
پدیده ای که باید در نطفه خفه شود”همخانگی”!
پنجشنبه 93/10/25
ازدواجی که هیچ جا ثبت نمی شود، و بر اساس رضایت و علاقه طرفین شکل گرفته و تا پایان علاقه اعتبار دارد، نه حرفی از مهریه و نفقه به میان می آید و نه دخالت ها و هزینه های سنگین زندگی مشترک، اما آیا این همه ماجراست؟
...
ازدواج سفید چیست؟
هم باشی نوعی از زندگی است که به زندگی زناشویی بدون ازدواج معروف است، که در آن دختر و پسر بدون ازدواج رسمی باهم زندگی میکنند. پیوندی به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار میشود که فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است. این امر از نظر قانونی جرم و از نظر شرعی نیز گناه محسوب میشود.
در این نوع ازدواج عقد یا صیغه ای بین دو طرف صورت نمی گیرد. این نوع ازدواج می تواند روابط جنسی را در پی داشته باشد و یا نه.
این نوع ازدواج فقط محدود به جوانان نیست، بلکه افراد میانسال هم درحال تجربه این شیوه از زندگی هستند. در مورد افراد میانسال و حتی نزدیک به سالمند حالت متفاوتی دارد، آنان طلاق میگیرند، سپس به این روش با یکدیگر زندگی میکنند و در مواردی هم اطرافیان متوجه ماجرا نمیشوند!
برخی «ازدواج سفید» را که به معنای «همباشی»(cohabitation) هست ، برقراری رابطه جنسی بدون ثبت پیوند ازدواج در نظر گرفتهاند.
دکتر امیدعلی احمدی جامعهشناس می گوید : این ازدواج که در غرب رایج است و به معنای «همباشی» نیز شناخته میشود، پیوندی به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار میشود که فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است.
مهدی بیاتی روانشناس نیز معتقد است زندگی دختر و پسر زیر یک سقف را بدون عقد شرعی نمیتوان ازدواج نامید؛ بلکه چنین رابطهای با اهدافی مانند برآوردن نیازهای جنسی و روانی برقرار میشود.
زندگی مشترک بدون ازدواج با زندگی مشترک همراه با ثبت رسمی ازدواج تفاوتهایی دارد که برخی از آن ها بهشرح ذیل میباشند:
*زوجین از همدیگر هیچگونه دارایی را به ارث نمیبرند.
*در رابطه مشترک بدون ازدواج رسمی، در صورت فوت یکی از زوجین به دیگری بازنشستگی افراد بیوه تعلق نمیگیرد.
*زوجینی که دارای ازدواج رسمی نیستند، نمیتوانند نام خانوادگی همدیگر را داشته باشند.
این نوع ازدواج در بیشتر کشورهای اروپایی و امریکایی رواج دارد، اما با وجود تعداد محدود این نوع ازدواج در کشوری با شاخصههای فرهنگی اسلامی نگران کننده است. جامعه امریکا افراد را ترغیب میکند تا بر حال متمرکز شوند و برای امروز زندگی کنند؛ اما ازدواج رسمی نشانه تاکید بر آینده است.
«ازدواج سفید» از کدام کشور و چگونه شروع شده؟
جاوید ثمودی دکترای روانشناسی کاربردی می گوید : ازدواج سفید پدیده نامتعارف و ناآشنایی است که به تازگی در ایران نیز رواج یافته است البته این پدیده نخستین بار در آمریکا و در پی جنبشی پدیدار شد که “جنبش آزادی زن” نام داشت.
او در این خصوص گفت: این جنبش ظاهرا با هدف ایجاد تغییراتی در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه آمریکا انجام شد و هدف آن برقراری شرایط عادلانه و مساوی برای زنان بود.
ثمودی ادامه داد: اما آنچه واقعا اتفاق افتاد پدیدهای بود که بعدها “انقلاب جنسی” نام گرفت و نتیجه آن رواج رفتارهای نابهنجار و بیبند و باریهایی بود که به غلط آزادی زنان نام گرفت.
تا پیش از ۱۹۷۰، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد زوجهای ازدواج نکردهای که با یکدیگر زندگی کردهاند، از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۰ ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحلهای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شدهاست. آمارها نشان میدهد امروزه، زندگی بدون ازدواج یکی از شیوههای رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوجهای آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف میگذرانند. در سال ۱۹۹۴، حدود ۳/۷ میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند و نزدیک به اواخر دهه ۱۹۹۰، حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد زوجها حداقل پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر میگذراندند.
اکنون نظر عامه امریکاییها زندگی مشترک قبل از ازدواج را یک ایده خوب میداند و هم خانگی به عنوان یک فرهنگ معرفی میشود. عامه بر این عقیدهاند که هم خانگی به عنوان یک دوره امتحان برای مشاهده اینکه آیا رابطه خوب عمل میکند یا نه، مفید است. جامعهشناسان معتقدند همهگیر شدن این موضوع یک تأثیر مهم و طولانی مدت بر ساختار جامعه امریکایی دارد. در کشورهای غربی این نوع زندگی را به شیوه های مختلفی تبلیغ می کنند تا آن را رواج دهند.
اما با این وجود مطالعات روی آمارها نشان میدهد ازدواجهایی که زوج قبل از آن با هم همخانه بودهاند نسبت به ازدواجهایی که زوج چنین سابقهای نداشتهاند، بیش از ۵۰ درصد بیشتر با خطر طلاق مواجه است. به عبارتی دیگر بر خلاف باور عامه حتی در امریکا همخانگی پیش از ازدواج نمیتواند دلیلی برای استحکام خانواده در آینده باشد.
همخانگی مجردهای غریبه
یکی از راه های رواج هم باشی می تواند هم خانگی باشد. در یکی از سایت هاکه مجوز هم دارند؛ با تبلیغ همخانه شدن جوان ها می تواند عامل بروز ازدواج سفید در جامعه باشد.
پلهای هوایی و دیوارهای شهر میتوانند وسیله اطلاع رسانی درباره نیاز به همخانه و تقسیم وجه اجاره یک خانه باشد، گاهی هم فضای مجازی محل مناسبی برای انتشار این آگهیهاست.
تقسیم اجاره و پول پیش نخستین توجیهی است که با دیدن آگهیهای همخانگی به ذهن میرسد. فشار گرانی مسکن میتواند توان مالکیت یک واحد آپارتمان را سلب کند اما نیاز اولیه سکونت را نه. نیازی که با سکونت در شهری دیگر یا تمایل به جدایی از خانواده به دلایل مختلف سر بر آورده و راهحلهای موقتی باید به تامین آن کمک و گریزی پیدا کنند.
اغلب آگهیدهندگان دانشجویان و افراد مجرد شاغلی هستند که به فرد دیگری برای تقبل بخشی از هزینهها نیاز دارند اما در این میان شرایط خاص هم میان آگهیدهندگان کم نیست. کسانی که حاضرند از بخش زیادی از سهم پرداختی همخانه یا حتی تمام این سهم بگذرند و با او زندگی کنند. اغلب این افراد جنسیت همخانه مورد نظرشان را ذکر نکردهاند و با یک تماس میشود فهمید به همخانگی با جنس مخالف تمایل بیشتری دارند.
تفاهم اخلاقی به جای اجاره
در یکی از این آگهیها آمده: «سلام، ٣٨سالمه، چهارراه پارک وى یک آپارتمان دو خوابه ١١٠مترى شیک با همه امکانات دارم. مدیر یک کارگاه تولیدى هستم. سیگارى نیستم. اهل ورزش و تفریح هستم. سالم زندگى میکنم. دنبال یک آقا یا خانم که دوست داشته باشه با من همخونه بشه هستم. نیاز به اجاره ندارم. لطفا در صورت تمایل مشخصات خودتون رو ایمیل بفرمایید، سپاسگزارم»
در میان آگهیدهندگان اغلب خانمها با تاکید در آگهی ذکر میکنند که فقط خانمها تماس بگیرند. با این حال بعضی از دختران جوان که به سرعت نیاز به سکونت دارند، حاضر به همخانه شدن با آقایان هستند.
چه کسانی تن به «زیست سیاه» میدهند؟
آنان افرادی
«دارای اعتماد به نفس پایین»،
«وابسته»، «مسئولیتگریز»،
«کم مهارت»
و اغلب «فاقد شجاعت اجتماعی»
هستند.
«هم باشی» راهی برای فرار از مسئولیت است. یکی از بزرگترین علتهایی که خانوادهها به «هم باشی» تن در میدهند به این خاطر است که از بار مسئولیت خود کم کنند: «در «هم باشی» به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر خیلی راحت این دختر و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد به همین خاطر در این دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق؟» این نوع ازدواج بیشتر به خاطر رسیدن به منفعت صورت می گیرد. و بعد از برطرف شدن نیاز از هم جدا می شوند.
ازدواج سفید در ایران و چرایی پیدایش آن
این نوع ازدواج ناشی از علل و زمینههایی است؛
عوامل متعددی چون
استقلال نسبی جوانان،
بالارفتن سن ازدواج،
گریز از مراسم سنتی ازدواج،
تهاجم فرهنگی،
کمرنگ شدن باورهای مذهبی و اخلاقی،
سنتهای غلط ازدواج،
هزینههای کمرشکن اقتصادی،
تنوعطلبی جوانان،
ترس از طلاق و ناهمخوانی اخلاقی جوانان،
قوانین و شرایط دشوار و زائد عقد و طلاق
سبب گرایش جوانان به ازدواج سپید شده است.
عامل مهم دیگر که ممکن است کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، این است که با این شیوه قانون خانواده و شرایط حاکم بر آن دور زده میشود! این مسأله برای افرادی که ازدواج کردهاند و سپس طلاق میگیرند اهمیت بیشتری دارد.
فاصله میان رسیدن به بلوغ جنسی و تشکیل خانواده زوجینی، هر روز بیشتر میشود. به عنوان مثال اگر سن رسیدن به بلوغ جنسی و سن ازدواج را بر اساس آمارههای موجود به ترتیب ۱۳ و ۲۸ سال بگیریم، به یک شکاف ۱۵ ساله میان رسیدن به بلوغ جنسی و ازدواج خواهیم رسید. شیوع پدیده زندگی زناشویی بدون ازدواج نیز نتیجه ی همین شکاف ۱۵ ساله است.
