امر به معروف و نهی از منکراز دیدگاه امام خمینی

اهمیت امر به معروف از دیدگاه امام خمینی
بدون مبالغه باید گفت امام خمینی (قدّس سره) احیاء کننده این دو وظیفه مهم الهی در عصر خود بود. این شخصیت کم نظیر عالم اسلام در راه انجام این دستور الهی از هیچ کاری فروگذار نکرد. امام بزرگترین منکر را حکومت پهلوی می دانست که با اساس اسلام در ستیز بود از این رو از سال 1342 که مبارزه خود را آغاز نمود برای سرنگونی این رژیم با تمام توان به میدان آمد و در این راه هر گونه سختی و رنج و تبعید و زندان را تحمل کرد تا سرانجام حکومت پهلوی را نابود و جمهوری اسلامی در این مملکت برپا داشت. برای اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از نظر امام کافیست به دستوری که در روزهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب صادر فرمودند بنگریم:

دستور تشکیل اداره امر به معروف و نهی از منکر به شورای انقلاب
شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم مأموریت دارد که اداره ای به اسم «امر به معروف و نهی از منکر» در مرکز تأسیس نماید؛ و شعبه های آن در تمام کشور گسترش پیدا کند؛ و این اداره؛ مستقل و در کنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است. و دولت انقلاب اسلامی مأمور است که اوامر صادره از این اداره را اجرا نماید و این اداره مأمور است در سراسر کشور از منکرات به هر صورت که باشد جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر حاکم شرعی یا منصوب از قِبَل او، اجرا نماید و احدی از اعضای دولت و قوای انتظامی حق مزاحمت با متصدیان این اداره ندارند و در اجرای حکم و حدود الهی احدی مستثنی نیست حتّی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است باید در مورد او اجرا شود.1

البته این دستور امام اجرا نشد. از مرحوم حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی نقل شده که از طرف شورای انقلاب و دولت موقت آمدند و به هر وسیله ای که بود جلوی آن را گرفتند؛ …و گفتند هنوز تشکیلاتی برای به اجرا درآوردن آن نیست.2

اکنون که اهمیت و جایگاه عظیم این دو فریضه الهی معلوم شد زیبنده است پیرامون وجوب این دو نوع آن که آیا واجب عقلی است یا شرعی، عینی است یا کفائی بحث شود

رهنمودهای حضرت امام برای عملی کردن امر به معروف
حضرت امام بعد از پیروزی انقلاب کراراً مردم را به وظیفه مهم پاسداری از انقلاب و اسلام دعوت می کردند و مسئولیت مهمی که ملت ایران در برابر این نعمت بزرگ الهی دارند یادآوری می فرمودند. از جمله اموری که نسبت به آن عنایت داشتند امر به معروف و نهی از منکر و جلوگیری از فساد و خلافی است که در جامعه ممکن است انجام بگیرد و برای موفقیّت مردم در این امر رهنمودهایی بیان می کردند تا بهتر بتوانند اثر بگذارند که به چند نمونه اشاره می شود:

الف: اصلاح خویش
مهمّ ترین شرط موفقیت انسان در اصلاح دیگران اصلاح خویشتن است. قرآن کسانی که مرد سخن هستند نه عمل یعنی آنانکه دیگران را به نیکی ها دعوت می کنند ولی خود اهل نیکوکاری نیستند سرزنش کرده:

«آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید ولی خودتان را فراموش می نمائید.»3

فردی که خود مرتکب خلاف می شود نمی تواند دیگران را از کار خلاف بازدارد سخن او اثر ندارد. سخن اگر از قلب برخیزد در قلب اثر می کند.

