موضوع: "حجاب وعفاف"

اگه موهای سر خانم تونو ببینن چی میشه؟!

اگه موهای سر خانم تونو ببینن چی میشه؟!

شخصی تعریف می کند: روزی همراه همسر در پارک محله قدم می زدم جوانی با همسرش در حال عبور بود;وقتی که به ما رسید برای مسخره پرسید: چرا همسرت با حجاب است؟ موهای سرش رو ببینند چی میشه؟ من که سعی می کردم خونسرد باشم، گفتم: میدانی فرق بین زن با حجاب و بی حجاب چیه؟ گفت: چیه؟ گفتم: اتومبیل شخصی با تاکسی چه فرقی داره؟پاسخ داد: تاکسی برای استفاده ی عموم است و اتومبیل شخصی برای استفاده شخصی. گفتم: زن بی حجاب و زن پوشیده هم اینگونه است زن بی حجاب همگانی است، مردم به او و به زیبائی هایش نگاه می کنند و لذت می برند و بنابراین، چنین زنی مانند تاکسی است. اما زن با حجاب فقط اختصاص به همسرش دارد. دیگران او را نمی بینند و صورت و زیبائی هایش در برابر چشمهای خائن قرار نمی گیرد. و نزد همسرش محبوب است چون میداند که وی تنها اختصاص به او دارد، وجوان بسیار ناراحت شده گفت: من خواستم مسخره کنم ولی شما مرا نصیحت کردید و من تحمل ندارم همسرم مانند تاکسی همگانی، مورد استفاده ی عموم باشد و اونایی که میگن چرا باید برای چشم و هوس مرد خودمونو بپوشونیم…
خطاب به همونا
پس از نگاه هیز و شهوانی مرد تو خیابونا گله نکنن لطفا.

منبع سایت صالحین

شما بگویید! زیباترین جمله‌ای که درباره حجاب شنیده‌ای چیست؟!

زیباترین جمله‌ای که درباره حجاب شنیده‌ای چیست؟!

سارا: نه اینطور نیست، ولی دنیا تغییر کرده و ما هم باید تغییر کنیم! خوبه که هرچند وقت، افکار آدم آپ تو دیت بشه!

تمام ماجرا همین بود. دو سه روزی است که سارا را ندیده ام. دروغ چرا، دیروز در کوچه همدیگر را دیدیم ولی مثل غریبه ها بدون سلام و علیک و با نوازش گوشه چشمی از کنار همدیگر گذشتیم! ما همسایه های دیوار به دیوار و از قدیمی های محله ایم. تا آنجایی که یادم می آید، ما از بچگی با هم قد کشیدیم و مثل دو خواهر با هم بزرگ شدیم. دوران کودکیمان در خانه های یکدیگر با بازی سپری شد و با هم در یک مدرسه درس خواندیم. مادرانمان دوستانی صمیمی اند و مردم محله پدرهای ما را به عنوان دو برادر می شناسند. به خاطر می آورم که روز جشن تکلیف هر دویمان با چادرهای سفیدی که گلهای ریز صورتی چشم نوازشان کرده بود به همراه بقیه بچه ها، کلی شادی کردیم و اینکه حجاب کدام یکی از ما بهتر است با هم بگو مگو داشتیم. چون من مثل مادرم نمیگذاشتم حتا یک تار مویم از زیر چادر بیرون بیاید اصرار داشتم که من از همه با حجابترم. از آن روز، مدل چادر سرکردن بچه ها، در کامل بودن حجابشان، بهانه گفتگوی اهل محله بود. هر کدام از بچه ها که می توانست حجابش را کاملتر حفظ کند، خودش را به رخ دیگران می کشید. پدرم به شوخی به پدر سارا می گفت که حجاب مریم از حجاب مادرش هم کاملتر است.

«تو ای خواهرم، تویی که با حجاب خود حافظ خون شهیدان هستی و تویی که می توانی با عفت و حجاب خود جامعه را از منجلاب گمراهی نجات بخشی، جبهه تو و سنگر تو در مقابله با دشمنان چادری است که بر سر می کنی و جهان را با این عمل به زانو درخواهی آورد و ان شاالله از پیروان راستین مکتب حضرت زهرا سلام الله علیه خواهی بود»حجاب شنیده‌ای چیست؟! سارا: من که کار بدی نکردم! حالا یه مشت از موهام از زیر چادر بیرون بزنه به کجا برمی خوره! اصلا کی میبینه؟ مریم: ولی تو با این کارت همه اون چیزهایی که به اونها عشق می ورزیدیم را زیر سوال بردی!…

امسال کلاس دوم متوسطه، جولانگاه رقابت درسی من و سارا است. دیروز معلم ادبیات از ما خواست که زیباترین جمله ای که تاکنون در مورد حجاب شنیده ایم را بیابیم و با طرح در کلاس و با رأی بچه ها به زیباترین جمله جایزه داده شود. در مسیر بازگشت از مدرسه، افکارم صفحه به صفحه ورق می خورد و خواسته معلم ادبیات ذهنم را شخم می زد؛ به یکباره مراسمی که دیشب در مسجد محله برگزار شده بود از خاطرم گذشت؛ مراسمی به مناسبت بیست و هفتمین سالگرد شهادت شهید رضا کربلایی محمدحسن. در این برنامه، وصیت نامه شهید که به شکل زیبایی هم چاپ شده بود به دستم رسید و مشغول خواندش شدم. لابلای جملات وصیت نامه، جمله ای من را مجذوب خود کرد.