علت گرایش افراد به ازدواج سفید
◄بالا رفتن سن ازدواج: ازدواج در ایران بنا به دلایل مختلفی همچون پیدایش فرهنگ مدافع ازدواج در سن بالا، مسائل اقتصادی همچون بیکاری، بالا رفتن هزینه های زندگی و هزینه مراسم ازدواج، مجموع عللی مربوط به خود ازدواج مثل بالارفتن مهریه و… باعث شده است که ازدواج برای جوانان بسیار دشوار شود و از این جهت برخی از آن ها برای برآورده کردن نیاز های جنسی و عاطفی خود به سایر راه ها روی بیاورند.
◄گسترش مخاطبان شبکه های ماهواره ای و فیلم های خارجی در شبکه خانگی: استفاده از ماهواره و گسترش مخاطبان آن در بین جامعه ایران که آن نیز هم سطح گسترش فعالیت شبکه های فارسی زبان است، باعث ترویج زندگی به سبک آمریکایی است. در قالب این دسته از طریق مجموعه های تلویزیونی مختلف هم خانگی دختر – پسر نه تنها آسیب زا بلکه دارای جذابیت ها مختلف، شادابی و در نهایت مفید نمایش داده می شوند. این زندگی ها را برای جلب نظر مردم زیبا نشان می دهند ولی در واقع مانند سرابی پوچ و بی هدف است.
◄افزایش سفرهای توریستی ایرانیان به خارج از کشور: افزایش سفرهای توریستی ایرانیان به کشورهای خارجی و دیدن جذابیت ها و زرق و برق های موقتی ناشی از این سفرها، باعث نوعی تسلیم شدن روانی در برابر فرهنگ غالب در این کشور ها می شود و بدنبال آن نیز این ناهنجاری اخلاقی در کنج ذهن بعضی از توریستهای ایران بالاخص جوانان جا می گیرد.
◄آمار بالای مهاجرت ایرانیان به کشور های غربی: بخشی از ایرانیان که به خارج از کشور مهاجرت کردند کم کم جذب فرهنگ جوامع مقصد شده و به تدریج با رفت و آمدهای خود به ایران باعث تزریق این دسته از عیاشی های اخلاقی به جامعه ایران شدند، در این بین دانشجویانی که برای تحصیل به خارج از کشور رفتند بیشترین نقش را دارند. این دسته اخیر از آنجا که غالباً مجرد هستند، لاجرم زوجی برای خود خواهند یافت که با توجه به فرهنگ غرب که اکثر آشنایی ها در نخست در قالب هم خانگی است، این زوج یابی دانشجویان ایرانی در غرب نیز در اکثر موارد در قالب هم خانگی است. و به این دلیل که بخش قابل توجهی از دانشجویان بعد از تحصیل به ایران باز می گردند محتمل است که این معضل اخلاقی را نیز با خود خواهند آورد.
این اثر گذاری در ایران ریشه طولانی دارد. برای مثال می توان به دوران قاجار اشاره کرده که افرادی معلوم الحال با اثر پذیری از غرب در داخل ایران شروع به تاختن علیه کیان اخلاقی و مذهبی جامعه کردند.
◄افزایش فعالیت فمینیسم: تفکر فمینیستی که یکی از اصول آن بی قید و تعهد بودن زن است در ذات خود معضل هم خانگی را دارد، زیرا که این تفکر همانطور که گفته شد خود را مدافع آزادی زنان می دانند، آزادی ای که به تعبیری همان فرار از قیود خانوادگی و تعهدات زناشویی است.
◄تحصیل دختران دانشجو دور از خانواده خود: تحصیل دختران در شهری دور از محل سکونت خانواده، بالاخص در مواردی که دختران از شهرستان های کوچک به کلان شهرهای همچون تهران می آیند، باعث به وجود آمدن تعارضات فرهنگی می شود که در نهایت در پاره ای از موارد تعارضات اخلاقی به بار خواهد آورد.
◄گسترش فعالیت های دین ستیزانه: در جامعه فعلی ایران، مجموعه عواملی همچون گسترش شبکه های ماهواره، گسترش فعالیت مبلغین مذاهب دیگر در قالب مواردی همچون کلیسای خانگی و افزایش فعالیت روشنفکر نماها، تبلیغات علیه اعتقادات اسلامی و کیان اخلاقی جامعه عده ای را جذب خود کرده که باعث از معیار افتادن ارزش های اخلاقی همچون ازدواج، رابطه دو جنس مخالف بر پایه عقود شرعی و … شده است.
مهدی بیاتی روانشناس چنین رابطهای علتی مانند برآوردن نیازهای جنسی و روانی برقرار میشود. این امر از نظر قانونی جرم و از نظر شرعی نیز گناه محسوب میشود.
دکتر امانالله قرایی مقدم جامعهشناس معتقد است تجردگرایی دختران، کمرنگ شدن اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی مردم، الگوبرداری از ماهواره و رسانههای بیگانه بویژه سریالهای ساخت ترکیه و امریکای جنوبی از جمله عوامل رشد پدیده موسوم به «ازدواج سفید» می داند. بی اعتنایی به نظام خانواده، عدم مسئولیت پذیری دختران و پسران برای زندگی اجتماعی و جامعه پذیر کردن آنها، نبود امکانات برای ازدواج از جمله مسکن و بیکاری میتواند در شکل گیری چنین روابطی تاثیر گذار باشد. از دید وی این رابطه تنها تا زمانی ادامه پیدا میکند که دختر زیبایی دارد، در حقیقت این زنان تبدیل به روسپی میشوند.
ازدواج سیاه دارای چه آثار و پیامدهایی است؟
معضل هم خانگی همانطور که مجموع علل مختلفی دارد، مجموعی نتایج و تبعات مخصوصی را به همراه دارد که در ذیل بیان می شود.
۱- دور ساختن طرفین از «شروع جدی زندگی» است. این سبک زندگی به سرابی میماند که اندک زمانی میتواند دختر و پسر را دلخوش کند. لیکن دلخوشی دیری نمیپاید چون خیلی زود «محک تجربه و زندگی» به میان میآید و واقعیات عیان میشوند.
۲- برای دختران «احساس فریب خوردگی» است. اکثر دختران در ذهن خود، خویش را برای یک زندگی دائمی مهیا میکنند. به همین خاطر وقتی روابط به هم میخورد باورهای آنان به هم میریزد و آنان احساس فریب خوردگی میکنند.
۳- خاتمه زیست مشترک و احساس شرمساری برای دوطرف است.
۴-عدم وجود امنیت روانی از ویژگی های مهم هم باشی به خصوص برای دختران و زنان است و از آنجا که ساختار خلقت و شخصیت زنان بسیار هیجانی، لطیف و بر اساس ظرائف و پیچیدگی های خاص آن ها طراحی شده اینگونه روابط تأثیر مخرب و فاجعه آمیزی بر ذهن و روان آن ها بر جای می گذارد. و ممکن است مرد به راحتی او را رها کند و با زن دیگری اینطور زندگی داشته باشد.
۵- برای فرزندان و بارداری های احتمالی هیچ پیش بینی ای انجام نگرفته و همین امر خود بر میزان فرزندان و کودکان نامشروع و همچنین بر آمار سقط های غیرقانونی و مرگ و میر ناشی از آن می افزاید.
۶-از دست دادن حمایت والدین یک ترس اساسی برای زوجهای دارای زندگی زناشویی بدون ازدواج است.
۷-اگر بعد از چند ماه زندگی مشترک پسر دختر را رها کند و برود، این دختر شانس کمتری برای یک ازدواج مناسب خواهدداشت.
سوء استفاده این دسته از زوج ها از یکدیگر: زوجهایی که همخانه هستند بیشتر از زوجهای ازدواج کرده از همدیگر سوء استفاده میکنند. تحقیقات زیادی نشان می دهد که حملات جسمی در بین زوجهای همخانه نسبت به زوجهایی که ازدواج کردهاند بسیار رایجتر و شدیدتر است. مردان معمولاً به این دلیل همخانگی را انتخاب میکنند که با آسودگی از رابطه برخوردار شوند در حالیکه زنان با این امید همخانه میشوند که رابطهشان به ازدواج منجر شود. هم خانگی رابطه ای را میسازد که در آن مرد بیشتر احتمال دارد که در موقعیت قدرت بر زنی قرار گیرد که از رابطهاش بیشتر از آنچه که هست انتظار دارد. این موضوع برای زنی که همخانگی را انتخاب کرده در موقعیت خطرناکی قرار میدهد.
مشکلات روانی: آن هایی که همخانه هستند بیشتر از افسردگی و اضطراب رنج میبرند. زن ازدواج نکرده تحریکپذیرتر، مضطربتر، نگرانتر و افسردهتر از زن ازدواج کرده است. در حقیقت این دسته از زنان در دراز مدت دچار حس پوچی و نا امیدی می شوند، این زنان پس از مدتی هم جنس های خود را می بینند که رو به رابطه جدی و تعهد آور با ضمانت های شرعی و اخلاقی می آورند، در صورتی که رابطه ی که خودشان در آن قرار دارند، هیچ گونه ضمانت اجرایی ندارد و وحشت اینکه هم خانه شان به راحتی آنان را رها کند، همواره با این دسته از زنان هست.
پیدایش مسائل و مشکلات مختلف پس از ازدواج: فعالیت جنسی زودهنگام و بدون قید و بند منجر به مشکلات شدید رفتاری میشود. این دسته از روابط جنسی که در اغلب موارد همراه با افسار گسیختگی جنسی است، باعث می شود که فرد در دراز مدت سلایق جنسی نامعقول و نامعمولی پیدا کند، که نتیجتاً نمی تواند برآورده کردن آن را از کسی که نقش همسر واقعی او را در آینده خواهد داشت، انتظار داشته باشد. این مسئله خود باعث سرکوب های جنسی و مشکلات روانی- عاطفی پس از آن می شود.
بالابردن آمار طلاق: آن هایی که قبل از ازدواج با هم زندگی میکنند بعد از ازدواج میزان جدایی و طلاق بیشتری دارند.
کم کردن اشتیاق به ازدواج: آن هایی که همخانه هستند کمتر احتمال دارد که با هم ازدواج کنند. نتیجه یک تحقیق ملی تطبیقی در امریکا از خانوادهها و خانوارها با حجم نمونه ۱۳ هزار نفری نشان داد که در حدود ۴۰ درصد از زوجهای همخانه در امریکا بدون آنکه به ازدواج برسند از هم جدا میشوند. نیمی از این افراد در طول زندگی چندین همخانه داشتهاند.