«مردم را با عمل خود به کارهای نیک دعوت کنید نه با زبان.»4

بنابراین برای این که سخن اثر کند باید گوینده قبل از هرکس به گفته خود عمل کند. علی علیه السلام فرموده:

«ای مردم به خدا سوگند شما را به هیچ طاعتی تشویق نمی کنم مگر قبلاً خودم آن را انجام می دهم و از هیچ کار خلافی باز نمی دارم مگر این که پیش از شما از آن دوری جسته ام.»5

امام خمینی در سخنرانیهای خود مکرّر به این جهت اشاره می فرمودند که برای موفقیت در اصلاح دیگران قبل از هر چیز خودتان را اصلاح کنید.

 

شرط اصلاح جامعه
امام خمینی، شرط اصلاح جامعه را اصلاح خود فرد می داند. ایشان می فرماید:

«انسان اگر خودش منحرف باشد نمی تواند دیگران را مستقیم کند. این شکی نیست که آدمی که خودش فرض کنید خدای نخواسته شرابخوار باشد نمی تواند دیگران را از شراب خواری بازدارد… اگر شما خودتان را اصلاح نکنید و خودتان همان طور که اسم انجمن اسلامی روی خودتان گذاشتید اسلامی نباشید و خودتان را اسلامی نکنید نمی توانید دیگران را به اسلام دعوت کنید، خدای تبارک و تعالی که برای مردم عادی می فرستد و پیغمبران را انتخاب می کند کسی که خودش از اول عمر تا آخر عمرش یک لغزش نداشته معصوم بوده یک همچو موجودی را انتخاب می کند برای اینکه تربیت کنند مردم را تزکیه کنند و تعلیم کنند. اگر آن کسی که می خواهد مربّی جامعه ای باشد مربی یک دستگاهی باشد اینها را به اسلام دعوت کند اول باید خودش را اسلامی کند… تا دیگران را بتواند اسلامی کند. اگر خودش را اسلامی نکند نمی تواند دیگران را اسلامی کند. معلمین آموزش و پرورش اگر خودشان یک پرورش صحیح نداشته باشند و یک تعلیم صحیح نمی توانند جوانها را تعلیم کنند و آموزش بدهند و پرورش بدهند مبدأ بر امری از خود آدم شروع می شود پیغمبر هم وقتی که تشریف آوردند… از منزل خودشان شروع کردند، حضرت خدیجه را دعوت کردند او هم قبول کرد… امیرالمؤمنین دعوت را قبول کرده قوم و خویشان خودشان را جمع کردند و فرمودند یک همچو مسئله ای است یک دسته ای قبول کردند، دسته ای قبول نکردند. از خودش انسان باید شروع کند.»

نرمی و ملایمت
از جمله رهنمودهای حضرت امام در مورد جلوگیری از کارهای خلاف شرع و اصلاح افراد فاسد، نرمی و ملایمت است. بدیهی است که با نرمی و ملایمت خیلی بهتر می توان افراد را اصلاح کرد، تندی و خشونت چه بسا فرد را در کار خلاف خود جدی تر کند.

امام در این مورد می فرمایند:

«باید همه بیدار شویم همه توجه کنیم هم اصلاح کنیم خودمان را که خدای نخواسته تخلّف نکنیم و هم توجه کنیم به این که اگر یکی تخلف کرد جلویش را بگیریم نه با داد و دعوا، با ملایمت، اگر یک کسی کار خلافی کرد و صد نفر آدم با ملایمت سلام کرد تعارف کرد… آن کار خوب نبوده تأثیر می کند در انسان و نمی تواند تخلّف کند.»

در مورد شیوه مبارزه با گران فروشی فرموده اند:

«اگر بنا بگذارند این جوانهای بازار و آن محترمین بازار بروند پیش آنها یکی یکی از اینها و نهیشان کنند… اگر در یک روز عده زیادی بروند و با ملایمت بسیار به آنها بدون این که کلمه تندی، زبری گفته شود نهی کنند همان طوری که خدا فرموده است که نهی کنید مردم را… این تأثیر می کند.»