خواندم و خواندم و چندباره خواندم. گویا از خواندش سیر نمی شدم و شاید هم عمق مطلب را درنمی یافتم. «تو ای خواهرم، تویی که با حجاب خود حافظ خون شهیدان هستی و تویی که می توانی با عفت و حجاب خود جامعه را از منجلاب گمراهی نجات بخشی، جبهه تو و سنگر تو در مقابله با دشمنان چادری است که بر سر می کنی و جهان را با این عمل به زانو درخواهی آورد و ان شاالله از پیروان راستین مکتب حضرت زهرا سلام الله علیه خواهی بود».

وقتی به خانه رسیدم بی وقفه رفتم سراغ کتابخانه و وصیت نامه شهید را از میان کتاب ها پیدا کردم و برای چندمین بار آن را خواندم. بی اختیار دستم به سمت گوشی تلفن رفت و شماره سارا را گرفتم. سلام کردم و حالش را پرسیدم و بدون مقدمه جمله های شهید را برایش خواندم و نظرش را پرسیدم.

سارا حرفی نزد ولی از پشت گوشی میشنیدم که ریز ریز گریه می کند. گفتم : سارا چی شده؟ جواب داد: پشیمانم و اگر به اشتباهم ادامه می دادم نمی دانم روز قیامت چه جوابی باید به شهدا می دادم؟ ازت ممنونم که مرا متوجه اشتباهم کردی! بابت حرفهای چند روز پیش مرا ببخش! جملات این شهید از زیباترین جملاتی بود که تا بحال شنیده ام!

منبع: تبیان

چرا چادر باید مشکی باشد

چرا چادر مشکی

وقتی انسان به یک چیز سفید نگاه می کند احساس می کند انگار آن چیز نزدیک تر می شود اما وقتی یک چیز مشکی می بیند احساس می کند از او دور می شود آن موقع من به خودم گفتم: چه بهتر هروقت یک مرد من را می بیند فکرکند که من دارم ازاودورمی شوم. علم روانشناسی می گوید:سیاه به معنی نه بوده ونقطه ی مقابل بله یعنی سفید است با این نگاه بایدگفت: آن کس که در مقابل نامحرم سیاه می پوشد درواقع می خواهد به اونه بگوید.وآن کس که رنگ سفید رنگارنگ وجذاب می پوشد راه نگاه هارا بهسوی خود باز می گذارد ودرواقع خواسته یا ناخواسته خودرا درمعرض نگاه ها قرار می دهند. ماکس لوشر متخصص در روانشناسی رنگ ها معتقد است:«سفید به صفحه خالی می ماند که داستان را باید روی آن نوشت،ولی سیاه نقطه پایانی است که درفراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد.» بنابراین زنی که دربرابر نامحرم ودربیرون از خانه لباس سفید ورنگارنگ نمی پوشد،حداکثرایمنی را برای خود ایجاد کرده است ونشان می دهد که اینجا نقطه ی پایان ونگاه های نامحرمان است ودر فراسوی این پوشش جایی برای نفوذ نگاه ها ونیت های ناپاک نیست.

متهم ردیف اول ترویج بی حجابی چه کسی است؟

 

موضوع بی حجابی از معضلاتی است که امروزه نمودهای آن را می توان به وفور در میان زنان و دختران جامعه مشاهده نمود. معضلی که اگرچه به یکی از آسیب های اجتماعی بدل شده اما در مقایسه با سایر این آسیب ها با تساهل بیشتری نسبت به آن برخورد می شود.

هرچند پدیده ی بدحجابی موضوع جدیدی نیست و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره حضور افرادی هنجار شکن وبا پوشش نامناسب را در جامعه شاهد بوده ایم، اما گسترش این پدیده ی مذموم طی سال های اخیر و گرایش روز افزون جوانان به آن امری نگران کننده است که نیازمند ریشه یابی و برنامه ریزی برای ارائه ی راه کار های عملی از سوی نهادهای فرهنگی می باشد.

* دلایل سرمایه گذاری غرب بر روی شبکه های ماهواره ای

اگرچه بی حجابی علل گوناگونی دارد که هریک در جای خود نیازمند بررسی وتحلیل دقیق می باشند؛ اما مهمترین عاملی که در حال حاضر می توان برای دامن زدن به فرهنگ بدپوششی و بدحجابی به آن اشاره کرد تأثیر مخرب شبکه های ماهواره ای و برنامه های غیر اخلاقی این شبکه ها بر جوانان است که متأسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب برای خنثی کردن آثار مسموم آن و طیف وسیع مخاطبین با سرعت سرسام آوری درحال دگرگون ساختن ساختار های ارزشی جامعه و القای فرهنگ برهنگی به جوانان است.

