حیفه نخونی؛اثبات خدا

موضوع درس، درباره ی خدا …

دانشجویی سرکلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود. استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟» کسی پاسخ نداد.

دوباره استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟»

دوباره کسی پاسخ نداد. برای سومین بار استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟» این بار هم کسی پاسخ نداد.

استاد با قاطعیت گفت: «با این وصف، خدا وجود ندارد».

دانشجویی که به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود، اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت .

دانشجو از جایش برخاست و از هم کلاسی هایش پرسید: «آیا در کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟». همه سکوت کردند.

دوباره پرسید : «آیا در کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟». همچنان کسی چیزی نگفت.

و باز پرسید: « آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟». وقتی برای سومین بار کسی پاسخ نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که «با این وصف ،استاد مغز ندارد!»

برگرفته از www.Morabbee.ir

  • حضرت زینب سلام الله علیها میناب [عضو] 

    با سلام وعرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت موسی بن جعفرمحضر شما .خیلی خوب بود

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.