 

وحدت و هماهنگی
اتحاد و هماهنگی رمز موفقیت در هر کاری است. در مورد امر به معروف و نهی از منکر و بازداشتن دیگران از کار خلاف شرع و قانون اگر وحدت و هماهنگی باشد خیلی زود می توان معروف را تحقّق داد و جلو منکر را گرفت. اگر مسئولی یا کارمندی مرتکب کار خلافی شود یک نفر یا دو نفر تذکر دهند اثر نمی کند ولی اگر جمع زیادی هماهنگ شوند و با نرمی و ملایمت از او بخواهند که مرتکب کار خلاف نشود تأثیر می کند این از جمله رهنمودهایی است که حضرت امام کراراً یادآوری فرموده اند:

«اگر یکی خلاف کرده همه باید بروید دنبالش… بیست نفر از شماها رفت گفت نکن این کار صحیح نیست تحت تأثیر واقع می شود.»

«قرار بگذارند […] یکی یکی بروند سلام بکنند، به اینها بگویند «آقا این کار را نکن!» اگر در یک روز هزار نفر آدم برود به یک نفر بگوید «آقا نکن! این کار خلاف انصاف است»، این کار پیشرفت می کند.»

و نیز امام از استادش مرحوم آقای شاه آبادی نقل کرده، که:

«مقابل منزل ما یک دکّانی باز شد که مثل اینکه چیزهای خلاف می فروخت […] من به رفقایم گفتم که شما یکی یکی بروید نهیش کنید […] تا عصر حدود دویست نفر رفتند به این آدم گفتند. تمام شد. برچید بساطش را.»

مسئولیت همگانی
اسلام همه افراد جامعه را در برابر همدیگر مسئول می داند و در واقع، حقیقت امر به معروف و نهی از منکر در اسلام همین است که همگان باید بدانند در برابر دیگران مسئولند. قرآن مجید در مواردی بعد از آن که فرد را به تهذیب نفس و اصلاح خویشتن دعوت می کند او را در برابر دیگران مسئول دانسته و دستور می دهد به اصلاح دیگران بپردازد در سوره عصر فرمود:

«قسم به عصر که انسانها همه در خسران و زیانند مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و به شکیبایی و استقامت توصیه نموده اند.»

در این سوره ذات الهی چهار وظیفه معین کرده، دو وظیفه جنبه فردی دارد و دو وظیفه جنبه اجتماعی، ایمان و عمل صالح وظیفه فردی است که انسان با این دو خود را اصلاح می کند، لکن وظیفه دارد بعد از اصلاح خود با دعوت مردم به حق و حقیقت و صبر و استقامت آنها را هم اصلاح کند.

جمله تواصوا بالحق معنای وسیعی دارد شامل امر به معروف و نهی از منکر ارشاد جاهل تبلیغ احکام دین، و… می شود.

در آیه 6 سوره تحریم می فرماید:

«ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است، نگهدارید.»

در این آیه بعد از دستور به حفظ خویش از آتش [در اثر تهذیب نفس و اجتناب از گناه] انسان را مکلف می کند به حفظ خانواده و بستگان چون آنان نزدیک ترین فرد به انسانند و بدیهی است انسان با توجه به علاقه ای که به سعادت آنها دارد باید در راه تعلیم و تربیت و هدایت آنان بکوشد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

«آگاه باشید همه شما نگهبانید و همه در برابر کسانی که مأمور نگهبانی آنها هستید مسئولید امیر و فرمانروا، نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است. مرد نگهبان خانواده خویش است و در مقابل آنها مسئول است. زن نگهبان خانواده، شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسئول می باشد. آگاه باشید که همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانی که مأمور نگهبانی آنان هستید مسئولید.»

