وصیت پیامبر اسلام(ص) به هنگام رحلت

از امام موسی بن جعفر و او هم از پدرش نقل نموده که گفت: علی بن ابی طالب فرمود: وصیت رسول الله (ص) بدین صورت بود:

بسم الله الرحمن الرحیم

این عهدی است که محمدبن عبدالله به آن وصیت نموده است و به امر خداوند به آن استناد کرده است به جانشین علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع) و در آخر وصیت چنین آمده که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل بر آن چه که محمد به علی بن ابی طالب وصیت نمود شاهد هستند آن گاه وصیت را گرفت و ضمانش بر این وصیت همان ضمانتی است که یوشع بن نون بن موسی بن عمران نمود و بر آن چه که وصی عیسی بن مریم به آن ضمانت نمود و اداء کرد و آن چه که اولیاء قبل از ایشان ضمانت کردند به این که محمد (ص) برترین پیامبران و علی (ع) برترین جانشینان و اوصیاء است». محمد (ص) وصیت خود را به علی (ع) داد و او هم وصیت را خواند، محمد (ص) امر امامت مردم و پیشوایی آن ها را به علی بن ابی طالب (ع) سپرد و این امر خداوند و بندگی اوست و اطاعت صاحبان امر است که نبوتی برای علی (ع) و غیر او بعد از محمد (ص) نیست و شهادت و گواه خداوند به این امر کافی است.

...

و نیز از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: علی بن ابی طالب (ع) فرمود: پیامبر در وصیتش اندکی قبل از وفاتشان مرا خواست و مقداری کافور به من داد و فرمود: ای علی، ای فاطمه این کافوری است که جبرئیل آن را از بهشت آوردن و به من داده است، او به شما سلام رسانده و گفته است که: این کافور را تقسیم نمایید و قسمت مرا و خودتان را جدا نمایید. فاطمه (س) به رسول الله (ص) گفت یک سوم کافور برای شماست و بقیه آن نزد علی (ع) است با آن چه کند، رسول خدا (ص) گریست و فاطمه (س) را به آغوش کشید و فرمود: موفقه، رشیدة، مهدیة، ملهمة، سپس فرمود: یا علی بگو بقیه کافور را چه کردی، علی (ع) گفت: نصف ما بقی کافور برای فاطمه (س) و نصف دیگر برای هر کس که شما بفرمایید یا رسول الله، حضرت فرمود: یا علی بقیه این کافور برای توست پس آن را بگیر.

