چرا اصرار بر چهارده سکه؟!
امام برخلاف ما که طول و تفضیل میدهیم و حرف میزنیم، عقد را اول میخواندند، بعد دو سه جمله ای کوتاه صحبت میکردند. من دیدم ایشان بعد اینکه عقد را خواندند، رویشان را به دختر و پسر کردند و گفتند: “بروید با هم بسازید.
این که میبیند ما گفتیم چهارده سکه را بیشتر عقد نمی کنیم، نه برای اینکه چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد می کند؛ خیر، چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد، این برای آن است که آن جنبه معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه مادی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه معنوی تقویت خواهد شد.
مهریه هرچه کمتر، به طبیعت ازدواج نزدیک تر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ربطی به مسائل مادی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریه ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد، بایدعادی باشد، جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
در ازدواج آنچه که اتفاق می افتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معامله پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست. در شرع مقدس اسلام آن مال جنبه نمادین دارد. جنبه رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ادهمي فيروز ابادي در 1393/12/05 ساعت 12:25:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |