چه کنیم که مال هایمان برکت پیدا کنند؟!

در طول زندگی بسیار پیش آمده که در شرایط مختلف با خود گفته ایم که ای کاش مال من نیز همچون عده ای از مردم بسیار می بود تا به وسیله آن می توانستم بهتر زندگی کنم . اگر همه ی ما انسان ها در زندگی به یک سری از مسائل دقت بیشتری داشته باشین و آنان را مراعات نمائیم ، قطعاً هیچ گاه نا امید و فقیر نخواهیم بود .

1- باور کنیم که روزی رسان خدا است

«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ؛ خدا روزی رسان است و اوست دارنده ی نیرویی سخت استوار.» (سوره ی الذاریات، 58) دانستن اینکه خداوند روزی رسان است ، با «باور» این مطلب، تفاوتی بسیار دارد و در اثر امتحانات مختلف معلوم می شود، چه کسانی اهل یقین هستند.

«إِنَّ رَبَّكَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاء وَیَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا ؛ پروردگار تو در رزق هر کس که بخواهد گشایش می دهد یا تنگ می گیرد؛ زیرا او به بندگانش آگاه و بینا است. (سوره الاسراء،30)

2- معیار، برای طلب روزی

امام حسن (علیه السلام) فرمود: «در طلب روزی مانند کسی که برای چیره شدن (بر دشمن) پیکار می کند، کوشش مکن و به تقدیر نیز چندان تکیه مکن که از کار و کوشش دست کشی؛ زیرا در جستجوی فضل و روزی خدا برآمدن، از سنت است و پوییدن راه اعتدال در طلب روزی، از عفت است. نه عفت، روزی را از انسان دور می کند و نه حرص، روزی زیاد می آورد؛ چه، روزی قسمت شده است و حرص زدن موجب افتادن در ورطه ی گناهان می شود.» (میزان الحکمة،ج5، ح 7150)

لذا از طرفی نیازی نیست همه ی هم و غم و فکر خود را صرف بدست آوردن روزی کنیم؛ زیرا میزان روزی ما، (به شرط کار و تلاش در حد لازم) مقدر شده است؛ از طرف دیگر نیز، نباید بدلیل اعتقاد به مقدر شدن روزی، کار و تلاش را ترک کنیم؛ زیرا یکی از سنت های الهی و شرط در روزی، کار و تلاش است.

...

3-فرق روزی با حقوق

یک نکته که باید جدا به آن توجه کنیم آن است که بدانیم روزی با حقوق و درامد عادی که با کسب و کار بدست می آوریم تفاوت دارد. حقوق دادن مستند به بندگان است ولی روزی مستند به خداوند است. حقوق و دست مزد ها مشخص است, ولی خدای متعال گاهی از جایی روزی انسان را می دهد که قابل محاسبه نیست. ممکن است روزی از طریق برکت در مال و عمر باشد.

چه کنیم که مال هایمان برکت پیدا کنند ؟!

نکاتی در باره ی برکت در مال

1- داشتن ایمان و تقوا

یکی از عوامل مهم برکت زا در زندگی، داشتن ایمان و کسب تقوا می باشد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ ؛ اگر مردم قریه ها ایمان آورده و پرهیزکاری پیشه کرده بودند، برکت های آسمان و زمین را به رویشان می گشودیم» (سوره اعراف، 96)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) فرمودند: «خدایا برکت را در صبحگاهان، برای امت من قرار ده … اگر کسی خواهان رفع نیاز است، صبحگاهان به سوی آن شتابد؛ زیرا من از خدای سبحان خواستم که روزی را صبحگاهان برای امت من قرار دهد.»

از مهمترین عوامل برکت در رزق و روزی، داشتن ایمان و تقوا (عمل به واجبات و ترک محرمات) است. امام رضا (علیه السلام) فرمود: «خدای عز و جل به یکی از پیامبران خود وحی فرمود که: هر گاه اطاعت شوم خشنود گردم و چون خشنود گردم برکت دهم و برکت من بی پایان است.» (میزان الحکمة، ج1، ح1700)

2- قرض دادن به یکدیگر

قرض دادن به دیگران نیز، به زندگی انسان برکت می دهد؛ در حدیثی که از حضرت رسول (صلی الله علیه و اله) نقل شده است، «وام دادن به یکدیگر» را از عوامل برکت زا برشمرده اند.

3- با وضو بودن

«اگر کسی بی وضو در طلب حاجت خود برود و نیازش برآورده نشود، جز خویشتن، کسی را سرزنش نکند.» (تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج17، ص281)

4- بیداری، هنگام بین الطلوعین

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) فرمودند: «خدایا برکت را در صبحگاهان، برای امت من قرار ده … اگر کسی خواهان رفع نیاز است، صبحگاهان به سوی آن شتابد؛ زیرا من از خدای سبحان خواستم که روزی را صبحگاهان برای امت من قرار دهد.»(همان )

5- عدم کسالت و تنبلی در کار

«در تحصیل روزی کسالت نورزید، زیرا گذشتگان ما با تلاش و سرعت، به دنبال کار می رفتند.»(همان)

6-اعتدال، میانه روی و قناعت در زندگی

امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «لا کنز اغنی من القناعة و لا مال اذهب للفاقة من الرضی بالقوت. و من اقتصر علی بلغة الکفاف فقد انتظم الراحة و تبوأ خفض الدعة؛ هیچ گنجی بی نیازکننده تر از قناعت، و هیچ مالی در فقرزدایی، از بین برنده تر از رضایت دادن به روزی نیست و کسی که به اندازه کفایت زندگی از دنیا بردارد به آسایش دست یابد و آسوده خاطر گردد.» (نهج البلاغة، حکمت 371)

قناعت توانگر کند مرد را       خبر کن حریص جهانگرد را (سعدی)

امام در حدیثی دیگر فرمودند: «کفی بالقناعة ملکا و بحسن الخلق نعیما؛ آدمی را قناعت برای دولتمندی و خوش خلقی برای فراوانی نعمت ها کافی است.» (نهج البلاغه ،حکمت 229)

7-احسان به مردم، بویژه به اهل خانه

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر که با خانواده ی خود نیکوکار باشد، روزیش زیاد می شود.» (همان، ح7185)

8- خوش اخلاقی

امام علی (علیه السلام) فرمود: «گنجهای روزی، در اخلاق خوش نهفته است.» (همان، ح 7188)

9- اطعام کردن

پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) فرمودند: «روزی کسی که اطعام می کند، سریعتر از فرو رفتن کارد در کوهان شتر، به سویش می آید.» (همان، ح 7190)

10- قرض دادن

امام علی (علیه السلام) فرمود: «کمک مالی کردن به برادر دینی، روزی را زیاد می کند.» (همان، ح 7199)

11- امانتداری

حضرت در حدیثی دیگر فرمودند: «امانتداری روزی را زیاد می کند.»

