انواع فرشتگان و مأموریت های آنها

خداوند فرشتگان را در آسمان اسکان داده و آسمان را به وسیله آنان آباد کرده و فاصله میان طبقات آن را پر کرده است.

«اَلحَمدُ لِلهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الاَرضِ جاعِلِ المَلائکَةِ رُسُلاً اُولی اَجنِحَةً مَثنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزیدُ فِی الخَلقِ ما یَشاءُ اِنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ؛ ستایش از آنِ خدای یکتاست که آفریننده آسمان ها و این زمین است- خدایی که فرشتگان را رسولانی با بال های دوگانه و سه گانه و چهارگانه قرار داده است. او هر چه بخواهد در آفرینش می افزاید و در جهان هستی توسعه می دهد؛ زیرا خداوند بر همه چیز تواناست.»(فاطر: ۱) 

فرشتگان از نور خلق شده اند و عده شان بیش از دیگر مخلوقات است. فرشتگان انواع و مأموریت های متفاوت دارند. در قرآن، از جبرئیل و میکائیل علیهما السّلام نام برده شده و اوصاف برخی دیگر، مانند ملک الموت و کرام الکاتبین و السفرة الکرام البررة و رقیب و عتید، بیان شده است. 

کلمۀ “ملائکه” جمع ملک- به فتحه لام- به معنای موجوداتى است که مخلوق و واسطۀ بین خدا و بین عالم مشهود هستند.مَلَک موجودى فراطبیعى است. راه اثبات وجود او یا مراجعه به متون وحى و تعبد است و یا تجربه امدادهاى این موجود در زندگى ایمانى بندگان (مخلصین از انبیاء  و اولیاء).فرشتگان موجودات بسیار شریف و لطیف هستند و دارای ویژگی های نیک فراوانی هستند -که در آیات قرآن بیان شده است- از جمله این که صفات و ویژگی های خاکی و حیوانی در وجود آنان راه ندارد و اساساً آنان هیچ گونه میل و قدرتی بر انجام گناه و معصیت ندارند و به همین دلیل است که از هر گونه گناه و معصیت پاک و مبرّا هستند.

این موجود فراطبیعى جسم و جسمانى نیست تا از کمّ و کیف آن سخن به میان آید و یا قابل تصویر باشد. بله این موجود گاهى مى تواند به شکل بشرى متمثّل شود و انسان او را به شکل بشر مى بیند در حالى که واقعاً بشر نیست؛ مثل رؤیت روح توسط مریم (علیها السلام) یا آمدن ملایک به صورت میهمان بر ابراهیم (علیه السلام) یا لوط و نیز حاضر شدن جبرئیل خدمت رسول اللَّه (صلى الله علیه و آله) به شکل دحیه کلبى، اما همین قدر مى دانیم که محدودیّت و تکثّر و تنوّع میان این ها  مى باشد، البته متناسب با نحوه وجودى خود این ها، لذا برخى موکّل عذاب در دنیا و برخى موکّل عذاب در برزخ و برخى موکّل عذاب در قیامت هستند. برخى کاتب نامه عمل انسان اند و برخى مدبرات امراند و برخى نازلان وحى، برخى به قلوب الهام مى کنند و برخى حافظ و یاور و معین مؤمنان اند، برخى امیر و فرمانرواى برخى دیگرند و برخى مأمور و فرمانبردار مافوق خود، برخى موکل رزق اند و برخى موکل باران و برخى موکل گرفتن جان ها؛ در این میان گروهى همیشه در سجود هستند و گروهى همیشه در رکوع و برخى دایم در حال تسبیح و تحمید و برخى دگر در حول کعبه یا مشاهد مشرفه با مزار مؤمنین در طواف و زیارتند؛ برخى مشغول استغفار و شفاعت براى مؤمنان و شیعیان على (علیه السلام) هستند. و برخى در حال لعن و نفرین بر کفار و مشرکان و منافقان و معاندان با آل اللَّه (علیهم السلام)، به گونه اى که هر یک وظیفه و مقامى معلوم دارند و توان تخطى از وظیفه خود را ندارند و هر آنچه بدیشان دستور رسد انجام مى دهند.

سر انجام فرشتگان

همه موجودات در سیر و حرکت خود به نقطه اى خواهند رسید که در آن نقطه خاتمه یافته و در آن ساکن گشته و استقرار مى یابند. از نظر قرآن کریم، مرگ هر چیزى هنگامى است که “اجل” آن شى‏ء فرا برسد، و همه موجودات – چه انسان و چه غیر انسان داراى چنین اجلى هستند.این نقطه استقرار و ثبات بنابر گفته قرآن، نزد خداوند است. (أجل مسمى عنده) و آنچه نزد خداوند است باقى مى باشد. (و ما عند الله باقٍ)از این رو، وقتى موجودات به پیشگاه خداوند رسیدند و در نزد او حاضر گشتند داراى حیاتى ابدى و جاویدان مى گردند. همه موجودات – چه انسان و چه غیر انسان – صیرورت و شدنِ آنان به سوى خداوند است و عاقبت به سوى او برگشته و در پیش گاه او حاضر و محشور مى گردند. این بازگشت همگانى به سوى خداوند همان “مرگ” است. پس مى توان چنین نتیجه گرفت که همه موجودات از جمله فرشتگان، این چنین “مردنى” خواهند داشت.