ترویج خیانت: آن هایی که رابطه جنسی پیش از ازدواج دارند احتمال بیشتری دارد که بعد از ازدواج به همسرشان خیانت کنند. زیرا که آن هایی که همخانه هستند به جای یک رابطه پایدار ماجرای عاشقانه ی زودگذری دارند. نتیجتاً این دسته از روابط باعث می شود که افرادی که وارد آن می شوند نتواند در دراز مدت خود را در یک رابطه طولانی مدت، متعهد ببینند.
فراهم شدن زمینه گسترش همجنس گرایی: در حقیقت با توسعه هم خانگی سایر قبح های اخلاقی نیز فرو خواهند ریخت، که باعث پدید آمدن سایر معضلات اخلاقی همچون هم جنس گرایی در سطح یک جامعه می شود.
پدید آمدن نسل فرزندان نامشروع و تبعات اجتماعی ناشی از آن: در حقیقت همانطور که یکی از آثار هم خانگی رابطه جنسی بی قید و بند ناشی از آن است، محتمل است که فرزندان نامشروعی نیز پدید آیند، معضلی که با گسترش هم خانگی در لایه های جامعه، در دراز مدت باعث ایجاد نسلی از فرزندان نامشروع خواهد شد. پیدایش این دسته از نوزادان در دراز مدت، پیدایش نابهنجاری های اجتماعی و نا امنی های جنایی را به همراه دارد. تحقیقات در مناطق مختلف جهان نشان می دهد که بخشی قابل توجهی از مجرمین خطرناک از این دسته فرزندان هستند.
علی احمدی، وکیل و مشاور حقوقی خانواده در مورد این نوع ازدواج و پیامدهای حقوقی آن می گوید: «چنین رابطه ای زنا تلقی می شود و فرزند ناشی از آن فاقد مشروعیت قانونی است، چون نسبت فرزندی او با پدر قابل اثبات نیست.»
در چنین مواردی اغلب زن به خاطر پرهیز از بی آبرویی به دنبال اثبات رابطه ابویت فرزند و والد نمی رود و حتی اگر ادعا کند که صیغه بوده است، در صورت انکار مرد، ادعای زن، به خاطر ثبت نبودن، قابل اثبات نیست.
در این میان فرزندان بی پدر و بی خانواده ای باقی می مانند که نه آن ها از والدین ارث می برند و نه والدین از آن ها. گرچه سایر حقوق این کودکان چون بقیه کودکان است، اما معمولاً کسی حضانت آنان را بر عهده نمی گیرد، مگر اینکه یک پروسه پیچیده قانونی طی شود. در این موارد سپردن حضانت به مادر محتمل تر است و زن چه از نظر روانی و چه از نظر حقوقی شکست خورده و بلاتکلیف باقی می ماند.
ازدواج سفید چه حاصلی دارد؟
ازدواج رسمی تغییرات رفتاری ایجاد میکند — هم در زوج و هم در اطرافیان آنها – که هیچ آثاری از آن در هم باشی دیده نمیشود: دو طرف میتوانند به هم اعتماد کنند، بچهها و والدین دو طرف میتوانند در این رابطه سرمایهگذاری عاطفی و مالی کنند، و از این قبیل. اما نتایج تجربی این تغییرات رفتاری چیست؟
قبل از تلاش برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید درک کنیم که زوجها در ازدواج سفید، بخصوص آنهایی که هیچ برنامهای برای ازدواج رسمی ندارند، حتی قبل از شروع همخانگیشان هم با زوجهایی که ازدواج رسمی میکنند فرق دارند. زندگی کردن با یک نفر به جای ازدواج کردن با او، جذابیت ازدواج را برای افراد و احتمال موفق شدن آن را کمتر میکند. در زیر ازدواج رسمی و ازدواج سفید را از جوانب مختلف مقایسه میکنیم.
خشونت خانگی:
طی گزارش یک تحقیق مشخص شده است که بچههای زیادی در سراسر جهان در نتیجه هم باشی به دنیا میآیند، فقط بخاطر اینکه مادران بسیاری از ترس خشونتهای خانگی و کودکآزاری تن به ازدواج رسمی ندادهاند. آیا این ترس منطقی است؟ اما طی تحقیقی که در سال ۱۹۸۷ انجام گرفت مشخص شد که میزان این خشونتها در هم باشی نه تنها کمتر نیست بلکه میزان مشاجراتی که به خشونتهای فیزیکی تبدیل شده است در هم باشی دو برابر ازدواجهای رسمی بوده است. یکی از علتهای آن این است که این زوجها به طور متوسط جوانتر هستند و تحصیلات پایینتری دارند.
اما این مسئله که زوجهایی که وارد هم باشی میشوند قصد تبدیل آن به ازدواج رسمی را دارند یا نه اهمیت بسیاری دارد. نامزدهایی که با هم زندگی میکنند هم درست مثل زوجهایی که ازدواج رسمی میکنند تمایل کمتری به مشاجرات خشونتآمیز نشان میدهند. زنانی که با مردی که هیچ تصمیمی برای ازدواج رسمی با آنها ندارد همخانه میشوند تا حد زیادی در معرض خشونت قرار دارند. سلامت زنانی که ازدواج رسمی میکنند به مراتب بالاتر از دستهای است که فقط با مردی همخانه میشوند. برخی محققان اعتقاد دارند که تعهد در رابطه و به طرف مقابل خشونت را کاهش میدهد.
رابطه جنسی:
رابطهجنسی یکی از مهمترین اصول در معامله هم باشی است. طبق تحقیقی که در سال ۱۹۹۲ انجام گرفت، زوجهایی که زنگی هم باشی دارند به طور متوسط هفت مرتبه در ماه و تقریباً یک مرتبه بیشتر از زوجهایی که ازدواج رسمی کردهاند، با هم رابطهجنسی دارند. اما احتمال اینکه زوجهایی که هم باشی کردهاند فقط با همسر خود ارتباط جنسی برقرار کنند بسیار کمتر از زوجهایی است که ازدواج رسمی داشتهاند، هرچند اکثر آن ها میگویند که از طرفشان چنین انتظاری دارند. در یک تحقیق مشخص شد که آمار زنانی که در ازدواج رسمی به شوهرانشان خیانت میکنند ۴ درصد، آن ها که در ازدواج سفید این کار را میکنند ۲۰ درصد و آن ها که در روابط دوستی این کار را میکنند ۱۸ درصد است. طبق آمار زنان پس از ازدواج رسمی تغییر رفتاری قابلتوجه داشته و تمایل آن ها برای برقراری ارتباط جنسی با مردی جز همسرشان بسیار پایین میآید.
کارهای خانه:
زنانی که با مردی زندگی میکنند باید خانه داری بسیار بیشتری نسبت به زنانی که تنها یا با زنان دیگر زندگی میکنند انجام دهند. در تحقیقی که اخیراً انجام گرفته است مشخص شد که با در نظر گرفتن وجود فرزندان و شخصیت همسرانشان، زنان ازدواجکرده ۱۴ ساعت بیشتر از مردان ازدواجکرده به کار خانه مشغولند و این آمار برای زنانی که بدون عقد رسمی با مردی زندگی میکنند ۱۰ ساعت است. بسیاری از اقتصاددانان نیز عنوان میکنند که مردان با صرف زمان بیشتر برای کار بیرون از خانه و کسب درآمد و تقسیم آن با همسرانشان، زحمات همسر خود در خانه را جبران میکنند اما این در حالی است که در ازدواج سفید، مرد که بیرون از خانه کار میکند، تعهدی برای تقسیم درآمد خود با زن ندارد و این یعنی زنانی که ازدواج سفید کردهاند، بدون هیچ مزد دریافتی در خانه زحمت میکشند.
ثروت:
مرد و زنی که ازدواج رسمی میکنند، نه تنها سرنوشتشان بلکه اموالشان نیز به هم گره میخورد. آمار و ارقام نشان میدهد که آن دسته از زوجهایی که به جای ازدواج رسمی و قانونی، ازدواج بدون عقد رسمی را انتخاب میکنند، در طول زمان ثروت کمتری را اندوخته میکنند زیرا اغلب تحت حمایت مالی خانوادهها قرار نگرفته و درآمدهای کسبشده از هر دو طرف نیز برای خانواده هزینه یا پسانداز نمیشود و این میتواند برای بچههایی که ممکن است از چنین والدینی به دنیا بیایند، جای نگرانی داشته باشد.
سلامت احساسی:
ذات ازدواج برای طولانیمدت است. زوجهای ازدواجکرده زندگی زناشویی خود را بسیار محکمتر و باثباتتر از زوجهایی میبینند که ازدواج سفید کردهاند. و زمانی که دو طرف تصور کنند که احتمال شکست ارتباطشان وجود دارد، تاثیری بسیار منفی بر روحیه آن ها خواهد داشت. نتیجه آن: سلامت روانی در زوجهایی که ازدواج سفید کردهاند درمقایسه با آن هایی که ازدواج رسمی کردهاند بسیار ضعیفتر است. این زوجها به مراتب افسردهتر بوده و سطح رضایت از زندگی بسیار پایینتری نیز دارند. این که زندگی آن ها ممکن است خیلی زود بر هم بخورد، فشار عصبی سنگینی هم بر مرد و هم زن خواهد داشت و به همین دلیل است که علائم افسردگی به شدت در این افراد به چشم میخورد.
طلاق و جدایی:
معمولاً همه تصور میکنند که با هم زندگی کردن در یک زندگی آزمایشی به دو طرف نشان میدهد که ازدواجشان به چه شکل میتواند باشد و با اطلاعاتی که از چنین زندگی آزمایشی از همدیگر به دست میآورند میتوانند انتخاب درستتری داشته باشند. آمار نشان میدهد که دلیلی که اکثر این زوجها برای هم باشی ارائه میدهند این است که بفهمند به اندازه کافی با هم سازگار هستند که ازدواج کنند یا خیر.
شاید تعجبآور باشد که بدانید برخلاف باور عموم، احتمال طلاق و شکست رابطه در زوجهایی که قبل از ازدواج رسمی با هم زندگی میکردهاند بسیار بالاتر است. دلیل آن میتواند این باشد که زندگی زیر یک سقف بدون عقد ازدواج رفتار دو طرف را طوری تغییر میدهد که باعث میشود در ازدواج کمتر متعهد شوند. تحقیقات نشان میدهد که آن هایی که تصمیم به ازدواج سفید میگیرند ویژگیهایی دارند که راضی به ازدواج سفید میشوند و همین مسئله نشان میدهد که به درد ازدواج نمیخورند.