12- دعا کردن در حق مؤمنین

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «پشت سر برادرانت دعا کن، که این کار روزی را به طرف تو سرازیر می کند.» (همان، ح 7193)

13- پاکیزگی و طهارت

به رسول خدا (صلی الله علیه و اله) عرض شد: دوست دارم روزیم زیاد شود؛ فرمود: پیوسته در حال طهارت و پاکیزگی باش، روزیت افزایش می یابد.»

آیت الله قاضی (رضوان الله تعالی علیه) فرمودند: «دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان»

با استفاده از کلام حضرت نتیجه می گیریم که پاک بودن از آلودگیها و نجاسات، در جلب روزی مؤثر است و شاید بتوان گفت: چون وضو گرفتن نیز نوعی پاکی از آلودگی ها می باشد، می توان با دائم الوضو بودن، جلب روزی کرد.

14- صدقه دادن

امام علی (علیه السلام) فرمود: «با صدقه دادن، روزی را فرود آورید.» (همان، ح 7196)

15- پرداخت حقوق شرعیه (خمس و زکات)

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «زکات دادن، روزی را می افزاید.»

16- نیت پاک

امام علی (علیه السلام) فرمود: «هر که خوش نیت باشد، روزیش زیاد می شود.» (همان، ح 7198)

17- نماز شب

آیت الله قاضی (رضوان الله تعالی علیه) فرمودند: «دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان».

منبع:پایگاه خبری تحلیلی تعامل

  • نظر از: مادر پهلو شکسته
    1395/06/02 @ 07:40:34 ب.ظ

    مادر پهلو شکسته [عضو] 

    با سلام
    موفق باشید

  • نظر از: خادم المهدی
    1395/06/02 @ 10:16:18 ق.ظ

    خادم المهدی [عضو] 

    سلام ممنون از مطلب خوب
    و تذکر به جاتون

  • نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر
    1395/06/01 @ 09:57:28 ق.ظ

    مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 

    به نكات خوبي اشاره كرديد

  • نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ
    1395/05/30 @ 10:19:28 ب.ظ

    پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 

    با سلام و احترام
    ضمن تشکر مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
    موفق باشید.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

راهکارهای تلاش و کوشش از نگاه اسلام

باید توجه داشت که انسان بر اثر کار و تلاش و کوشش و فعالیت اقتصادی حاکم بر زندگی روزمره‌ی خود زنده است. به طور کلی و اساسی اسلام با بی کاری و تنبلی و ناتوانی در تأمین معاش زندگی به شدت مخالف است اما با تلاش برای تأمین زندگی نه تنها مخالفت نمی‌کند، بلکه راهکارهای اساسی و قابل توجهی ارائه می‌دهد. «تلاش در تولید» و «قناعت در مصرف» دو عنصر محوری تکامل جامعه است؛ لیکن اصل پُرداری از مال کمال نیست. کسی که تلاش و کوشش می‏کند تا نظام اسلامی را از وابستگی به بیگانه برهاند یا کشورش را از تهاجم بیگانگان نجات دهد یا برای حفظ حیثیت خود و خانواده‌اش کوشش اقتصادی دارد، عصاره کار او آخرت است نه دنیا. از این‏رو، در منابع اسلامی، کار و تلاش برای کسب درآمد حلال، و هزینه آن برای رفاه خانواده و جامعه، عبادت و وسیله کسب عزت و بزرگواری شمرده شده است.
ما در این بخش به برخی از راهکارهائی که برای تأمین معاش چه از نگاه قرآن کریم و یا روایات ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) توصیه گردیده است اشاره می‌کنیم.
1 – در آمد حلال

اسلام، همواره مردم را به بهره‏ بردن از نعمت‏هاى پاک و حلالِ خداوند، سفارش نموده و با هر گونه رهبانیّت و زهد بى‏جا مبارزه مى‏نماید؛ لذا هم خوردنى‏هاى ناسالم را از شیطان مى‏داند. به طور اساسی و کلی اسلام، به زندگى مادّى انسان توجّه کامل دارد و در رأس آنها نیازهاى غذایى است که در این مورد، ده‌ها آیه و صدها حدیث آمده است.

یکى از وظایف انبیاء نیز بیان خوردنى‏ها و آشامیدنى‏هاى حلال و حرام براى مردم است. چنان چه خدای تبارک و تعالی در بیانی از قرآن کریم می‌فرماید: (یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ) (1) یعنی: اى مردم! از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است بخورید و از گام‏هاى (وسوسه انگیز) شیطان، پیروى نکنید، براستى که او دشمن آشکار شماست، چنان که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: روح‌الامین جبرئیل از پروردگارم به من خبر داد که هیچ کس نمیرد تا همه روزى مقدر خود را بخورد از خدا پرهیز کنید و در طلب رزق آرام باشید و بدانید که دو روزى هست یک روزى که شما جویید و یک روزى که شما را جوید، روزى خود را از حلال جویید که اگر از راه حلال جویید آن را حلال بخورید و اگر از راه حرام جویید آن را به حرامی خورید و همان روزى شما گردد و ناچارید آن را بخورید. (2)

به طور قطع و یقین اسلام، خوردن چیزى را اجازه مى‏دهد که هم طیّب باشد و هم حلال. چیزهایى مثل شراب و گوشت خوک ممنوع است، چون ذاتاً خبیث و ناپاک است؛ و چیزهایى که با پول غصبى خریدارى شود، گرچه خودش طیّب باشد، ممنوع است چون حرام است. پس بنابراین اکنون که کفران نعمت‏ها و تکذیب انبیاء سبب قهر و عذاب خداست، پس بجاى کفران و کفر، از نعمت‏هاى حلال بهره‏گرفته و حلال‏وار بخورید و شکرگزار باشید.

...


2 – انفاق در راه خدا

آیات متعددی در قرآن کریم به این موضوع اشاره نموده است؛ و لذا در جای جای متون دینی ما خصوصاً در قرآن کریم، انفاق موجب وسعت در رزق و روزی و برکت در آن است. به طور یقین دین مقدس اسلام بسیار سفارش نموده است که در راه خدا از انفاق و کمک در این راه غافل نشویم.

به طور اساسی انفاق در راه خدا ثمره و میوه‌اش برکت در رزق و روزی انسان می‌باشد، چنان که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: (مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ) (3) یعنی: مثل کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏کنند، همانند بذرى است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و شایستگى داشته باشد)، دو یا چند برابر مى‏کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست.

توضیح این که بزرگان در بیان این گونه از آیات یکی از مهم‌ترین ثمرات برکت در زندگی را همان انفاق در راه خدا می‌دانند چنان که در تفسیر نمونه ذیل این گونه از آیات بیان داشته است که: مسأله انفاق یکى از مهم‏ترین مسائلى است که اسلام روى آن تأکید دارد و قرآن مجید تأکید فراوان روى آن نموده است، که آیه فوق نخستین آیه از یک مجموعه آیات است که در سوره بقره پیرامون انفاق سخن مى‏گوید و شاید ذکر آنها پشت سر آیات مربوط به معاد از این نظر باشد که یکى از مهم‏ترین اسباب نجات در قیامت، انفاق و بخشش در راه خدا است.