در قرآن کریم از منشأ چنین رخدادى به “نفخ صور”تعبیر شده است و دمیدنى که در صور انجام مى‏گیرد هم منشأ میراندن و هم منشأ زنده گردانیدن و برانگیختن و حشر و برپایى قیامت است. نیز از این حادثه به “صیحه”،“زجره” (صیحه)، “صاخه”(صیحه شدید) و “نقر فى الناقور” (دمیدن در چیزى که صدا از آن خارج مى شود) تعبیر گشته است.درباره مرگ ملائکه، از آن جا که قبل از روز قیامت تمام موجوداتی که در آسمان ها و زمین هستند می میرند چنان که قرآن می فرماید: “و در صور دمیده می شود و تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند می میرند مگر کسانی که خدا بخواهد”این آیه ابتدا می فرماید: تمام آنها که در زمین و آسمان هستند می میرند که شامل تمام ملائکه نیز می شود. سپس بعضی از آنان را استثنا می کند. پس، از این آیه فهمیده می شود که عده ای از موجودات در نفخه اول نمی میرند. در این که اینها چه کسانی هستند؟ در میان مفسران اختلاف است. گروهى معتقدند که آنها جمعى از فرشتگان بزرگ خدا همچون جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل اند. در روایتى است که وقتی رسول الله (ص) این آیه را تلاوت کردند مردم پرسیدند چه کسانی استثنا شده اند؟ حضرت فرمود: “جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و ملک الموت و وقتی خلائق قبض روح شدند آنها نیز به فرمان خدا به ترتیب می میرند”روایت دیگرى حاملان عرش خدا را نیز بر این ملائک افزوده ‏اندبه هر حال از این روایاتو روایاتی که می فرماید: وقتی زمان نفخه اول می شود اسرافیل در صور می دمد و تمام موجودات دارای روح می میرند، مگر اسرافیل که بعد از آن به امر خدا اسرافیل نیز می میرد.از بعضی آیات از جمله آیۀ: “کل شیء هالک الا وجهه”، که به طور کلی می فرماید هر چیزی هلاک می شود و می میرد، مگر وجه خداوند تعالی، به خوبى استفاده مى شود که این گروه باقیمانده نیز سرانجام مى میرند، به گونه اى که در سرتاسر عالم هستى موجودى زنده نخواهد بود، جز خداوند متعال.بنابراین، فرشتگان دارای عمر بسیار طولانی هستند. اما آنان نیز روزی خواهند مرد.

نوع مرگ فرشتگان

بر طبق روایات، همه ملائکه حتی جبرئیل ،اسرافیل و دیگر ملائکه مقرب الاهی قبل از قیامت خواهند مرد.در مورد کیفیت مرگ فرشتگان، باید گفت که آنچه ما آن را مرگ می دانیم (خروج روح از جسم و عالم ماده) درباره ملائک معنا ندارند؛ چون آنان جسم ندارند، تا خروج روح از آن مفهوم داشته باشد. لذا در باره ماهیت مرگ آنان احتمالاتی وجود دارد:احتمال اول این که مراد از مرگ در باره آنها گسستن پیوند روح از قالب مثالى آنها باشد.احتمال دوم این که مقصود، از کار افتادن فعالیت مستمر ارواح و ملائک و از دست دادن توان ادراکی شان باشد.

چند مطلب کلی درباره فرشتگان از قرآن: 
۱) خداوند فرشتگان را در آسمان اسکان داده و آسمان را به وسیله آنان آباد کرده و فاصله میان طبقات آن را پر کرده است. آنان دو یا سه یا چهار بال یا بیش تر دارند؛۱ در روایت است که جبرئیل علیه السّلام در حالی نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد که شش صد بال داشت؛ و منظور از بال وسیله ای است که با آن می توانند از آسمان به زمین و بالعکس بروند و از هر جایی به جایی که مأمور باشند بروند. 
۲) رتبه آنان متفاوت است؛۲ و برخی فرمانروای برخی دیگرند.۳ 
۳) گروهی از آنان رساننده وحی به پیامبران اند.۴ 
۴) نزول امر الهی به دست فرشتگان است.۵ 
۵) دسته ای از فرشتگان حاملان عرش خدا و همان ها یا دسته ای دیگر شفاعت گر مؤمنان اند.۶ 
۶) گروهی از آنان کفار را لعن می کنند۷ و گروهی به مؤمنان بشارت می دهند.۸ 
۷) نویسنده کردارهای بندگان اند.۹ 
۸) امداد مؤمنان از کارهای فرشتگان است.۱۰ 

پی نوشت: 
۱. فاطر: ۱. 
۲. صافات: ۱۶۴. 
۳. تکویر: ۲۱. 
۴. نحل: ۱۰۲؛ بقره: ۹۷؛ عبس: ۱۶؛ نحل: ۲. 
۵. سجده: ۵؛ معارج: ۴؛ نازعات: ۵. 
۶. مؤمن: ۷؛ نجم: ۲۶. 
۷. بقره: ۱۶۱. 
۸. فصلت: ۳۰. 
۹. انفطار: ۱۱؛ یونس: ۲۱؛ زخرف: ۸۰؛ ق: ۱۸. 
۱۰. آل عمران: ۱۲۲-۱۲۶. 
۱۱. آیه های زندگی، ص۱۹.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.