منك للعدو المبارز))
((از دشمن پنهان بيشتر از دشمن آشكار(18) برحذر باش))
نيز در جاى ديگر به عدم غفلت از دشمن و پرهيز از كوچك شمردن آن سفارش كرده و مى فرمايد:
((لاتستصغرن عدوا و ان ضعف))
((هرگز دشمنى را كوچك مشمار, هر چند ضعيف باشد)).(19)
همچنين مى فرمايد:
((آفه القوى استضعاف الخصم))
((آفت قدرتمند ضعيف شمردن دشمن است.))(20)
حضرت امام جواد(ع) نيز يكى از اركان مهم دفاع را شناخت دقيق دشمن مى داند و مى فرمايد:
((من لم يعرف الموارد اعتيه المصادر))
((كسى كه نقشه ها و مواضع كليدى دشمن را نشناسد, در رسيدن به هدف عاجز است)). (21)
از اين احاديث و رهنمودها در مى يابيم, كه يكى از اساسى ترين عوامل پيروزى, شناخت دشمن است. بررسى انقلاب هاى توحيدى نشان مى دهد كه رهبران اين انقلاب ها براى ايجاد انقلاب در جامعه ابتدا چهره دشمنان را شناسايى و سپس مبارزات علنى خود را شروع كردند.
معرفى دشمن يكى از اهداف اساسى معصومين(عليهم السلام)
پس از رحلت پيامبر(ص), اسلام واقعى از مسير اوليه اش منحرف و خلافت از خاندان پيامبر اسلام(ص) گرفته شد, از اين رو, از همان ابتدا, امامان شيعه تلاش خود را صرف شناسايى چهره دشمنان اسلام كردند. حضرت على, امام حسن, امام حسين و ديگر ائمه(عليهم السلام) تلاش هاى زيادى در جهت معرفى دشمن به جامعه مسلمين انجام دادند و مهمترين رمز پيروزى آن ها, بويژه پيروزى نهضت حسينى در اين بود كه دشمن را به مردم معرفى كرده بودند. بى ترديد, مهمترين عامل در پيروزى انقلاب اسلامى ما نيز تإكيد حضرت امام(ره) برشناخت و معرفى دشمنان بوده است و در سايه اين شناخت انقلاب اسلامى به ثمر رسيد.

وقایع شب اول قبر
پنجشنبه 92/10/19
مقدمه
قَالَ النَّبِیُّ ص النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا: مردم در خوابند هنگامی که مردند بیدار می شوند (بحار الأنوار ،ج50 ،134. مجموعه ورام ،ج 1 ،ص 145) .
عالم قبر آخرین منزل دنیا و اولین منزل آخرت است که هرگز از آن به سمت دنیا بازگشتی نیست. با آغاز مرگ و ورود به قبر ،کار دینداری و تکالیف الهی به پایان می رسد، شک و تردید برطرف می شود و ایمان به حقایق آخرت کامل می شود اما این ایمان دیگر هیچ سودی نخواهد داشت. ایمان زمانی ارزشمند است که ایمان به غیب باشد وقتی همه چیز آشکار شد و انسان بدون اختیار، تسلیم قدرت الهی شد، ایمان دیگر ارزشی ندارد. دیگر چیزی به اعمال صالح اضافه نمی شود؛ مگر آنکه خود، باقیات صالحات بجا گذاشته باشد یا اینکه بازماندگان چیزی برایش بفرستند. گناهی نیز از گناهانش کم نمی شود؛ مگر آنکه اثر اعمال صالح خودش در دنیا هنوز باقی باشد و بتواند کفاره گناهی را تحمل کند یا آنکه کسی برایش استغفار و طلب بخشش نماید. بنابراین عالم قبر همواره با عذاب حسرت عجین است. حسرت باور نکردن و ایمان نیاوردن. حسرت فرصت های از دست رفته . حسرت اعمال به ریا آلوده شده و … .