حضرت امام کراراً مردم را به مسئولیتی که در برابر خدا و همه افراد جامعه دارند توجه می دادند. ایشان می فرماید:

«ما همه امروز وظیفه داریم. امر به معروف و نهی از منکر بر همه مسلمین واجب است. جلوگیری از منکرات بر همه مسلمین واجب است، سفارش به حق که امر به معروف و نهی از منکر است بر همه مسلمین واجب است. شما و ما موظفیم که هم در تمام اموری که مربوط به دستگاههای اجرایی است امر به معروف کنیم و اگر اشخاصی پیدا می شوند که خلاف می کنند معرفی کنیم به مقاماتی که برای جلوگیری مهیّا هستند و مشکلات را هم تحمّل کنیم.»

و نیز فرموده:

«امر به معروف و نهی از منکر دو اصلی است در اسلام که همه چیز را می خواهد اصلاح کند یعنی با این دو اصل می خواهد تمام قشرهای مسلمین را اصلاح بکند. به همه مأموریت داده به تمام افراد زیر پرچم مأموریت داده که باید وادار کنید همه را به کارهای صحیح و جلوگیری کنید از کارهای فاسد. این طور نیست که شما فقط یک مأموریتی دارید و آن این است که خودتان یک کارهای خوبی بکنید، از کار بد احتراز کنید، مأموریت زیادتر از این است، خودتان و همه را هم

 

امام خمینی: رضایت به انجام گناه و ترک واجب حرام است بلکه دور نیست ناخوشایندی قلبی نسبت به آنها واجب باشد

خودتان هم همه را و هیچ فرقی هم بین قشرها در این امر نیست که همه باید اطاعت خدا بکنند و همه باید حفظ این پاسداری را بکنند.»

 

شجاعت در بیان حق
از جمله رهنمودهای حضرت امام به مردم، شجاعت در بیان حق و عدم ترس از مردم است. امام که خود در این جهت کم نظیر است و در طول عمر با برکت خود ثابت کرد آنجا که وظیفه الهی در بین باشد از هیچ قدرتی هراس ندارد به ملت نیز توصیه می فرماید که در برابر انحرافات بایستند و از هیچ کس ترس نداشته باشند، در همه حال رضای ذات الهی را در نظر بگیرند و وظیفه خود را انجام دهند:

«همه ما… مسئولیم در مقابل خدا و در مقابل وجدان… اگر یک فرد خیلی به نظر مردم پائین فردی که به نظر مردم خیلی اعلا رتبه هم هست، اگر از او یک انحرافی دید بیاید. اسلام گفته برو به او بگو نکن ـ بایستد در مقابلش بگوید این کارَتْ انحراف بود نکن، می گویند عمر گفت [در وقتی که خلیفه بود] که من اگر چنانچه خلافی کردم به من مثلاً بگوئید، یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با این مقابل تو می ایستیم اگر تو بخواهی خلاف بکنی ما با این شمشیر مقابلت می ایستیم.»

«تربیت اسلامی این است که در مقابل اجرای احکام خدا و در مقابل راه انداختن نهضت های اسلامی هیچ ملاحظه از کسی نکند، این آقاست این غیر آقا این پدر است این پسر است، این رئیس است این مرئوس است. ابداً این مسائل نباشد در کار، مسئله این باشد که آیا به طریق اسلام عمل می کند یا نه، به طریق اسلام عمل می کند هر فردی باشد باید از او قدردانی کرد و تشویق کرد و محبت به او کرد.

برخلاف اسلام که باشد هر فردی می خواهد باشد یک روحانی عالی مقام یک آدمی باشد که مثلاً رأس باشد، یک سر کرده باشد، وقتی دیدند برخلاف مسیر دارد عمل می کند هر یک از افراد موظفند که به او بگویند که این خلاف است… همه ما الان موظفیم به این که اعمالی که خودمان می کنیم یک اعمالی نباشد که چهره انقلاب ما را مشوّه کند غیر از آن طور که خدا می خواهد عرضه کنیم.»

