درسهایی از قرآن؛

درسهایی از قرآن؛
دادند،جفتك نزنيد،گرفتند سكته نكنيد!
دو آيه در سوره‌ي سبأ هست يكي آيه‌ي 36 و يكي 39. هردو هم مي‌گويد: خدا براي هركس بخواهد سفره را باز مي‌كند و براي هركس بخواهد سفره را جمع مي‌كند.
به هركس بخواهد توسعه مي‌دهد، زندگي‌اش رفاه است، به هركس بخواهد زندگي‌اش را تنگ مي‌كند. باز كردن و تنگ كردن رزق دست خداست. منتهي اگر مؤمن باشد، كلمه‌ي «عبادِهِ» تو عبد من هستي، اگر هم تنگ مي‌گيرم براي تو «لَهُ» است، به نفع تو است. اگر داغي مي‌بيني پولت گم مي‌شود، به نفع تو است. بار دوم نه «عبادِهِ» در آن است، مي‌گويد: باز مي‌كنيم، مي‌بنديم. شما بنده‌ي من نيستيد، چون آيه‌ي قبلش براي آدم‌هاي مجرم است.

نكاتي كه در اين آيه است
اين است كه هم آنهايي كه پول دارند و هم آنهايي كه گرفته مي‌شود، من يكوقت اين را مثلي زدم، اين مثل هم از يك بنده خدايي بود، مرحوم شد، خدا رحمتش كند. مي‌گفت: انسان بايد مثل كارمندهاي بانك باشد. كارمندهاي بانك يك روز مسؤول گرفتن پول هستند، يك روز مسؤول پرداخت پول هستند. نه روزي كه مي‌گيرد، شاد است. نه روزي كه مي‌دهد سكته مي‌كند چون مي‌گويد: براي من كه نيست. با يك دست مي‌گيرد، امروز در اين قسمت بانك مسؤول گرفتن پول‌هاست. فردا قسمت ديگر بانك مسؤول پرداخت مي‌شود. نه دريافت، نه پرداخت، نه گرفتن، نه دادن، هيچكدام در روح كارمند اثري ندارد. خدا گفته بايد طوري باشيد «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ» (حديد/23) اگر «فاتَ» يعني فوت شد، اگر «فاتَكم» چيزي از شما فوت شد، «لا تَأْسَوْا» غصه نخوريد. «وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» دادند، فرح شاد نشويد. دادند، جفتك نزنيد. گرفتند سكته نكنيد! مثل كارمندهاي بانك.

بعد از آيه‌ي اول مي‌گويد: «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ» (سبأ/39) اين هم تفسيرش را بگويم. نكاتي را كه در اين آيه من ديشب نوشتم اين است.

چه کنیم در فضای مجازی گناه نکنیم

چه کنیم در فضای مجازی به گناه نیافتیم؟
سوال: دنیای مجازی زمینه گناه را خواسته یا ناخواسته فراهم می‌نماید، مخصوصا در امثال فیس نما و مسنجر و… برای اینکه ما به گناه نيفتيم چه اقدامی می‌شود انجام داد؟ و آیا ما هم در این گناه نقشی داريم؟
حجت الاسلام قرائتي در كتاب گناه شناسي عواملي كه انسان را از گناه باز مي دارد معرفي كرده كه به چند مورد آن در اين پاسخ اشاره خواهد شد.

1: تفكر در عاقبت كار:
بطور كلى تفكر و انديشه‏‌ى صحيح، بطور مستقيم يا غير مستقيم عامل بازدارنده از انحرافات و گناهان مى‏‌شود، و همچون آينه‏‌ى صاف نشان‏ دهنده‏‌ى زيبايى‏‌ها و زشتى‏‌ها است. چنانكه حضرت على عليه السلام مى‌‏فرمايد:
فكر آينه‏‌ى صاف است.[1]
حضرت در روايت ديگري مي‌فرمايد: كسى كه نيكو بينديشد، دستخوش لغزش نمى‏‌شود.[2]
بله واقعا همين گونه است كه حضرت فرموده است تفكر در عواقب كار، عامل مصونيت از گناه است.

2: توجه به حضور خدا در همه جا: ايمان به خدا، و ياد او در همه حال و اعتقاد به اينكه همه ما در محضر خدا هستيم، از اساسى ترين اهرم‏‌هاى بازدارنده از گناه است، اثر و نقشى كه اين عقيده در كنترل انسان و جلوگيرى از طغيان غرائز حيوانى دارد، هيچ چيز چنين اثر و نقش را ندارد. و قدرت ايمان به خدا و ياد او در ريشه‏‌كن نمودن گناه از همه‏‌ى قدرت‏‌ها نيرومندتر است. سازمان‏‌هاى پليسى و انتظامى با فقدان ايمان و تكيه‏‌گاه معنوى هرگز نمى‌‏توانند در اصلاح فرد و جامعه توفيق يابند.
ايمان به خدا و اعتقاد به آگاهى او بر همه چيز و حضور او در همه جا، در انسان آنچنان نيرويى در برابر گناه به وجود مى‌‏آورد كه او را همچون سپرى فولادين و نفوذ ناپذير در برابر گناهان مى‏‌كند.
انسان ممكن است در خانه باشد و با بستن در، مانع حضور ديگران شود ولي مانع حاكم و قاضي روز قيامت نمي‌تواند باشد همان گونه كه خداوند در قرآن كريم انسان‌ها را به اين نكته هشدار داده و مي‌فرمايد:
آيا انسان نمى‌‏داند كه خداوند همه اعمالش را مى‏‌بيند؟ [3]
و در آيه ديگري مي‌فرمايد:
قطعاً پروردگار تو در كمينگاه است. [4]
و در آيه ديگري مي‌فرمايد:
خداوند چشم‏‌هايى را كه به خيانت گردش مى‏‌كند، مى‏‌داند و بر آنچه در سينه‌‏ها پنهان است. آگاه مى‌‏باشد.[5]
در مقامى كه كنى قصد گناه / گر كند كودكى از دور نگاه‏
شرم دارى، زگنه، در گذرى/ پرده عصمت خود را ندرى‏
شرم بادت كه خداوند جهان/ كه بود خالق اسرار نهان‏
بر تو باشد نظرش بى‏ گه و گاه / تو كنى در نظرش قصد گناه‏

3: خود شناسي و توجه به شخصيت انساني: يكى از عوامل بازدارنده گناه اين است كه انسان شخصيت خود را بشناسد و به آن توجه داشته باشد چرا كه بخشى از گناهان بر اثر آن است كه انسان به ارزش خود پى نبرده است.
به عنوان مثال: اگر بچه در خانه استكانى را بشكند به او تندى مى‏‌كنى كه چرا استكان را شكستى، ولى همين بچه اگر در كنار مهمان‏‌ها، ديس قيمتى غذا را بشكند، با كمال خونسردى مى‏‌گويى مهم نيست جانت بسلامت! در اينجا به شخصيت خود نزد مهمان‏‌ها توجه كردى و همين باعث گرديد كه خود را كنترل نمودى.
اگر انسان بداند كه خداوند او را به همه مخلوقاتش برتري داده است هيچ گاه روح سفيد خداداديش را با گناه سياه و زشت نمي‌كند خداوند در بيان شخصيت و مقام انسان مي‌فرمايد:
و هر آينه فرزندان آدم را گرامى داشتيم و در خشكى و دريا (بر مركبها و كشتى) برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه روزيشان داديم و آنان را بر بسيارى از آفريدگان برترى كامل بخشيديم [6]
به راستى اگر ما خود را بشناسيم و به شخصيت خود توجه كنيم، همين توجه ما را از گناه باز مى‏‌دارد ولى وقتى كه خود را پست و خوار و پوچ تصور كنيم به پستى تن مى‌‏دهيم

4: ايمان به معاد: ايمان به معاد يعنى ايمان به دريافت كيفر و پاداش اعمالى كه ما در دنيا انجام داده‏‌ايم. يعنى هيچكدام از نيكى‌‏ها و بدى‏‌هاى ما نابود و فانى نمى‌‏شود، بلكه انسان در گرو اعمال خود است. چنين عقيده‌‏اى نقش عميقى در پرورش روح انسان دارد.
در اينجا به عنوان نمونه به ذكر چند آيه مى‌‏پردازيم:
روز قيامت روزى است كه هر كس آنچه را از كار نيك يا بد انجام داده حاضر مى‏‌بيند. [7]
باز خداوند در آيه ديگري خداوند در بيان روز قيامت مي فرمايد:
انسان‌‏ها از قبرها بيرون مى‌‏آيند، در حالى كه چشم‌هايشان (از وحشت) خاشع و به زير افتاده است و همچون ملخ‏‌هاى پراكنده (بى‏‌هدف) به هر سو مى‏‌دوند.[8]
توجه به روز قيامت و روز رسيدن به پاداش و يا كيفر اعمال عامل بسيار مهمي در ترك گناه مي باشد.