شب اول قبر
اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْر. (مكارم الأخلاق،قسمتی از دعای هر صبح وشام از امام صادق ص 279) خداوندا از عذاب قبر و تنگى و فشار قبر بتو پناه میبرم .
به محض ورود میت به قبر ، شب اول قبر آغاز می شود .که ممکن است تحمل همان سختی های اولیه ، جهت آشنایی با جهان آخرت ، پذیرفتن حقایق هولناکی چون حساب و کتاب ،نکیر و منکر ،برزخ و قیامت و… باشد.لذا سخت ترین شبی است که میت تجربه می کند و گریزی از آن نیست اما چون به شدت متاثر از اعمال و نیات افراد است ،می توان کیفیت آن را به دست خود تغییر داد و از وحشت و فشار آن کاست و بزرگانی چون ائمه معصومین را به فریادرسی طلبید. لذا هر چند شب اول قبر حتی برای مومن هم سخت است اما با وجود فرشته های الهی و اعمال نیک خود مومن و حضرات معصومین ، می تواند برای مومن بسیار آسانتر و بلکه غیر قابل مقایسه با شب اول قبر کافر و فاسق باشد.
نکیر و منکر
سوالات نکیر و منکر از مهمترین حوادث شب اول قبرند. بنابر روایاتی که در حد تواترند ، این دو فرشته( که هیبت زیادی داشته و موجب رعب میت می شوند) ماموران خداوند برای بررسی اعتقادات شخص تازه در گذشته هستند. در برخی روایات از این دو فرشته به «دو نگهبان قبر» تعبیر شده است. نکیر و منکر در شب اول قبر وارد می شوند. یکی در جانب راست و دیگری در جانب چپ متوفی قرار می گیرد و شروع به پرسیدن سوالاتی از او می کنند.
این سوالات راجع به اعتقادات مهم، همچون خدایت کیست. پیامبر و امامت کیست. و جوانیت را در چه راهی صرف کردی می باشد. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا دَخَلَ حُفْرَتَهُ یَأْتِیهِ مَلَكَانِ:اَحَدُهُمَا مُنْكَرٌ وَ الْآخَرُ نَكِیرٌ، فَأَوَّلُ مَا یَسْأَلَانِهِ عَنْ رَبِّهِ وَ عَنْ نَبِیِّهِ وَ عَنْ وَلِیِّهِ، فَإِنْ أَجَابَ نَجَا، وَ إِنْ تَحَیَّرَ عَذَّبَاه»،(كشف المحجة لثمرة المهجة، ص: 273) رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلّم فرموده است: همانا بنده هنگامى كه داخل قبر خود شود دو ملك نزد او حاضر شوند (یكى منكر و دیگرى نكیر است) و اول چیزى كه از وى سؤال كنند (از پروردگار، و پیغمبر، و امام او سؤال نمایند) پس اگر جواب دهد نجات یافته است، و اگر متحیر بماند و جواب نگوید عذابش نمایند.
پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- سؤال كردند، فرمود: نماز از واجبات دین است …شفیع نزد ملك الموت، و مونس قبر و فرش زیر پهلو است. جواب نكیر و منكر است
از امام صادق(علیه السلام) نقل است که: چون در قبر خود داخل شود دو فرشته قبر (نكیر و منكر) نزد او آیند در حالى كه موهاى خود را به زمین می كشند و با پاهاى خود زمین را می شكافند، صداى ایشان مانند صداى سخت رعد و چشمهایشان مانند برق خیرهكننده چشم است و به او می گویند: كیست پروردگار تو و چیست دین تو و كیست پیغمبر تو؟ می گوید: خدا پروردگار من و اسلام دین من و محمد (ص) پیغمبر من است، پس به او می گویند خداوند تو را در آنچه كه دوست می دارى و به آن راضى و خشنودى ،ثابت و استوار گرداند. (طرائف الحكم یا اندرزهاى ممتازترجمهج2،152 )
فرشته
نیز در خبرست آن شب كه مرده را در گور نهاده باشند منكر و نكیر علیهما السّلام مىآیند بر روى سیاه و چشمهاى أزرق ، و به دندان پیشین زمین می درند، و همچون رعد می غرّند، و از هر دو چشمانشان آتش می جهد، اگر مرده مؤمن و طاعتكار بود عقل و هوشش بجاى بماند و به جواب و حجّت ، ایشان را دفع كند و قبر وى باغی گردد از باغهاى بهشت، و اگر کافر و فاسق باشد در ماند و قبرش گودالى گردد از گودالهایهاى دوزخ. (شهاب الأخبار با ترجمه،متن،80 ،الباب الاول)
تعابیری همچون « شرّ نکیر و منکر » یا « هول نکیر و منکر » که در روایات آمده است، به دلیل ترس و اضطرابی است که با دیدن این دو فرشته، به سراغ میت میآید؛ از این رو خواندن سوره ملک، برای خلاصی از ترس و وحشت پس از مرگ سفارش شده است؛ در برخی دعاها نیز خلاصی از این مرحله دشوار طلب شده است.
