- *آزادی زن در اسلام*
- ((روایتی مستند از زندگی #شهیدمحسنوزوایی))
- «شبهات فاطمی»اصلاً خانه های مدینه در نداشتند؟!
- زرنگی در وقت نماز !!
- سردار مثل پدر
- حضرت زهرا سلام الله علیها در کلام رهبری
- دلنوشته شیعه در فاطمیه
- روزی که آیت الله جوادی آملی خاک بر سر ریختند!
- نوحه شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها
- نماهنگ "گلبرگ کبود" با صدای علی فانی (+ متن)
موضوع: "شهید"
جوانمرد قصاب
سه شنبه 98/10/03
متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب
?این جوانمرد، همیشه با وضو بود.میگفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه!
?هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. میگفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.»
?وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش. کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد.
?گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما مابقی پولت.»
?عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در ۴۳ سالگی و در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید.
“شهید عبدالحسین کیانی” همان ‘’جوانمرد قصاب'’ است! روحش شاد??
به سلامتی فرمانده
یکشنبه 98/10/01
#طنز_جبهه
? ?به سلامتی فرمانده.. ?
دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر سرعت، حق ندارد رانندگی کند!
یک شب داشتم میآمدم كه یکی کنار جاده، دست تکان داد نگه داشتم سوار كه شد، گاز دادم و راه افتادم من با سرعت میراندم و با هم حرف میزديم!
گفت: میگن فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرید! راست میگن؟!
گفتم: فرمانده گفته! زدم دنده چهار و ادامه دادم: اینم به سلامتی فرمانده باحالمان!!! مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش میگيرند!! پرسيدم: کی هستی تو مگه؟!
گفت: همون که به افتخارش زدی دنده چهار…?
فرمانده مهدےباکری
@Rahianenoor_News
شهیدی که قبرش همیشه بوی عطر میدهد
دوشنبه 98/09/11
سیداحمدآقا مثل خیلی از شهدای دیگر بود. به مادرش احترام میگذاشت، به نماز اول وقت اعتقاد داشت، نماز شبش ترک نمیشد. همیشه غسل جمعه میکرد و سوره واقعه را می خواند.
البته عدهای هم نحوه شهادت احمدآقا را اینگونه میدانند:
سیداحمد در یکی از پایگاههای زمان جنگ به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالتهای پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا میگرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
بعد از بمب باران هنگامی که امدادگران در حال جمعآوری زخمیها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار میآید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.
هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متری اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک است به طوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب میشود.
شهید پلارک شبیه به یکی از سربازان پیامبر در صدر اسلام، “غسیل الملائکه” است. غسیل الملائکه به کسی میگویند که ملائکه غسلش داده باشند.
در تاریخ اسلام آمده که"حنظله” غسیل الملائکه که از یاران جوان پیامبر بود، شب قبل از جنگ احد ازدواج میکند و در حجله میخوابد. فردا صبح زمانی که لشکر اسلام به سمت احد حرکت میکرد، برای رسیدن به سپاه بسیار عجله کرد و بنابراین نرسید که غسل کند. او در این جنگ شهید شد و ملائکه از طرف خدا آمدند و او را با آب بهشتی غسل دادند. پیکر او بوی عطر گرفته بود که بعد پیامبر بالای پیکر او آمد و از این واقعه خبر داد.
شاید به همین خاطر باشد که همیشه قبر شید پلارک نیز خوشبو و عطر آگین است. بهشت زهراییها به او شهید عطری میگویند. خیلیها سر مزار شهید سید احمد پلارک نذر و نیاز میکنند و از خدای او حاجت و شفاعت میخواهند. او معجزه خداست.
- این شهید کسی نبود جز، شهید سید احمد پلارک
امضا رسيد
دوشنبه 98/08/27
چند تا سرباز، از قرارگاه ارتش مهمات آورده اند. دو ساعت گذشته و هنوز یک سوم تریلی هم خالی نشده، عرق از سر و صورتشان می ریزد. یک بسیجی لاغر و کم سن و سال می آید طرفشان. خسته نباشیدی می گوید و مشغول می شود. ظهر است که کار تمام می شود.سربازها پی فرمانده می گردند تا رسید را امضا کند. همان بنده ی خدا، عرق دستش را با شلوار پاک می کند، رسید را می گیرد و امضا می کند.
برگی از خاطرات شهید زین الدین
ایام محسنیه وعزاداری
یکشنبه 98/08/12
ایام محسنیه آیا اوایل ماه ربیع الاول ایام محسنیه است و باید عزادار باشیم؟
شهادت حضرت محسن و هجوم به بیت وحی از قطعیات است ولی اینکه این اتفاق در چه زمانی افتاده است، مورد بحث است.
مشهور شده که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم ایام محسنیه یا دهه محسنیه بر پا می کنند. این مطلب علاوه بر آنکه با شواهد تاریخی ناسازگاری دارد و شواهد تاریخی هجوم را بیش از یک ماه بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم می دانند علاوه بر آن از نظر اجتماعی نیز به صلاح نیست چه آنکه دو ماه است مردم اهل بیت دوست، به عزاداری مشغول هستند، و تمام مجالس شادی را جمع می کنند.ادامه ایام عزاداری علاوه بر منطبق نبودن بر داده های تاریخی مشکلات اجتماعی را نیز در پیش دارد.
دلایلی است که شهادت حضرت محسن را بلافاصله بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم زیر سوال می برد و این دلایل حاکی از آن است که اقلا بعد از یکماه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و هجوم به خانه وحی اتفاق افتاده است .
ادامه »