- کسب درآمد از کاشت ناخن
- احکام شرعی رای دادن
- 12فروردین در کلام مقام معظم رهبری
- اعمـــــال مـــــاه صفـــــر
- نظر مقام معظم رهبری در باره ایام دهه محسنیه
- معامله قرن
- همه چیز از خداوبخواهید حتی بند کفشتان!!!
- گناه و خستگی
- امام موسی کاظم از زبان امام خمینی( ره) مقام معظم رهبری
- توصیه آیت الله بهجت برای کمک رسانی به فقرا
خاک کفش زوّار
سه شنبه 97/09/27
?حضرت آیت الله مصباح یزدی نقل میکردند:
?یکی از دوستان خادم افتخاری حضرت معصومه (علیهاالسلام) بود. ایشان میگفت حدود ۲۰-۳۰ سال قبل، یک پیرمرد روحانی سادهای میآمد اینجا کفشداری کفشش را میداد و حرم مشرف میشد. آن وقتها هنوز همه خیابانها آسفالت نبود، کوچهها هم خاکی بود.
...
یک روز که باران آمده بود، زوارها غالبا کفشهاشان گِلی بود. کفشها را که میگذاشتند، خاکهایش میریخت روی پیشخوان کفشداری.?این پیرمرد روحانی برای زیارت آمده بود. رفت و برگشت، کفشهایش را گرفت و پوشید، بعد روی این پیشخوان که ما کفشها را میگذاشتیم، یک خورده گِلهای کفشهای زوارها ریخته بود. ایشان دو دستش را روی این خاکها زد و به سر و صورتش مالید.
?من ایشان را نمیشناختم. توی دلم گفتم عجب آخوند سادهای است! خاک کفش زوار!؟ اینها گِلهای توی کوچه بوده. این چقدر سادهست که اینچنین خاک برمیدارد و به سر و صورتش میمالد!
?بعدها تحقیق کردم که این پیرمرد کیست؟ گفتند ایشان آیت الله العظمی بهجت است…
@hossein_jalali
عکس مبتذل
شنبه 97/09/17
آتش به اختیار
کلاس دوم راهنمایى که بود، مجلات عکس مبتذل چاپ میکردند. در آرایشگاه، فروشگاه و حتى مغازهها این عکسها را روى در و دیوار نصب مىکردند و احمد هر جا این عکسها را مىدید پاره مىکرد. صاحب مغازه یا فروشگاه مىآمد و شکایت احمد را براى ما مىآورد.
...
پدر احمد رئیس پاسگاه بود و کسى به حرمت پدرش به احمد چیزى نمىگفت. من لبخند مىزدم. چون با کارى که احمد انجام مىداد، موافق بودم. یک مجلهای با عکسهاى مبتذل چاپ شده بود که احمد آنها را از هر کیوسک روزنامهاى مىخرید.
پولتوجیبیهایش را جمع مىکرد. هر بار ۲۰ تا مجله از چند روزنامهفروش مىخرید. وقتى مىآورد، در دستهایش جا نمىشد. بعد تمام مجلات را توى باغچه مىانداخت. نفت مىریخت و همه را آتش مىزد. مىگفتم: «چرا این کار را میکنی؟» میگفت: «این عکسها ذهن جوانان را خراب مىکند.»
منبع: تارنمای شهید آوینی راوی: مادر شهید شهید احمد کشوری، عقاب تیزپرواز جبهههای جنگ
علت تغییر احکام الهی در طول تاریخ چیست؟
چهارشنبه 97/09/14
علت تغییر احکام الهی در طول تاریخ چیست؟
چرا در احکام شرعی ادیان مختلف الهی ، اختلافها و تفاوتهایی دیده میشود ؟
آیا اصلاً تغییری بوده است یا نه؟ به عنوان مثال؛ چرا در مسیحیت خوردن شراب حلال بوده، ولی بعد ممنوع شده است و آیا اصلاً خوردن آنرا خدا حلال شمرده و یا چون تا آن زمان حرام نکرده بوده، در این دین حلال بوده است؟
علم خداوند در وضع احکام که تغییر نکرده است، نیازهای بشر و به بیانی بایدها و نبایدهای زندگی بشر نیز تغییر نکرده است، پس تغییر و کم و زیاد شدن احکام به چه علت است؟
احکامی که از جانب خدای متعال توسط پیامبران(ع) به مردم ابلاغ میشود، تابع مصالح و مفاسد است؛ یعنی آن کارها و اعمالی که به آن دستور داده شده، به دلیل وجود مصالح و آثار مثبتی است که در آن کار وجود دارد، و آن اعمالی که از آنها نهی و دستور ترکشان صادر شده، به دلیل مفاسد و مضراتی است که در انجام آن وجود دارد؛ از اینرو بیشتر احکام ادیان آسمانی، بویژه در کلیات، با یکدیگر مشترکاند و تفاوتی با هم ندارند. احکامی؛ مانند وجوب نماز، روزه، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، حرمت روابط نامشروع، قتل بیگناهان، دروغ، دزدی و… .