 

راهکارهای پیشنهادی برای عملی نمودن امر به معروف
با کمال تأسف باید این حقیقت را بپذیریم که امر به معروف و نهی از منکر با آن همه عظمتی که از دیدگاه اسلام دارد ما مسلمانان چندان بدان اهمیّت نمی دهیم و در واقع باید گفت این دو واجب در نزد ما فراموش شده و به آن توجّه نداریم.

خوشبختانه بعد از پیروزی انقلاب نسبت به احیاء بعضی از واجبات تلاش های مهمّی صورت گرفت از جمله در رابطه با اقامه نماز می توان نام برد که سالهاست ستادی تشکیل شده و برای احیاء این واجب بزرگ الهی در مراکز دولتی و خصوصی حتی در مسیر بین شهرها اقدامات خوبی انجام گرفته و دهها کتاب و صدها مقاله در این رابطه نوشته شده و هر سال ستاد اقامه نماز با دعوت از اساتید و دانشمندان و تشکیل سمینار برای موفقیت و پیشرفت بیشتر در این کار تبادل نظر می کنند و البته همه این کارها لازم و ضروری و درخور ستایش است. اگر برای احیاء امر به معروف و نهی از منکر همین تلاش ها صورت گرفته بود امروز شاهد بخشی از خلاف کاریها در سطح ادارات و بدحجابی و مفاسد اخلاقی در سطح جامعه نبودیم. لذا برای عملی کردن و احیاء امر به معروف نکاتی به نظر می رسد.

1. طرح مباحث امر به معروف در کتب درسی
اولین گام برای احیاء این دو اصل بزرگ اسلام، طرح مباحث آن در کتب درسی از دوره دبستان به بعد است. لازم است کودکان و نوجوانان و جوانان به خوبی با مسائل آشنا و به جایگاه عظیمی که این دو واجب در اسلام دارند واقف گردند. در دوره دانشگاه نیز مقتضی است اهمّ مسائل آن در یکی از کتب دروس عمومی که همه دانشجویان موظّف به خواندن آن هستند تبیین گردد.

2. تبیین جایگاه امر به معروف وسیله گویندگان
خطبا و گویندگان، ائمه محترم جمعه و جماعات باید بیش از هر چیز به این امر عنایت داشته باشند و مردم را به مسائل آن آگاه کنند و مسئولیت مهمّی که مردم در برابر این دو واجب الهی دارند و هم چنین پیامدهای بدی را که در اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر متوجه جامعه و فرد می شود برای مردم گوشزد کنند. در این رابطه صدا و سیما می تواند نقش مهمی داشته باشد. هفته ای حداقل یکی دو ساعت با برنامه ای منظم مباحث امر به معروف وسیله نخبگان حوزه و دانشگاه برای مردم مطرح شود حتی از طریق فیلم و تئاتر می توان در این رابطه به مردم آگاهی و جهت داد. بنابراین هنرمندان نیز وظیفه دارند که نسبت به این امر مهم اقدام کنند.

3. تشکیل اداره امر به معروف
مهمّ ترین عامل عملی کردن امر به معروف تشکیل اداره و ستادی قوی و نیرومند است. قبلاً اشاره شد حضرت امام در روزهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب طیّ حکمی دستور تشکیل اداره امر به معروف و نهی از منکر صادر فرمودند که متأسفانه به عللی از تشکیل آن جلوگیری شد.

ممکن است در حال حاضر نیز در برخی از شهرها ستادی بنام امر به معروف باشد لکن با کمترین تشکیلات و قدرت که در واقع وجود و عدم آن مساوی است. اداره امر به معروف باید تحت ضوابط قانونی با تشکیلاتی منظّم و قدرت خیلی زیاد تأسیس شود به طوری که بتواند نسبت به بالاترین فرد هم در صورت تخلّف برخورد کنند.

