به بهانه مرگ شارون

قصاب صبرا و شتیلا را بیشتر بشناسید

خبرگزاری بسیج: پس از هشت سال حیات نباتی نخست‌وزیر پیشین رژیم اسرائیل و تلاش‌های ناکام برای احیای این قاتل کودکان فلسطینی، سرانجام تلویزیون اين رژيم، مرگ “آریل شارون” را اعلام کرد. “گزارش ویژه مشرق” نگاهی به زندگی سراسرجنایت شارون خواهد داشت.

به گزارش سرویس مجازی خبرگزاری بسیج، رسانه‌های اسرائیلی از جمله تلویزیون این رژیم دقایقی قبل از مرگ آریل شارون نخست‌وزیر پیشین این رژیم پس از هشت سال زندگی نباتی خبر دادند.

شارون از سال 2006 و در حالی که نخست‌وزیری رژیم‌صهیونیستی و رهبری حزب تازه‌تأسیس «کادیما» را بر عهده داشت، بعد از دو سکته مغزی به کما رفت و از آن زمان با صرف هزینه‌های فراوان زندگی نباتی داشت.
شارون تا سال 2010 در مرکز درمانی شبا، در نزدیکی تل آویو تحت مراقبت بود. یک تیم از پرستاران به صورت 24 ساعته بدن شارون را برای جلوگیری از زخم بستر جابجا می‌کردند. یک پرستار نیز همواره شب‌ها بر عملکرد دستگاه‌ها نظارت دارد.
گزارش یورونیوز از وخامت حال آریل شارون
شارون که همواره چاقی و اضافه وزنش مشهود بود، به گفته پزشکان در زمان مرگ وزنی کم‌تر از 50 کیلوگرم داشت.
شارون در سال‌های آخر جهت نگه‌داری از بیمارستان به منزلی در جنوب اسرائیل منتقل شده بود. هزینه نگه‌داری و مراقبت از شارون سالانه نزدیک به نیم میلیون دلار برآورد می‌شد و رسانه‌ها همین هزینه بالا را یکی از دلایل انتقال شارون به خارج از بیمارستان به یک منزل مسکونی در جنوب اسرائیل اعلام کرده‌اند.
با توجه به اعلام مرگ آریل شارون، در این گزارش ویژه نگاهی دوباره به زندگی حیوانی قصاب صبرا و شتیلا خواهیم داشت.
آریل شارون، وزیر جنگ و نخست‌وزیر پیشین رژیم اسرائیل که پس از سال‌ها زندگی نباتی‌اش نیز به پایان رسید از جمله دست پرورده‌های صهیونیسم است که کلکسیونی از جنایات به شیوه‌های مختلف را در پرونده افتخارات خود دارد. شارون طی حیات ننگین 85 ساله خود از هیچ جنایت و عمل ضد‌بشری علیه ساکنان سرزمین غصب شده فلسطین کوتاهی نکرده و افتخار قتل نوزاد چند روزه تا زنان و مردان کهنسال را از آن خود کرده است.
شروع کشتار فلسطینیان از 13 سالگی
آریل ساموئل مردخای شاینرمن، معروف به آریل شارون، در سال 1928 در خانواده‌ای یهودی و لهستانی‌الاصل بدنیا آمد. پس از مهاجرت از لیتوانی به فلسطین، در همان سنین نوجوانی روحیه قساوت و جنایت به خوبی در شارون به چشم آمد. در سن 13 سالگی وی به گروهی موسوم به “هاگانا” پیوست. وظیفه این گروه از سال 1920 تا 1948 در منطقه تحت تسلط انگلستان، بیرون کردن فلسطینیان از خانه‌ها و زمین‌هایشان با هدف تصرف مناطق فلسطینی‌نشین بود. شارون در این گروه و از همان سنین 13 - 14 سالگی، با آدمکشی آشنا شد. در روند غصب زمین‌های فلسطینیان، شارون فلسطینی‌هایی که مقاومت می‌کردند را به قتل می‌رساند.