اما به دلیل تفاوت شرایط و میزان ظرفیت و استعداد اقوام و گروههای مختلف در طول تاریخ، تفاوتهایی در برخی احکام دیده میشود. گاهی این اختلافها، به دلیل شرایط موجود است؛ مانند اینکه ابتدا دستور داده میشود که نماز به سمت بیتالمقدس خوانده شود، ولی پس از تغییر شرایط، قبله عوض شده و دستور داده میشود به سمت کعبه نماز خوانده شود.
گاهی احکام، با توجه به شرایط افرادی که مخاطب هستند، متغیر میشود. مثلاً خداوند خوردن حیوانات ناخندار و برخی از اجزای گاو و گوسفند را بر یهودیان حرام کرد و علت آنرا ستمکاری این افراد عنوان کرد.[1] سپس وقتی که حضرت عیسی(ع) به پیامبری برگزیده شد، به بنی اسرائیل بشارت داد برخی از آنچه بر آنان حرام شده بود، به دستور خدا برایشان حلال ساخته است.[2]
و برخی دیگر بر اساس ظرفیت افراد و میزان عقل آنها تغییر میکند و رو به کمال میرود. همانگونه که نوع متون درسی و نیز قوانین و شیوه آموزش، بین سطوح مختلف آموزشی، مثلاً بین دبستان و راهنمایی و دانشگاه، متفاوت است و متناسب با شرایط و تواناییهای افراد در نظر گرفته شده است. براین اساس همانطور که نمیشود دروس دانشگاهی را برای دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی تدریس نمود، همچنین نمیتوان شریعت و دین خاتم را که کاملترین دین است برای امتهای پیامبران پیشین تشریع نمود.
اما درباره حرمت شراب، باید گفت؛ خوردن این مایع نجس، در همه ادیان حرام بوده، ولی توسط افراد دنیاپرست، احکام دین دچار تحریف شده و به گونهای انحراف ایجاد شده که تصور میشود، بسیاری از کارهای حرام، در این ادیان جایز بوده است.[3]
[1]. انعام، 146.
[2]. آل عمران، 50.
[3]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: حرمت شراب در ادیان الاهی ؛ تغییر پذیری احکام الهی بر اساس مصلحت،
خاطرات رهبر انقلاب ۲
یکشنبه 97/09/11
خاطرات رهبر انقلاب۲
…پدرم عالِم دینی و ملّای بزرگی بود.
برخلاف مادرم که خیلی گیرا و حرّاف و خوشبرخورد بود، پدرم مردی ساکت، آرام و کمحرف مینمود، که این تاثیرات دوران طلبگی و تنهایی در گوشهی حجره بود. البته پدرم تُرک زبان بود _ما اصلاً تبریزی هستیم، یعنی پدرم اهل خامنهی تبریز است و مادرم فارس زبان.
ما به این ترتیب، از بچگی، هم با زبان فارسی و هم با زبان ترکی آشنا شدیم و محیط خانه، محیط خوبی بود. البته محیط شلوغی بود، منزل ما هم منزل کوچکی بود. شرایط زندگی، شرایط باز و راحتی نبود و طبعا اینها در وضع کار ما اثر میگذاشت. چیزی که حتما میدانم برای شما جالب است، این است که من همان وقت، معمّم بودم! یعنی در بین سنین ده و سیزدهسالگی، من عمامه به سرم و قبا به تنم بود! قبل از آن هم همینطور.
۷۶/۱۱/۱۴
ادامه دارد..
