موضوع: "شهید"
شهید
شنبه 93/10/06
بسیاری از مردم شهرهای مختلف آرزو دارند که میزبان پیکر مطهر این فرزندان گمنام حضرت روح الله باشند. این بار نیز قرعه به نام دارالمومنین یزد افتاد و قرار بر این شد که هشت تن از این مردان مرد در میدان مهم این شهر یعنی میدان امیر چخماق به خاک سپرده شوند اما در عین ناباوری میراث فرهنگی شهر یزد به شدت با این موضوع مخالفت کرد و گفت اگر این اتفاق رخ دهد یونسکو دیگر این میدان را ثبت تاریخی نمی کند!
مردم، علما و مسئولین این شهر یکپارچه خواستار دفن این شهدا در همین میدان شدند که میراث فرهنگی بی اعتنا به این درخواست فقط یونسکو و ثبت تاریخی شدن این میدان برایش مهم بود و دست از مخالفت بر نداشت.
این درحالی است که به گفته فرمانده کمیته مفقودین مکان هایی دیگر هم مانند قبرستان تخت فولاد اصفهان که یک اثر باستانی است میزبان چند شهید بوده است اما این همه اصرار میراث فرهنگی قابل تامل است.
بعد از حرف و حدیث ها و صحبت های فراوانی که بین کمیته جستجوی مفقودین و میراث فرهنگی یزد رد و بدل شد نتیجه ای حاصل نشده و سرانجام خود مردم وارد عمل شدند و دو تن از این شهدا را همراه با عزاداری پرشور به خاک سپردند.
در حالی که هنوز این کش و قوس ها با میراث ادامه دارد و درگیری هایی نیز در حومه این میدان رخ داده شش تن دیگر از این شهدا نیز در روز شهادت امام رضا(ع)با همت و پشتوانه خود مردم یزد در میدان امیر جخماق به خاک سپرده شدند.
ای کاش شهدا که خود نیز طلایی ترین برهه تاریخی این مرز و بوم را رقم زده اند اکنون به دلایلی که به یونسکو ربط داده می شود(!) اینگونه برای مدتی در دارالعباده یزد معطل نمی شدند.
آنانکه با هزار دلیل زندگی می کنند نمی توانند با یک دلیل بمیرند
ولی آنهایی که با یک دلیل زندگی می کنند با همان یک دلیل نیز
می میرند و …
و تو ای شهید گمنام …
گمنام بین زمینی ها و نامدار آسمانی ها هستی …
شهداي قانون گريز !!!
شنبه 93/10/06
عاشقان پاره خشتها و ابنیه تاریخی، اون قدر احساس مسئولیت و خود مسئول بینی داشتند که برای کندن چند تا چاله به عمق یک و نیم متر، در صحن امیرچخماق یزد، بدجور جانفشانی کردند، تا همه سرمایهها و داشتههای یه ملت رو زیر این خاک نکنند !!
!
عجیبهها، یه لحظه با خودم گفتم، شهدا چقدر بی قانونی میکردند که حتی زمان رفتنشون از این دنیا، جسمشون هم داره بیقانونی میکنه !!!
اون روزا، که بچه مایهدارا و بچهمسئولها و … و… پشت میزشون تو شهرا داشتند “وظیفه بازی و مسئول بازی” در میآوردند؛ این “قانون گریزها”!!! با دست بردن تو شناسنامههاشون، رفتن “رزمنده بازی” کردن و جنازههاشون موند تو بیابونهای عراق و ایران ….
حالا هم که اومدن، آرامش مسئولین رو گرفتن و میخوان الکی جایی که خشتهاش مال “سال بوقه”، به زور صاحب بشن…
البته خوبی احساس مسئولیت اینه که الان اگه کشور دست بعثی ها و آمریکاییها بود، بازم مسئولین مورد نظر، داشتند انجام وظیفه می کردند !!!
شهیدی که با گذشت سه ماه از پهلویش خون تازه جاری بود
یکشنبه 92/12/18
این شهید بزرگوار با آغاز جنگ تحمیلی وارد عرصه جهاد در سرزمین خوزستان شد و تا لحظه شهادت به مبارزه با دشمنان پرداخت.
در طول این مدت در عملیات های مختلفی شرکت کرد و از ناحیه چشم مجروح شد. در عملیات والفجر 8 با سمت فرماندهی گردان امام رضا (ع) به خط رفت و در اثر پخش مواد شیمیایی دچار مصدومیت شد.
اولین شهید شهر یزد
چهارشنبه 92/05/23
در جنگ که بود از روی جوراب او را شناختم؛ چون روز قبل از اعزام در بازار یزد با هم دو جفت از آن را خریده بودیم و یکی را او پوشیده بود و یک جفت دیگرش را من به پایم داشتم.
صفحات: 1· 2