این آمار و ارقام به وضوح نشان میدهد که همزیستی بیتعهد در مقایسه با ازدواج قانونی، از لحاظ اجتماعی توافقی پست به شمار میرود. زوجهایی که بدون هیچ برنامه مشخص برای ازدواج با هم زندگی میکنند، معاملهای کاملاً متفاوت با آن ها که ازدواج یا نامزد میکنند بین هم دارند. تنها وجه اشتراک آن ها با زوجهای قانونی، ارتباط جنسی و زندگی کردن زیر یک سقف است. مردانی که تن به هم باشی میدهند معمولاً وفاداری نسبت به طرف خود نداشته و زنان نیز هیچ قطعیتی به آینده خود و فرزند احتمالیشان ندارند. بچههایی که در چنین خانههایی به دنیا میآیند نسبت به بقیه بچهها عملکرد بدتر و ضعیفتری دارند. چنین ازدواجی فایدهای برای هیچ کس ندارد، نه زن، نه مرد و نه بچهها.
مشخص است که زنان و مردانی که تصمیم به چنین زندگی زناشویی میگیرند، تفاوت عمدهای با آن ها که ازدواج رسمی را پیش میگیرند، دارند. همین موجب بالاتر بودن میزان جدایی آن هاست. اما تاثیرات منفی هم باشی فقط به این محدود نمیشود. چنین زندگی زناشویی فرد را دچار مشکلات سلامت احساسی کرده و او را از جامعه، مذهب و خانواده دور خواهد کرد.
مهدی بیاتی روانشناس می گوید: زمانی که شادابی و نشاط زن به مرور زمان کاهش یابد، ممکن است علاقه مرد به ادامه زندگی با او کم شود و او به زن دیگری گرایش پیدا کند.
مهدی بیاتی روانشناس چنین رابطهای موجب کاهش فرزندآوری میشود، علاوه بر آن سطح زندگی افراد تغییر میکند و خلاء روانی برای دختر را در پی دارد و ممکن است حتی شانس مادر شدن او را کاهش دهد و حتی به آسیبهایی مانند اعتیاد سوق پیدا کنند.
دکتر علیاصغر نژادفرید روانشناس میگوید: فرزندان حاصل از چنین ازدواجی بیشترین لطمه را متحمل میشود، چراکه چنین ازدواجی ثبت نمیشود و سرنوشت آنان پس از تولد مشخص نیست. بارداریهای ناخواسته و عوارض بهداشتی ناشی از سقط جنین غیرقانونی از تبعات دیگر ازدواج سپبد است.
گلپایگانی می گوید: مردمی که این نوع زندگی را برمیگزینند، نسل حلالشان از بین میرود و حرامزاده میشوند.
دکتر سعید منتظرالمهدی معاون اجتماعی ناجا می گوید:نیازی به حجت نیست افرادی که تن به ازدواج سیاه میدهند دنیایی سرشار از تعارض، کشمکش و مسائل حل نشده دارند به همین خاطر، در اندک زمانی پس از شروع زیست مشترک، روابط آن ها به کشمکش و درگیری میانجامد.
نظرات افراد در مورد ازدواج سفید
رواج دهندگان ازدواج سفید
پخش مستند ازدواج سفید از بی بی سی
به گزارش ایسنا، افشین علاء – شاعر – به سیاستگذاریها و رویکردهای برنامهسازان بی بی سی اعتراض کرده است. چندی پیش بی بی سی فارسی برنامهای پخش کرده با موضوع رواج «ازدواج سفید» در ایران، تبدیل آن به یک واقعیت فراگیر- و حتی لازم و نامذموم- تلاش موذیانهای است که گویا رسانههایی همچون بی. بی. سی، برای تحقق آن از هیچ شیطنتی دریغ نخواهند کرد!
این رسانه دروغی به بزرگی فراگیر شدن ازدواجهای به اصطلاح سفید در ایران را برای مخاطب به خبری بدیهی و مسلم تبدیل کند. آن هم نه با دشنام و شعار، که حتی با جانبداریهای رندانه مجریان برنامهها مرز برخی واقعیتهای ایران در مقابل اصرار کارشناسان و مهمانان برنامه که غالبا با استناد به شواهد سفسطهآمیز، حرف خود را به کرسی مینشانند.
در یک برنامه ی تلویزیونی بحث آزادی میگذارند و کارشناسانی را به مصاحبه وا میدارند و در فضایی ظاهرا بیطرف و علمی، نتیجه دلخواه خود را به مخاطب الغا میکنند. اتفاقی که در برنامه ازدواج سفید، شاهد آن بودیم. در این برنامه، مجری سعی میکرد بگوید هنوز خانوادههای ایرانی- بویژه حکومت ایران- در برابر این گونه گرایشها موضع شدیدی دارند و بعید است که بهزودی شاهد رواج آن باشیم اما آقای به ظاهر کارشناسی که مهمان برنامه بود، چنان با جانبداری از این گونه ازدواجها و رواج آن در نسل جدید و پیشرو ایرانی! حرف میزد که خانم مجری هم چارهای جز تسلیم نداشت! به حدی که حتی سیر صعودی ازدواجهای سفید را شاخصی برای توسعه یافتگی فرهنگی نسل جوان ایرانی بدانند!
کشورهای غربی از رواج ازدواج سفید سخن می گویند تا دامن زننده ی آن باشند و این هم باشی را به صورت نامشخصی در جامعه اسلامی تزریق کنند.
این نسل جوان است که، در برابر مجوز صادره از سوی غربیان برای تن دادن به اینگونه رفتارهای غیر اخلاقی غیورانه ایستادگی خواهد کرد.
جوانان مظلومی که در داخل، نگران گشتها و بندها هستند و از خارج، در معرض چراغ سبز بیگانگان برای تن دادن به رذایل اخلاقی همچون ازدواج بدون آداب شرعی و قانونی و از همه تلختر، شکسته شدن حریم مقدس هر دختر پاکدامنی هستند.
کشورهای اروپایی و آمریکا می خواهند مفهوم خانواده را در ایران از بین ببرند، جوانان را هرزه و مسوولیت ناپذیر بار بیاورند و رابطه جنسی را نامحدود کنند و انرژی جوانان را برای پیشرفت اسلام نابود کنند.
راهکارهای پیشگیری از ازدواج سفید
درست است که این معضل اخلاقی در حال حاضر در کشور ما حضور چندانی ندارد؛ اما از آنجا که گسترش این فساد همان طور که گفته شد تبعات منفی بدنبال خواهد داشت، می بایست در همین ایامی که هنوز این فساد اخلاقی دارای پایگاه اجتماعی نشده است، آن را دفع کرد. مقابله با این فساد راه حل های مختلفی دارد که در بردارنده تمام ابعاد فرهنگی، اقتصادی و… می شود، در ذیل سعی می شود پاره ای از این راه حل ها توضیح داده شوند:
وضع قوانین جدید پیرامون مدیریت ساختمان ها: فساد هم خانگی، فسادی است که در یک مکان فیزیکی امن به نام خانه میسر می شود، با توجه نوع مناطقی که این فساد در آن رو به توسعه است، به شکلی که می شود گفت این فساد در آپارتمان ها و برج ها بیشتر است، خود این موضوع مزیتی جهت مهار این بحران اخلاقی است. در حقیقت با وضع یک مجموع قوانین آپارتمان نشینی پیرامون اینکه مدیر ساختمان موظف است وضعیت تأهل زوجین را قبل از اسکان پی گیری کند، می توان سدی بزرگ در روبروی این بحران در حال ظهور قرار داد.
وضع قوانینی جهت بومی سازی تحصیل در محل زندگی برای دختران:همان طور که گفته شد، تحصیل دختران شهرستانی در کلان شهرها به خودی خود، باعث پیدایش تعارضات اخلاقی و در بستر آن، سوء استفاده از این دختران می شود. پس بهتر است که قوانین جدیدی جهت بومی سازی تحصیل و سهمیه دادن به دختران در محل تحصیل شان وضع شود.
ایجاد راه کارهای اقتصادی جهت سهولت ازدواج: ازداوج و تجملات آن با توجه فرهنگ جامعه ایرانی، نیازمند یک توانایی مالی ابتدایی است که دولت ها می توانند با اتخاذ راه کارهایی همچون وام ازدواج، تخصیص بخشی از مسکن مهر به دختران و پسرانی که نامزد هستند و مواردی از این دست، سبب شوند از این راهکار شرعی جهت تخفیف و تعدیل نیازهای مختلف جوانان استفاده شود تا از روی آوردن آنان به روش های خلاف اخلاقی هم چون هم خانگی جلوگیری به عمل آید.
آگاه سازی معایب هم خانگی در مدارس و دانشگاه ها: فساد هم خانگی برای مرتکبین آن پیامدهایی در زندگی آتی شان به همراه خواهد داشت، بهتر است در دوران تحصیل در دانشگاه ها و دبیرستان در قالب کلاس هایی هم چون پرورشی و شکوه همسرداری(تنظیم خانواده سابق) از معایب و پیامدهای منفی این سبک غلط زندگی برای دختران و پسران سخن گفته شود.
برخورد تأمینی و کیفری علنی با مرتکبین فساد هم خانگی: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فتح مکه، به جای این که نیروهای تحت امرشان را به شهر بفرستند، وحشت را به دل کفار مکه انداختند و آن را وادار به تسلیم کردند. در حقیقت همین سیاست “النصر بالرعب” می تواند یکی از عوامل غلبه بر این فساد و بی عفتی در حال ظهور باشد.
نتیجه
در زندگی هم باشی هیچ شرط قانونی و ثبت اداری وجود ندارد و زن و مرد در هر لحظه که بخواهند با هم همخانه شده و هر لحظه که مایل نباشند از رابطه خارج می شوند که چنین شیوه ای از ارتباط با جنس مخالف نه تنها بر اساس معیارهای اخلاقی جامعه ما نیست بلکه مخالف با متن صریح قرآن و احادیث مذهبی ماست که همواره جوانان را به پاکدامنی، خویشتن داری و ازدواج حقیقی تشویق می کند.