بنابراین با دقت در آیات قرآن مجید آشکار مى‏شود که یکى از اهداف اسلام این است که اختلافات غیر عادلانه‏اى که در اثر بی‌عدالتی‌های اجتماعى در میان طبقه غنى و ضعیف پیدا مى‏شود از بین برود و سطح زندگى کسانى که نمى‏توانند نیازمندی‌های زندگی‌شان را بدون کمک دیگران رفع کنند بالا بیاید و حد اقل لوازم زندگى را داشته باشند، اسلام براى رسیدن به این هدف برنامه وسیعى در نظر گرفته است- تحریم رباخوارى به طور مطلق، و وجوب پرداخت مالیات‌های اسلامى از قبیل زکات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشویق به انفاق- وقف و قرض‌الحسنه و کمک‌های مختلف مالى قسمتى از این برنامه را تشکیل مى‏دهد، و از همه مهم‏تر زنده کردن روح ایمان و انسانى در میان مسلمانان است. بدیهى است جامعه‏اى که قسمتى از آن بر پایه غناء و ثروت و بخش مهم دیگر آن بر فقر و گرسنگى بنا شود قابل دوام نبوده؛ و هرگز به سعادت واقعى نخواهد رسید. در چنین جامعه‏اى دلهره و اضطراب و نگرانى و بد بینى و بالاخره دشمنى و جنگ اجتناب‏ ناپذیر است. گر چه در گذشته این اختلاف در جوامع انسانى بوده است ولى باید گفت متأسفانه در زمان ما این فاصله طبقاتى به مراتب بیشتر و خطرناک‏تر شده است. زیرا از یک سو، راه های کمک‌های انسانى و تعاون به معنى حقیقى، به روى مردم بسته شده و رباخوارى که یکى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شکل‌های مختلف به روى آنها باز است. پیدایش کمونیسم و مانند آن و خون‌ریزی‌ها و جنگ‌های کوچک و بزرگ و وحشتناک که در قرن اخیر اتفاق افتاد و هنوز هم در گوشه و کنار جهان ادامه دارد و غالباً از ریشه اقتصادى مایه مى‏گیرد و عکس‌العمل محرومیت اکثریت جوامع انسانى است، گواه این حقیقت است، با این که دانشمندان و مکتب‌های اقتصادى جهان به فکر چاره و حل این مشکل بزرگ اجتماعى بوده‏اند و هر کدام راهى را انتخاب کرده‏اند، کمونیسم از راه الغاى مالکیت فردى، و سرمایه‏دارى از راه گرفتن مالیات‌های سنگین و تشکیل مؤسسات عام‌المنفعه (که به تشریفات بیشتر شبیه است تا به حل فاصله طبقاتى) به گمان خود به مبارزه با آن برخاسته‏اند ولى حقیقت این است که هیچ‌کدام نتوانسته‏اند گام مؤثرى در این راه بر دارند زیرا حل این مشکل با روح مادیگرى که بر جهان حکومت مى‏کند ممکن نیست. (4)
3 – حمایت از اقشار کم در آمد

یکی از دستوراتی که اسلام برای تأمین اقتصاد و عوامل تلاش و کوشش در اسلام تأکید گردیده است، حمایت از افرادی است که در آمد چندانی در زندگی خویش ندارند و یا این که قادر به تأمین یک زندگی ساده برای خود و افراد زیر مجموعه‌ی زندگی خود ندارند، لذا در تعبیری وجود نازنین حضرت امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: (الله الله فِی الطَّبَقَهِ السُّفلَی) (5) یعنی: نسبت به طبقه‌ی پایین جامعه مواظب باش. البته در قرآن کریم نیز به صورت کنایه به این موضوع اشاره گردیده است چنان که خدای تبارک و تعالی در بیانی از قرآن کریم می‌فرماید: (وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً وَ ارْزُقُوهُمْ فِیها وَ اکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (6) یعنی: و اموال خود را که خداوند وسیله قوام زندگى شما قرار داده به دست سفیهان ندهید و از آن، به آنها روزى دهید، و لباس بر آنها بپوشانید و سخن شایسته به آنها بگوئید، طبق این آیه‌ی شریفه نباید اموال در دست نااهلان و سفیهان قرار گیرد بلکه باید در بین جامعه‌ی اسلامی و افرادی که برای تأمین زندگی خود نیازمند هستند استفاده گردد. در معنای سفیه امام باقر (علیه السلام) فرمودند: مقصود کسى است که به او اطمینان نداری. بنابراین سزاوار است کسانی که سرمایه ای دارند، به جای این که ثروت کلان خود را برای این افراد سرمایه گذاری نمایند، سرمایه‌شان را در تولید کار برای اقشار کم در آمد سرمایه گذاری نمایند که هم خیر در دنیا و هم برکت در رزق و روزی و همچنین موجب خشنودی خدای تبارک و تعالی می‌شود
4 –سنت قرض دادن

یکی از سنت هائی که متأسفانه در جامعه‌ی اسلامی به فراموشی سپرده شده است، همان سنت قرض‌الحسنه می‌باشد، در دین اسلام استقراض نمودن (از دیگران قرض نمودن) مکروه شمرده شده است (مگر زمان اضطرار) ولی قرض دادن به مؤمنین بسیار سفارش گردیده است.‏ در قرض، فرد بخشى از مال خود را براى مدتى معین در اختیار دیگرى قرار مى‏دهد، قرض، همه انفاق‏هاى مستحبى به نفع ضعفا و درماندگان و نیز پرداخت هزینه‏هاى جنگى و امثال آن و حتى جانفشانی و یارى کردن در راه خدا را شامل مى‏شود. ترغیب خداى تعالى در قرآن به قرض دادن و نسبت قرض دادن به بنده و گرفتن آن به خدا، استحباب این رفتار را نشان مى‏دهد، و افزون بر آن به پاداش چند برابر نیز تصریح شده است.
در قرآن به این موضوع اشاره گردیده است تا جائی که در این کتاب آسمانی آمده است: (مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَةً وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون) (7) یعنی: کیست که به خداوند وام دهد، وامى نیکو تا خداوند آن را براى او چندین برابر بیافزاید و خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مى‏سازد، و به سوى او بازگردانده مى‏شوید.

موضوع وام دادن به خدا، هفت بار در قرآن آمده است، تفسیر مجمع‌البیان شرایطى را براى قرض‌الحسنه بیان کرده است، از آن جمله:الف) از مال حلال باشد.

ب) از مال سالم باشد.

ج) براى مصرف ضرورى باشد.

د) بى‏منّت باد

و) بى‏ریا باشد.

