موضوع: "رهبری"

بصیرت در کلام رهبری

اگر بصیرت نبود، انسان ولو بانیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد.
در زندگىِ پیچیدهى اجتماعىِ امروز، بدون بصیرت نمی‏شود حرکت کرد. جوانها باید فکر کنند، بیندیشند، بصیرت خودشان را افزایش بدهند.

راه، بصیرت در شناخت راههاى جلوگیرى از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرتها لازم است. وقتى بصیرت بود، آنوقت شما میدانید با کِى طرفید، ابزار لازم را با خودتان برمی‏دارید.
یک روز شما میخواهید تو خیابان قدم بزنید، خوب، با لباس معمولى، با یک دمپائى هم میشود رفت تو خیابان قدم زد؛ اما یک روز میخواهید بروید قلهى دماوند را فتح کنید، او دیگر تجهیزات خودش را میخواهد. بصیرت یعنى اینکه بدانید چه میخواهید، تا بدانید چه باید با خودتان داشته باشید.

تشخیص خط درگیری با دشمن

#بصیرت یعنی تشخیص خط درگیری با دشمن#

یکى از مسائل مهم، مسئله‌ى بصیرت است. من به شما عرض بکنم؛ بصیرت در این دوران و در همه‌ى دورانها به معناى این است که شما خط درگیرى با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیرى است؟
بعضى‌ها نقطه‌ى درگیرى را اشتباه میکنند؛ خمپاره و توپخانه‌ى خودشان را آتش میکنند به سمت یک نقطه‌اى که آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است.
بعضیها رقیب انتخاباتى خودشان را «شیطان اکبر» به حساب مى‌آورند!# شیطان اکبر آمریکاست،# شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحى که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتى که شیطان اکبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئى؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالى که زید و عمرو هر دو ادعاى انقلاب و اسلام میکنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند.
خط درگیرى با دشمن را مشخص کنیم. گاهى هست که یک نفرى در لباس خودى است، اما حنجره‌ى او سخن دشمن را تکرار میکند! خب، او را باید نصیحت کرد؛ اگر با نصیحت عمل نکرد، انسان با او باید حد و مرز تعریف کند: خط فاصل. جدا میشویم. اگر بناست شما با همان احساساتى که رژیم صهیونیستى نسبت به جمهورى اسلامى دارد - ولو با یک ادبیات دیگرى - بخواهى در مقابل جمهورى اسلامى بایستى و حرف بزنى، خب با رژیم صهیونیستى چه فرقى دارى؟ اگر با همان منطقى که آمریکا در مقابل جمهورى اسلامى عمل میکند، شما بخواهى با آن منطق با جمهورى اسلامى تعامل کنى، خب شما با آمریکا فرقى ندارى. این مسئله جداست. اما یک وقت هست که نه، اینجورى نیست. ممکن است اختلافات، اختلافات عمیقى هم باشد، اختلافات بزرگى هم باشد، اما انسان دشمن را با غیردشمن نباید اشتباه کند؛ دشمن حساب دیگرى دارد، غیردشمن حساب دیگرى دارد. خط درگیرى با دشمن را باید ترسیم کرد، مشخص کرد؛ این بصیرت میخواهد. بصیرتى که ما عرض میکنیم، این است.

یک عده‌اى از آن طرف مى‌افتند، یک عده‌اى از این طرف مى‌افتند. یک عده‌اى با دشمن هم معامله‌ى دوست میکنند، فریاد دشمن را هم نمیشناسند، چون از حنجره‌ى دیگرى در مى‌آید؛ یک عده هم از این طرف، هرکسى که اندک اختلاف سلیقه‌اى با آنها دارد، به حساب دشمن میگذارند! بصیرت، آن خط وسط است؛ آن خط درست است.(بیانات رهبری در دیدار بسیجیان استان خراسان شمالى،1391/07/24)

كار بر دوش شماست،بصيرت، نورافكن است؛

بيانات رهبری:در ديدار دانشجويان و جوانان استان قم‌

ما بايد برنامه‌ريزى بلندمدت داشته باشيم. البته اين برنامه‌ى بلندمدت جاى طرحش اينجا نيست - مراكز فكر، كانونهاى فكر، مراكز سياسى و فرهنگى دنبال اين حرفها هستند و اين كارها را بايد بكنند و ميكنند هم - آن چيزى كه من در مجموعه ميتوانم عرض كنم، اين است كه يك زمينه‌ى اساسى براى برنامه‌ريزى‌هاى بلندمدت هست كه اين را من بارها تذكر دادم، اينجا هم لازم ميدانم يك قدرى درباره‌اش بيشتر صحبت كنم و آن، مسئله‌ى بصيرت‌يافتن است.