در روایات بر اهمیت ازدواج و پیآمدهای مثبت آن بسیار تأکید شده است. دلیل چنین اهمیتی را در این عوامل باید جست و جو کرد: دور نگه داشتن مؤمن از فساد و فحشا، جبران کمبودهای طبیعی زن و مرد، نزدیکتر شدن به کمال الهی، دست یابی به آرامش روحی.
بنابراین، هنگامی که دختر و پسر به رشد عقلی و جسمی رسیدند، باید ازدواج کنند. رها کردن این سنت الهی یا رعایت نکردن زمان مناسب آن، پی آمدهای روحی نامطلوبی برای زن و مرد دارد. از این رو، پیشوایان دینی، ما را از آن نهی کردهاند.
پیامبراکرم(ص) می فرمایند: هر جوانی که در دوره جوانی خود ازدواج کند ، شیطان فریاد بر آورد که : وای بر او دین خود را از گزند من حفظ کرد .(کنز العمال . ح۴۴۴۴۱)
زمانی که زیبایی، شادابی و نشاط زن به مرور زمان کاهش یابد، علاقه مرد به ادامه زندگی با او کم می شود و او به زن دیگری گرایش پیدا می کند. در این نوع رابطه سیاه، زنان آسیب جدی روحی و اجتماعی می بینند. ممکن است از خانواده خود طرد شود و گذشته شوم او نگذارد به ازدواج دیگری فکر کند. او شانس ازدواج و بارداری خود را از دست می دهد. و اگر فرزندی از ازدواج سیاه اش شکل گرفته باشد بدون نشان است و عاقبت اش هم ناپیداست. در واقع این نوع ازدواج نوعی سو استفاده از جنس لطیف و زیبای یک بانوست. بانوان باید برای خود ارزش زیادی قایل باشند و تن به هرکاری ندهند و با دست خود زندگی خود را تباه نسازند.
بنابراین اگر گمان میکنیم که این نوع ازدواج برای جامعه مفید نیست، و عوارضی دارد، بیش از هر اعتراضی باید نسبت به رفع موانع ازدواج رسمی و دوام آن پرداخت. ازدواج سفید تهدیدی انکار ناپذیر و خطرناک برای از بین بردن کانون خانواده ها و حذف سبک زندگی اسلامی در ایران می باشد که باید خانواده ها و مسئولین فرهنگی جامعه در کنار هم به انجام کار فرهنگی و شفاف سازی و روشنگری در خصوص مخاطرات این پدیده شوم فرهنگی اجتماعی گام بردارند.
در نهایت باید متذکر شد که این فساد در حال حاضر جمعیت اندکی را به خود مبتلا کرده است و مناطقی که این معضل اخلاقی در آن حضور دارد، مشخص است. پس بهتر است قبل از اینکه این ویروس اخلاقی پخش شود و یا به عبارتی هم چون بعضی از معضلات اخلاقی مانند روابط دختر- پسر که تقریباً در لایه های مختلف جامعه حضور دارد، محسوس شود، در همین ابتدای امر با یک سلسله برخورد های قهر آمیز، فرهنگ سازی و قانون گذاری از شیوع بیشتر این قسم بی عفتی در جامعه اسلامی ایران جلوگیری گردد.

چهار راهكار مهم مبارزه با مفاسد ماهواره
پنجشنبه 93/10/25
اكثر شبكه هاي ماهواره اي اهدافي جز تسخير وتخريب وتباهي انسانها وبه انحطاط و انحراف كشاندن آنها وفرهنگها و آداب ورسوم ها و تبديل به دهكده جهاني عاري از معنويت ندارد.
...
امروز ما با غول پرنده افسانهاي 17 هزار سر و دست وپايي روبهرو هستيم كه همه دنيا را به هم میدوزد و مرتبط میکند، غولي كه چنگالهاي نحس خود را در بدنه خانواده فرو میکند و نگوييم در يك آن بلكه با چند پرده نمايش سفره، خانه و خانواده را بر میچیند كه اگر براي قدیمیها ازاين غول میگفتی دهانشان از تعجب باز میماند كه مگر میشود بله امروز سر از قبر در بياورند وببينند كه اين غول چگونه همسران را سر به هوي كرده ورو به طلاق و فرزندان را به اعتياد و فساد دعوت میکند و چطور فرهنگها را مسخر خود و چطور آداب و رسوم و اعتقادات و ارزشها را به يك باره میبلعد؛ و جز خسران زيان تباهي باقي نمیگذارد. در اين مقاله كوتاه به بخشي از اهداف ماهواره و آسيبهاي ناشي از برخي از شبکهها و همچنين راهكارها توجه شده است.
اهداف ماهواره
1. دعوت به نفاق و فسق
قال رسول الله (ص) واما علامه الفاسق فاربعه الهو ولغو والعدوان والبهتان رسول خدا (ص) فرمود: علامت فاسق چهار چيز است:1. لهو گرايي 3. بيهوده گرايی 3. دشمنی 4. تهمت زدن(1)
2 دعوت به كارهاي پست
عن الصادق (ع) انه سئل عن السفله فقال من يشرب الخمر و يضرب الطنبور از امام صادق (ع) از كار پست سوال شد، حضرت فرمود: كسي كه مشروبات مست كننده بخورد 2. كسي كه طنبور سنطور بزند(2)
3.دعوت به فساد قلب و نفاق
قال رسول الله (ص) اربعه يفسدن القلب و ينبتن النفاق في القلب كما ينبتن الماء الشجر: استماع الهو والبذاء واتيان باب السلطان وطلب الصيد رسول خدا (ص) فرمود: چهار چيز قلب را فاسد میکند ونفاق را در دل به وجود میآورد همچنان كه آب درخت را رشد میدهد 1. گوش دادن موسيقي 2. قمار كردن 3 . توجه به حكمرانان ظالم 4 . شكار بي جهت(3)
دعوت به بدي و فحشاوسخنان بي دليل
ا نَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ
او تنها شما را به بدى و فحشاء و گفتن سخنان بى دليل و نسبت دادن آن به خدا وا میدارد(4)
5 . دعوت به نگاه آلوده وخيانت
أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا يَنْظُرُ إِلَى فَرْجِ امْرَأَةٍ لَا تَحِلُّ لَهُ وَ رَجُلًا خَانَ أَخَاهُ فِي امْرَأَتِهِ وَ رَجُلًا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَى نَفْعِهِ فَسَأَلَهُمُ الرِّشْوَة امام باقر (ع) فرمود: رسول خدا (ص) لعن كرد مردي راكه نگاه كند به فرج زني كه حلال او نمیباشد و مردي كه خيانت كند به زن برادرش و مردي كه مردم به او محتاج شوند ودر مقابل از مردم رشوه بخواهد.(5)
آسيبهاي ماهواره
1.عوارض روحي و رواني (متاثر ازفيلمهاي مبتذل و خشن)
الف – احساس گناه
أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ وَ كَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِيلَةً امام صادق (ع) فرمود: نگاه (حرام) تيري از تيرهاي مسموم شيطان میباشد؛ و چه بسا نگاه حرامي كه حسرة و پشيماني (رواني) طولاني را به جاي میگذارد.(6)
ب- روان پريشي:
مرد يا زني كه همواره در ماهواره نا محرم را با آن بدن نيمه عريان و آرايش شده ببيند و نتواند به آرزوي خود برسد. به صورت عقده در خود ريخته ودچاربيماري روان پريشي خواهد شد.عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ كَانَ جَالِساً فِي أَصْحَابِهِ إِذْ مَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِيلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ فَقَالَ ع إِنَّ عُيُونَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ وَ إِنَّ ذَلِكَ سَبَبُ هِبَابِهَا فَإِذَا نَظَرَ أَحَدُكُمْ إِلَى امْرَأَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْيُلَامِسْ أَهْلَهُ فَإِنَّمَا هِيَ امْرَأَةٌ كَامْرَأَة
روايت شده از علي (ع) در ميان يارانش نشسته بود كه زني زيبا از كنار آنها عبور نمود و عده اي از آنها به او خيره شدند پس امام (ع) فرمود: همانا ديدگان اين بزرگان طمعكار است و اين نگاههاي خيره سبب ايجاد تصور ذهني میشود بنابراين، هنگامي كه يكي از شما به زني نگاه كند كه از او خوشش بيايد بايد با همسر خود آميزش كند، (و بداند) آن زن، زني است همچو زن خودش.(7)أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْيَا تَعَلَّقَ قَلْبُهُ به ثلاثِ خِصَالٍ هَمٍّ لَا يَفْنَى وَ أَمَلٍ لَا يُدْرَكُ وَ رَجَاءٍ لَا يُنَالُ (8)امام صادق (ع) فرمود: هركس قلبش به دنيا تعلق پيدا كند قلبش به سه خصلت تعلق پيدا كند. گرفتاري كه تمام نمیشود، و آرزيي كه درك نمیکند و اميدي كه به آن نمیرسد. هر كس آرزوي گناه داشته باشد كمترين عقوبتش پشيماني است.(9)
ج- پايين آمدن سطح رضايتمندي همسران:
مرد ويا زني كه همواره صحنه هاي مستهجن به واسطه فیلمهای ماهواره براي او عادي شده باشد ديگر به واسطه همسر راضي نمیگردد. واين اولين قدم فساد زن ومرد در خانواده میباشد.
عَنْ عَلِيٍّ ع فِي حَدِيثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ إِذَا رَأَى أَحَدُكُمُ امْرَأَةً تُعْجِبُهُ فَلْيَأْتِ أَهْلَهُ فَإِنَّ عِنْدَ أَهْلِهِ مِثْلَ مَا رَأَى فَلَا يَجْعَلَنَّ لِلشَّيْطَانِ عَلَى قَلْبِهِ سَبِيلًا لِيَصْرِفْ بَصَرَهُ عَنْهَا
علي (ع) فرمود: هرگاه از زني خوشتان آمد نزد همسر خود برويد (وبا او رابطه زناشويي برقرار كنيد).زيرا همسر شما هم مثل اوست و براي شيطان در قلب خود راهي قرار ندهيد، تا اينكه آن زن از خاطر شما برود.(10)
د-خود ارضايي:
ديدن صحنه هاي محرك و شهوت انگيز در فیلمهای ماهواره مخصوصا براي جواناني كه توان اطفاءشهوت از راه شرعي را ندارند، موجب روي آوردن به دفع شهوت از راه استمناء میگردد.
