- بابا دلت پاک باشه!!!
- چرا عید غدیر از همهی اعیاد بالاتر است؟
- چرا نمازگزاران در صنعت وتکنولوژی عقب هستند؟!!
- انواع قلوب در قرآن
- مستجاب نشدن دعا به هشت دلیل
- کرامات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از زبان علماء
- ماه رمضان و اهميت آن در قرآن
- ماه رمضان در کلام رهبری
- راهکارهای تلاش و کوشش از نگاه اسلام
- راه جذب افراد از نگاه قرآن
موضوع: "مذهبی"
راهکارهای تلاش و کوشش از نگاه اسلام
چهارشنبه 95/05/27
باید توجه داشت که انسان بر اثر کار و تلاش و کوشش و فعالیت اقتصادی حاکم بر زندگی روزمرهی خود زنده است. به طور کلی و اساسی اسلام با بی کاری و تنبلی و ناتوانی در تأمین معاش زندگی به شدت مخالف است اما با تلاش برای تأمین زندگی نه تنها مخالفت نمیکند، بلکه راهکارهای اساسی و قابل توجهی ارائه میدهد. «تلاش در تولید» و «قناعت در مصرف» دو عنصر محوری تکامل جامعه است؛ لیکن اصل پُرداری از مال کمال نیست. کسی که تلاش و کوشش میکند تا نظام اسلامی را از وابستگی به بیگانه برهاند یا کشورش را از تهاجم بیگانگان نجات دهد یا برای حفظ حیثیت خود و خانوادهاش کوشش اقتصادی دارد، عصاره کار او آخرت است نه دنیا. از اینرو، در منابع اسلامی، کار و تلاش برای کسب درآمد حلال، و هزینه آن برای رفاه خانواده و جامعه، عبادت و وسیله کسب عزت و بزرگواری شمرده شده است.
ما در این بخش به برخی از راهکارهائی که برای تأمین معاش چه از نگاه قرآن کریم و یا روایات ائمهی اطهار (علیهم السلام) توصیه گردیده است اشاره میکنیم.
1 – در آمد حلال
اسلام، همواره مردم را به بهره بردن از نعمتهاى پاک و حلالِ خداوند، سفارش نموده و با هر گونه رهبانیّت و زهد بىجا مبارزه مىنماید؛ لذا هم خوردنىهاى ناسالم را از شیطان مىداند. به طور اساسی و کلی اسلام، به زندگى مادّى انسان توجّه کامل دارد و در رأس آنها نیازهاى غذایى است که در این مورد، دهها آیه و صدها حدیث آمده است.
یکى از وظایف انبیاء نیز بیان خوردنىها و آشامیدنىهاى حلال و حرام براى مردم است. چنان چه خدای تبارک و تعالی در بیانی از قرآن کریم میفرماید: (یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ) (1) یعنی: اى مردم! از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است بخورید و از گامهاى (وسوسه انگیز) شیطان، پیروى نکنید، براستى که او دشمن آشکار شماست، چنان که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: روحالامین جبرئیل از پروردگارم به من خبر داد که هیچ کس نمیرد تا همه روزى مقدر خود را بخورد از خدا پرهیز کنید و در طلب رزق آرام باشید و بدانید که دو روزى هست یک روزى که شما جویید و یک روزى که شما را جوید، روزى خود را از حلال جویید که اگر از راه حلال جویید آن را حلال بخورید و اگر از راه حرام جویید آن را به حرامی خورید و همان روزى شما گردد و ناچارید آن را بخورید. (2)
به طور قطع و یقین اسلام، خوردن چیزى را اجازه مىدهد که هم طیّب باشد و هم حلال. چیزهایى مثل شراب و گوشت خوک ممنوع است، چون ذاتاً خبیث و ناپاک است؛ و چیزهایى که با پول غصبى خریدارى شود، گرچه خودش طیّب باشد، ممنوع است چون حرام است. پس بنابراین اکنون که کفران نعمتها و تکذیب انبیاء سبب قهر و عذاب خداست، پس بجاى کفران و کفر، از نعمتهاى حلال بهرهگرفته و حلالوار بخورید و شکرگزار باشید.