همچنین به نزدیکان میت سفارش شده است که پس از خاکسپاری، میت را تنها نگذارند و با تلقین به او، در پاسخ دادن به سئوالات نکیر و منکر یاریاش کنند). اصول کافی، باب المسأله فی القبر 2/ 634 و 3/201 )
البته در برخی روایات نقل است که سوال قبر مخصوص همه نیست بلکه فقط از کسانی که دارای ایمان محض یا کفر محض هستندسوال می شود و حساب و کتاب بقیه موکول به روز قیامت است .
لَا یُسْأَلُ فِی الْقَبْرِ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضاً وَ الْآخَرُونَ یُلْهَوْنَ عَنْهُم( الكافی، ج3، 235)
در قبر سوال نمی شود مگر از کسانی که ایمان خالص یا کفر خالص دارند و از افراد دیگر صرف نظر می شود.
این روایت به صورتهای دیگر نیز از ائمه معصومین نقل شده است. ابوبکر حضرمی می گوید از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: من المسئولون فی قبورهم: از چه کسانی در قبرهایشان سوال می شود فرمود: از کسانی که ایمان خالص یا کفر خالص دارند. (فروع کافی ،ج2،ص 237)
به دلیل تناقضی که این روایات با دسته ای دیگر از روایات مربوط به عمومیت سوال نکیر و منکر دارند، بعضی از علما معتقدند که سوالهای خاص(بررسی دقیق اعمال) مربوط به مومن محض و کافر محض است و از دیگران فقط راجع به کلیات سوال می شود و از جزئیات در قبر پرسیده نمی شوند.(عالم برزخ در چند قدمی ما: محمد محمدی اشتهاردی، ص109)
شاید به دلیل همین حساب و کتاب است که برخی روز قیامت بی حساب و معطلی وارد بهشت یا جهنم می شوند اما بقیه باید اعمالشان به دقت مورد محاسبه قرار گیرد.
برای نجات از عذاب نکیر و منکر و آسان شدن پاسخ گویی برخی از اعمال معرفی شده اند اعمالی که بیشتر مورد تاکید قرار گرفته اند عبارتند از :
نماز
(2) ضمرة بن حبیب گوید راجع به نماز از پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- سؤال كردند، فرمود: نماز از واجبات دین است …شفیع نزد ملك الموت، و مونس قبر و فرش زیر پهلو است. جواب نكیر و منكر است.(نصحایح ،369، نماز بیست و نه خاصیت دارد … )
نماز شب
و امام صادق علیه السّلام از پدرانش از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم نقل كردند كه: نماز شب باعث خشنودى خدا و دوستى فرشتگان مىگردد و… جواب منكر و نكیر و مونس و زائر او در قبر مىگردد.