an style="color: #333300;">از امام موسی بن جعفر و ایشان هم از پدرش نقل شده که فرمود، رسول خدا (ص) فرمود: یا علی آیا تضمین می کنی که دیوان مرا بپردازی؟ گفت: بله، حضرت فرمود: خدایا شاهد باش، سپس فرمود: یا علی تو مرا غسل بده که اگر کس دیگری مرا غسل بدهد با دیدن عورت من کور می شود، علی (ع) گفت: برای چه یا رسول الله؟ فرمود: جبرئیل این چنین از پروردگار نقل فرموده است که، کسی عورت تو را نمی بیند مگر این که کور می شود علی (ع) گفت: یا رسول الله چگونه به تنهایی تو را غسل دهم؟ حضرت فرمود: جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و ملک الموت و اسماعیل صاحب آسمان دنیا تو را در این امر یاری خواهند نمود، علی (ع) می گوید عرض کردم: چه کسی آب برای غسل بریزد؟ حضرت فرمود: فضل بن عباس اما بدون اینکه به بدن من نگاه بیندازد چرا که برای او و هر کس غیر از او از مردان و زنان نگاه کردن به عورت من حرام است، هنگامی که از غسل من فارق شدی بدن مرا بر روی تخته ای بگذار و چهل دلو (دهان گشاد) آب از چاه غرس بر بردن من بریز آنگاه پیامبر فرمود: یا علی آن هنگام دستت را بر سینه ی من بگذار و فاطمه (س) و حسن و حسین (ع) را به همراه خود حاضر نما و غیر از ایشان کسی نباشد تا از بدن من چیزی برای او معلوم شود و نبیند، سپس در آن جا می فهمی چه شده و چه خواهد شد ان شاء الله تعالی، یا علی آیا وصیت مرا قبول کردی؟ گفت: بله حضرت فرمود: خداوندا، شاهد باش. آن گاه رسول الله (ص) فرمود: چه می کنی آن جایی که پس از من بر علیه تو بر می خیزند و بر تو پیشی می گیرند و سرکشان خود را به سوی تو می فرستند و تو را به بیعت می خوانند سپس گریبان تو را گرفته و بر زمین می کشند، همان گونه که شتر رم کرده می گریزد در حالی که مذمت شده و خوار و بی یاور و محزون و غمگین هستی و پس از من در همین حالت خواهی بود، راوی می گوید: وقتی فاطمه (س) سخنان رسول الله (ص) را شنید فریادی کشید و گریست و به گریه ی او رسول الله (ص) نیز گریست و فرمود: دخترم گریه نکن و ملائک را اذیت نکن این جبرئیل است که به خاطر گریه تو می گرید و این میکائیل و صاحب سر خداوند اسرافیل است، دخترم گریه نکن که آسمان و زمین به گریه ی تو می گریند، پس علی (ع) فرمود: یا رسول الله تسلیم این مردم خواهم شد و بر هر مصیبتی که بر من وارد آید به خاطر خدا صبر می کنم و بر بی وفایی و بیعت نکردنشان صبر خواهم نمود و اگر یاوری نداشتم با ایشان نبرد نخواهم کرد پس رسول الله (ص) گفت: خداوندا تو شاهد باش. آن گاه پیامبر فرمود: یا علی با قرآن و واجبات و فرائض الهی چه می کنی؟ گفت: یا رسول الله (ص) آن ها را جمع می کنم و به مردم عرضه می نمایم که اگر قبول کردند که من شاهدم.

امام علی (ع) می فرماید: در وصیتنامه رسول الله (ص) آمده بود آن چه که حضرت به آن وصیت نموده بود به این که در هر خانه ای که از دنیا رفت در همان جا او را دفن نمایند و با سه پارچه کفن شود که یکی از آن ها (آخرین آنها)، برد یمانی باشد و کسی جز علی وارد قبرش نشود و او را دفن ننماید سپس فرمود: یا علی، تو و دخترم فاطمه و حسن و حسین (ع) نزد جنازه من بمانید و هفتاد و پنج تکبیر بگویید تو پنج تکبیر بگو و بازگرد پس از این که به تو اجازه ی نماز بر من دادند، علی (ع) گفت: پدر و مادرم به فدایت چه کسی فردا اجازه خواهد داد، حضرت فرمود: جبرئیل اذن نماز خواهد داد و سپس اهل بیتم و بستگانم دسته دسته می آیند و بر جنازه ی من نماز می خوانند سپس زنان اهل بیتم می آیند و پس از همه آنها بقیه ی مردم بیایند.

و نیز روایت است که علی (ع) به رسول الله (ص) عرض کرد: یا رسول الله به من امر فرموده اید که در خانه خودتان برای شما قبری حفر کنم و فلان کار و فلان کار را انجام دهم، حضرت فرمود: بله یا علی خانه من محل دفن و قبر من خواهد بود. علی (ع) گفت: پدر و مادرم به فدایت برای من مشخص نما در کجای خانه قبر شما حفر کنم، حضرت فرمود: در انتخاب جا اختیار با توست ببین کجا بهتر است، عایشه گفت: یا رسول الله شما کجا مقیم می شوید؟ حضرت رو به عایشه کرد و گفت: تو را در خانه ای اسکان دادم و تنها آن چه که در این خانه است برای توست پس در خانه ات آرام بگیر و مانند زمان جاهلیت زینت نمایی مکن و با ولی خود ظالمانه و از روی ستم پیشگی پیکار نکن (هر چند که تو این کار را انجام خواهی داد) عمر از این سخنان رسول الله (ص) آگاه شد و به دختر خود حفصه گفت: ای حفصه عایشه را واگذار و با پیامبر از علی سخن به میان نیاور زیرا او در حیات و حتی به هنگام مرگ نیز به یاد علی است. وهابیان چون سفر برای زیارت قبور صالحان و نیز ساختن بقعه و دست مالیدن و تبرک به قبور صالحان را حرام می دانند، با استناد به حدیثی که از طریق عائشه از پیامبر (ع) نقل می کنند علت دفن حضرت در خانه مسکونی اش را از دلایل این حکم می دانند و ادعا می کنند، آن حضرت وصیت کرد که در حجره مسکونی اش دفن گردد تا قبر پیامبر مسجد قرار نگیرد و در دسترس مردم نباشد. از نظر ما این سخن ایشان صحیح نیست زیرا: حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) می فرمایند: خداوند، پیامبر را در پاک ترین نقاط قبض روح کرده است، پس سزاوار است در همان بقعه ای که در آن در گذشته است، دفن شود. در نتیجه، جسد پیامبر در حجره اش به خاک سپرده شد. مسلمانان این پیشنهاد را پذیرفتند. بنا بر این در انتخاب محل دفن پیامبر، سخن از مسجد قرار گرفتن قبر او در میان نبوده و خود حضرت (ص) چیزی در این باره نفرموده است.