باز شدن پای ماهواره به خانه های ایرانیان به سال های دور و درازی برنمی گردد؛ با این حال در مقایسه ی میزان استقبال مخاطبین از تلویزیون با سایر رسانه ها می توان دریافت که چرا دنیای غرب برای ترویج فرهنگ منحط و بی بند و بار خود بیش از هرچیز بر روی شبکه های ماهواره ای سرمایه گذاری می کند. عواملی همچون همگانی بودن و دسترسی آسان، ارسال سریع اطلاعات و تأثیر عمیق روانی برنامه های تلویزیونی موجب گردیده تا ماهواره به عنوان کاربردی ترین سلاح در جنگ نرم دنیای استکبار علیه ملیت ها و فرهنگ های بومی به کار گرفته شود؛ به طوری که این روزها می توان به روشنی آثار سلطه ی این شبکه ها را بر جامعه مشاهده نمود.


رواج مد گرایی و استفاده ی افراطی از لوازم آرایشی در میان بانوان از بارزترین نمود های تأثیر مخرب ماهواره بر جامعه است. علاوه براین عادی جلوه دادن روابط خارج از عرف زن و مرد و اشاعه ی بی عفتی از دیگر رسالت هایی است که برنامه ریزان این شبکه ها دنبال می کنند.

نباید فراموش کرد که گسترش قارچ گونه ی شبکه های فارسی زبان که با پخش کلیپ ها و سریال های غیر اخلاقی هدفی جز قطع ریشه های فرهنگی جامعه و تعرض به حریم خانواده ها را ندارند از برنامه ریزی های بلند مدت دشمنان دین و فرهنگ ایران اسلامی است.

* فعالیت شبانه روزی 74 شبکه ماهواره ای فقط برای تبلیغات مُد غربی

در بررسی رویکردهای این شبکه ها می توان به وضوح مشاهده نمود که برنامه های آنها در ابتدا بر روی تخریب حیاء فعالیت می نماید و با ساده انگاری اعمال منافی حیاء و عفت، پای به قدم بعدی یعنی ترویج انواع و اقسام بی حجابی از بد پوششی تا کنارگذاردن حجاب می گذارد.

قابل ذکر است که تعداد شبکه هایی که به طور اختصاصی به تبلیغات مد لباس و لوازم آرایشی می پردازند 74شبکه است که به طور شبانه روزی اقدام به پخش برنامه و تبلیغات لباس هایی می کنند که هیچ تناسبی با پوشش و فرهنگ ایرانی و مسلمانی ندارد. با این اوصاف جای تعجب نیست که چرا ظاهر و رفتار جوانان جامعه با سرعت سرسام آوری به سمت غربی شدن و وارونگی ارزش ها پیش می رود.


باید توجه داشت که حجاب یک تکلیف شخصی نیست و دارای ابعاد گوناگون روانی اجتماعی و ارتباطی است و از اهمیت ویژه ای در ایجاد و حفظ امنیت اجتماعی برخوردار است. جای تردید نیست که نادیده گرفتن نقش غیر قابل انکار رسانه ها در تغییرات فرهنگی جامعه آثار غیر قابل جبرانی به جای خواهد گذاشت. بنابراین ضروری است که برنامه سازان داخلی با معرفی و شناساندن الگوهای والا و دوری از تبلیغات کلیشه ای ونشان دادن آثار مثبت روانی-امنیتی حجاب در جامعه افراد را به سمت پیروی از پوشش مناسب یک مسلمان هدایت کنند؛ زیرا تجربه نشان می دهد که گام هایی که تاکنون برای ترویج حجاب در رسانه های داخلی برداشته شده در مقایسه با برنامه های رسانه های بیگانه که به ترویج بی حجابی مبادرت می ورزند بسیار ناچیز بوده و پاسخگوی سوالات مخاطبین در این زمینه نمی باشد به طوری که حتی گاه با ارائه ی تصویر و الگوی نامناسب از زن محجبه در ضربه زدن به فرهنگ حجاب سهیم می گردند.

به هر روی چاره اندیشی برای حل این معضل نیازمند اقدامات فرهنگی و اصلاح نوع نگرش به زن در جامعه است؛ نگرشی که این روزها ما شاهد آن هستیم و با توجهِ بیش از حد به ظاهر در مناسبات اجتماعی به تنزل مقام زن منتهی گردیده است.

من پر زدم تا چادرت باقی بماند

 

بیمارستان از مجروحین پر شده بود…

حال یکی خیلی بد بود…

رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.

وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.

من آن زمان چادر به سر داشتم.

دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم

مجروح را جابه جا کنم…

مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی

گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت:

من دارم می روم تا تو چادرت را در نیاوری.

ما برای این چادر داریم می رویم…

چادرم در مشتش بود که شهید شد.

از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم

راوی: خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس

 
1 2 4 5