موضوع: "اربعین"

۱۱۸۵ سال تولد!!!

​آقای من، روی کیک تولدت جایی برای شمع نیست…

….مانده ام هزار و صد و هشتاد و پنجمین شمع را کجا بگذارم؟!؟

 حال عجیبی دارم.

گاهی میخندم و گاه گریه میکنم.

در جشن میلادت، عجیب جای خالی ات حس میشود… خدایا بقیه غیبتش را بر ما ببخش…

داستان مبعث پیامبر برای کودکان

داستان کودکانه مبعث

کوه حرا
در کشور عربستان و در شهر مکّه، کوهی وجود دارد که نام آن «حَرا» است. در بالای این کوه، غاری کوچک قرار دارد که قسمتی از آن را نور خورشید روشن می کند و قسمت های دیگرش، تاریک است. کسانی که به زیارت خانه خدا و سفر حج می روند، یکی از جاهایی که حتماً به دیدنش می روند، غار حرا است؛ چون آن مکان، جایی است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روزها و شب های زیادی به آن جا می رفت و به راز و نیاز با خدا مشغول می شد.

ادامه »

کسب روز حلال

​ امام صادق علیه السلام:  كلُّ ذِي صَناعَةٍ مُضْطَرٌ إلى ثَلاثِ خِلالٍ يَجتَلِبُ بِها الكَسبَ وهُوَ أن يَكونَ حاذِقا بِعِلمٍ، مُؤَدِّيا لِأَمانَةٍ فيهِ، مُستَميلاً لِمَنِ استَعمَلَهُاسلام .

هر پيشه‌ورى بايد از سه ويژگى برخوردار باشد تا با آن بتواند كسب روزى نمايد: دانش آن كار را به كمال بداند؛ در آن پيشه امانتدارى پيش گيرد؛ و به زيردستانش محبت ورزد.  بحار الأنوار ج ١٧ ص 