بدیهی است تشکیل یک ستاد گرچه قوی بدون حمایت و پشتوانه مردمی نمی تواند بر همه امور نظارت داشته باشد از این رو لازم است نیروهای متعهد و متدین در ادارات و میان اصناف و بازاریان شناسائی و کلاسهای آموزشی به عنوان نماینده ستاد در همه مراکز دولتی و غیردولتی ناظر بر افراد و جریان امور باشند و هر کار خلاف شرع که مشاهده می کنند، نخست با نرمی و ملاطفت گوشزد کنند و فرد متخلّف را اصلاح کنند و اگر از این طریق نتوانستند وی را اصلاح کنند به ستاد گزارش کنند. در سطح شهر نیز از نیروهای بسیج و متعهد با آموزش قبلی برای جلوگیری از منکرات و امر به معروف کمک بگیرند. هم چنین در مدارس، دبیرستانها و دانشگاهها از میان دانش آموزان و دانشجویان مؤمن و متدین افرادی انتخاب و این وظیفه را به آنها واگذار نمایند.

البته باید در انتخاب افراد برای این کار دقت زیاد نمود. اولاً باید این افراد از نظر تعهد و ایمان در سطح بالایی باشند. ثانیاً کاملاً به شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر مطلع باشند و طّی جلسات متعدد آموزش ببینند. ثالثاً هر کدام موظّف باشند بیلان کار و فعالیت خود را هر ماه گزارش کنند. با این برنامه می توان فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه زنده کرد و افراد را به این مسئولیت بزرگ الهی توجّه داد و در پرتو آن جلوی خیلی از مفاسد و گناهان را گرفت. عامل بسیاری از مفاسد و منکراتی که در جامعه انجام می گیرد بی تفاوتی در برابر گناهکاران است. اگر افرادی در برابر گناه عکس العمل نشان دهند، گناهکار اصلاح می شود. خانمی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کند اگر از وقتی که از منزل بیرون می آید تا زمانی که مراجعت می کند چندین نفر به او تذکر دهند که حجاب جزء ضروریات دین است چرا مخالفت فرمان الهی می کنی و شیطان و دشمنان اسلام را با این عمل خوشنود می نمایی، متوجه می شود که جامعه روش او را نمی پسندد از این رو در عمل خود تجدیدنظر می کند و روز بعد با حجابی بهتر بیرون می آید. برای اثبات تأثیر امر به معروف و نهی از منکر زیبنده است به گوشه ای از تاریخ سیدجمال الدین اسدآبادی اشاره ای داشته باشیم:

تأثیر انجمن وطنی سیدجمال الدین اسدآبادی
سیدجمال الدین اسدآبادی برای نجات ممالک اسلامی هنگامی که وارد مصر شد انجمنی تشکیل داد. اعضای انجمن که بیش از چهل نفر نبودند موفق شدند در مدت نزدیک به یک ماه کارهای مهمّی انجام دهند. این گروه مواد هفده گانه ای برای خود تدوین کردند که یکی از مواد

امام خمینی، شرط اصلاح جامعه را اصلاح خود فرد می داند و می فرماید: انسان اگر خودش منحرف باشد نمی تواند دیگران را مستقیم کند