ادامه »راه جذب افراد از نگاه قرآن
دوشنبه 95/05/25
وقتی پوست دست یا صورت شما خشک و خشن می شود چه می کنی؟ سمباده می کشی؟ سوهان می کشی؟ سنگ پا می کشی؟ نه! چرا؟ چون این ها همه زبر و خشک و خشن اند و نه تنها پوست را نرم و لطیف نمی کنند، بلکه آن را زخمی و خونین هم خواهند ساخت به همین خاطر شما با پماد یا کرم که خود نرم و لطیف است با آن رفتار می کنید و پوست نیز نرمی و لطافت و طراوت خود را باز می یاید.
یوسف علیه السلام اگر زیبا بود یکی از زیبایی های او نرمش و انعطاف او در برابر برادران خود بود. شما ببینید برادران یوسف با وجود آنکه در نهایت عجز و ناتوانی و ذات و زبونی بودند چه جسارت تلخ و بزرگی به یوسف کردند و یوسف نیز که در اوج قدرت و توانایی و عزت و وقار بود کوچکترین رفتار با ایشان نکرد بلکه نرم و ملایم برخورد کرد.
برادران وقتی پیمانه در بار بنیامین پیدا شد گفتند: قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ
گفتند: اگر او دزدی کرده، برادرش نیز، پیش از این دزدی کرده بود یعنی اگر امروز بنیامین دزدی می کند، کار تازه ای نیست، بلکه ریشه دار است و مادرزادی؛ چون او برادری به نام یوسف داشت که او هم دزد بود!(این تهمت به یوسف علیه السلام داستانی دارد.) (77، یوسف)
در اینجا به مادر یوسف توهین می شود و هم به برادرش و به خودش هم نسبت ناروای سرقت و دزدی می دهند …
میلاد سلطان عشق مبارک باد
پنجشنبه 95/05/21
حق، معرفت به هر نگاهم داده
در حلقه ی عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش فقط یک چیز است
ایرانی ام و رضا پناهم داده . . .
میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک
نماز شب در کلام علما
پنجشنبه 95/05/21
نماز شب یکی از اعمالی است که مورد تأکید همه علما می باشد
یکی از اعمالی که مورد تأکید همه علما می باشد بحث نماز شب است و این سیره علما برگرفته از سفارش و تأکید ایمه اطهار علیه سلام می باشد در این مقاله نکاتی هر چند کوتاه از لسان ایمه اطهار و علما بزرگوار خدمت شما بیان خواهد شد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل به من گفت: ای محمد عش ما شئت فانک میت؛ هرچه می خواهی زندگی کن، عاقبت میرنده هستی؛ عمر جاوید برای کسی نیست.
و احب من شئت فانک مفارقه؛ هرکه را دلت می خواهد دوست داشته باشی دوست داشته باش، اما این را هم بدان که از او جدا می شوی.
معلوم است که در زیر اینها چه مستتر است؛ یعنی پس انسان باید کسی را دوست داشته باشد که از او جدا نمی شود. این حساب را داشته باش، هر که را می خواهی دوست داشته باشی دوست داشته باش، اما بدان که تو از همه اینها جدا می شوی؛ فقط یک حقیقت است که از او جدا نمی شوی.
اعمل ما شئت فانک ملاقیه؛ هرچه می خواهی عمل کنی بکن، اما این را هم بدان که تو به عمل خود خواهی رسید و با عمل خودت در یک وقتی ملاقات خواهی کرد.
بعد فرمود: جبرئیل به من فرمود: شرف المؤمن صلاته اللیل و عزه کف الاذی عن الناس؛ شرافت مؤمن در نمازی است که شب می خواند و عزت مؤمن در این است که اذیتش به هیچ انسانی نرسد.
امام صادق علیه السلام فرمود: ان البیوت التی یصلی فیها باللیل بتلاوة القرآن تضیی لاهل السماء کما تضیئ نجوم السماء لاهل الارض؛ خانه هایی که در آن خانه ها شب خیزی برای نماز شب می شود و قرآن تلاوت می شود، برای مردم آسمانها آنچنان می درخشد که ستارگان برای مردم زمین.
فضیلت نماز شب در كلمات علمای اخلاق
آخوند ملاحسینقلی همدانی(ره) میگوید: از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دینى نرسید مگر آنانكه اهل تهجد و شب زندهدارى بودند.[2]
شیخ أنصارى(ره) به شاگردان دستور مى داد كه حتماً باید نماز شب بخوانند و خیلى روى این معنى تأكید داشت.[3]
علامهی طباطبایی(ره) امر شانزدهم از امور ضروری برای سالك را شبزندهداری میداند[4] و نقل میكند كه در آغاز ورودم به نجف یك روز درِ مدرسه اى ایستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى كردند، چون به من رسیدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: «اى فرزند! دنیا مى خواهى نماز شب بخوان؛ و آخرت مى خواهى نماز شب بخوان!»