منبع:@t_manzome_f_r
وظايف راهبردي بسيج از منظر فرماندهي كل قوا؟2
پنجشنبه 97/09/01
6- بسيج و قطع اميد استكبار جهاني از جمهوري اسلامي
شما جوانها بايد دائم در صحنه باشيد. بايد دائم نشان دهيد كه جمهوري اسلامي آسيبناپذير است. نيروي مؤمن بسيج و نيروهاي حزباللهي در سرتاسر كشور و آحاد مؤمن در اين كشور، بايد كاري كنند كه اميد امريكا و صهيونيستها و بقيهي قدرتهاي دشمن از جمهوري اسلامي به كلي قطع شود.
7- مقابله با اشاعه فساد و توطئههاي دشمن
دشمن براي شايعكردن فساد در بين جوانان اين كشور، برنامهريزي ميكند. چه كسي بايد در مقابل اين اشاعهي فساد بايستد؟ چه كسي بايد در مقابل خرابكاريها بايستد؟ چه كسي بايد در مقابل توطئههايي كه دشمن به وسيلهي عوامل خود در داخل كشور انجام ميدهد و ممكن است يك عده آدم سادهلوح را هم به دنبال خود بكشاند، بايستد؟ بسيج؛ همين نيروي عظيم.
...
8- حفظ فضاي سالم در كشورامروز وظيفه بسيج، حفظ فضاي سالم در كشور و منزوي كردن زشتي و آلودگي و غفلت و ريا و نفاق و شرك است. امروز نسل نوخاسته كشور، با كمال صفا و پاكي به دنبال حقيقت ميدود و تشنه آن است. در كجاي كشور، شما جوانان نوخاسته - پسر و دختر - را ميبينيد كه تشنه حقيقت و معنويت و فهميدن و درست فهميدن نباشند؟ اين نسل پرعدد امروز كشور ما با صفاي ذاتي جواني خود و با تربيت اسلامي جامعهي ما، دنبال حقيقت است؛ اما در كمين اين نسل، گرگان درنده و روبهان حيلهگري هستند. در كمين نسل نوخاسته جوان ما كساني نشستهاند كه ميخواهند او را بفريبند، يا بدرند و از بين ببرند.
9- بسيج و باز كردن ميدانهاي تازه زندگي
تجدد و نوگرايي حقيقي و باز كردن ميدانهاي تازهي زندگي، مطلوب اسلام است؛ اصلا اسلام اين را از انسان خواسته؛ اين به بركت تأمل، تعمق، كار درست، كار فكري، تلاش عملي، مجاهدت، استقبال از كار و از خطر در همهي ميدانها، و همتها را بلند كردن بهدست ميآيد. اين كارها مربوط به كيست؟ مربوط به بسيج است. اگر بسيج را درست معنا كنيم، همين است.
10- تقويت و افزايش بصيرت و آگاهي
اساس بسيج در جمهوري اسلامي، بر آگاهي است. در اينجا نظام جمهوري اسلامي هرگز نخواسته است عدهاي بيايند و چشمهايشان را ببندند و با اطاعت كوركورانه و بيخبر از آنچه كه اتفاق ميافتد، به ميدان بروند و اسلحهها را بكشند و بناي جنگيدن بگذارند. اين را ما نخواستيم. جمهوري اسلامي و امام اين جمهوري - رضوان و رحمت خدا بر او - عكس اين حركت كردند. ملت ما با آگاهي راهافتاد، ميدان را انتخاب كرد و در آن ميدان جنگيد. كساني كه در جبهههاي نبرد، در هشت سال جنگ تحميلي و قبل از آن و مقداري بعد از آن ايستادند و جنگيدند، علي بصيرة جنگيدند. مكرر در مكرر از زبانشان شنيديم كه «ما براي خاك نميجنگيم؛ ما براي يك وجب زمين نميجنگيم؛ ما براي اهداف و آرمانهايمان ميجنگيم. » اين، همان معرفت است.
من ميخواهم عرض كنم: جوانان عزيز! بسيجيان عزيز! هر جاي كشور كه هستيد، اين بصيرت را روزبهروز زياد كنيد. نگذاريد بعضي از نيازهاي مادي و مسائل كوچك، جلو بصيرتها را بگيرد. بصيرتتان را حفظ كنيد و دشمنتان را بشناسيد. دشمن، ترفندهاي گوناگون دارد؛ و آن ملتي موفق ميشود كه فريب نخورد… بصير باشيد در شناسايي دشمن. بصير باشيد در شناسايي ترفندهاي دشمن.
11- ضرورت خودسازي و هوشمندي و پايداري
امروز دانشگاه، بيش از هميشه به بسيج دانشجويي و بسيج دانشجويان در صراط مستقيم انقلاب نيازمند است، و تشكل بسيج دانشجويي، بيش از هميشه به خودسازي و هوشمندي و پايداري.