ه) مخفیانه باشد

ی) با عشق و ایثار پرداخت شود.

ن) سریع پرداخت شود

ط) قرض دهنده خداوند را بر این توفیق شکرگزار باشد

ک) آبروى گیرنده وام حفظ شود. (8)
در حدیثی امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «بر درهاى بهشت نوشته است: صدقه به ده برابر و قرض به هجده برابر پاداش داده مى‏شود. (9)

همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «هرکس به برادر مسلمان خود قرضى دهد، به مقدار هر درهم آن به وزن کوه احد از جبال رضوى و طور سینا حسنه براى او نوشته شود و اگر در طلب خود مدارا کند، از پل صراط مانند برق جهنده و نورانى بدون حساب و عذاب بگذرد و هر کس برادر مسلمانش از او درخواست کند ولى به او قرض ندهد، خداوند او را از بهشت محروم مى‏کند. (10)

بنابراین قرض دادن باعث تأمین امنیت مالى افراد مى‏گردد. شخص مى‏داند که اگر زمانى براى او گرفتارى و کمبودى پیش آمد، دیگران به او کمک مى‏کنند و مشکلات مالى او را برطرف مى‏نمایند و از این جهت کم‏تر دچار احساس فشار و ناراحتى مى‏شود، از آنجا که قرض گیرنده پس از برطرف شدن مشکل و نیاز، مال را به قرض دهنده برمى‏گرداند، دچار احساس حقارتى که ممکن است در اثر بخشش براى شخص رخ دهد، نمى‏شود و شاید به همین جهت پاداش آن چندین برابر بخشش است.
5 –خدمت به خلق

یکی از توصیه های بزرگی که دین مبین اسلام در مورد راهکارهای تلاش و کوشش بیان نموده‌اند، ملتزم بودن به این قانون و قاعده است که اساساً انسان بتواند گره کوری از مشکلات مردم باز نماید، البته این عامل در درجه‌ی اول برای استحکام پایه های اقتصادی خود شخص نیز بسیار مهم است زیرا باعث حسن اعتماد دیگران خواهد شد. مرحوم محدث قمی در این باره در ترجمه‌ی کتاب نزهه النواظر می‌فرمایند: اى برادر پیوسته اهتمام کن در قضاء حوائج مسلمانان و سعى کن در برآوردن مهمّات ایشان و بدان که افضل قربات سعى در مهمّات ذوى الحاجات است .

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به کمیل بن زیاد فرمود: (یَا کُمَیْلُ مُرْ أَهْلَکَ أَنْ یَرُوحُوا فِی کَسْبِ الْمَکَارِمِ وَ یُدْلِجُوا فِی حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِم) (11) یعنی: اى کمیل: خانواده‏ات را امر کن تا روزها به دنبال کسب مکارم اخلاقى روند و شب‌ها حاجت آنهایى را که در خوابند برآورده سازند. وجود نازنین حضرت امام سجاد (علیه السلام) در کتاب نفیس و گران‌بهای صحیفه‌ی سجادیه که دریائی از معارف اهل‌البیت (علیهم السلام) در آن نهفته شده است، آن حضرت می‌فرمایند: بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا توفیق اداى آن ده که مرا بر آن ملزم ساخته‏اى و در راه طاعت خویش یا خدمت به خلق بر عهده من گذاشته‏اى، هر چند تنم از گزاردن آن ناتوان باشد و نیرویم به سستى گراید و توانم بدان پایه نرسد و مال و دارایى‏ام از آن قاصر آید، خواه به یادش داشته باشم یا از یادش برده باشم. (12)
در این زمینه شاعر می‌گوید:
طریقت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجّاده و دلق نیست‏
ره نیک‌مردان آزاده گیر
چو ایستاده‏اى دست افتاده گیر
به این ترتیب این گردنه صعب‌العبور را که انسان‌های ناسپاس هرگز خود را براى گذشتن از آن آماده نکرده‏اند، مجموعه‏اى است از اعمال خیر که عمدتاً بر محور خدمت به خلق و کمک به ضعیفان و ناتوان‌ها دور مى‏زند، و نیز مجموعه‏اى از عقائد صحیح و خالص است که در آیات بعد به آن اشاره شده است. (13) ‏
6 – دوری از اسراف

یکی از گناهان بزرگی که قرآن کریم و روایات بدان بسیار هشدار داده است، همان اسراف و دوری از تبذیر و بریز و بپاش در زندگی می‌باشد. بنابراین کسانی که در زندگی خود، صرفه‌جوئی نمی‌کنند، در حقیقت فقر و زبونی را در زندگی شخصی خودشان تجربه خواهند نمود.

بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران در پیام چهارده ماده‏اى به ملت ایران درباره وضعیت کشور در سال 1357 فرمودند: باید تمام ادارات از نخست ‏وزیرى تا کوچک‌ترین اداره از تجمل‏پرستى و اسراف‏ و کاغذ بازى بپرهیزند و کار مردم را سریعاً انجام دهند، البته مردم شریف مى‏دانند که وزارتخانه‏ها و ادارات در جمهورى اسلامى باید از بُن‏ تغییر کند تا از فرم غربى و سلطنتى درآمده و به صورتى انسانى و اسلامى درآید. (14)
سفارش به انفاق و منع از اسراف و تبذیر، بهترین راه براى حلّ اختلافات طبقاتى است، هم چنان که پیدایش و گسترش ربا، زمینه ساز و بوجود آورنده‏ى طبقات است، چنان که در آیات متعددی از قرآن کریم به این موضوع اشاره گردیده است،

در بیانی از قرآن کریم خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: (وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ) (15) یعنی: و اوست کسى که به وجود آورد باغهایى با داربست و بى‏داربست، و درخت خرما و کشتزار با خوردنى‏هاى گوناگون، و زیتون و انار، (برخى میوه‏ها) شبیه به هم، و برخى شباهتى با هم ندارند. همین که باغها ثمر داد، از میوه‏اش بخورید و روز درو کردن و میوه چیدن حقّ آن (محرومان) را بدهید و اسراف نکنید، چرا که خداوند، اسراف کاران را دوست ندارد.
نکته‌ی قابل توجه دیگری که در این زمینه باید در نظر گرفت این است که در فرهنگِ قرآن، اسراف معناى وسیعى دارد که علاوه بر اسراف در مال، شامل اسراف در نفس و جان نیز مى‏شود، به این صورت که انسان در بهره‏گیرى از استعدادها و ظرفیّت‏هاى وجودى خود از حدّ اعتدال خارج شده و دچار افراط و تفریط گردد. (16)
7 – حمایت از محرومین