شبه نظامیان هاگانا - هسته اصلی ارتش غاصب اسرائیل مأمور تخریب و تصرف خانه ها و زمین های فلسطینیان بودند
هاگانا گروه‌هایی از مهاجران یهودی بودند که با مسلح شدن توسط نیروهای انگلیسی حاضر در فلسطین، به تدریج تا زمان اعلام رسمی تشکیل دولت اسرائیل، وظیفه غصب اراضی فلسطینیان را بر عهده داشتند و بعدها پس از تشکیل این رژیم، بنیان ارتش اسرائیل، همین شبه نظامیان هاگانا بودند. پیش از هاگانا نیز از سال 1907، گروه‌هایی تحت عنوان “هاشومیر” و “برگیورا” برنامه‌ریزی و اشغال تدریجی فلسطین را کلید زده بودند.
به جز عملیات اشغال اراضی فلسطینیان، هاگانا وظیفه قاچاق انسان و ورود غیرمجاز یهودیان به فلسطین را نیز بر عهده داشت.
آریل شارون در لباس شبه نظامیان هاگانا
آرایل شارون تا سن 19 سالگی در هاگانا عملیات تجاوز، غارت و غصب املاک ساکنان فلسطین را بخوبی انجام داد تا در سال 1947 و در سن 19 سالگی به عضویت نیروهای امنیتی شهرک‌های یهودی نشین در آمد.
در جنگ 1947 شارون فرمانده گروهان پیاده نظام اسرائیل در اسکندریه بود و در جریان این جنگ نیز مجروح شد اما جان سالم به در برد.
وی پله های ترقی در ارتش اسرائیل را به سرعت طی کرد و در سال 1952 به فرماندهی اطلاعات مرکزی ارتش این رژیم منصوب شد.
شارون با تشکیل گردانی به نام گردان 101، متشکل از زندانیان یهودی خطرناک و عمدتا محکوم به مرگ، حمله به روستاهای فلسطینی و پاکسازی نژادی را آغاز کرد. حمله به روستای القبیه، 41 خانه را همراه با ساکنان آن منفجر کردند. در جریان این حمله 70 فلسطینی کشته شدند. شارون بعدها مدعی شد گمان می‌کرده که این خانه‌ها خالی از سکنه هستند.
روستای القبیه در شمال شرقی بیت‌المقدس و در 44 کیلومتری غرب رام‌الله واقع است. در ساعت 7 بعدازظهر 14 اکتبر 1953 مورد حمله شبه نظامیان هاگانا قرار گرفت. در این هجوم، صهیونیست‌ها با لباس مبدل و به رهبری آریل شارون، 70 زن و مرد و کودک فلسطینی را قتل عام کردند.
خود زنی برای فرار از پاسخگویی
در سال 1973 و در جریان جنگ موسوم به یوم کیپور میان مصر و اسرائیل که به اشغال صحرای سینا و بحران کانال سوئز منجر شد، شارون و گردان‌های تحت امرش بارها از دستورات رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل در آن زمان سرپیچی کردند و بارها بدون اجازه از فرماندهان، به مواضع نیروهای مصری حمله کرد که منجر به کشته شدن ده‌ها نظامی اسرائیلی شد. اعمال خودسرانه شارون تا سال‌ها موجی از انتقاد علیه وی را به همراه داشت. وی پس از شکست اولیه از نیروهای مصری، برای تحت تاثیر قراردادن فرماندهان مافوق خود، وانمود کرد که در جریان درگیری مجروح شده است.
شارون در جریان جنگ‌ها و عملیات‌های نافرجام، برای فرار از پاسخگویی وانمود کرد که مجروح شده است
شارون پیش از این در جریان حمله نافرجام به بیت‌المقدس برای اشغال آن که از سوی نیروهای نظامی اردنی عقب رانده شده بود، شایعه مجروحیت شدید خود را مطرح کرد که باز هم نادرستی آن مشخص شد.