منبع:https://hawzah.net/fa/Article/View/93860

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

​بیانیه ۵۵۰ نفر از اساتید برجسته حوزه علمیه قم:

“درخصوص نامه‌حضرت آیت الله یزدی «دامت برکاته» به مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف»، ما امضاء کنندگان ذیل نکاتی را تقدیم می‌نماییم:

۱ ـ تکریم، پاسداشت و رعایت حریم مرجعیت به عنوان دژ مستحکم اسلام و پاسداران مکتب اهل بیت «علیهم السلام» مورد اتفاق همه دینمداران و حوزه‌های علمیه و روحانیت است. در این میان، حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف» به عنوان یکی از مراجع عظام تقلید با جایگاه برجسته علمی، اخلاقی و مردمی مورد قبول و احترام و اعتماد همگان است.

۲ ـ حضرت آیت الله یزدی «دامت برکاته» از فقیهان برجسته و مدرسان با سابقه و از اعلام و بزرگان حوزه علمیه قم است که از پیشگامان نهضت و شاگردان بصیر و با اخلاص آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام راحل و علامه طباطبایی «قدس الله اسرارهم» است که پاسداشت حرمت ایشان لازم و پاسداشت فقاهت و انقلاب اسلامی است.

۳ ـ آیت الله یزدی «دامت برکاته» همواره برای مراجع معظم تقلید احترام ویژه‌ای قائل بوده و هستند و در نامه خود، در عین صراحت و شفافیت، با سلام و احترام و عرض ارادت به جایگاه مرجعیت، در صدد تخطئه و جلوگیری از موجه‌سازی و مشروعیت یابی سران فتنه از طریق عادی سازی ارتباط آنان با مراجع معتبر بوده است.

۴ ـ همانگونه که تکریم مرجعیت لازم و ضروری است،‌احترام به ارکان و بزرگان حوزه هم بایسته است و نمی‌توان نسبت به حمله ناجوانمردانه به فقیه مجاهد آیت الله یزدی «دامت برکاته» بی‌تفاوت بود؛ به ویژه آنکه، این هجمه‌ها توسط عده‌ای سازماندهی می‌شود که بینش و گرایش التقاطی آنان نسبت به اسلام و مکتب اهل بیت «علیهم السلام» و مواضع‌شان بر علیه فقه سنتی و اصالت‌های حوزوی و مرجعیت روشن است.

۵ـ به همه دلسوزان دین و کشور، به ویژه فعالان سیاسی و رسانه‌ای یادآور می‌شویم، در این شرایط حساس، همه ما باید با همگرایی و هم‌افزایی، و با بصیرت و هوشیاری در مقابله با جنگ اقتصادی و روانی و رسانه‌ای جبهه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، هوشمندانه به وظایف خود عمل نماییم و همت اصلی خود را در جهت تقویت اقتدار و امید و انسجام و خدمت به مردم و تلاش برای حل مشکلات و شکست تحریم آمریکایی مصروف نمائیم.