یکی دیگر از راهکار های احیاء کار و تلاش در جامعه‌ی اسلامی، حمایت از محرومین و مستضعفان جامعه‌ی اسلامی می‌باشد، البته ما در این بخش از انفاق در راه خدا به این موضوع نیز پرداخته‌ایم اما جا دارد که به عنوان یک معضل اجتماعی مسئولین و دست اندر کاران جدیت و اهتمام بیشتری به این مشکل اجتماعی داشته باشند. بدین جهت است که حضرت یوسف، براى حمایت‏ از ظالم این مسئولیّت را نپذیرفت، بلکه به منظور نجات مردم از فشار دوران قحط سالى، به این کار اقدام نمود، حضرت یوسف هرگز حتّى یک کلمه تملّق هم نگفت، اساساً رجال سیاسى، معمولاً به هنگام خطر مردم را رها کرده و فرار مى‏کنند، ولى یوسف باید مردم را حفظ کند، بگذریم از اینکه اگر نمى‏توان رژیم ظالمى را سرنگون کرد و تغییر داد، باید به مقدارى که امکان دارد از انحراف و ظلم جلوگیرى کرد و بخشى از امور را بدست گرفت و فعالیّت نمود. (17)
8 – تعاون و همکاری

یکی از شیوه های تولید ثروت و تقسیم کار در جامعه‌ی اسلامی همان تعاون و همکاری در بستر فکر و ایده های درست می‌باشد، به طور نمونه اگر دو نفر شریک در یک مجموعه، با یکدیگر بر سر مسائل جزئی با هم اختلاف نظر داشته باشند و این اختلافات موجب تعاون و همکاری با یکدیگر نگردد، در کار خود که موفق نیستند بلکه شکست اقتصادی در آن مجموعه حتمی است، اما اگر این اختلافات را در سایه‌ی تعاون و همکاری یکدیگر از بین ببرند نه تنها در آن کار موفق هستند، بلکه در بسیاری از موقعیت‌ها باعث فکر و ایده های نو در جامعه‌ی دینی خواهد شد.
خدای تبارک و تعالی نیز در قرآن کریم به این امر دستور داده است. چنان که می‌فرماید: (تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان) (18) یعنی: در انجام نیکى‏ها و دورى از ناپاکى‏ها یکدیگر را یارى دهید، و هرگز در گناه و ستم، به هم یارى نرسانید. توضیح این که تعاون یک اصل کلى است که سراسر مسائل اجتماعى و حقوقى و اخلاقى و سیاسى را در بر می‌گیرد، طبق این اصل مسلمانان موظفند در کارهاى نیک تعاون و همکارى کنند ولى همکارى در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم، مطلقاً ممنوع است، هر چند مرتکب آن دوست نزدیک یا برادر انسان باشد. (19)

نکته‌ی قابل ذکر این است که در تعاون و همکاری اقتصادی نباید کار انسان منجر به گناه و معصیت گردد به این صورت که اسلام با کار اقتصادی و تعاون و همکاری با یکدیگر سفارش نموده، هر معامله ای حتی حرام انجام بدهیم. یا این که با دشمنان اسلام دست در دست یکدیگر بگذاریم، چنان که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: (تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان) (20) یعنی: در انجام نیکى‏ها و دورى از ناپاکى‏ها یکدیگر را یارى دهید، و هرگز در گناه و ستم، به هم یارى نرسانید، نقل می‌کنند از صفوان جمال که از یاران امام کاظم (علیه السلام) بود که می‌گوید: خدمت امام رسیدم فرمود: اى صفوان! همه کارهاى تو خوبست جز یک کار! عرض کردم: فدایت شوم، چکار؟ فرمود: اینکه شتران خود را به این مرد یعنى” هارون” کرایه می‌دهی!، گفتم: بخدا سوگند در مسیرهاى عیاشى و هوس بازى و صید حرام به او کرایه نمی‌دهم، تنها در این راه، یعنى راه مکه، در اختیار آنها می‌گذارم، تازه خودم همراه شتران نمی‌روم، بعضى از فرزندان و کسانم را با آنها مى‏فرستم، فرمود: اى صفوان! آیا از آنها کرایه می‌گیری!؟ عرض کردم بله، فرمود آیا دوست دارى که زنده بمانند و بر سر کار باشند تا کرایه ترا بپردازند گفتم بلى، فرمود: کسى که بقاى آنها را دوست بدارد از آنها است و هر کسى از آنها باشد در آتش دوزخ خواهد بود، صفوان می‌گوید من بلافاصله رفتم و تمام شترانم را فروختم، این موضوع به گوش هارون رسید به دنبال من فرستاد و گفت: صفوان! شنیده‏ام شترانت را فروخته‏اى؟ گفتم آرى گفت: چرا؟ گفتم: پیر شده‏ام و فرزندان و کسانم نمى‏توانند از عهده اداره آنها بر آیند، گفت: چنین نیست، چنین نیست! من مى‏دانم چه کسى این دستور را به تو داده است آرى موسى بن جعفر (علیه السلام) به تو چنین دستورى داده است گفتم: مرا با موسى بن جعفر چکار؟ هارون گفت، این سخن بگذار! بخدا سوگند اگر سوابق نیک تو نبود دستور می‌دادم گردنت را بزنند. (21)
9 – مشورت در کار و تلاش

اصل مشورت یک اصل مهمی است که اسلام عزیز به آن بسیار دستور داده است. اساساً اسلام در هر کاری دستور به مشورت داده است زیرا انسان با مشورت نمودن در کارها، راه برای او هموارتر می‌گردد. چنان که خدای تبارک و تعالی این دستور را به پیامبر عزیزش می‌دهد که می‌فرماید:(وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ) (22) یعنی: در امور با آنان مشورت نما.
به طور کلی و اساسی کلمه‏ى «شور» در اصل به معنى مکیدن زنبور، از شیره‏ى گل‏هاست. در مشورت کردن نیز انسان بهترین نظریه‏ها را جذب مى‏کند. (23) در این باره مولوى مى‏گوید:
کاین خردها چون مصابیح، انور است
بیست مصباح، از یکى روشن‌تر است (24)
بنابراین سزاوار است که مؤمنین برای کارهائی که انجام می‌دهند با دیگران برای بهتر شدن آن کار و عمل، به شور و مشورت بپردازند و مشورت را نصب العین یکدیگر نمایند. در این جا نیز باید عرض کنیم که در کارهای اقتصادی نیز این دستور دین عزیز اسلام است که با مشورت نمودن اهل خبره و کار بلد این فن، انسان در کارش موفق‌تر خواهد شد، بنابراین کسانی که در امر اقتصادی با دیگران مشورت نمی‌کنند، گاه در زندگی‌های شخصی خود دچار خلجان های متعددی از جمله ورشکستگی اقتصادی خواهند شد، در روایتی وارد شده است که فرمودند: کسى که با خردمندان مشورت‏ کند به راه خیر هدایت شود. (25)
10 – از دست رنج خود خوردن