12- ضرورت خودسازي و مراقبت
قرآن به ما ميگويد: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون. » يعني سست نشويد، غمگين نشويد، شما بالاتر از ديگران هستيد. به دنبال اين جمله، قيدي دارد: «ان كنتم مؤمنين»؛ اگر مؤمن باشيد. همهي اين حرفهايي كه زديم، مربوط به آنوقتي است كه رابطهي ما با خدا خوب باشد؛ مربوط به آن وقتي است كه شما جوانان عزيز، با تقوا باشيد؛ مربوط به آن وقتي است كه شما زن و مرد، سعي كنيد دينتان را حفظ كنيد؛ در مقابل جاذبههاي گناه، تسليم نشويد و در مقابل وسوسه شيطان، مقاومت كنيد. شما ميتوانيد و امتحان كرديم كه شما ميتوانيد. بالاترين وسوسههاي شيطان، وسوسه حفظ نفس است. چقدر شما در زير گلوله بارانهاي پيدرپي دشمن و آتشهاي انبوهي كه دشمن، در جنگ بر سرتان ميريخت، جلو رفتيد و نترسيديد!
بدانيد امروز يكي از سلاحهاي دشمناني كه مرگ بر آنها ميگوييد، اين است كه در مقابل جوانان ما دانه بپاشند - دانه گناه، دانه جاذبههاي گناه، جاذبههاي فساد - تا بلكه بتوانند آنها را جذب كنند. نفس قوي بايد بايستد و تسليم اين جاذبهها نشود. مراقب باشيد! جوانان بسيجي ما مؤمنند، مطهرند، پاكند. اما ممكن است در ميان آنها افرادي پيدا شوند كه روح قوي نداشته باشند و تسليم ترفند دشمن و شيطان گردند. اينجا، تقوا به درد ميخورد. تقوا يعني اينكه دايم مراقب خودمان باشيم و نگذاريم كه اشتباه كنيم. يكي از سلاحهاي ما، دعاست؛ «لايملك الّا الدعاء. » ما دعا را داريم؛ سلاح دعا را داريم؛ سلاح تضرع را داريم و سلاح بكاء را داريم.
پيش خدا تضرع كنيد و همه چيز را با تضرع، از خدا بخواهيد. اين بازوي قوي، اين ارادهي نيرومند و پولادين، با دعاست كه كارايي پيدا خواهد كرد. در ميدان جنگ هم، پيغمبر اكرم و اميرالمؤمنين عليهماالسّلام دعا كردند و با تضرع از خداي متعال خواستند. امام عزيز ما هم در جنگ دعا ميكرد. دل ما به دعاهاي آن بزرگوار و دعاهاي مؤمنين و صالحين، قرص بود.
13- ضرورت حفظ و تقويت ارتباط با خدا
يك ويژگي اين است كه در بسيج ملت ايران، مايهي اصلي، ارتباط با خداست. جوان بسيجي يا هر قشري از قشرهاي آن؛ يعني مرد و زن و پير و جوان بسيجي، داراي يك ارتباط معنوي و صميمي با خداست. اين، مايهي اصلي كار است. آن عاملي كه موجب ميشود انسان در ميدانها خسته نشود، ياد خداست. آن نيرويي كه انسان را در مقابل همهي قدرتها با قوت كامل نگه ميدارد، توكل به خداست. اگر توكل و اعتماد به خدا و ارتباط با خدا بود، حركت مردمي و بسيجي، حركتي پايدار و ماندگار خواهد بود. و اگر نبود، يك هيجان و اشتعال در برههاي از زمان پيدا ميشود، ولي باقي نميماند و از بين ميرود. شما اگر نگاه كنيد، در دنيا كشوري را با خصوصيات كشور ايران پيدا نخواهيد كرد كه توانسته باشد در مقابل آن همه دشمن بايستد، بر آنها غالب شود، موانع را بردارد، راه خود را بگشايد، و در جهت اهداف خود حركت كند. آن چيزي كه تا امروز، اين حركت را در ايران اسلامي اينطور مستقيم به سمت هدف هدايت كرده است، همين ايمان شما، ارتباطتان با خدا و روحيهي دعا و تضرعي است كه در نيروهاي بسيجي ما وجود دارد. اين، همان دعاي كميلي است كه شما مقيد بوديد و هستيد بخوانيد. اين، همان نماز جمعههاي شماست. اين، همان توسلات و توجهات شما به ائمه عليهمالسّلام است. و اين پيوند و رابطهي معنوي است كه همه چيز را حفظ كرده است. اين، يك خصوصيت است كه در جاهاي ديگر نيست، و بايد آن را حفظ كنيد.