۶ ـ در پایان از حوزویان انتظار می‌رود با حکمت و دور‌اندیشی در جهت تقویت مرجعیت و ارکان حوزه گام بردارند و با سعه صدر و  حفظ انسجام و اخلاق مداری و تفاهم حوزوی نقشه بدخواهان مرجعیت و حوزه و روحانیت را با پایان دادن مناقشات و مشاجرات بی‌ثمر و حاشیه‌ای نقش بر آب کنند.

  • نظر از: زكي زاده
    1397/08/15 @ 04:02:22 ب.ظ

    زكي زاده [عضو] 

    سلام
    خدا قوت
    موفق باشید
    http://maedeh.kowsarblog.ir/

  • ادهمي فيروز ابادي
    پاسخ از: ادهمي فيروز ابادي
    1397/08/15 @ 10:43:28 ب.ظ

    ادهمي فيروز ابادي [عضو] 

    سلام علیکم ایام شهادت نبی مکرم اسلام( صلی الله علیه وآله )، سبط اکبرش امام حسن مجتبی( علیه السلام) ومعین الضعفاء علی ابن موسی الرضا تسلیت باد.
    باز هم به وبلاگ ما سربزن ونظر بده.
    در پناه حق محفوظ باشید.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

استکبار ستیزی و آمریکا از دیدگاه رهبری

​? پاسخ های رهبر انقلاب به ۱۰ پرسش در مورد نسبت جمهوری اسلامی و آمریکا

?خودتان را برای ادامه مبارزه آماده کنید 

1⃣ استکبار به چه معناست؟

یعنی آن کسانی که در همه کارها مداخله می‌کنند برای حفظ منافع خود؛ حق تحمیل بر ملت ها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچ کس نیست.

2⃣ مبارزه با استکبار یعنی چه؟

یعنی یک ملّتی زیر بار مداخله‌جویی و تحمیل قدرت استکبارگر نرود.

3⃣ منطق مبارزه با استکبار چیست؟

مبارزه با استکبار در انقلاب اسلامی، یک حرکت خردمندانه و متکی به عقلانیت است.

4⃣ سابقه دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی چیست؟

اولین حکومتی که با حرکت مردم ایران به طور جدی مخالفت کرد، آمریکا بود… در اولین ماه‌های پیروزی انقلاب در حالی که هنوز سفارت آمریکا در ایران باز بود، مجلس سنای آمریکا یک قطعنامه شدید اللحنی علیه جمهوری اسلامی صادر کرد…

5⃣ دعوای جمهوری اسلامی با دنیای استکبار و آمریکا بر سر چیست؟

رژیم ایالات متحده آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم، داعیه ابرقدرتی مطلق دنیا را داشت… در حساس ترین نقطه، انقلاب اسلامی در ایران به وجود آمد که مهم‌ترین شعارش مقابله با ظلم و استکبار بود… از یک چنین نقطه‌ای آمریکایی‌ها بیرون رانده شدند.

6⃣ جمهوری اسلامی به دنبال چیست؟

جمهوری اسلامی دنبال استقلال، آزادی، منافع ملی و پیشرفت علم و فناوری در کشور است؛ اینها حقوق این ملت است.

7⃣ وضعیت فعلی ما در مبارزه با استکبار چگونه است؟

دست ما پر است؛ ما فکر درست داریم. امروز جمهوری اسلامی هم سلاح دارد، هم پول دارد، هم علم و فناوری دارد، هم قدرت ساخت دارد، هم اعتبار دارد، هم میلیون‌ها استعداد دارد.

8⃣ پایان این مبارزه چه خواهد بود؟

پایان این راه، بن بست برای رژیم طاغوت و استکبارگر آمریکاست. 

9⃣ برای پیروزی چه شرایطی لازم است؟

باید مراقب بود؛ باید فهمید که چالش هست. اگر دچار نفهمی و راحت طلبی شدیم، شکست می‌خوریم. اگر متکی به خدا و دین خدا بودید، قطعاً پیروز می‌شوید.