روزه ماه شعبان
هر كس نُه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد منكر و نكیر به هنگام سؤال، با وى مهربان و با عطوفت خواهند بود.( ثواب الاعمال وعقاب الاعمال ،شیخ صدوق ،ص82)
دوستی وپیروی از حضرت علی علیه السلام
هر كس على را دوست بدارد خداوند … ترس منكر و نكیر را از او دور مىگرداند و قبرش را روشن مىسازد و چهرهاش را نورانى مىنماید. (الإیمان و الكفر بحار الانوار،ج1،254)
منبع :سایت صالحین

مزار حضرت محسن کجاست؟+ عکس
چهارشنبه 92/10/18
به نقل از عقیق، حضرت محسن ـ عليه السّلام ـ فرزند سقط شده فاطمه ـ سلام الله عليها ـ است که پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ او را محسن ناميد[۱] و به وسيلة ضربات، غلاف شمشير قنفذ، خلیفه دوم [۲] و در اثر ضربات پاي وی ، سقط شد.[۳]
هيچ يک از منابع معتبر تاريخي و مقاتل به محل دفن حضرت محسن ـ عليه السّلام ـ اشاره نکرده اند، امّا اين که حضرت محسن در پاي درب نيم سوخته خانه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ دفن شده، در کتاب جامع النورين چنين نقل شده است: بعد از آن که دومی با لگد بر پهلوي آن بانوي بزرگوار زد، حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ روي زمين افتاد، هر طور بود از جا برخاست حرکت کرد و به خانه آمد و روي زمين افتاد و صدا زد: عمر مرا کشت.
.jpg)
امير المؤمنين، آن امام مظلوم جلو آمد تا حال او را در آن وضع ديد، صدا زد: فضّه، فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را درياب که درد او را فراگرفته است، فضّه به ياري فاطمه(س) رفت چند لحظه گذشت، به سوي اميرالمؤمنين(ع) آمد، چيزي روي دست گرفته بود، حضرت پرسيد: فضّه اين چيست؟
پاسخ داد: مولاي من، بدن بي جان محسن است. حضرت فرمود؛ من که نمي توانم از خانه بيرون روم و کسي را هم که ندارم او را به بقيع ببرد و به خاک سپارد، خودت او را در آستانه خانه دفن کن.[۴]
گرچه منابع تاريخي به اين نکته اشاره نکرده اند ولي شايد با دو احتمال بتوان گفت که حضرت محسن در آستانه و پاي درب نيم سوخته دفن شده باشد.
.jpg)
احتمال اول: با توجه به محيط خفقان و جَوّ سياسي حاکم بر آن عصر که حضرت علي ـ عليه السّلام ـ را در تنگنا قرار داده بودند تا براي تثبيت خلافت ابوبکر حتي با زور و آتش زدن خانه فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ از آن حضرت بيعت بگيرند؛ مي توان گفت که شرايط آن عصر اين اجازه را به حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نداد که حضرت محسن را در قبرستان بقيع دفن کنند.
احتمال دوم: اين که اگر حضرت محسن را در قبرستان بقيع ـ قبرستان عمومي مدينه ـ دفن مي کردند حتماً مقتل و تاريخ نويسان به آن اشاره مي کردند، پس عدم اشاره تواريخ به قبر آن حضرت شايد دليل بر اين است که حضرت محسن مخفيانه و در خانه دفن شده است.
پی نوشت:
۱ . شيخ عباس قمي، منتهي الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۳۸.
۲ . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانيه، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۷۰.
۳ . قزويني، سيّد محمّد کاظم، فاطمه از ولادت تا شهادت، تهران، نشر آفاق، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش، ص۳۷۲ به نقل از شهرستاني، الملل و النحل، ترجمه مصطفي خالق زاده، ج۱، ص۸۱ .
۴ . ملااسماعيل سبزواري، جامع النورين، تهران، علميه اسلاميه، بي تا، ص۲۰۶؛ و علي اصغر يونسيان، ريحانة النبي، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۶.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
۱) حاج ملااسماعيل سبزواري، جامع النورين، انسان، ص۲۰۶.
۲) علي اصغر يونسيان، ريحانة النبي، ص۱۹۶.