ه-هم جنس گرايي:
سير شدن از جنس مخالف (به خاطر ديدن صحنه هاي مستهجن) ورو آوردن به هم جنس كه خود يك نوع بيماري میباشد. - عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ عَلِيٌّ ع إِذَا وَجَدَ رَجُلَيْنِ فِي لِحَافٍ وَاحِدٍ مُجَرَّدَيْنِ جَلَدَهُمَا حَدَّ الزَّانِي مِائَةَ جَلْدَةٍ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا وَ كَذَا الْمَرْأَتَانِ إِذَا وُجِدَتَا فِي لِحَافٍ وَاحِدٍ مُجَرَّدَتَيْنِ جَلَدَ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَة امام باقر (ع) فرمود: علي (ع) اگر مییافت دو مرد مجرد را در زير يك لحاف حد زاني كه صد ضربه شلاق بود به هر كدام از آنها میزد. واگردو زن مجرد را در زير يك لحاف مییافت به هر كدام صد ضربه شلاق حد زنا می زد.(11)
ي- دعوت به آرامش كاذب با اعتياد به انواع قرصها:
براي آرامش و دور كردن اضطراب و افسردگي ناشي از ديدن فیلمهای خشن ومستهجن موجبات رو آوردن به انواع اعتياد را فراهم میکنند.
ن- افسردگي شديد وگاه همراه با خودكشي
انحطاط ودور افتادگي از اصل خود با ديدن انواع و اقسام فیلمها و به وجود آمدن احساس پوچي و بي هويتي و دور شدن از ياد خدا و هجوم تاریکیها و بيماريهاي رواني انسان را به سمت خود كشي سوق میدهد.
و - و مواردی از قبیل
1- ایجاد روابط نا سالم
با به نمايش گذاشتن انواع فيلمهاي شهوت انگيز و روابط نا مشروع كم كم روابط نا سالم بين زن ومرد نا محرم عادي شده و منجر به فساد خانواده و اجتماع میگردد.
2-افزایش جرايم توسط نمايش تصاوير خشونت بار
سهل وآسان نشان دادن كشتار وقتل و هر گونه جنايت با سلاح سرد وگرم ترس بيننده را فرو میریزد و موجبات بلا رفتن آمار جرم وجنايت در جامعه را پديد میآورد.
3-ترویج مد گرايي وارائه مد هاي آرايشي وپوشش زننده:
امام صادق (ع) : اوحي الله عز وجلالي النبي من الانبياء قل للمؤمنين: لا تلبسوا لبس اعدائيو لا تطمعوا طعام اعدائي ولا تسلكوا مسالك اعدايي، فتكونوا اعدائي كما هم اعدائي ترجمه: خداوند بزرگ به پيامبري از پيامبرانش وحي نمود كه به مؤمنين بگو: لباس دشمنان مرا نپوشيد، غذاي آنان را نخوريد و از راه آنان نرويد (آنان را الگوي خود قرار ندهيد) که در اين صورت از دشمنان من محسوب میشوید، همانطور كه آنان دشمنان من هستند(12)
4. ترویج عقايدو فرقه های نادرست وغير اخلاقي مثل شيطانپرستي
5. از بين رفتن قبح روابط غير اخلاقي در بين مردم
قال الله تبارك وتعالي ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشه في الذين آمنوا لهم عذاب اليم ترجمه: همنا براي كساني كه دوست دارند گناه فاحش در بين مؤمنان شايع گردد (و محيط زندگیشان آلوده گردد) عذاب درد ناكي است. (13)
6. نابود كردن فرهنگ مردم جهان، اعم از سنتها، آداب ورسوم
7. تلاش برايجاد هيجانات، خوشیها، تفريحات، سرگرميهاي كاذب در بين مردم.
8. ايجاد فرهنگ مصرف وتبليغ كالاهاي غربي و دور نگه داشتن مردم از خود كفايي
9.سست شدن بنيان خانواده (اختلاف بين خانواده بين همسران – مرزها وحريم خانواده را میشکنند – طلاق وجدايي را فراهم میکنند). قال الله تبارك تعالي: قوا انفسكم واهليكم نارا ترجمه: خود و خاندانتان را از (عذاب) آتش حفظ كنيد. (14)
10. ترويج فرهنگ ابتذال و بي حجابي وبي حيايي
11. ترويج هوس خواهي وتنوع طلبي
12. تهاجم فرهنگي نرم و بي سر صدا به هر فرهنگي كه بخواهند.
13. الگوگيري غلط:
قال رسول الله (ص) : لا يتبه الزي بالزي حتي يشبه الخلق با لخلق، ومن شبه به قوم فهو منهم ترجمه: شکلها به يكديگر همانند نمیگردد، جز آنكه خلق خوها به هم نزديك گردد، وهركس خود را شبيه گروهي سازد، از آنان به شمار میرود (15)
14. ايجاد فراموشي هدف:
علي (ع) : من كانت الدنيا اكبر همه طال شقاؤه و غمه ترجمه: آن شخص كه دنيا بزرگترین هدف وي باشد، همواره گرفتار بد بختي و اندوه خواهد شد. (16)
15. فراموشي معاد:
با توجه دادن به دنياي محض و لذتهاي زود گذر و فاني كردن مردم در اينكه اينست وجز اين نيست مانع از توجه مردم به آخرت میشوند.
إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيد به ما نَسُواْ يَوْمَ الحْسَابِ
كسانى كه از راه خدا گمراه شوند، عذاب شديدى به خاطر فراموش كردن روز حساب دارند! (17)
16. تباهي خرد و انديشه:
قال علي (ع) : قد خرقت الشهوات عقله ترجمه: شهوتها خرد اورا تباه كرده است. (18)
17. طغيان و سركشي:
قال الله تبارك وتعالي: كلا ان الانسان ليطغي ان رآه استغني: باز چراانسان از كفر وطغيان باز نمیایستد. با تماشاي برنامه هاي مستهجن و محرك جنسي شهوت طغيان میکند ودست به كفر وعصيان وجرم میزند(19).
18. ايجاد پشيماني:
قال صادق (ع) ان الحسرة و الندامه والويل كله لمن لم ينتفع به ما ابصر ومن لم يدر الامرالذي هو عليه مقيم، انفع هو له ام ضر؟ ترجمه: حسرت و پشيماني و نگونساري براي كسي است كه از آنچه بر آن بينايي دارد، بهره نگيرد ونداند كاري كه میکند براي او سود دارد يا زيان. (20)پس از صرف بيهوده عمر در تماشاي فيلمهاي لغو وتأثير پذيري و خلق وخوي حيواني پيدا كردن در پايان چيزي جز حسرت واندوه بر جاي نمیماند.19. تزلزل اعتقادي: در شبكههاي مختلف حتي با نام دين به راحتي ايجاد شبهات مختلف كرده و با مغلطه و سفسطه افكني بدون اينكه مناظره اي يا جوابدهندهاي باشد، به مباني وريشه هاي يك دين حمله میکنند و عده اي از مردم كه متأسفانه داراي معلومات كافي در آن بحث نيستند فريب شيادهايي را میخورند كه با شيطلان قرينند.
20. وارونه سازي و پايمالي فضیلتها
در تحت لواي بيان تفسير يا بيان دستورات الهی آنچنان ارزشها و فضيلتهاي ديني را وارونه جلوه میدهند كه هر بينندهاي فكر میکند فقط اوست كه راست میگوید.
21. فراموش كردن ياد خداوند: قال الله تبارك وتعالي: ترجمه: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَ نحَشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ أَعْمَى:و هر كس از ياد من روىگردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشور مى كنيم! (21) تمسخر و استهزاء آيات الهي:قال الله تبارك وتعالي: ولئن سأ لتهم ليقولن انما كنا نخوض ونلعب قل اباالله و اياته و رسوله كنتم تستهزؤن ترجمه: واگر از آنها بپرسند چرا سخريه و استهزاء مكنيد پاسخ دهند كه ما به مزاح ومطايبه سخن رانديم اي رسول بگو به آنها آيا با خدا وآيات خدا ورسول خدا تمسخر میکنید. (22)
22. پخش شايعات:خداوند متعال میفرمایید: وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِه وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلىَ الرَّسُولِ وَ إِلىَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنهُْمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنهْم وَ لَوْ لَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَنَ إِلَّا قَلِيلًا:و چون از ناحيه كفار خبرى از امن و يا خوف به اين سست ایمانها برسد آن را منتشر سازند، در حالى كه اگر قبل از انتشار، آن را به اطلاع رسول و كارداران خويش رسانده، درستى و نادرستى آن را از آنان بخواهند، ايشان كه قدرت استنباط دارند، حقيقت مطلب را فهميده، به ايشان مىگويند و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود جز مواردى انگشت شمار هر لحظه شيطان را پيروى مىكرديد. (23)
23. سخنان جذاب و نفاق انگيز در لواي دين:* وَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُم وَ إِن يَقُولُواْ تَسْمَعْ لِقَوْلهِم كَأَنهَّمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَة يحَسَبُونَ كل صَيْحَةٍ عَلَيهْم هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُم قَاتَلَهُمُ اللَّه أَنىَ يُؤْفَكُونَ:اى رسول تو چون (از برون) كالبد جسمانى آن منافقان را مشاهده كنى (به آراستگى ظاهر) تو را به شگفت آرند و اگر سخن گويند (بس چرب زبانند) به سخنهايشان گوش فرا خواهى داد (ولى از درون) گويى كه چوبى خشك بر ديوارند (و هيچ ايمان و معرفت ندارند و چون در باطن نادرست و بد انديشند) هر صدايى بشنوند بر زبان خويش پندارند. اى رسول (بدانكه) دشمنان (دين و ايمان) به حقيقت اينان هستند از ايشان بر حذر باش، خدايشان بكشد چقدر (به مكر و دروغ) از حق باز مىگردند. (24)
24. فتنه انگيزي و سخنان اراجيف:لَوْ خَرَجُواْ فِيكمُ مَّا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَ لَأَوْضَعُواْ خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَ فِيكم سَمَّاعُونَ لهَُم وَ اللَّهُ عَلِيم بِالظَّلِمِينَ:اگر با شما بيرون شده بودند در كارتان جز فساد نمى افزودند و ميان شما اراجيف انتشار داده فتنه جويى مى كردند و (چون) در ميان شما زود باوران (نيز) بودند (در نتيجه تحت تاثير اراجيف آنان قرار مىگرفتند) و خدا ستمكاران را خوب مىشناسد. (25)
25. ايجاد شك ودو دلي:إِنَّمَا يَسْتَئذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ ارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فىِ رَيْبِهِمْ يَترَدَّدُونَ:تنها كسانى كه به خدا و روز جزا ايمان ندارند و دلهايشان به شك افتاده و در شك خويش سرگردانند از تو اجازه مى خواهند. (26)
26. تضعيف ایمانها و دعوت به كفر:وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَين لَهُمُ الْحَق فَاعْفُواْ وَ اصْفَحُواْ حَتىَ يَأْتی اللَّهُ بِأَمْرِه إِنَّ اللَّهَ عَلىَ كُل شىَْءٍ قَدِيرٌ:بسيارى از اهل كتاب دوست میدارند و آرزو مىكنند اى كاش میتوانستند شما را بعد از آنكه ايمان آورديد بكفر برگردانند و اين آرزو را از در حسد در دل مىپرورند بعد از آنكه حق براى خود آنان نيز روشن گشته، پس فعلا آنان را عفو كنيد و ناديده بگيريد تا خدا امر خود را بفرستد كه او بر هر چيز قادر است. (27)
27. ايجاد دهكده جهاني جهت اينكه همه را مطيع هوي و هوس خود كنند:وَ لَن تَرْضىَ عَنكَ الْيهَودُ وَ لَا النَّصَارَى حَتىَ تَتَّبِعَ مِلَّتهَم قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُْدَی وَ لَئن اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِى جَاءَكَ مِنَ الْعِلْم مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلی وَ لَا نَصِيرٍيهود و نصارى هرگز از تو راضى نمىشوند مگر وقتى كه از كيش آنان پيروى كنى بگو تنها هدايت، هدايت خدا است و اگر هوى و هوسهاى آنان را پيروى كنى بعد از آن علمى كه روزيت شد، آن وقت از ناحيه خدا نه سرپرستى خواهى داشت و نه ياورى. (28)
28. در حال كيد وفريب:إِن تمَسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَ إِن تَصْبرِواْ وَ تَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْا إِنَّ اللَّهَ به ما يَعْمَلُونَ محُيط. اگر خيرى به شما برسد آنها ناراحت مى شوند و اگر مصيبتى برسد خوشحال مى گردند و شما اگر صبر كنيد و از خدا بترسيد، كيد آنها هيچ ضررى به شما نمى زند كه خدا به آنچه مى كنيد، احاطه دارد. (29)
نتيجه گيري:
هر چند ماهواره شبكه هاي علمي ومورد استفاده دارد اما نبايد غافل بود كه اكثر شبكه هاي ماهواره اي اهدافي جز تسخير وتخريب وتباهي انسانها وبه انحطاط و انحراف كشاندن آنها وفرهنگ ها و آداب ورسوم ها و تبديل به دهكده جهاني عاري از معنويت ندارد.
چهار راهكار مهم مبارزه با مفاسد ماهواره:
1-آشنايي خانوادها با احكام شرعي در باره ماهواره (احكام نگاه)
2-آگاهي دادن مردم به آسيبهاي ماهواره و اهداف آن
3- جا يگزين كردن برنامه هاي متنوع
4-دعوت به تقوي ومعنويات
پي نوشت ها :
1- تحف العقول ص 17
2-وسائل الشيعه ج 12 ص 234
3-خصال ص 277
4-بقره آيه 169
5-كافي 5 ص 554
6-کافی 5 ص 559
7- وسائل الشيعه ج 20 ص 106
8-كافي ج 2 ص 320
9-بحار الانوار ج 75 ص 83
10-وسائل الشيعه ج ج 20 ص 106
11-كافي ج 7 ص 182
12-علل شرايع ج 2 ص 348
13-نور آيه 19
14-تحريم آیه 6
15-ره توشه ص 303
16-ميزان الحكمه ج 2 ص 909
17- ص آيه 26
18- نهج البلاغه خ 109 ص 160
19-علق آیه 6
20- بحار الانوار ج 2 ص 30
21-طه آيه 124
22-توبه آيه 65
23- نساء آيه 83
24-منافقون آيه 4
25- توبه آيه 47
26-توبه آیه 45
27-بقره 109
28-بقره 120
29- آل عمران آيه 120
منابع:
1 . قرآن
2. الکلینی، ابو جعفر محمد، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، چاپ تهران، بی تا، 1375
3. ابو جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي، الخصال، بيروت، موسسه الاعلمي، الطبعه الاولي،1410 ق
4. الحسن شعبه الحراني، تحف العقول عن آل الرسول، تهران، اسلاميه،1402 ق
5. بابويه القمي ابو جعفر، علل الشرايع، بيروت، دار احياء التراث، الطبعه الاولي،1408 ق صبحي الصالح، نهج البلاغه، قم، دار الهجره، بي تا.
6. عاملی، حر، وسایل الشیعه الی تحصیل مسایل الشریعه، چاپ تهران، مکتبه الاسلامیه، بی تا.
7. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، انتشارات موسسه وفا، بیروت، سال انتشار 1404 ق
8. محمدی ری شهری، محمد، ميزان الحكمه، مؤسسه دار الحديث الثقافيه، الطبعه الثانيه،1377 ش.
9. محسني علي اكبر، ره توشه، قم، انتشارات رشيد، چاپ اول، 1388

ارواحی که حسرت می خورند
سه شنبه 93/10/23
پیامبر خدا (ص)به کسى فرمودند تا جار بزند: هر کس به ادب خدا آراسته نگردد، روحش با حسرت از دنیا جدا مى شود.
...
یکی از فضایل اخلاقی که در اسلام به رعایت آن تاکید و توصیه فراوان می شود، ادب است از این روایات متعددی بر اهمیت و ضرورت آن صحه می گذارند.
امیرمومنان علی (ع) می فرمایند: «خرد آدمى مایه سامان اوست، و ادبش مایه قوام او، و راستى اش پیشواى اوست و سپاس گزارى اش کمال او.»
همان حضرت (ع) می فرمایند: « برترین شرافت، ادب است.»
همچنین، فرموده اند: «جوینده ادب، دوراندیش تر از جوینده طلاست.»
نیز می فرمایند: «هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.»
امیرمومنان (ع) همچنین می فرمایند: «ادب بیاموزید، زیرا که [در این صورت] اگر پادشاه باشید، برجسته می شوید، اگر میانه باشید، سرآمد می شوید و اگر تنگدست باشید، با ادبتان گذران زندگى می کنید.»
روایات علاوه بر تبیین اهمیت ادب راه های آراستگی به آن را نیز تبیین کرده اند.
امیرمومنان علی (ع) در این باره می فرمایند: «زیاد سرزنش نکن، که سرزنش زیاد کینه مى آورد و به دشمنى مى انجامد.»
امام کاظم (ع) به شخصى که از فرزندش شکایت داشت، فرمودند: «او را نزن، بلکه براى مدتى کوتاه با او قهر کن.»
امیرمومنان علی (ع) نیز می فرمایند: «برادرت را با نیکى کردن به او سرزنش کن و بدى اش را با بخشش به او پاسخ ده.»
امام صادق (ع) می فرمایند: «اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى، یک روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت کمک بگیرى.» به امام (ع) گفته شد: این کمک گرفتن چگونه است؟ فرمودند: «به اینکه آنچه را از خود برجا مى گذارى، خوب برنامه ریزى کنى و محکم کارى نمایى.»
امام رضا (ع) روایت می کنند که «جبرئیل علیه السلام به نزد پیامبر خدا (ص) فرود آمد و گفت: اى پیامبر خدا! خداوند تو را سلام مى رساند و به تو مى فرماید: «بخوان به نام خداى مهر گسترِ مهربان، هرگز به آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کرده ایم، چشم مدوز که زیور زندگى دنیاست تا ایشان را بیازماییم و بدان که روزىِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است»، پس پیامبر خدا (ص) (ص) به کسى فرمودند تا جار بزند: هر کس [با عمل به این آیه] به ادب خدا آراسته نگردد، روحش با حسرت از دنیا جدا مى شود.»

استفاده نامتعارف از وسایل ارتباطی، نتیجه عدم فرهنگ سازی مطلوب در جامعه
دوشنبه 93/10/22
پیشرفت و استفاده از تکنولوژی در قرن حاضر، به گونه ای است که تقریبا بدون استفاده از آن بخشی از زندگی مختل می شود چرا که انجام شدن بسیاری از امور زندگی در گرو استفاده تکنولوژی های مدرن است.
...
گوشی های تلفن همراه یکی از وسایل های ارتباطاتی است که حضور آن در زندگی افراد، نشان از نقش پر رنگ این وسیله در ارتباطات میان فردی دارد.با گذشت زمان گوشی های تلفن همراه نیز پیشرفت کردند و بیشتر وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو، دوربین فیلم برداری، تلویزیون، کامپیوتر و بسیاری از نرم افزارهای ارتباطی جدید مانند لاین، تانگو، واتس آپ، اینستاگرام را در دل خود جای دادند به طوریکه این وسیله کوچک ارتباطی به بزرگترین نیاز افراد تبدیل شده است.
گوشی های تلفن همراه به عنوان یکی از ابزارهای ارتباطات و نرم افزارهای قابل نصب ارزان بر روی آن زندگی افراد را تحت اشعاع خود قرار داده است و به دلیل مقرون به صرفه بودن و کاهش هزینه های ارتباطی، سبب شده است تا بیشتر افراد به سمت اینگونه ارتباطات بروند و از آن استفاده کنند.
اما استفاده از این نرم افزارها و گوشی های هوشمند متناسب چه افرادی و در چه رده سنی است؟
استفاده از گوشی های هوشمند در زندگی افراد به حدی شایع شده است که دانش آموزان دبستانی هم به راحتی از آن استفاده می کنند بدون اینکه به مزایا و مضرات آن بیندیشند.
بسیاری از مدیران و دبیران مدارس، دلیل استفاده نابهنجار دانش آموزان از این نوع تکنولوژی را عدم نظارت والدین بر محتوای ارتباطاتی آن می دانند.اما صاحبنظران و اساتید ارتباطات معتقدند که قبل از ورود تکنولوژی به زندگی شخصی افراد باید درباره کارکرد و نحوه استفاده از انواع وسایل ارتباطی به اندازه کافی فرهنگ سازی صورت بگیرد تا افراد با نحوه کارکرد این نوع وسایل آشنا شوند.
اما متاسفانه به دلیل سودجویی برخی افراد و شرکت های ارتباطات در کشور، انواع مختلف وسایل ارتباطی بدون نیاز سنجی بازار هدف، روانه بازار داخلی می شود و بدون فرهنگ سازی لازم درباره کارکرد آن، در اختیار مشتری قرار می گیرد.
هرچند مطرح کردن موضوع عدم نظارت والدین بر محتوای ارتباطاتی فرزندان منطقی به نظر می رسد اما تا حدودی منسوخ شده است. چرا که بسیاری از والدین به دلیل بی سوادی یا نداشتن سواد کافی از نحوه استفاده این نوع وسایل اطلاع چندانی ندارند و با دلیل اینکه بسیاری از افراد از این نوع تکنولوژی، استفاده می کنند، تن به خواسته فرزندانشان می دهند و آن را برای فرزند خود مهیا می کنند.
به نظر می رسد که یکی از بارزترین دلایل گرایش افراد به سمت تکنولوژی های مدرن، چشم و هم چشمی است چرا که بسیاری از افراد بدون کوچکترین شناخت و اطلاعی از این نوع وسایل، به سمت آن می روند و با غرق شدن در دنیای بی سر و ته فضای مجازی در آن دست و پا می زنند که خارج شدن از آن از اختیار انسان خارج است و به سختی صورت می پذیرد.محققان و اساتید ارتباطات بر این باورند که محتوای مورد استفاده توسط کودکان و فرزندان، باید از نظر والدین بگذرد تا تاثیر سوء بر آنها نداشته باشد.
فرهنگ سازی در رسانه های جمعی و گروهی توسط کارشناسان ارتباطات و تشریح مزایا و مضرات انواع مختلف وسایل و نرم افزار های ارتباطی سبب افزایش سواد رسانه ای افراد خواهد شد و با این کار تصمیم گیرنده نهایی برای خرید و استفاده از تکنولوژی های مدرن پس از نیاز سنجی، خود فرد خواهد بود نه اینکه افراد بدون شناخت، فریب ظواهر و تبلیغات پوچ تلویزیونی و ماهواره ای را بخورند.
بسیاری از نرم افزارهای ارتباطی، ابزار جاسوسی کشورهای غربی هستند و کم هزینه بودن استفاده از آن، سبب جذب میلیون ها کاربر ارتباطی می شود و عدم فرهنگ سازی توسط دولت یکی از بارزترین دلایل نداشتن سواد رسانه ای افراد است که خود این موضوع سبب بروز بسیاری از ناهنجاری ها و شکل گیری آسیب های اجتماعی در جامعه است و در بسیاری موارد زمینه ساز نابودی بسیاری از زندگی ها شده است.
بنابراین ضروری است که قبل از ورود تکنولوژی جدید به کشور، فرهنگ سازی های لازم توسط ارگان های دولتی صورت بگیرد اما این مسئله هرگز بدان معنا نیست که افراد نیز به دلیل عدم فرهنگ سازی در کشور، از کسب اطلاعات و شناخت کافی سرباز بزنند.

وایبر یا کانون خانواده؟
دوشنبه 93/10/22
جهان کنونی به خصوص در دو دهه اخیر شاهد تحولات فراوانی بوده است که به واسطه پیشرفت تکنولوژی پدید آمده است. به مدد همین پیشرفت تکنولوژی رسانه ها عضو جدیدی از خانواده ها شدند.
...
کارشناسان ارتباطات جهان کنونی را جهان رسانه ای می نامند و معتقدند با آمدن رسانه ها حوادث بزرگی در جهان رخ داده است. علم ارتباطات پدید آمدن انسان رسانه ای را یکی از این حوادث می داند. انسانی که به واسطه رسانه ها زندگی می کند و بی رسانه هیچ است؛ به تعبیری دیگر رسانه برای انسان کنونی جزء لاینفک زندگی اوست.انسان امروزی به اعتقاد آنان بدون رسانه احساس خلع و تنهایی می کند. انسان امروز دیگر آن انسان سنتی نیست، رسانه ها جای سنت را گرفته اند و خود برای آنان سنت ها، الگوها و ارزش های جدید به وجود آورده اند.با این حال اما ما نیز از این تحول عمیق بی بهره نبوده ایم با وجود این که موج این حادثه عظیم کمی دیرتر از سایرین به ما رسیده است.
اگرچه اولین رسانه صوتی که در سال ۱۲۸۴ در دوران قاجار به ایران آمد گرامافون بود اما به راحتی این ابزار جدید جای خود را در خانواده های ایرانی باز کرد چرا که به واسطه شنیداری بودن این رسانه برقراری ارتباط با آن حتی برای افرادی که سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند بسیار آسان بود.پس از آن اما آمدن رسانه هایی چون رادیو و تلویزیون و به خصوص تلفن های همراه جامعه ایران را بیش از پیش متحول کرد. نقش رسانه های برجسته در ایران مانند رادیو و تلویزیون و بعد از آن رسانه های مکتوب در جهت دهی افکار عمومی و بروز تحولات عمیق چون شکل گیری انقلاب اسلامی بسیار قابل تأمل است اما با آمدن اینترنت و رسانه هایی که به واسطه آن در ایران به وجود آمدند در زندگی اجتماعی ایرانیان نقش بسزایی دارد.
اگرچه ورود اینترنت و گوشی های هوشمند موبایل، هر یک به صورت مجزا جامعه ایران را متحول کرد اما پیوستن این دو به یک دیگر تغییرات عمیق تری را به جامعه ایران وارد کرده است.
با این وجود هر دگرگونی می تواند با پیامدها و اثرات مثبت و هم منفی همراه باشد اما شاید نمود این اثرات منفی در برابر دید انسانی بیشتر از اثرات مثبت آن باشد.
این روزها تلفن های هوشمند موبایل برای انسان ها نقش یک رسانه همراه را بازی می کند که دیوار زمان و مکان را درهم شکسته است. هر کجا که باشد و در هر زمانی می تواند به راحتی از طریق یک خط ارتباطی سیار مانند سیم کارت تلفن همراه و یک گوشی هوشمند به یک رسانه متصل شود و حتی خودش یک رسانه باشد.
در چنین شرایطی ایرانیان بهترین نمونه درهم شکنندگان این دیوار زمان و مکانند. گویی این روزها تلفن همراه هوشمند برای ایرانیان به یک یار جدایی ناپذیر تبدیل شده است که در هر مکانی چه اتوبوس، چه در تاکسی، چه در دفتر کار و چه در خانه و در هر زمانی، چه شب و چه روز از دستانشان نمی افتد.
از سوی دیگر اما این روزها هم که شبکه های اجتماعی موبایلی مثل وایبر و لاین به جمع ایرانیان پیوسته است بازار داغ سرهای خم شده روی گوشی های هوشمند دوچندان شده است و در هر کجا حتی در مهمانی های ایرانی این وایبر و لاین است که بیشتر از میهمانان کلمات و جملات را رد و بدل می کند. حتی در برخی از موارد اعضای خانواده در یک خانه برای برقراری ارتباط با سایر اعضا از طریق گروه های خانوادگی با هم گفتگو می کنند.علاوه بر این در هر خانواده ایرانی غیر از گوشی های موبایلی که راه گفتگوهای مجازی را هموار کرده است این تلویزیون است که بیشترین سکوت در خانه را می شکند. اکثر مواقع این تلویزیون است که اعضای خانواده را در کنار هم جمع می کند و اگر پیش بینی سریال های تلویزیون نبود موضوع بحث و گفتگو نیز از خانواده ها رخت برمی کند.
این ادعا اما با مقایسه آماری که از میانگین ساعات گذراندن ایرانیان در شبکه های اجتماعی با میانگین ساعات صحبت اعضای خانواده ایرانی در رسانه ها منتشر می شود تأیید می شود.
چندی پیش مجله مهر با انتشار گزارشی از یک پژوهش اعلام کرد که، میانگین صحبت اعضای خانوادههای ایرانی با یکدیگر درطی ۸ سال گذشته نصف شده است و در مدت شبانه روز به ۱۵ دقیقه رسیدهاست.این در حالی است که خبرگزاری فارس در سال ۸۴ میانگین صحبت اعضای خانواده با یکدیگر را نیمساعت در روز اعلام کرده بود. همچنین در تیرماه و بهمن ماه ۹۲ میانگین ارتباط کلامی زوجهای جوان ۱۷ دقیقه در شبانهروز اعلام شد.اما این روند آنچنان رو به گسترش است تا به آنجا که جامعه شناسان جامعه را به ادامه این روند افزایشی هشدار داده اند. در حال حاضر دچار کم حرفی مفرط در درون خانوادهها هستیم. حرف نزدن و گفتوگو نکردن بین نسلی، بین فردی و بین جنسیتی در میان خانوادهها به چشم میخورد. حتی آنجا که خانوادهها با هم صحبت میکنند به دعوا و خشونت میانجامد.
خانواده ایرانی پر آسیب ترین نهاد در ایران است. او خانواده ایرانی را به عنوان یک خانواده تمام شده نمیشناسند، از سوی دیگر آن را تعین یافته و سازمان یافته هم نمیدانند. خانواده ایرانی در مسیر تغییرات اجتماعی پیشتاز است و تحولات در جامعه ایرانی بیشتر از دل خانواده رخ میدهد و خانواده یک کنشگر فعال در تحولات اجتماعی ایران است.
خانواده به تنهایی تغییرات اجتماعی را سامان نمیدهد و نهاد دین و سیاست اساسی ترین نهادهایی هستند که در سامان تغییرات اجتماعی در ایران تعیین کننده هستند.با این تفاسیر اما باید گفت که خانواده ایرانی در جامعه امروز شکل سنتی خود را از دست داده است و نظام خانواده رو به منزوی تر شدن می رود و تعامل میان اعضا رو به کمرنگ تر شدن پیش می رود به نوعی که گویا خانواده امروز ایرانی رسانه ها را بیشتر از اعضای خانواده می پسندد.حال سوال اینجاست که چرا خانواده ایرانی اینقدر دچار تحول شده است و اعضای خانواده کانون گرم گروه های لاین و وایبر را به کانون گرم خانواده ترجیح می دهند؟