عوامل محروم كننده از نماز شب
1. تنبلی: حضرت نبىّ اكرم(ص)فرمود: كسى نیست مگر اینكه در شبى دو مرتبه فرشته اى او را از خواب بیدارش میكند و میگوید: بندهى خدا بنشین و به یاد خدا باش در مرتبه ى سوم كه فرشته او را بیدار مىكند اگر آگاه نشد شیطان در گوشش ادرار میكند.[5]
2. پرخوری سبب پرخوابی میشود و پرخوابی نیز سبب از دست رفتن نماز شب میشود.[6]
3. مطلق گناهان[7] بهویژه دروغ.[8]
4. در روایات آمده است كه بنده یك یا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مى گردد براى اینكه به خود عجب نكند.[9]
گناه مانع نماز شب
امام علی (ع ): جاء رجل الی امیرالمؤمنین - علیه السلام - فقال : یا امیرالمؤمنین انی قد حرمت الصلاة باللیل ، فقال امیرالمؤمنین -علیه السلام - : انت رجل قد قیدتک ذنوبک .مردی نزد امیرالمؤمنین (ع ) آمد وگفت : ای امیر مؤمنان ! من از نماز شب محروم شدم . علی (ع ) فرمود: تو مردی هستی که گناهانت تو را زندانی (اسیر) کرده است . (10)
======================================
پی نوشت ها :
1. کتاب خانه طهور
2. ملكى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ پیشین، ص 462 و 463.
3. طهرانی، سید محمّد حسین حسینی؛ ولایت فقیه در حكومت اسلام(4-1)، علامه طباطبایى - مشهد مقدس، چاپ سوم، 1428ه.ق، ج4، ص 96.
4. طهرانی، سید محمّد حسین حسینی؛ رسالة لُبّ اللباب فى سیر وسلوك أولی الألباب، دار المحجة البیضاء - بیروت، چاپ چهارم، 2010 – 1431، ص 132.
5. شیخ حسن دیلمى؛ پیشین، ج1، ص 91.
6. نراقى، ملا احمد؛ معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1377،ص 314.
7. كلینى، پیشین، ج2، ص 272.
8. شیخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الرضى - قم، چاپ: اول، 1406ق، ص 42.
9. ملكى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ پیشین، ص 403
10. میزان الحکمه ، ج 5، ص 422
منبع: سایت تبیان
دلیل ازدواج نکردن حضرت معصومه(س)
چهارشنبه 95/05/13
همواره این سؤال برای بسیاری مطرح می شود که چرا دختران امام کاظم(ع) بر خلاف تأکید پیامبر(ص) ازدواج نکردند، اما باید گفت که این مسئله دلایل مختلفی دارد.
یعقوبی که از مورخین شیعه است درباره علت ازدواج نکردن دختران امام موسی کاظم(ع) می نویسد: حضرت امام موسی کاظم(ع) وصیت فرمود که دخترانش ازدواج نکنند، ولذا هیچیک از آنان ازدواج نکردند، به جز(ام سلمه)که هم ازدواج واقعی نبود، بلکه وی از مصر عازم حج بود برای اینکه در این سفر محرمی داشته باشد با پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفرالصادق(ع) عقد محرمیت جاری کرد.
در پاسخ به این گفته یعقوبی باید گفت که اولا: گفته یعقوبی بی اساس و مخالف با سنت اهل بیت(ع) است، زیرا امکان ندارد ائمه(ع) مخالف سیره جدشان رسول الله(ص) عمل نماید، زیرا که روایات زیادی از ناحیه مقدسه رسول الله(ص) بدست ما رسیده که همه حاکی از اهمیت این امر مستحبی دارد تا جائی که حضرت ختمی مرتبت می فرماید(فلیس منی) یعنی اگر کسی ازدوج ننماید از من نیست. آیا معقول است امامی که ما قائل به معصومیتش می باشیم این وصیت را در حق فرزندانش نماید، پس باید گفت که نظریه یعقوبی خالی از واقعیت و غیرمستند است.