ادامه »

​خطرات و موانع پیش‌روی وحدت اسلامی از نگاه رهبری

خطرات و موانع پیش‌روی وحدت اسلامی

کج‌فهمی و بی‌اطلاعی؛ مانع اتحاد
انسجام اسلامی در یک وجه، خود ناظر به همه‌ی دنیای اسلامی است باید با هم منسجم باشند؛ باید به یکدیگر کمک کنند؛ هم دولتهای اسلامی، هم ملتهای اسلامی. و دولتهای اسلامی در استفاده‌ی از ظرفیت ملتهای اسلامی برای ایجاد این وحدت بزرگ، می‌توانند سهم و نقش داشته باشند.
چیزهایی مانع از اتحاد می‌شود. عمده‌ی آنها بعضاً کج‌فهمی‌ها و بی‌اطلاعی‌هاست؛ از حال هم خبر نداریم؛ درباره‌ی هم توهمات می‌کنیم؛ درباره‌ی عقاید هم، درباره‌ی تفکرات یکدیگر دچار اشتباه می‌شویم؛ شیعه درباره‌ی سنی، سنی درباره‌ی شیعه؛ فلان ملت مسلمان درباره‌ی آن ملت دیگر، درباره‌ی همسایه‌اش؛ سوء تفاهم‌ها، که دشمنان هم بشدت بر این سوءتفاهم‌ها دامن می‌زنند. افرادی هم متأسفانه بر اثر همین سوء فهم، سوء تحلیل، ندیدن نقشه‌ی کلی دشمن، بازیچه‌ی این بازی دشمن قرار می‌گیرند و دشمن از آنها استفاده می‌کند. گاهی یک انگیزه‌ی خیلی کوچک، انسانی را وادار می‌کند حرفی بزند، موضعی بگیرد، کاری بکند که دشمن در نقشه‌ی کلی خود از آن حرف استفاده می‌کند و شکاف را بین برادران زیاد می‌کند.[1]

ادامه »

نگاهی برکتاب آمریکا ازنگاه رهبری

کتاب «آمریکا» در نگاه رهبر معظّم انقلاب اسلامی بر گرفته از نوشته‌ها، پیام‌ها و سخنرانی‌های معظّمٌ‌له و مواضع ایشان در قبال سیاست‌ها، توطئه‌ها و عملکرد دولت‌مردان امریکاست.

عناوین اصلی این کتاب در هشت فصل شامل «جامعه آمریکا»، «آمریکا و استکبار»، «آمریکا و حقوق بشر»، «آمریکا و تروریسم»، «آمریکا و سایر ملت‌ها»، «آمریکا و جهان استکبار»، «آمریکا و ایران» و «آینده امریکا» تدوین شده است.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

با رژیم آمریکا مواجهیم، نه ملت امریکا

«ما با رژیم امریکا مواجهیم، نه امریکا؛ رژیم امریکا با ملت ایران مواجه است، نه فقط با دولت ایران؛ از ملت ناراحت و خشمگین است. … ما با ملت امریکا کاری نداریم، دشمنی هم نداریم، مثل بقیه ملت‌هایند. البته در این سال‌های طولانی رژیم امریکا با تبلیغات پیگیر، آن ملت را شستشوی مغزی زیادی داده است. خیلی از افراد ملت امریکا نمی‌دانند که در ایران چه خبر است و اصلاً قضیه‌ ایران چیست. چیزهای شنیده‌اند: ارتجاع و اصولگرایی و ضدیت با حقوق بشر! اینها را دولت‌ها و تبلیغاتچی‌هایشان به آنان گفته‌اند، مردم هم باور کرده‌اند؛ والّا دشمنی‌ای با آنها نداریم. ما با هیچ ملتی دشمنی نداریم. ملت امریکا هم مثل بقیه‌ ملت‌های دیگر، خوبی‌هایی دارد، بدی‌هایی دارد؛ مربوط به خودشان است… ».

در جایی دیگر از این کتاب به توهّم امریکا نسبت به صاحب‌اختیاری دنیا از منظر معظّمٌ‌‎له با همین عنوان پرداخته شده است؛ رژیم امریکا خیال می‌کند که صاحب اختیار دنیاست و سرپرستی دنیا متعلق به اوست! اصلاً اینها ملت‌ها را به حساب نمی‌آورند؛ ملت خودشان را به حساب نمی‎آورند؛ اگر تحلیل‌کننده‌ای درست تحلیل کند، معلوم خواهد شد که اینها برای نفوس بشری اصلاً ارزش قائل نیستند.

امروز در دنیا… در دمکرات‌ترین کشورهای جهان، یعنی کشورهای که با همین دمکراسی غربی اداره می‌شوند- مثل کشور امریکا- نقش و حضور مردم در اداره و هدایت کشور، به قدر ایران نیست.

منبع:www.mizanonline.ir