5: عبادت: عبادات، اگر بطور صحيح و با شرايط انجام گيرند، علاوه بر فوايد بسيار معنوى، نقش بسزايى در كنترل گناه دارند همان گونه كه خداوند در اين خصوص مي فرمايد:
نماز آدمى را از فحشا و منكر باز مى‏دارد.[9]
با توجه به چند موردي كه در مورد كنترل گناه براي شما عرض كردم فرقي نمي‌كند كه انسان در كجاي دنيا باشد، در دنياي حقيقي و يا مجازي؛ اگر به اين چند مورد توجه داشته باشد مي‌تواند خودش را از فرو رفتن در گناهان حفظ كند و روح زيبا و ملكوتيش را با زشتي گناه، زشت نكند و اگر انسان به اين چند مورد توجه نداشته باشد اگر در بيابان هم باشد باز راهي براي گناه كردن پيدا خواهد كرد. و اگر ما هم در توليد مطالب انحرافي باشيم قطعا در گناه شريك خواهيم شد و يا اگر از كساني كه مطالب انحرافي توليد مي‌كنند راضي باشيم در گناه آنان شريك هستيم.
چقدر خوب است ما در فضاي مجازي احاديث اهل بيت و مطالب سازنده را انتشار بدهيم تا هم از سربازان امام زمان در انتشار دين باشيم و هم از گناهان اين فضا مصون و محفوظ بمانيم. ان شاالله
امام صادق (عليه السلام) : ایمان ندارد آنکس که شرم و حیا ندارد. الحدیث جلد 1 ص 71

منابع:
1: الفكر مرآة صافية « نهج البلاغه، حكمت 5»
2: ما زل من احسن الفكر «ميزان الحكمة، ج 7 ص 538»
3: ألَم يَعلَم بِأنّ اللّه يَرى‏ « علق/ 14»
4: إنّ ربّكَ لَبِالمِرصاد «فجر/ 14»
5: يَعلَم خائِنَة الاعيُن و ما تُخفِى الصُّدور « مؤمن/ 19»
6: و لَقد كرَّمنا بنى آدم و حَمَلناهم فِى البَرّ و البَحر و رزقناهم من الطّيّباتِ و فَضّلناهم على‏ كَثيرٍ ممّن خَلقنا تَفضيلًا» « اسراء/ 70»
7: يوم تجد كل نفس ماعملت من خير محضراً و ما عملت من سوء» «. آل عمران/ 30»
8: خشعاً ابصارهم يخرجون من الاجداث كانهم جراد منتشر» « قمر/ 8»
9: «إنّ الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر «عنكبوت /45»

کنترل از راه دور کامپیوتر

کنترل از راه دور کامپیوتر
خیلی وقتا پیش میاد که آدم نیاز زیادی به فایلی تو کامپیوتر خودش داره ولی امکان دسترسی به اون رو نداره.

در واقع بهترین راه حل ممکن در این جور مواقع بهتر راه حل ممکن اینه که ویندوزتون را با کامپیوتر دیگه ای از راه دور کنترل کنین که برای این منظور نرم افزار های متفاوتی از شرکتهای بزرگ مثل تورتون ارائه شده ولی این قابلیت نیز به صورت کامل در خود سیستم عامل ویندوز XP هم وجود داره که اسمش هست Remote control که من می خوام توی این مقاله بهش بپردازم.

برای این کار باید چند مرحله تنظیمات نیاز داریم که به ترتیب بهتون میگم:

تنظیمات کامپیوتر میزبان:

که در واقع در مثال من میشه کامپیوتر خوتون و یا سیستمی که می خواین بهش وصل شین رو این جوری تنظیم کنین:

۱- در کنترل پنل به قسمت network connection برید.

۲- بر روی Creat new connection کلیک کنید.

۳- در پنجره Network connection type خط چهارم یعنی Setup an advances connection رو انتخاب کنین و به مرحله بعد برید.

۴- گزینه ی Accept incoming connection رو انتخاب کنین و به مرحله بعد برید.

۵- توی پنجره ی Divice for Incoming سخت افزار مودمتون رو انتخاب کنین.

۶- گزینه ی Do not allow virtual … رو انتخاب کنین و برید مرحله بعد.

۷- توی پنجره ی User permission یک نام کاربری بسازید (که میدونم همتون بلدید) و اون رو انتخاب کنید و برید مرحله بعد.

۸ -پنجره ی بعدی رو بدون تغییر رد کنید .درآخر کار هم Finish و تمام.

۹-خاصیت Remote Desk top را فعال کنید (به آدرس Control panel/systems/remote/remote control برید و گزینه ی Allow Users رو تیک بزنید).

تا اینجا تونستیم سیستممون رو برای جواب دادن به تماسهای ورودی تنظیم کنیم.

تنظیمات سیستم مهمان:

اگه مراحل فوق رو درست انجام داده باشین دیگه هر وقت خواستین با سیستم دیگه ای به کامپیوتر تون وصل شین باید روش این تنظیمات رو انجام بدین.

۱- در کنترل پنل به قسمت network connection برید.

۲- بر روی Creat new connection کلیک کنید.

۳- توی پنجره Network connection type گزینه ی دوم رو انتخاب کنین.

۴- گزینه ی دایل آپ کانکشن رو انتخاب کنین و به مرحله بعد برید.

۵- مرحله بعد رو طبق معمول یه اسمی (دلخواه) برای کمپانی بزارید.