14- اخلاق اجتماعي بسيج در ارتباط با مردم
شما بسيجي ها بايد به گونه اي رفتار كنيد كه احترام و محبت مردم جلب شود. شما بايد نمونه اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد. آن كسي بسيجي تر است كه مقررات را بيشتر رعايت مي كند، به خاطر آنكه اين فرد بيشتر از همه براي نظام دل مي سوزاند و مقررات، لوازم قطعي اداره درست نظام است.
15- تلاش براي افزايش محبوبيت بسيجيان در جامعه
هر جوان بسيجي، مرد بسيجي، زن بسيجي، دانشآموز بسيجي، دانشجوي بسيجي، كارگر بسيجي و روحاني بسيجي ميتواند محور باشد و انسانهايي را به خود جذب كند و با سخن و اخلاق و رفتار و درس خواندن و كار كردن و احساس مسؤوليت و آگاهي سياسي و اطلاعات ديني و معنوي خود، مثل شمعي دلها را روشن كند و ديگران را اميدوار به آينده و آمادهي به كار براي حضور در ميدانها قرار دهد. ببينيد چه مسؤوليت بزرگ و سنگين و درعينحال شيرين و هيجانانگيزي است.
اين در صورتي به وجود ميآيد و به وقوع ميپيوندد كه در داخل سازمان نيروي مقاومت بسيج، كار ادارهي فكري و عملي و قلبي و اخلاقي و روحي و سياسي از همه جهت، آنچنان منظم و با تدبير صورت گيرد كه بتواند چنين محصول عظيمي داشته باشد.
16- مساجد را رها نكنيد
مساجد را رها نكنيد. نيروي مقاومت بسيج، بهترين جايي كه دارد، همين مساجد است. منتها مساجد را مسجد نگه داريد. با امام جماعت مسجد، با عبادت كنندگان مسجد و با مؤمنيني كه در مسجدند، برادرانه صميمي باشيد - كه بحمداللَّه هستيد - و آن را حفظ كنيد و بيشتر كنيد. اول وقت، نماز را به جماعت، پشت سر پيشنماز هر مسجدي كه در آن هستيد، بخوانيد. در مراسم ديني مسجد و تبليغات آن شركت كنيد. در مراسم دعا و قرآن و مراسم مذهبي شركت كنيد. شما و امام جماعت آن مسجد - هر كس كه هست - مشتركاً مسجد را حفظ كنيد. براي مسجد، جاذبه درست كنيد تا بچهها، جوانان و زن و مرد محله، مجذوب مسجدي شوند كه شما در آن هستيد و بيايند. مسجد، پايگاه بسيار مهمي است.
17- انتظارات از محفل بسيجيان
من به شما برادران و خواهران عزيز - كه فرزندان من هستيد - مؤكدا توصيه ميكنم كه به عمقها توجه كنيد و آن را بطلبيد؛ از ظواهر هم دست نكشيد. اين خطاست كه كسي خيال يا توهم كند كه بايد باطن را درست كرد، ظاهر مهم نيست؛ نخير، همين ظاهر، انسان را به واديهاي گوناگوني ميكشاند. ظاهر ديني، ظاهر اسلامي، پايبندي به تعبد ديني، همين مجالس دعا، همين مجالس توسل به ائمه (عليهمالسلام) لازم است؛ منتها همهي اينها را با دانايي همراه كنيد.
در مجلس روضهخواني و سينهزني بسيج وقتي شعر خوانده ميشود، بايد با معنا، با مضمون، جهتدار و همراه با درس باشد. وقتي در آنجا سخنراني ميشود، بايد در جهت تعميق فكر و انديشه باشد. وقتي نماز جماعت ميخوانيد، نماز شما بايد همراه با توجه به پروردگار و خشوع در مقابل او باشد. وقتي اعتكاف ميكنيد، وقتي روزه ميگيريد، وقتي اجتماعات مذهبي تشكيل ميدهيد، بايد همراه با توجه به خداي متعال و همراه با اخلاص باشد. كليد موفقيت اينهاست.
منبع:http://www.siasi.porsemani.ir