یکی از توصیه های مهم دیگری که در این باره بزرگان ما و دین ما نموده است، این است که از دست رنج خودمان بخوریم نه این که تکیه گاه ما به دیگران باشد، لذا بارها بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) می‌فرمودند: به اجانب هیچ گاه تکیه ندهید و روی پای خود بایستید. (26) همچنین در بیانی دیگر خطاب به فرهنگیان و دانشجویان می‌فرمودند: معلمان عزیز خود بهتر مى‏دانند که فرهنگ استعمارى در زمان این پسر و پدر چه به روز این کشور و ملت آورده است، به فرهنگ غنى ایران اسلامى تکیه‏ کنید و مطمئن باشید که پیروزى از آن شماست، فرزندان عزیزتان را در سر کلاس‌ها به صورتى تربیت نمایید که وقتى فارغ‌التحصیل مى‏شوند جوانان برومندى تحویل جامعه گردند، که با تمام وجود معتقد باشند که آنچه بدبختى داشتند از ابر قدرت‌های شرق و غرب‏ و شرق‏زدگى و غربزدگى است. (27)

مفسر معروف مرحوم طبرسی در مجمع‌البیان نقل مى‏کند که حواریون به همراه عیسى در سفرها به راه مى‏افتادند و هر گاه تشنه یا گرسنه مى‏شدند به فرمان خداوند غذا و آب براى آنها آماده مى‏شد، آنها این جریان را افتخار بزرگى براى خود دانستند و از مسیح پرسیدند آیا کسى بالاتر از ما پیدا مى‏شود؟ او گفت: آری (اَفضَلُ مِنکُم مَن یَعمَل بِیَدِهِ و یَاکُل مِن کَسبِهِ) یعن: از شما بالاتر کسى است که زحمت بکشد و از دست رنج خودش بخورد، و به دنبال این جریان آنها به شستشوى لباس و گرفتن اجرت در برابر آن مشغول شدند. (28)

همچنین نقل می‌کنند رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم)) ون نظر می‌کرد به مردى که آن حضرت او را دوست می‌داشت، ی فرمود آیا او را پیشه و حرفه ای هست؟ پس اگر می‌گفتند نه آن حضرت می‌فرمود: که پست شد در چشم من و از چشم من افتاد، عرضه داشتند که یا رسول الله پس چرا از چشم شما افتاد؟ آن حضرت می‌فرمود: زیرا مؤمن زمانی که حرفه یا پیشه ای نداشته باشد که به وسیله‌ی آن معیشت نماید، از دین خود نسبت به معیشت خویش اقدام می‌کند. (29)

باز نیز فرمودند: هر که از مشقت دست خود بخورد، از صراط چون برق جهنده بگذرد (30) و باز نیز می‌فرمودند: که هر که از دست رنج خود بخورد، نظر کند خدا به او نظر رحمت و مغفرت، بعد از آن عذاب نکند او را (31) و فرمود: که هر که از دست رنج خود به حلال بخورد خدا از براى او درهاى بهشت را بگشاید و امر می‌کند که از هر دری که بخواهد بگذرد، و باز نیز فرمودند:: ه هر که بخورد از دست رنج خود روز قیامت در عدد پیغمبران باشد و فرا گیرد ثواب پیغمبران را (32)
همچنین حضرت امام صادق (علیه السلام) به مفضل بن عمر از اسرار توحیدی از اسرار آفرینش به حکمت نیاز آدمى به معاش و تلاش مى‏پردازد و مى‏فرماید: اى مفضل! بدان که نان و آب، اصل معاش و زندگى انسان به شمار مى‏آید، به حکمت‏هاى نهفته در آنها بنگر، نیاز آدمى به آب شدیدتر از نیازش به نان است؛ زیرا شکیبایى او بر گرسنگى بیش از صبر او بر تشنگى است، این به خاطر آن است که بدن انسان به آب بیش از نان نیازمند است، چون که آدمى براى نوشیدن، شستن خود و لباس و سیراب کردن حیوانات و آبیارى مزرعه، به آب نیاز دارد، پس براى نیازهاى فراوان، آب به راحتى در دسترس قرار گرفته تا انسان براى خریدن و تحصیل آن در دشوار و رنج بسیار نیفتد، اما نان جز با رنج‏ و تلاش و حرکت به دست‏ نمى‏آید، تا انسان به خاطر بیکارى و بطالت در سرمستى و فساد غوطه‏ور نگردد، آیا نمى‏بینى که کودک را با اینکه به سنّ آموزش نرسیده است به نزد مربّى مى‏گذارند، تا از بازى فساد انگیز و مزاحمت براى خانواده به دور ماند (33)‏

1 - بقره/ 168
2 - امالى شیخ صدوق-ترجمه کمره‏اى، متن، ص: 294
 3 - بقره/261
 4- تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 316
 5- نهج البلاغه، نامه 53
 6 - نساء/5
 7 - بقره/245
 8 - تفسیر مجمع‌البیان، ذیل آیه‏ى 11 سوره حدید
9 - وسائل الشیعه، ج 11، ص 546
 10 - همان ، ج 13، ص 80
 11 - نزهة النواظر فی ترجمة معدن الجواهر،125
 12 - الصحیفة السجادیة، 148، نیایش بیست و دوم
13 - تفسیر نمونه، ج‏27، ص: 2
 14 - صحیفه امام، ج‏6، ص: 267
 15 - انعام/141
 16 - تفسیر نور، ج‏10، ص: 189
 17 - همان ، ج‏4،230
 18 - مائده/2
 19 - تفسیر نمونه، ج‏4، ص: 25
 20 - مائده/2
 21 - وسائل الشیعه جلد 12 صفحه 131- 13
 22 - آل عمران/159
 23 - تفسیر نور، ج‏2، ص: 185
 24 - مثنوی مولوی، دفتر ششم
25 - ارشاد مفید،291
 26 - صحیفه نور، ج 12، ص 208
 27 - همان ، ج‏17، 2، پیام به دانشجویان و فرهنگیان در آغاز سال تحصیلى
28 - مجمع‌البیان، جلد 1- 2 صفحه 44
 29 - جامع الاخبار، ص: 187
 30 - همان
31 - همان
32 - همان
33 - بحار الأنوار: 3/ 62- 67، باب 4، حدیث 1؛ توحید المفضّل

منبع: سایت راسخون

 

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

راه جذب افراد از نگاه قرآن

وقتی پوست دست یا صورت شما خشک و خشن می شود چه می کنی؟ سمباده می کشی؟ سوهان می کشی؟ سنگ پا می کشی؟ نه! چرا؟ چون این ها همه زبر و خشک و خشن اند و نه تنها پوست را نرم و لطیف نمی کنند، بلکه آن را زخمی و خونین هم خواهند ساخت به همین خاطر شما با پماد یا کرم که خود نرم و لطیف است با آن رفتار می کنید و پوست نیز نرمی و لطافت و طراوت خود را باز می یاید.

یوسف علیه السلام اگر زیبا بود یکی از زیبایی های او نرمش و انعطاف او در برابر برادران خود بود. شما ببینید برادران یوسف با وجود آنکه در نهایت عجز و ناتوانی و ذات و زبونی بودند چه جسارت تلخ و بزرگی به یوسف کردند و یوسف نیز که در اوج قدرت و توانایی و عزت و وقار بود کوچکترین رفتار با ایشان نکرد بلکه نرم و ملایم برخورد کرد.
برادران وقتی پیمانه در بار بنیامین پیدا شد گفتند: قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ
گفتند: اگر او دزدی کرده، برادرش نیز، پیش از این دزدی کرده بود یعنی اگر امروز بنیامین دزدی می  کند، کار تازه ای نیست، بلکه ریشه دار است و مادرزادی؛ چون او برادری به نام یوسف داشت که او هم دزد بود!(این تهمت به یوسف علیه السلام داستانی دارد.) (77، یوسف)
در اینجا به مادر یوسف توهین می شود و هم  به برادرش و به خودش هم نسبت ناروای سرقت و دزدی می دهند …

...

>

امروز که یوسف بر تخت نشسته است او را محسن خطاب کرده و نیکوکار می بینند و این همان یوسفی است که در زندان نیز او را چنین یاد می کردند که تو نیکوکاری و این نشان می دهد که این بالا و پایین ها یوسف را هرگز بالا و پایین نکرد؛ درست مثل گل که هر کجا باشد کار خود را می کند خواه بالای قله اورست و یا در عمق دره های هیمالیا؛ هر کجا که باشد همان بوی خوش را دارد.
در بیان داستان پیامبر و اخلاق ایشان می فرماید: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ: به رحمت  الهی ، با آنان نرمخو و پرمهر شدی. اگر تندخو و سخت  دل  بودی  بی  شك  از پیرامون  تو پراكنده  می  شدند، از آنان  درگذر و برایشان  آمرزش  بخواه  و در كارها با آنان  مشورت  كن  و چون  تصمیم  نهائی  را گرفتی  بر خدا توكل كن كه خداوند، توكل  كنندگان را دوست می دارد. (159، آل عمران)
این جا می تواند برای من و شما یک تذکر و ترمزی باشد که مراقب کلاممان در هنگام عصبانیت ، هنگامی که دیگران رفتار خشونت آمیز،توهین و بی ادبی در برابر ما دارند باشیم که اگر می خواهیم همچون یوسف علیه السلام ماندگار باشیم، و خود را پیرو سنت رسول خدا صلی الله و علیه وآله می دانیم، باید اخلاق یوسف گونه و مدارا  داشت.
این مدارا به  عنوان مکمل ایمان مطرح شده است چرا که کسی که مدارا می  کند در واقع آستانه تحمل خود را در مقابل رفتارها، اعمال، تصورات و تفکرات دیگران بالا می برد و به عبارت دیگر وقتی این ظرفیت بالا می رود یعنی دارد بر نفس خودش غلبه پیدا می  کند و ایمان یعنی بالا بردن درجات الهی انسان، تقوا  یعنی انسان را به قدرتی برساند که خودش را باز بدارد لذا همان  گونه که خود ایمان و تقوا دو عامل بالا برنده مدارا هستند، مدارا نیز مکمل ایمان و تقواست.
مدارا صرف نظر كردن از دنیا و مقام خود براى اصلاح دین یا دنیاى مردم است، مدارا یعنى نسبت به افراد كم ظرفیّت و كج فهم و فرارى، عفو و اغماض داشته باشیم تا جذب مكتب شوند.
باید اهل مدارا و عفو و تغافل و سعه صدر و گذشت بود و تا می توان از خطای دیگران گذشت، همچون یوسف كه برادران خطاكار خود را پس از پشیمانى توبیخ نكرد و فرمود: « لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ…» (سوره یوسف، آیه 92) و بدین وسیله مردم را زیر پوشش محبت خود به اسلام و دین جذب کرد نه با بی اخلاقی از هرچه اسلام و دین و دینداری است طرد کرد.
در بیانی پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: «بعثتُ بمداراة الناس» (نهج  الفصاحة، حدیث 1093) من مبعوث شدم كه با مردم مدارا كنم.
 همچنین فرمود: «انّ اللّه امرنى بمداراة الناس كما امرنى باقامة الفرائض» (نهج  الفصاحه، حدیث 677) خداوند به من امر كرده كه با مردم مدارا كنم، همان گونه كه امر نموده واجبات و نمازهاى واجب را انجام دهم.
 و در جاى دیگر فرمودند: «انّا معاشر الانبیاء اُمرنا ان نكلّم الناس على قدر عقولهم» (كافى، ج 1، ص 23) ما پیامبران مأموریّت داریم طبق عقل و فهم مردم با آنان سخن بگوئیم.
هر حرف دلی بازگو کردنی نیست

فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یُبْدِهَا: یوسف جواب آن سخن در دل پنهان داشت و هیچ اظهار نکرد. و با خود گفت: قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکَانًا: شما در وضعی بدتر هستید. (77 یوسف)
همین  جا از یوسف بیاموزیم که هر سخنی را که در دل داریم بر زبان نیاوریم.
کسانی که هر چه  در دل و ذهن دارند بیرون می ریزند غیرقابل تحمّل می شوند.
این زمین چرا قابل تحمل است؟ چون آنچه دارد در دل خود فرو برده است و گرنه اگر زمین آنچه در دل داشت بیرون می ریخت امروز هرگز برای ساکنان خود قابل تحمل نبود.

همین که خدا بداند کافی است
آنگاه حضرت یوسف فرمودند: وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ: و خدا نسبت به آنچه می گوید آگاه تر است. (77، یوسف)
یعنی همین که او می داند و دانای بر همه امور است من را آرام می کند.
یادش بخیر! وقتی توی حیاط مدرسه بودیم و به جان هم می افتادیم همین که می دیدیم ناظم پشت دریچه ایستاده و از دور ناظر است آرام می شدیم و دست از پا خطا نمی کردیم  و می گذاشتیم حریف هر کاری که دلش می خواهد بکند و هر چه او جسارت  و گستاخی اش بیشتر می شد، ما دلخوش تر بودیم. البته این نه به آن معنا بود که ما نیز صورت را آماده می کردیم تا او سیلی هایش را بنوازد بلکه معقول و منطقی برخورد می کردیم.

بالا و پایین های روزگار، یوسف را هرگز بالا و پایین نکرد
قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَیْخًا کَبِیرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَکَانَهُ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ؛ گفتند: ای عزیز، او را پدری است سالخورده یکی از ما را به جای او بگیر، که از نیکوکارانت می بینیم. (78، یوسف)
و تو ببین امروز که یوسف بر تخت نشسته است او را محسن خطاب کرده و نیکوکار می بینند و این همان یوسفی است که در زندان نیز او را چنین یاد می کردند که تو نیکوکاری و این نشان می دهد که این بالا و پایین ها یوسف را هرگز بالا و پایین نکرد؛ درست مثل گل که هر کجا باشد کار خود را می کند خواه بالای قله اورست و یا در عمق دره های هیمالیا؛ هر کجا که باشد همان بوی خوش را دارد.
منبع: سایت تبیان

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

میلاد سلطان عشق مبارک باد

حق، معرفت به هر نگاهم داده 

در حلقه ی عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش فقط یک چیز است

ایرانی ام و رضا پناهم داده . . .


میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

نماز شب در کلام علما

نماز شب یکی از اعمالی است که مورد تأکید همه علما می باشد

یکی از اعمالی که مورد تأکید همه علما می باشد بحث نماز شب است و این سیره علما برگرفته از سفارش و تأکید ایمه اطهار علیه سلام می باشد در این مقاله نکاتی هر چند کوتاه از لسان ایمه اطهار  و علما بزرگوار خدمت شما بیان خواهد شد.

 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل به من گفت: ای محمد عش ما شئت فانک میت؛ هرچه می خواهی زندگی کن، عاقبت میرنده هستی؛ عمر جاوید برای کسی نیست.
 
 و احب من شئت فانک مفارقه؛ هرکه را دلت می خواهد دوست داشته باشی دوست داشته باش، اما این را هم بدان که از او جدا می شوی.

 معلوم است که در زیر اینها چه مستتر است؛ یعنی پس انسان باید کسی را دوست داشته باشد که از او جدا نمی شود. این حساب را داشته باش، هر که را می خواهی دوست داشته باشی دوست داشته باش، اما بدان که تو از همه اینها جدا می شوی؛ فقط یک حقیقت است که از او جدا نمی شوی.

 اعمل ما شئت فانک ملاقیه؛ هرچه می خواهی عمل کنی بکن، اما این را هم بدان که تو به عمل خود خواهی رسید و با عمل خودت در یک وقتی ملاقات خواهی کرد.
 
بعد فرمود: جبرئیل به من فرمود: شرف المؤمن صلاته اللیل و عزه کف الاذی عن الناس؛ شرافت مؤمن در نمازی است که شب می خواند و عزت مؤمن در این است که اذیتش به هیچ انسانی نرسد.

 امام صادق علیه السلام فرمود: ان البیوت التی یصلی فیها باللیل بتلاوة القرآن تضیی لاهل السماء کما تضیئ نجوم السماء لاهل الارض؛ خانه هایی که در آن خانه ها شب خیزی برای نماز شب می شود و قرآن تلاوت می شود، برای مردم آسمانها آنچنان می درخشد که ستارگان برای مردم زمین.   
          
فضیلت نماز شب در كلمات علمای اخلاق
 آخوند ملاحسینقلی همدانی(ره) می‌گوید: از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دینى نرسید مگر آنانكه اهل تهجد و شب زنده‏دارى بودند.[2]
 
شیخ أنصارى(ره) به شاگردان دستور مى‏ داد كه حتماً باید نماز شب بخوانند و خیلى روى این معنى تأكید داشت.[3]
 
علامه‌ی طباطبایی(ره) امر شانزدهم از امور ضروری برای سالك را شب‌زنده‌داری می‌داند[4] و نقل می‌كند كه در آغاز ورودم به نجف یك روز درِ مدرسه ‏اى ایستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى‏ كردند، چون به من رسیدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: «اى فرزند! دنیا مى‏ خواهى نماز شب بخوان؛ و آخرت مى ‏خواهى نماز شب بخوان!»

 عوامل محروم كننده از نماز شب


1. تنبلی: حضرت نبىّ اكرم(ص)فرمود: كسى نیست مگر اینكه در شبى دو مرتبه فرشته‏ اى او را از خواب بیدارش می‌كند  و می‌گوید: بنده‏ى خدا بنشین و به یاد خدا باش در مرتبه ‏ى سوم كه فرشته او را بیدار مى‌كند اگر آگاه نشد شیطان در گوشش ادرار می‌كند.[5]
 
2. پرخوری سبب پرخوابی می‌شود و پرخوابی نیز سبب از دست رفتن نماز شب می‌شود.[6]

3. مطلق گناهان[7] به‌ویژه دروغ.[8]

4.  در روایات آمده است كه بنده یك یا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مى‏ گردد براى اینكه به خود عجب نكند.[9]

 گناه مانع نماز شب
 امام علی (ع ): جاء رجل الی امیرالمؤمنین - علیه السلام - فقال : یا امیرالمؤمنین انی  قد حرمت الصلاة باللیل ، فقال امیرالمؤمنین -علیه السلام - : انت رجل قد قیدتک ذنوبک .مردی نزد امیرالمؤمنین (ع ) آمد وگفت : ای امیر مؤمنان ! من از نماز شب محروم شدم . علی (ع ) فرمود: تو مردی هستی که گناهانت تو را زندانی  (اسیر) کرده است . (10)


======================================
پی نوشت ها :
1. کتاب خانه طهور
2. ملكى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ پیشین، ص 462 و 463.
3.  طهرانی، سید محمّد حسین حسینی؛ ولایت فقیه در حكومت اسلام(4-1)، علامه طباطبایى - مشهد مقدس، چاپ سوم، 1428ه.ق،‌ ج4،‌ ص 96.
4.  طهرانی، سید محمّد حسین حسینی؛ رسالة لُبّ اللباب فى سیر وسلوك أولی الألباب، دار المحجة البیضاء - بیروت، چاپ چهارم، 2010 – 1431، ص 132.
5.  شیخ حسن دیلمى؛ پیشین، ج1، ص 91.
6.  نراقى، ملا احمد؛ معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1377،‌ص 314.
7. كلینى، پیشین، ج2، ص 272.
8.  شیخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الرضى - قم، چاپ: اول، 1406ق، ص 42.
9.  ملكى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ پیشین، ص 403
10.  میزان الحکمه ، ج 5، ص 422

 

منبع: سایت تبیان

  • نظر از: خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام
    1395/05/23 @ 06:51:47 ب.ظ

    خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو] 

    گفتم از اینجا تا مشهدالرضا چقدر راه است؟
    گفتا:
    آن قدر که بگویی:
    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)

    میلاد امام رئوف مبارک

  • نظر از: سیده فوزیه موسوی
    1395/05/22 @ 11:15:06 ق.ظ

    سیده فوزیه موسوی [عضو] 

    با سلام وخدا قوت
    التماس دعا

  • نظر از: سیده فوزیه موسوی
    1395/05/22 @ 11:15:06 ق.ظ

    سیده فوزیه موسوی [عضو] 

    با سلام وخدا قوت
    التماس دعا

  • 5 stars
    نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ
    1395/05/21 @ 07:35:45 ب.ظ

    پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 

    با سلام و احترام
    ضمن تشکر مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
    موفق باشید.
    ————
    http://farakhan.kowsarblog.ir/jadval

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.