شبهات فاطمی(1)
چرا حضرت علی (ع) به رغم برخورداری از قدرت بدنی کافی، در مقابل ظلم به حضرت زهراء علیهاالسلام کاری نکرد؟(1)
رسالت حضرت امیر المؤمنین علیهالسلام، فقط دفاع ظاهری و آن هم از ظلم ظاهری و فیزیکی به حضرت سیدة النساء (ع) نبود که بپرسیم: «پس چرا کاری نکرد»؟ بلکه حفظ و نشر اسلام، بیداری و بصیرت بخشیدن به مردم، مقابله ریشهای با ظلم در زمینهها و اشکال مختلفش و هدایت بشر به سوی کمال «قرب الهی» از وظایف اصلی آن حضرت بود که سبب تحمل بسیاری از صدمات و لطمات میگردید.
شبهه:
چرا حضرت علی (ع) به رغم برخورداری از قدرت بدنی کافی، در مقابل ظلم به حضرت زهراء علیهاالسلام کاری نکرد؟
لازم است به چند نکتهی مهم توجه شود:
اول: فقط کسانی که از قوههای علم، عقل و ایمان برخوردار نیستند، به قوهی قدرت بدنی یا فیزیکی اتکا و بسنده میکنند (چه در درگیریهای فردی و چه در جنگها و تکیه به تسلیحات، مثل امریکای امروز).
دوم: آن که چنین افرادی، هدفی جز «من» و آن هم «من طبیعی و مادی – یا من حیوانی» ندارند، لذا فقط در پی پاسخ خواستهی نفس حیوانی خود عمل میکنند، اما کسانی که از قوای «علم، عقل و ایمان» برخوردارند، اهداف والاتری داشته و مقاصد بلندتری را در نظر دارند که گاه و یا حتی اغلب مجبور میشوند برای تحقق آن اهداف بلند و انجام رسالت، از خواستهها یا منافع شخصی خود بگذرند.
رسالت حضرت امیر المؤمنین علیهالسلام، فقط دفاع ظاهری و آن هم از ظلم ظاهری و فیزیکی به حضرت سیدة النساء (ع) نبود که بپرسیم: «پس چرا کاری نکرد»؟ بلکه حفظ و نشر اسلام، بیداری و بصیرت بخشیدن به مردم، مقابله ریشهای با ظلم در زمینهها و اشکال مختلفش و هدایت بشر به سوی کمال «قرب الهی» از وظایف اصلی آن حضرت بود که سبب تحمل بسیاری از صدمات و لطمات میگردید.
سوم: اساساً القای این که حضرت (ع) کاری نکرد، یک دروغ، تحریف و اتهام هدفدار برای ظلم بیشتر و انحراف عمیقتر اذهان عمومی میباشد. مگر میشود که حضرت هیچ کاری نکرده باشند و دست روی دست گذاشته و نگاه کنند؟!
لذا از سویی شاهدیم که وقتی حضرت زهراء علیهاالسلام (البته نه به خاطر حقوق شخصی و نفس) بلکه به خاطر رفع غصهها و دغدغههای آن حضرت میپرسند: شما که چنین و چنان هستی و قدرتت زبانزد است، چرا انتقام نمیگیرید و یا به قول ما «چرا عمل متقابل به مثل نمینمایید؟» حضرت پاسخ عملی میدهند. یعنی لباس رزمش را پوشیده و شمشیر را بر میدارد. اما به هنگام خروج و با بلند شدن صدای اذان، از همسرش میپرسد: «یا فاطمه، آیا انتقامت را میخواهی یا حفظ و بقای دین پدرت را ؟» و ایشان هر کدام را میخواست، حق بود. اما او نیز معصوم است و همان رسالت را دارد، لذا پاسخ میدهد: «حفظ و نشر دین پدرم را». حضرت بر میگردد و سلاح بر زمین میگذارد و میفرماید: «پس مجبورم سکوت و تحمل کنم».
یا همینطور شاهدیم که وقتی به خانهی حضرت ریختند، امام ساکت نشسته بودند، بلکه به عمر حمله برده و او را زمین زدند و روی سینهی او نشسته و بدین مضمون فرمودند: والله تو میدانی که [برای حفظ دین] مجبور به سکوت هستم، وگرنه نه تو و نه هیچ کس دیگری نمیتوانست به زور وارد خانهی علی شود. و در تاریخ مثبوت است که علی (ع) در حال درگیری بود که او را به ریسمان کشیدند و آن ضربات را بر همسرش وارد نمودند.
هم چنین برخورد ایشان پس از شهادت و در بقیع که میخواستند خاکش را زیر و رو کرده و بدن مبارک حضرت فاطمه (ع) را خارج نموده و به اصطلاح از اول و به دست خودشان غسل، کفن و دفن کنند، شاهد دیگری بر مدعا و نیز قدرت فیزیکی و استفادهی حکیمانه از آن است. ایشان در بقیع حاضر شده و خطاب به آن جمع کثیر بدین مضمون فرمودند: «والله اگر نوک تیشهای به زمین بخورد، همه شما را میکشم».
یکی از بزرگان قوم با دیدن تنهایی علی (ع) و کثرت جماعت خود، به قصد تحقیر و شاید تمام کردن کار به ایشان حمله کرد، اما علی (ع) او را زمین زد و بر سینهاش نشست و شمشیر بر گردنش گذاشت که ابوبکر نزدیک شد و پس از اصرارها گفت: «علی جان، تو را به جان رسول خدا قسم میدهم که رها کن». و ایشان بلند شدند و آنها نیز بقیع را ترک کردند و وصیت فاطمه (ع) مبنی بر مخفی ماندن قبر – که مبین بسیاری از حقایق و معرف حق و باطل است- محقق شده و دوام یافت. [اگر چه این واقعه دلیل بر بودن مزار ایشان در بقیع نمیباشد].
چهارم: دفاع از حق الهی حاکمیت و باز پس گرفتن آن، اولیتر از دفاع از حقوق شخصی بود. پس اگر حضرت علی (ع) به خاطر حفظ و اشاعه و انتقال اسلام ناب به مردم زمان و نسلهای دیگر، مجبور به سکوت و تحمل گردید، تحمل ظلمهای فیزیکی و خودداری از اقدام متقابل، نه تنها عجیب نیست، بلکه با گذشت تاریخ معلوم شد که بسیار حکیمانه و بر اساس هدف الهی، علم، حکمت و بصیرت بوده است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ادهمي فيروز ابادي در 1393/12/13 ساعت 04:14:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1393/12/13 @ 04:59:11 ب.ظ
آذرمگين [عضو]
سلام.عالی بود.خوشحال میشم به وبلاگ من هم سربزنید
mahdi1373.hc.com
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
1393/12/13 @ 04:20:54 ب.ظ
اكبري [عضو]
سلام از مطلب خوبتان ممنونم .راستش این سوال ها همیشه در ذهن من بود .ممنونم خدا اجرتان بدهد.