توصیه امام صادق)علیه السلام برای پیاده روی اربعین
یکشنبه 97/07/22
۱۳ توصیه امام صادق(علیه السلام )برای پیاده روی اربعین
رفتار نیکو با همراهان، کمگویی، فراوان به یاد خدا بودن، صلوات فرستادن، کمک به نیازمندان در سفر، از جمله مواردی است که امام صادق(ع) در آداب پیادهروی اربعین بیان فرموده است.
پیادهروی در مراسم اربعین یک توفیق عظیم و وصف ناپذیر است که برای بهرهوری بیشتر از این سفر معنوی لازم است تا زائرین آدابی را رعایت کنند.
توفیق رفتن به زیارت سید و سالار شهیدان در مراسم اربعین آن هم با پای پیاده، شامل عاشقان شوریده حالی میشود که با شیدایی خاص خود این سفر عشق را در مینوردند تا نهایتا کام تشنه خویش را با وصال به معشوق سیراب کنند. این سفر عشق را آدابی نورانی است که امام صادق(ع) در ضمن حدیثی به آنها اشاره میفرماید که در ادامه میخوانیم:
هرکس من را از ماه صفر باخبرکند...!???
چهارشنبه 97/07/18
چندی است در برخی از سایتها و وبلاگ ها عبارت زیر تبلیغ می شود آیا تبلیغ این عبارت درست است و من می توانم این عبارت را تبلیغ کنم و معنی دقیق این دعا چیست؟
منبع مسند و موثق این روایت چه کتابی است و چه کسی این روایت را از پیامبر اسلام (ص) نقل نموده اند خواهشا آدرس کامل را اعلام نمایید
چنین حدیثی نیافتیم و حدیث هایی که در اینترنت مشاهده می کنید تا در منابع معتبر ندیده اید یا در سایت های معتبر و شناخته شده تایید نشده اند ، نپذیرید.
متاسفانه کارخانه حدیث سازی در اینترنت به شدت فعال است و در قالب های ظاهر الصلاح اهداف شومی را تعقیب می کنند.
ادامه »
آیت الله وحضور در کاباره؟؟!!!
جمعه 97/07/13
?لبنان به عروس خاورمیانه معروفه ، انواع و اقسام فساد هم توش هست ، امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان که خیلی تو مردم محبوب بود یه روز کاملا ناگهانی وارد یک کاباره شد ، همه مشغول میگساری بودند ، یدفه همه تا او را دیدند دست و پای خودشون و گم کردند اما در میان تعجب همه سید هم پشت میز میکده نشست و به خدمتکار گفت برای من هم مشروب خوب بیاورید ، سکوتی به آنجا حاکم شد اما او شوخی نمیکرد و جدی گفت پس چرا وایسادی ؟ خدمتکار رفت با حالت شرمندگی یه پیاله مشروب آورد گذاشت جلوی سید ، همه با تعجب بهش نگاه میکردن که چی میشه که ناگهان سید یه تیکه جگر از گوشه عبایش دراورد و انداخت تو لیوان مشروب ، و به صحبت با جوانها ادامه داد ، بعد مدت خیلی کمی جگر بسیار کوچک شده بود و انگار تو مشروب حل شده بود ، ناگهان سید برنامه اصلیشو شروع کرد ، و گفت رفقا اسلام برا همین میگه مشروب نخورید ، ببینید این مشروب با این تیکه جگر چی کار کرد ، دقیقا همین ضرر رو به بدنتون میزنه … ?او همیشه این مدلی نهی از منکر میکرد ، البته این مدل نهی از منکر خیلی هنر میخواست و هزینه داشت و ممکن بود مورد تهمت ها واقع بشی اما او میدونست تو جایی که سبک زندگی ها کاملا غربی شده باید یکمی با جوانها همراه شد بعد حرف اصلیتو بزنی ، این جوری بود که همه بهش میگفتن مسیح لبنان و بزرگ و کوچیک مریدش بودن… ?به نقل از حجت الاسلام زائری
داستان طلبه ای که 15سال نان خشک میخورد
جمعه 97/07/06
در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر درخانه اش آمد و گفت: میرزا را کاردارم.
مردم گفتند: میرزا بر مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟
گفت: عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود.
خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سرو پای برهنه دوید و طلبه را درآغوش گرفت.
دفتردار میرزا تعجب کرد…
وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد.
گفتند: میرزا کار این طلبه مگر چه بوده؟
میرزا گفت: این طلبه به یکی ازدهات های سنی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید قرآن یاد می دهم بدون پول
سنی ها گفتند خوب است بدون پول است.
این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می داد بذر محبت امیرالمؤمنین را دردل این بچه ها کاشت این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند.
دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد.
این طلبه 15سال شب ها بردر خانه ها می رفت و یواشکی نانی که ان ها بیرون می انداختند را می خورد 15سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را شیعه کند.
مصباح الهدی آیت الله وحید خراسانی