آن امر به معروف و نهی از منکر بود. بعد از یک ماه که بیلان کار خود را دادند موفق شدند در اثر امر به معروف و نهی از منکر کارهای مهمی انجام دهند. از آن جمله هشتصد نفر معتاد به مشروبات الکلی را توبه دادند، هزار و سیصد نفر از مسلمانانی که نماز نمی گذاردند را وادار به خواندن نماز کردند، چهارصد نفر از زنان فواحش و منحرف را وادار به توبه کردند، هشتاد نفر از مستخدمین ادارات انگلیسی را وادار به استعفا از خدمت به آن دولت حیله گر نمودند، پانصد نفر از رجال و ثروتمندان مصر را وادار کردند تا از خریدن اشیاء لوکس و تجملّات زندگی که از ممالک بیگانه و مخصوصاً انگلستان وارد می شود خودداری کنند، سی و پنج نفر نصرانی و پانزده یهودی و هفتاد نفر بت پرست را مسلمان کردند. آری، چهل نفر مسلمان مؤمن و متعهد که برای مدت کوتاهی دستورات اسلام را عمل کردند تحوّلی در جامعه مصر ایجاد کردند تا آنجا که لرد کرومر مشاور مالی انگلیس در یکی از گزارشات خود به لندن می نویسد که بدین وسیله به زمامداران انگلیس اعلام خطر می کنم. اگر یک سال انجمن وطنی تحت رهبری سیدجمال الدین اسدآبادی ادامه پیدا کند نه تنها سیاست و تجارت انگلیس در آسیا و افریقا یکسره نابود خواهد شد بلکه ترس آن است که نفوذ کشورهای اروپائی یک باره در سراسر جهان به خطر افتد. از این رو دولت انگیس دستور متفرق کردن انجمن وطنی مصر را صادر کرد و سیدجمال را از آنجا تبعید کردند.

عمل به دستورات اسلام این چنین تحولی در جامعه ایجاد می کند به طوری که قدرتمندترین دشمنان خود را به وحشت می اندازد. افسوس که ما از اسلام فاصله گرفته ایم. چه بسا برخی از اعمال ما باعث شود که دیگران نسبت به اسلام بدبین و بی رغبت شوند.

نصیحتی از امام
زیبنده است با نصیحتی از حضرت امام به عنوان حُسن ختام این بحث را به پایان رسانیم.

«سزاوار است که آمر به معروف و ناهی از منکر در امر و نهی و مراتب انکارش مانند پزشک معالج مهربان و پدر باشفقت که مراعات مصلحت مرتکب را می نماید باشد و انکارش لطف و رحمت برای او خصوصاً و برای امت عموماً باشد و قصدش را فقط برای خدای متعال و رضایت او قرار دهد و این کارش را از آلودگیهای هواهای نفسانی و اظهار بزرگی خالص نماید و نفس خویش را منزّه از عیب نداند. و برای آن بزرگی یا برتری بر مرتکب قائل نباشد که چه بسا برای شخصی مرتکب گناه ولو گناهان کبیره باشد ولی صفات خوب نفسانی نیز داشته باشد که مورد رضایت ذات الهی باشند و خداوند متعال او را به خاطر این صفات دوست بدارد گرچه گناه او مورد بغض خداوند است و چه بسا آمر و ناهی عکس او باشد اگرچه بر خودش مخفی و پوشیده است.»18

پی نوشتها:

1. صحیفه امام، ج 9، ص 213.

2. صحیفه امام، ج 9، ص 213، پاورقی.

3. بقره/ 44.

4. سفینة البحار، محدث قمی، ج 6، ص 514.

5. نهج البلاغه، خطبه 175 ـ 332، ترجمه محمد دشتی.

6. صحیفه امام، ج12، ص 498، سخنرانی در جمع رؤسای آموزش و پرورش سراسر کشور سال 59 دهم تیرماه.

7. صحیفه امام، ج 18، ص 491، 15 تیرماه 58.

8. صحیفه امام، ج 8، ص 48.

9. همان، ج 18، ص 512.

10 و 11. همان، ج 8، ص 47.

12. مجموعه ورّام، ج 1، ص 6، ابی فراس المالکی الاشتری ابی الحسین ورّام.

13. صحیفه امام، ج 13، ص 470.

14. همان، ج 10، ص 112.

15. صحیفه امام، ج 10، ص 110.

16. صحیفه امام، ج 10، ص 110.

17. برگرفته از مناظره دکتر وپیر، شهید سیدعبدالکریم هاشمی نژاد، ص 404 ـ 412، مؤسسه انتشاراتی فراهانی، سال 1357.

18. تحریرالوسیله، ج 1، ص 458.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.