۶- شماره تلفنی که کامپیوتر میزبان بهش وصل هست رو توی مرحله بعد وارد کنید.

بازم Finish کنید.

وصل شدن با سیستم مهمان:

در اینجا اول روی کانکشنی که توی مرحله قبل ساختیم کلیک کنید و به جای یوزر و پسوورد اونی رو که در مرحله ۷ کامپیوتر میزبان ساختید را وارد کنید و روی دایل کلیک کنید تا ارتباط برقرار شه.


کنترل کامپیوتر میزبان:

پس از اتصال نوبت میرسه به کنترل برای این کار برنامه Remote desktop رو از مسیر زیر اجرا کنین:

Start / Programs / accessories / communications / remote desktop connection

اسم کامپیوتر میزبان رو وارد کنید و روی connect کلیک کنید
(برای به دست آوردن اسم کامپیوتر میزبان در کنترل پنل میزبان روی Systems کلیک کنید و سربرگ Computer Name رو اجرا کنید تا اسم رو ببینید).

User name و پسوورد را وارد کنید اما توجه داشته باشید نام کاربری و کلمه عبور دقیقا همانی باشد که برای ورود به سیستم میزبان استفاده می کنید.

توجه:

همونطور که حتما تا حالا متوجه شدید برای انجام کار باید سیستم میزبان حتما روشن باشه که دو راه داره یکی این که زنگ بزنی خونه یکی برات روشن کنه و یا اینکه مادبورد شما بتونه جور تنظیم شه که بعد از زنگ خوردن تلفن کامپیوتر رو روشن کنه که این خاصیت در مادربوردهای جدید وجود داره.

نکته:
این روش در روی خیلی از مودم ها عمل میکنه ولی بعضی از مدلهای قدیمی هستند که خاصیت پاسخگویی به تلفن رو ندارند که متاسفانه ازچنین مودم هایی نمیشه برای کامپیوتر میزبان استفاده کرد.

ویترین مغازه های شهرمان خط مقدم جبهه غرب

ویترین مغازه های شهرمان خط مقدم جبهه غرب
ویترین مغازه های شهرمان خط مقدم جبهه غرب هستند اما ما خیلی ساده از کنار آن می گذریم
و حتی به اثرات منفی و فاجعه ای که بعد از آن گریبان گیر ما و جامعه ما می شود فکر نمی کنیم
و کسانی هم که باید جلوی این فاجعه را بگیرند یا خوابند یا خودشان را به خواب زده اند.

به نقل ازجم خبر، ویترین مغازه های شهرمان خط مقدم جبهه غرب هستند اما ما خیلی ساده از

کنار آن می گذریم و حتی به اثرات منفی و فاجعه ای که بعد از آن گریبان گیر ما و جامعه ما می شود

فکر نمی کنیم و کسانی هم که باید جلوی این فاجعه را بگیرند یا خوابند یا خودشان را به خواب زده اند.

با گذشتن از خيابان‌هايي كه مغازه‌هاي بوتيك و فروش لباس در آنجا فعاليت دارند، متوجه كسي يا

كساني مي‌شويم كه از پشت ويترين نگاهمان مي‌كنند!!!! روي كه برمي‌گردانيم با مانكني بي‌جان

مواجه مي‌شويم با لباس‌هاي رنگارنگ و مدل‌هاي ظاهري و پوششي عجيب و غريب و ژست‌هاي

نابهنجار!

 



مانكن‌هايي با شباهت بسيار به برخي از شهروندان؛ برخي با لباس‌ها و آرايشي كوركننده
كه در بازار رقابت، وسيله‌اي شده‌اند براي جذب هر چه بيشتر مشتريان و رهگذران كه
با ديدن ويترين‌ها و مانكن‌ها به خريدن لباس تشويق مي‌شوند. لباس‌هايي كه در تن ما
آدم‌ها هم معقول و مطابق عرف نيستند ولي تا وقتي در تن مانكن‌ها هستند ظاهراً
اشكالي بر آنها وارد نيست! مانكن‌هايي كه الگويي براي نوع پوشش ما هستند.



آری جبهه دشمن قسم خورده ما جای دوری نیست، همینجاست، پشت ویترین مغازه هایمان…

 

پاسخ دندان شکن دانشجو به استاد!

دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود.

استاد پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟ کسی پاسخ نداد.

استاد دوباره پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟ دوباره کسی پاسخ نداد.

استاد برای سومین بار پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟ برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد. استاد با قاطعیت گفت: با این وصف خدا وجود ندارد.

دانشجو به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود و اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت. دانشجو از جایش برخواست و از همکلاسی هایش پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟ همه سکوت کردند.

آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟ همچنان کسی چیزی نگفت.

آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟

وقتی برای سومین بار کسی پاسخی نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد!