
حلول ماه شعبان
یکشنبه 98/01/18
«تنها» «ماهی» که «شهادت» ندارد، «شعبان» است و «تنها» «ماهی» که «تولّد» ندارد«محرّم» است این یعنی «حسین»(ع) محور«شادی و غم» است ? السلام علیک یااباعبدالله الحسین ?

تولیت جدید آستان قدس رضوی
جمعه 98/01/16
حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی (زادۀ فروردین ۱۳۳۷ هجری شمسی در مشهد مقدس)
فرزند حاج شیخ یحیی مروی، دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی در سطوح عالی فقه و اصول و دکترای رشته الهیات و معارف اسلامی است که از همان اوایل دوران رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای مدظلهالعالی در سال ۱۳۶۸ و تا پایان سال ۱۳۹۷ - قریب به ۳۰ سال- در کنار رهبر معظم انقلاب، به عنوان معاون دفتر مقام معظم رهبری در امور ارتباطات حوزوی و همزمان، مسئول دفتر معظمله در قم، مشغول به خدمت بوده و در فروردین ماه سال ۱۳۹۸ با حکم ولی امر مسلمین، به عنوان تولیت آستان قدس رضوی علیهالسلام منصوب گردید.
تولد: فروردین ۱۳۳۷ ه. ش
زاده: مشهد مقدس
نقشهای برجسته: معاون دفتر مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در امور ارتباطات حوزوی، مسئول دفتر مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در قم، رئیس شورای نمایندگان ولی فقیه در مناطق قومی، رئیس ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبریمدظلهالعالی و عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز
تحصیلات حوزوی و دانشگاهی: سطوح عالی فقه و اصول از حوزه علمیه قم و دکترای الهیات و معارف اسلامی از دانشگاه قم
استادان سطوح میانی فقه و اصول: آیات و حجج اسلام خزعلی، طاهری خرمآبادی، صالحی مازندرانی، وجدانی فخر، هادی مروی، مصطفی اعتمادی و…
استادان سطوح خارج فقه و اصول: حضرات آیات عظام سیدعلی خامنهای- وحید خراسانی- شیخجواد تبریزی- حاج آقا مجتبی تهرانی.

تبریک عید
چهارشنبه 98/01/14
? ? عید مبعث مبارڪ باد ? ?
عید نجـاٺ عـالم خلقـٺ مبارڪ
آواے وحی و لیلـۀ بعثـت مبارڪ
عیـد نـزول سورۀ اقـرأ بـه عقـل ڪل
جشن ڪمال وعلم وفضلیت مبارڪ

داستان مبعث پیامبر برای کودکان
چهارشنبه 98/01/14
داستان کودکانه مبعث
کوه حرا
در کشور عربستان و در شهر مکّه، کوهی وجود دارد که نام آن «حَرا» است. در بالای این کوه، غاری کوچک قرار دارد که قسمتی از آن را نور خورشید روشن می کند و قسمت های دیگرش، تاریک است. کسانی که به زیارت خانه خدا و سفر حج می روند، یکی از جاهایی که حتماً به دیدنش می روند، غار حرا است؛ چون آن مکان، جایی است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روزها و شب های زیادی به آن جا می رفت و به راز و نیاز با خدا مشغول می شد.
...
راز آن شب
سالیان دور در یکی از شب های پایانی ماه رجب، در گوشه ای از شهر مکه و در قله کوهی به نام حرا، اتفاق بزرگی افتاد؛ اتفاقی که سرنوشت انسان ها را عوض کرد و مژده بزرگی برای آدم ها آورد. در آن شب، حضرت محمد صلی الله علیه و آله که 40 ساله بود، در غار حرا مثل شب های دیگر مشغول عبادت و راز و نیاز با خدای مهربان بود. ناگهان دید فرشته ای زیبا وارد غار شد. فرشته نزدیک و نزدیک تر می شد. از چهره اش پیدا بود که خبر مهمی دارد. نام آن فرشته جبرئیل بود.
پیامبر و فرشته
«جبرئیل امین»، فرشته پیام رسان خداوند، به غار حرا نزد پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله رفت تا خبر مهمی را به او بگوید. جبرئیل نوشته ای به همراه خود آورده بود و از حضرت محمد صلی الله علیه و آله می خواست تا آن را بخواند. پیامبر فرمود: «نمی توانم بخوانم.» فرشته دوبار دیگر از پیامبر خواست تا نوشته را بخواند و سرانجام لب های آسمانی پیامبر مشغول خواندن شد. چه جمله های زیبایی بود!
بخوان به نام خدا
شب مبعث یعنی شبی که فرشته بزرگ «جبرئیل» به دیدار پیامبر صلی الله علیه و آله در غار حرا رفت، شب آغاز یک مأموریت بزرگ و مهم بود. فرشته آمده بود تا به حضرت محمد صلی الله علیه و آله خبر پیامبر شدنش را از سوی خداوند اعلام کند. او از پیامبر خواست تا اولین کلمه های دین جدید، اسلام، را بخواند. آن کلمه ها، آیه های اولین سوره قرآن بودند: «بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید…»
آغاز راه
وقتی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اولین آیه های قرآن را خواند، فرشته مهربان نگاهی به پیامبر کرد و گفت: «ای محمد! تو فرستاده خدایی و من جبرئیل هستم» او با این جمله، آغاز یک مأموریت مهم را به پیامبر اعلام کرد. پیامبر مأمور شده بود تا مردم را از گمراهی و بدبختی نجات دهد و به سوی سرزمین ستاره ها و خوشبختی راهنمایی کند.
دین دانش و پاکی
اولین سخنانی که جبرئیل از سوی خداوند برای پیامبر آورد، نشان می داد که انسان ها به یک دین و برنامه جدید که کامل ترین و آخرین دین خدا بود، دعوت شده اند. دینی که دانایی و پاکی از مژده های آن بود. دینی که از مردم می خواست تا از گمراهی و نادانی دست بردارند و به خواندن و یادگیری و دانایی روی بیاورند و تلاش کنند تا پاک ترین انسان ها شوند. این برنامه برای همه انسان ها بود و پیامبر مأمور شده بود تا آن پیام را به گوش همه مردم برساند.
همیشه با خدا
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله از همان کودکی به یاد خدا بود و با او صحبت می کرد. زمانی که چهارساله بود و در صحرا پیش دایه خود حلیمه زندگی می کرد، روزی از مادر خواست که همراه برادران خود، به گردش برود. حلیمه لباس های محمد صلی الله علیه و آله را مرتب کرد و او را آماده گردش ساخت. پیش خود فکر کرد که نکند دیوهای صحرا به او آسیب برسانند؛ به همین خاطر، مهره ای را با نخ به گردن پیامبر آویزان کرد تا از او محافظت کند؛ چون فکر می کرد آن مهره ها توانایی این کار را دارند. محمد صلی الله علیه و آله مهره را از گردن بیرون آورد و به حلیمه گفت: «نیازی به این مهره ها نیست؛ مادر جان! خدای من، همیشه با من است و از من مواظبت می کند.»
پیامبر خوبی ها
مردم در زمان پیامبر، کارهای زشتی می کردند؛ مثلاً بت هایی ساخته بودند و آن ها را داخل کعبه گذاشته بودند. آنها فکر می کردند که بت ها خدایند و به آنها کمک می کنند. همچنین بچه های دختر را همین که به دنیا می آمدند، زنده زنده در خاک می کردند. به بهانه های کوچک با هم جنگ می کردند و تعداد زیادی کشته می شدند، دزدی می کردند، همدیگر را اذیت می کردند و کارهای زشت دیگر.
خداوند، حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به سوی مردم فرستاد تا به آنها کارهای خوب یاد دهد. به آنها بگوید که بت هایی که خودشان ساخته اند، هیچ قدرتی ندارند. به آنها یاد بدهد که دخترها با پسرها فرقی ندارند، از آنها بخواهد که با هم مهربان باشند، جنگ و دزدی نکنند. پیامبر آمده بود که خوبی ها را کامل کند و مردم را به انجام آنها تشویق کند».
داستان بعث پیامبر برای کودکان
محمد امین (ص) قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نیاز با آفریننده جهان می پرداخت و در عالم خواب رویاهایی می دید راستین و برابر با عالم واقع .
روح بزرگش برای پذیرش وحی – کم کم – آماده می شد . درآن شب بزرگ جبرئیل فرشته وحی مامور شد آیاتی از قرآن را بر محمد (ص) بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد .
سن محمد (ص) در این هنگام چهل سال بود . در سکوت و تنهایی و توجه خاص به خالق یگانه جهان جبرئیل از محمد (ص) خواست این آیات را بخواند :
” اقرأ باسم ربک الذی خلق . خلق الانسان من علق . اقرأ وربک الاکرم . الذی علم بالقلم . علم الانسان ما لم یعلم ” .
یعنی : بخوان به نام پروردگارت که آفرید . او انسان را از خون بسته آفرید . بخوان به نام پروردگارت که گرامی تر و بزرگتر است . خدایی که نوشتن با قلم را به بندگان آموخت . به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست .
محمد (ص) از آنجا که امی و درس ناخوانده بود گفت : من توانایی خواندن ندارم . فرشته او را سخت فشرد و از او خواست که ” لوح ” را بخواند . اما همان جواب را شنید، در دفعه سوم محمد (ص) احساس کرد می تواند ” لوحی ” را که در دست جبرئیل است بخواند .
این آیات سرآغاز ماموریت بسیار توان فرسا و مشکلش بود . جبرئیل ماموریت خود را انجام داد و محمد (ص) نیز از کوه حرا پایین آمد و به سوی خانه خدیجه رفت .
سرگذشت خود را برای همسر مهربانش باز گفت . خدیجه دانست که ماموریت بزرگ حضرت محمد (ص) آغاز شده است . او را دلداری و دلگرمی داد و گفت :
” بدون شک خدای مهربان بر تو بد روا نمی دارد زیرا تو نسبت به خانواده و بستگانت مهربان هستی و به بینوایان کمک می کنی و ستمدیدگان را یاری می نمایی ”
سپس محمد (ص) گفت : ” مرا بپوشان ” خدیجه او را پوشاند . محمد (ص) اندکی به خواب رفت . خدیجه نزد ” ورقه بن نوفل ” عمو زاده اش که از دانایان عرب بود رفت ، و سرگذشت محمد (ص) را به او گفت.
ورقه در جواب دختر عموی خود چنین گفت : آنچه برای محمد (ص) پیش آمده است آغاز پیغمبری است و ” ناموس بزرگ ” رسالت بر او فرود می آید . خدیجه با دلگرمی به خانه برگشت.
منبع:http://www.coca.ir/mabaas-children-story/

مبعث حضرت رسول(ص)
چهارشنبه 98/01/14
یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان عید مبعث است، روزی که برای اولین بار نخستین آیات الهی بر رسول مهربانی پیامبر اکرم (ص) در غار حرا نازل شد. « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾ ».
27 رجب سال 13 پیش از هجرت، هنوز زمانی که حضرت محمد (ص) در شهر مکه سکونت داشتند، ایشان از جانب پروردگار الهی به رسالت پیامبری مبعوث شدند. در این زمان پیامبر اکرم (ص) چهل سال سن داشتند و در راه رسیدن به سعادت، آگاهی و هدایت مردم رنج و تلاش های بسیاری را پشت سر گذاشته بودند.
...
پس از وحی الهی جبرئیل، نزول آیات الهی و مبعوث شدن پیامبر (ص) آنچه بسیار حائز اهمیت بود، اهدافبعثت پیامبر (ص) است. اهدافی مانند؛ دعوت به یکتا پرستی، قیام به برپایی عدالت، مبارزه با جهل و خرافه پرستی، تقویت و ارتقای سطح اندیشه و تفکر، برداشتن اختلافات از میان مردم و تلاوت آیات و احکام الهیبرای مردم که رسول اکرم (ص) به عنوان خاتم الانبیاء بر دوش داشتند.
غار حرا یکی از کوه های اطراف شهر مکه است که پیامبر (ص) وقت های زیادی برای عبادت به آنجا می رفتند و با خداوند نجوا می کردند و در همان غار هم به پیامبری مبعوث شدند. در آن دوران مردم زیادی به بت پرستی و یا دیگر ادیان مشغول بودند، به همین منظور خداوند به واسطه حضرت محمد (ص) مردم جاهل را به خداپرستی دعوت کرد.
به همین منظور، پس از دعوت حضرت رسول اکرم(ص) از مردم به خدا پرستی، از بین خویشاوندان و نزدیکانشان حضرت امیرالمومنین (ع) و حضرت خدیجه (س) به خداوند ایمان آوردند و دین خداپرستی ترویج پیدا کرد. ما مسلمانان هم هر ساله بیست و هفتم ماه رجب را مبارک برشمرده و جشن خواهیم گرفت.
گفتنی است؛ دعا، غسل و نماز از جمله اعمال مستحبی این روز است که روایات بسیاری از آنها یاد شده است.