ثانیا: متن وصیتنامه حضرت امام موسی کاظم(ع) در طول قرنها و سالها از حوادث باقی مانده و در کتب تاریخی موجود است که مرحوم کلینی تمام وصیت آن حضرت را در کتاب شریف کافی نقل می نماید که نوشته؛ حضرت امام موسی کاظم(ع) در این وصیتنامه پس از آنکه همه فرزندانش را به تبعیت از امام رضا(ع) فرمان داد، در مورد فرزندانش فرموده: “وان اراد رجل منهم ان یزرج اخته فلیس له ان یزوجهاالا باذنه وامره، فانه اعرف بمناکح قومه". “هرکدام از آنها اگر بخواهد خواهرش را تزویج دهد، بدون اجازه و فرمان امام رضا(ع)چنین حقی را ندارند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج از همه آنها آگاهتر است".
در جای دیگر از همین وصیتنامه می فرماید: “ولا یزوج بناتی احد من اخوتهن من امهاتهن ولا سلطان ولا عم الا برأیه ومشورته، فان فعلوا ذلک فقد خالفوا الله ورسوله وجاهدوه فی ملکه، وهو اعرف بمناکح قومه، فان اراد ان یزوج زوج، وان اراد ان یترک ترک". “هیچ یک از دخترانم را نباید برداران مادری و سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت حضرت رضا(ع) اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول خدا مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاهتر است، پس هرکس را او تزویج دهد اطاعت کند و هرکسی را او تزویج نکند فرمان برد”
باید متذکر شد که در این وصیتنامه حضرت بیشتر خواستند، به فرزندان خود اعلام کند که حجت خدا بعد از وی حضرت رضا(ع) است و باید در هر موردی من جمله مسئله ازدواج از آن حضرت اطاعت و اجازه بگیرند. بنابر بیان فوق باز فرمایش یعقوبی رد می شود و بی اساس بودن قول او را می توان پی برد و لذا صاحب کتاب(حیاه الامام موسی بن جعفر) صریحا مجعول بودن نقل یعقوبی را علان نموده است.
نظریه دوم که در مورد عدم ازدواج دختران حضرت موسی بن جعفر(ع) داده اند این است که گفته اند چون برای آن مخدرات هم کفو پیدا نمی شد لذا ازدواج ننمودند. در رد این نظریه فوق دو جواب ذکر شده است؛ اولا: “سیره ائمه اطهار(ع) این نبود که دختران خود را به جهت پیدا نشدن(کفو) در خانه نگه بدارند و مانع از ازدواج آنها شوند، بلکه آنها عملا و قولا مومن و مؤمنه را کفو یکدیگر می دانستند و امر می فرمودند که اگر دین و تقوای کسی را پسندید دختران خود را به همسری او درآورید.
ثانیا: در عصر امام کاظم(ع) جوانان شایسته ای از اولاد امام حسن مجتبی(ع) و از تبار حضرت سیدالشهداء(ع) بودند که می توانستند کفو دختران آن حضرت باشند. لذا احتمالا نظر سوم درست می باشد و آن خفقان شدید هارونی است. اختناق در عصر هارون الرشید به جائی رسیده بود که کسی جرأت نداشت به در خانه امام کاظم(ع) آمد و شد کند، کجا رسد به اینکه آرزوی دامادی آن حضرت را در سر بپروراند.
اما پاسخ دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه اولا: فاطمه کبری حضرت معصومه(ع) در سال 173 هـ .ق بدنیا آمده و نظر به اینکه این بانو به اجماع مورخین بزرگترین دختران حضرت امام موسی کاظم(ع) بوده و همچنین آن حضرت هم در سال 201هـ .ق به شهادت رسید باید گفت که ایشان در زمان شهادت امام کاظم (ع) 10 سال بیشتر نداشت و تازه بحد بلوغ رسیده بود چه رسد که مابقی دختران آن حضرت که از فاطمه معصومه(ع) کوچکتر بودند.
ثانیا: چون مورخین عنایت کافی در تاریخ تولد و وفات و ازدواج اولاد ائمه(ع) و بعضا خود ائمه(ع) نداشتند ممکن است که آن مخدرات با تمام آن مسائل و مصائب و مشکلاتی که مطرح گردید، ازدواج نموده و این سنت شایسته جدشان را پیروی کرده باشند مضافا براینکه(عدم الوجدان لا یدل علی عدم الموجود) چون مورخین مسئله ازدواج اولاد ائمه(ع) را ذکر نکرده و یا در کتب تاریخی موجود نیست دلیل بر ازدواج نکردن آن مخدرات نمی توان باشد گرچه در مورد شخص حضرت معصومه(ع) همان دلائل فوق مبنی بر عدم ازدواجش کافی است.