? تکلیف مبارزه با استکبار بعد از مذاکره چیست؟

مبارزه با استکبار تعطیل پذیر نیست؛ این جزو مبانی انقلاب است… خودتان را آماده کنید برای ادامه مبارزه با استکبار. 

?? کانال اساتیدانقلابی

http://eitaa.com/asatid_enghelabi

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

 بابا! از میان انگشتان آقا می‌بینم

​ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 

وقتی به تراجم علمای سلف مراجعه کنیم، می‌بینیم که افراد بسیاری در میان آنها بوده‌اند که صاحب کرامات و معنویات بوده‌اند؛ هم در علمیات صاحب کرامت بوده‌اند و هم در عملیات و عبودیت. جمع بین این دو نیز کرامت است!

شخصی پسر نابینایش را نزد مرحوم شیخ جعفر شوشتری[۱] برده بود که به‌جهت استشفای او سوره‌ی حمد بخواند. ایشان فرموده بود: «ما جوان‌ها هنوز حال و نَفَس پیرها را نداریم، به نزد پدرم بروید».

وی نزد پدر ایشان رفته بود و ایشان هم دست روی چشم بچه گذاشته و مشغول خواندن سوره‌ی حمد شده بود، مقداری که خوانده بود بچه گفته بود: بابا! از میان انگشتان آقا می‌بینم. وقتی که حمد تمام شده بود، همه جا و همه چیز را کاملاً دیده بود!

[۱] عالم بزرگ، شیخ جعفر شرف‌الدین‌بن‌محمدباقر (حدوداً ۱۲۵۰ـ ۱۳۳۵ه.ق.)، صاحب تألیفات متعدد از جمله کتاب «الخصائص‌الحسینیة».

? در محضر بهجت، ج١، ص١٧

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

زائر حسین( ع) از نو شروع کن، گذشته ات بخشیده شد

حجت‌الاسلام پناهیان، غروب روز اربعین در کربلای معلا برای گروهی از زائران امام‌حسین(ع) دربارۀ «بهره‌گیری از فرصتِ ناب بعد از زیارت اربعین برای تغییر در زندگی» به سخنرانی پرداخت که در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:
بشارت پیامبر(ص) به زائر حسین(ع): از نو شروع کن، گذشته‌ات بخشیده شد!

در روایات ما مضمونی هست که مکرراً بر آن تأکید شده است و این تأکید، نشان‌دهندۀ حقیقت مهمی است که می‌تواند مبدأ یک «رسم» باشد. مضمون مورد نظر این است که در روایات فرموده‌اند: وقتی زائر از حرم امام‌حسین(ع) برمی‌گردد، یک ملَک از جانب رسول‌خدا(ص) می‌آید و به او سلام می‌رساند و می‌فرماید: هرچه در گذشته بوده، پاک شده است (گناهان گذشته‌ات بخشیده شد) و حالا عمل و زندگی‌ات را از نو شروع کن! «حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَى» (کامل‌الزیارات/132)
ما اگر مغفرت را باور کنیم، انگیزه و قدرت بسیار زیادی پیدا می‌کنیم برای اینکه «از نو شروع کنیم» یعنی انگار نه انگار که که تا حالا، خطایی و عادت بدی داشته‌ایم؛ همه‌چیز را می‌توانیم از نو شروع کنیم. اگر می‌خواستیم آدم خوب و ایده‌آلی باشیم، چگونه زندگی می‌کردیم؟ از این به‌بعد، می‌توانیم همان‌طوری زندگی کنیم.
برای تغییر مسیر غلط، انگیزه‌ای بالاتر از «اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ» نیست!/ هرچیزی را می‌خواهی تغییر بدهی، الان وقتش است!