آیا اهل سنت هم به بهشت می روند؟



وضعیت اهل سنت در روز قیامت





1. آیا اهل سنت به بهشت می روند؟
2. آیا گفته ها ( و باورهای ) آن ها معتبرتر نیست؟
جواب سؤال اول:
کسی که امر و نهی خدا را عالمانه و آگاهانه رد کند و از پذیرش آن استکبار ورزد ، مثل شیطان در مقابل خدا استکبار ورزیده و از مقام قرب رانده شده و مستحق قعر جهنم می گردد ،زیرا “در افتادن با خدا” بزرگ ترین گناه است. گناهی با آن یارای مقابله ندارد. چنین کسی هوای نفس خود را به خدایی گرفته و مشرک شده و پرچم مبارزه با خدا بر افراشته است.
آیات قران در این زمینه فراوان است:
قالَ ما مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرينَ؛ (1)
(خداوند به ابلیس) فرمود: «در آن هنگام كه به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده كنى؟» گفت: «من از آدم بهترم. مرا از آتش آفريده‏اى و او را از گل!» گفت: «از آن (مقام و مرتبه‏ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى!
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ؛ (2)
و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده و خضوع كنيد!» همگى سجده كردند جز ابليس كه سر باز زد، و تكبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانى و تكبرش) از كافران شد.
از طرف دیگر پیامبر خلیفه خدا است. امر و نهی او، امر و نهی خدا و اطاعت و عصیان او ، اطاعت و عصیان خداست:
مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ؛ (3)
كسى كه از پيامبر اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده است.
ْأَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرين؛ (4)
از خدا و فرستاده (او)، اطاعت كنيد! اگر سرپيچى كنيد، خداوند كافران را دوست نمى‏دارد.»
اگر کسی شیعه یا سنی، حکمی از احکام خدا را با این که می داند حکم خداست و مورد امر و نهی اوست، نپذیرد و از تسلیم شدن در مقابل آن استکبار ورزد ، قطعا پیرو شیطان و کافر شده است. همراه شیطان در جهنم جاویدخواهد بود ؛ به بیان قرآن کفر به یک حکم مساوی کفر به همه دین است و ایمان به بعض و کفر به بعض ، قابل قبول نیست که ثواب موارد ایمان با کفر موارد انکار با هم جمع شوند، بلکه کفر غالب بوده و ایمان را حبط می کند:
ْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ؛(5)
آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏آوريد، و به بعضى كافر مى‏شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذاب ها گرفتار مى‏شوند.
در این تعریف از کفر و بیان مصداق کلی کافر فکر نمی کنیم کسی از شیعه و سنی مخالف باشد.
ما غالب سنی ها را مسلمان می دانیم زیرا با توجه به جعل ها و تحریف ها و تبلیغات گسترده و … بسیاری در جهل (قصوری یا تقصیری) هستند. مؤمن نبودن شان به امامت اهل بیت از روی آگاهی و عناد و انکار نیست . آنان در این مساله جاهلان قاصر یا مقصرند که حداکثر کیفر تقصیر خود را خواهند چشید. بله ما آن دسته از سنی ها را که بر امامت اهل بیت آگاه شده ، آیات و روایت کافی بر این موضوع را شنیده و فهمیده، حقیقت برای شان روشن شده، ولی به هر دلیل در دل های خود بر انکار و استکبار بوده و حاضر به پذیرش حکم خدا و رسول نیستند، به حکم قرآن کافر و جهنمی جاوید می دانیم، زیرا اینان با افرادی که زمان رسول خدا حاضر نشدند تسلیم وی باشند و مورد عذاب قهر خدا در دنیا و آخرت واقع شدند ، تفاوت ندارند:
وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَليم ؛(6)
(به خاطر بياور) زمانى را كه گفتند: «پروردگارا! اگر اين حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! يا عذاب دردناكى براى ما بفرست!»
مصداق های این مورد را هم فقط خدا می داند ، از این رو در مورد هیچ فردی از اهل سنت (جز آنان که پرچم عداوت اهل بیت را برافراشته و آشکارا عداوت خود را نشان می دهند) حتی آنان که به ظاهر اهل علم و در عین حال منکر اهل بیت هستند ، حکم به کفر و جهنمی بودن نمی کنیم، زیرا چه بسا به ظاهر منکر است (حالا یا از ترس یا برای منفعت و …) ولی در باطن تسلیم و معتقد باشد.
اهل سنت از نظر ما جاهل قاصر یا مقصرند. کافر و جهنمی جاوید نیستند. از این رو اگر به دستورات قرآن و پیامبر تا آن حد که علم دارند، عمل کرده باشند، مأجور بوده و به ثواب و پاداش اعمال صالح شان می رسند. فقط آنان که حق را دریافته و از پذیرش آن استکبار ورزیده اند،کافر و جهنمی جاوید می دانیم.
2. بدو ن دليل نمی گوییم که گفته ها و باورهای ما حق است یا گفته ها و باورهای آن ها ؛ بلکه
می گوییم قطعا یکی حق است و دیگری باطل:
َإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلى‏ هُدىً أَوْ في‏ ضَلالٍ مُبين؛ (7)
ما يا شما بر (طريق) هدايت يا در ضلالت آشكارى هستيم.
حق معیار و میزان و راه شناخت دارد. برای این که به یقین بدانید کدام حق می گوییم، باید معیار و میزان حق را بشاسید. با این معیار و میزان ، شیعه و سنی را قیاس کنید تا ببینید کدام با معیار حق می سازد و کدام نمی سازد.
معیار کدام است؟
معیار حق و مورد رضا و قبول خدا بودن، قرآن و پیامبر (نقل) و عقل است :
وَ لِلَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ … كُلَّما أُلْقِيَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ قالُوا بَلى‏ قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا… وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في‏ أَصْحابِ السَّعيرِ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعيرِ؛ (8)
براى كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند ،عذاب جهنّم است … هر زمان كه گروهى در آن افكنده مى‏شوند، نگهبانان دوزخ از آن ها مى‏پرسند: «مگر بيم‏دهنده الهى به سراغ شما نيامد؟!» مى‏گويند: «آرى، بيم‏دهنده به سراغ ما آمد، ولى ما او را تكذيب كرديم … و مى‏گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مى‏كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!»
باورها و گفته های شیعه و سنی را با این معیارها بسنجید. هر کدام که با این معیارها خواند ، بپذیرید. هر کدام نخواند، رد کنید. مطمئن باشید که نزد خدا سربلند هستید.
بر هر اعتقادی یا باید نص قرآن و روایت معتبر مطابق با قرآن ارائه داد یا برهان عقلی آورد. اگر شیعه باورهایش به برهان های عقلی و دلایل معتبر نقلی مؤید نیست و اگر سنی باورهایش به برهان های محکم عقلی و آیات صریح و روایت معتبر مؤید است، یقین کنید که شیعه باطل و سنی حق است. اگر عکس این است، پس شیعه حق و سنی باطل است.
پی نوشت ها:
1.اعراف (7) آیه 12-13.
2. بقره (2) آیه 34.
3. نساء (4) آیه 80.
4. آل عمران (3) آیه 32.
5. بقره ، آیه 85.
6. انفال (5) آیه 32.
7. سباء (34) آیه 24.
8.ملک (67) آیه 6-11.

منبع: 

خاطرات رهبر انقلاب ۲

​خاطرات رهبر انقلاب۲

…پدرم عالِم دینی و ملّای بزرگی بود.

برخلاف مادرم که خیلی گیرا و حرّاف و خوش‌برخورد بود، پدرم مردی ساکت، آرام و کم‌حرف می‌نمود، که این تاثیرات دوران طلبگی و تنهایی در گوشه‌ی حجره بود. البته پدرم تُرک زبان بود _ما اصلاً تبریزی هستیم، یعنی پدرم اهل خامنه‌ی تبریز است و مادرم فارس زبان.

ما به این ترتیب، از بچگی، هم با زبان فارسی و هم با زبان ترکی آشنا شدیم و محیط خانه، محیط خوبی بود. البته محیط شلوغی بود، منزل ما هم منزل کوچکی بود. شرایط زندگی، شرایط باز و راحتی نبود و طبعا اینها در وضع کار ما اثر می‌گذاشت. چیزی که حتما می‌دانم برای شما جالب است، این است که من همان وقت، معمّم بودم! یعنی در بین سنین ده و سیزده‌سالگی، من عمامه به سرم و قبا به تنم بود! قبل از آن هم همینطور.

۷۶/۱۱/۱۴

ادامه دارد..

منبع:@t_manzome_f_r

1 2 4