خیلی‌وقت‌ها، تسویف و عقب‌انداختنِ توبه، به‌خاطر این است که آدم می‌گوید: «چطوری گذشتۀ خرابم را درست کنم؟» اینکه آدم ریلِ زندگی‌اش را تغییر بدهد و مسیر خودش را عوض کند، خیلی همّت می‌خواهد. کسی که با یک‌سری عادت‌ها و رفتارهای بد درگیر است، به‌سادگی نمی‌تواند عادت‌های خودش را تغییر دهد، مگر اینکه انگیزۀ خیلی قوی و خوبی پیدا کند. و واقعاً انگیزه‌ای بالاتر از «اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ» نیست؛ یعنی اینکه «از نو شروع کن!»
اگر آدم این عفو و مغفرت الهی را در حرم امام‌حسین(ع) باور کند، برای تغییر رفتار خودش انگیزه پیدا می‌کند. مثلاً اگر می‌خواستی نماز خودت را اول‌وقت بخوانی، یا تعقیبات نماز را حساب‌شده بخوانی و… از الان شروع کن! هرچیزی را می‌خواهی تغییر بدهی، الان وقتش است!
باید به زائران کربلا تبریک گفت که زندگیِ تازه‌ای شروع کرده‌اند؛ این باید رسم بشود

باید به زائران اباعبدالله(ع) تبریک بگوییم به‌خاطر اینکه زندگیِ تازه‌ای را شروع کرده‌اند. بنده اگر به‌جای خبرنگاران عزیزی بودم که دمِ مرزها می‌آیند و می‌‌خواهند با زائران کربلا مصاحبه کنند و خوش‌آمد بگویند و حال این سفر را از آنها بپرسند، این سؤال را هم از زائران می‌پرسیدم تا رسم بشود: «شما در این زندگیِ تازه‌ای که آغاز کرده‌اید، چه برنامه‌ها و نقشه‌هایی دارید؟»
مثلاً می‌شود به زائرانی که برمی‌گردند، یک پیامک شبیه پیامک‌های تبلیغاتی بزنند و بگویند: «زندگیِ تازۀ شما مبارک باشد، در این شروع نو برای زندگی‌تان، چه برنامه‌هایی برای خودتان در نظر گرفته‌اید؟» این باید رسم بشود! همان‌طور که در آغاز سال شمسی «نو شدن» یک رسم است، بعد از زیارت امام‌حسین(ع) هم باید این «نو شدن و شروع تازه» یک رسم بشود.
طبق روایت، هر کار خوبی را خواستید شروع کنید، یک‌سال ادامه بدهید تا نتیجه بگیرید

شما چه برنامه‌هایی را می‌خواهید در زندگی خودتان تغییر بدهید؟ در برنامۀ جدیدی که دارید، چه‌کار می‌خواهید انجام دهید؟ اگر ما بخواهیم کارهای خوبی را شروع کنیم، باید برخی آداب را درنظر بگیریم، مثلاً اینکه فرموده‌اند: هر کار خوبی را خواستید شروع کنید، یک‌سال ادامه بدهید تا نتیجه بگیرید (امام صادق(ع): مَنْ‏ عَمِلَ‏ عَمَلًا مِنْ‏ أَعْمَالِ‏ الْخَیْرِ فَلْیَدُمْ‏ عَلَیْهِ‏ سَنَةً وَ لَا یَقْطَعْهُ‏ دُونَهَا؛ دعائم‌الاسلام/1/214)
مثلاً اگر تصمیم می‌گیرید که هفته‌ای یک‌بار زیارت عاشورا بخوانید (که بهتر است روز و حتی ساعت آن را هم مشخص کنید) یک‌سال این برنامۀ هفتگی را ادامه بدهید. یا اینکه تصمیم بگیرید هر روز «دعای عهد» بخوانید و یادِ امام‌زمان(ع) را در طول سال، ادامه دهید.
ما پس از زیارت اربعین، در آغاز یک زندگیِ نو هستیم / اینکه بگویند «گذشته‌ات پای ما؛ زندگیِ تازه‌ای آغاز کن» واقعاً به آدم انرژی و انگیزۀ تغییر می‌دهد

ما پس از زیارت اربعین، در آغاز یک زندگیِ نو هستیم. اما در بین ما رسم نیست که مسئلۀ مغفرت کامل در زیارت امام‌حسین(ع) را این‌قدر جدّی بگیریم! اگر خودمان با حُسن‌ظن برخورد کنیم و این مغفرت را جدّی بگیریم، انگیزه‌های ما برای تغییر، خیلی تقویت می‌شود.
اینکه به آدم بگویند: «گذشته‌ات پای ما! عمل خودت را از نو شروع کن و زندگیِ تازه‌ای را آغاز کن» خیلی به آدم انرژی می‌دهد. خیلی‌ها بعد از زیارت امام‌حسین(ع) حواس‌شان به این نیست و این تبدیل به یک رسم نشده است که مردم بگویند: «من که تازه از کربلا آمده‌ام، تصمیم گرفته‌ام دیگر غیبت نکنم، ناسزا نگویم، نمازم را درست کنم و… الان که همۀ خرابی‌ها و گناهان گذشته‌ام پاک شده است، چرا دوباره پرونده‌ام را خراب کنم؟!» اگر کسی توبه کند و دوباره پروندۀ خودش را خراب نکند، توبۀ او «توبۀ نصوح» خواهد بود و خدا این آدم را دوست خواهد داشت.
وعدۀ امام‌صادق(ع) به آدم گنهکاری که خودش را تغییر داد

ابابصیر که از اصحاب امام‌صادق(ع) بود، در شهر خودش (کوفه) همسایه‌ای داشت که خیلی لاابالی و اهل هرزگی و حرام‌خواری بود، به سلطان ظالمِ آن زمان خدمت می‌کرد و اعتقادات ولایی هم نداشت. ابابصیر می‌خواست برای حج و دیدار امام‌صادق(ع) به مکه و مدینه برود. قبل از سفر، همسایۀ لاابالی خودش را صمیمانه نصیحت کرد، همسایه‌اش به او گفت: من آن‌قدر آلوده به گناه شده‌ام که دیگر نمی‌توانم اوضاع خراب خودم را تغییر بدهم، مگر اینکه صاحبِ شما-یعنی امام‌صادق(ع)- یک کاری برای من انجام دهد!
ابابصیر وقتی نزد حضرت رفت، داستانِ همسایه‌اش را عرض کرد، حضرت فرمود: از طرف من به همسایۀ خودت پیغام بده، من همۀ گذشته‌اش را به‌عهده می‌گیرم، به‌این شرط که در آینده رفتارش را تغییر بدهد و کارهای زشتی را که انجام می‌دهد، ترک کند. وقتی ابابصیر به کوفه برگشت، به همسایۀ گنهکارش گفت: من پیغام تو را به صاحبم، امام‌صادق(ع) رساندم و ایشان فرمود: من همۀ گذشته‌ات را برعهده می‌گیرم، به‌شرطی که رفتارت را تغییر بدهی، حتی از مالِ حرامی که داری، خارج بشوی…
آن همسایۀ گنهکار، به قولِ امام‌صادق(ع) اعتماد کرد و تصمیم گرفت رفتار خودش را تغییر بدهد و واقعاً خودش را از رفتارهای زشت و مال حرام، جدا کرد. بعد از مدتی در بستر مرگ قرار گرفت، یار امام‌صادق(ع) بالای سرش حاضر شد. آن فرد، در لحظه‌های آخرِ جان‌دادن، لبخند زد و گفت: «صاحبت به وعده‌اش وفا کرد» (…فَقَالَ لِی یَا أَبَا بَصِیرٍ قَدْ وَفَى صَاحِبُکَ لَنَا ؛ کافی/1/474)
آن آدم گنهکار، مثل شما به سمت حرم امام‌حسین(ع) پیاده‌روی نکرده بود و حتی خودش هم به زیارت امام‌صادق(ع) نرفته بود و زیاد هم معتقد نبود، ولی امام‌صادق(ع) فرمود «اگر خودش را تغییر بدهد، من گذشتۀ او را به‌عهده می‌گیرم» چون کسی که از گذشتۀ خودش جدا شود، کلی انرژی می‌گیرد و انگیزۀ قوی پیدا می‌کند.
یا اباعبدالله! ما کار چندانی نکرده‌ایم؛ فقط پیاده به سمت حرمت آمده‌ایم، چون می‌دانیم تو ما را تحویل می‌گیری… ان‌شاءالله همۀ ما از فردای اربعین، یک زندگی تازه‌ای را شروع کنیم.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.