شارون در تمام عملیات‌هایی که با شکست همراه بوده، برای فرار از بازخواست و کاستن از انتقادات، زخمی می شد!
در زمان مناخیم بگین، شارون به وزارت شهرک‌سازی و کشاورزی منصوب شد. وی در سخنرانی خود و اعلام سیاست‌های اسکان خود خطاب به یهودیان گفته بود: “همه باید بروند و هرچه می توانند زمین ها و ارتفاعات (فلسطین) را تصاحب کنند تا بر وسعت سرزمین یهود افزوده شود. هر آنچه امروز تصاحب کردید برای شما خواهد بود و اگر تصرف نکنید سرزمین آن‌ها (فلسطینیان) باقی خواهد ماند.”
مناخیم بگین در سال 1981، وی را به سمت وزارت جنگ این رژیم برگزید تا سکوی پرتابی باشد برای جنایت‌های هولناک بعدی شارون.
کلکسیون جنایات شارون
شارون بطور رسمی قتل و کشتار را از 13 سالگی آغاز کرد. در همان زمان عضویت در هاگانا شارون فلسطینیان بسیاری را در جریان تصرف زمین‌هایشان به قتل رساند.
منفجر کردن 41 خانه به همراه ساکنان آن در روستای القبیه و قتل عام 70 فلسطینی – عمدتا زن و کودک – از اولین قتل عام های شارون محسوب می‌شود. اما این ننگ بشریت در ادامه حیات سیاسی خود در سمت‌های وزیر شهرک‌سازی و وزیر جنگ و در نهایت نخست‌وزیری، جنایتی را در تاریخ ثبت کرد که دیگر کشتارهای وی در زمان عضویت در ارتش و فرماندهی‌ عملیات‌های متعدد نظامی چندان به چشم نمی‌آید.
کشتار دیر یاسین؛ جنایتی دیگر از شارون و هاگانا
“دیر یاسین” نام دهی کوچک در نزدیکی بیت‌المقدس است. تعداد ساکنان این ده در سال 1948 نزدیک به 700 نفر بود. در روز 10 آوریل این سال، این ده شاهد هجوم 3 گروه مسلح به نام ارگون به سرکردگی مناخیم بگین، گروه شتیرن به سرکردگی اسحاق شامیر و گروه هاگانا به سرکردگی دیوید بن گوریون بود. در این یورش که با مقاومت ساکنان ده همراه بود 250 نفر که بیشتر آنها را زنان، کودکان و سالمندان تشکیل می‌داد کشته شدند. همچنین در این حمله فجایع دیگری از جمله تجاوز جنسی، مثله کردن، پاره کردن شکم زنان باردار و منفجر کردن منازل نیز رخ داد.
شارون در سال 1956 فرمانده تیپ زرهی ارتش اسرائیل شد و به درجه ژنرالی ارتقاء یافت. پس از جنگ شش روزه، با پیوستن به حزب لیکود، وارد عرصه سیاست شد و به عضویت کنیست – پارلمان – این رژیم در آمد. در زمان نخست‌وزیری اسحاق رابین، شارون به لطف سابقه درخشان کشتار و اشغال، مشاور نظامی وی شد.
کشتار صبرا و شتیلا ننگی ابدی برای شارون و اسرائیل
حادثه هولناک کشتار صبرا و شتیلا که عنوان “قصاب صبرا و شتیلا” را نیز برای شارون به همراه داشت، از تکان‌دهنده‌ترین جنایات وی است.
پس از ناکامی تلاش صهیونیست ها برای واداشتن لبنان به صلح و خروج اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین، اسرائیل بیروت را به خاک و خون کشید و بشیر جمایل، رهبر فالانژیست ها – مسیحیان مارونی لبنان- را به عنوان رئیس‌جمهور لبنان منصوب کردند. اما کمتر از 3 هفته، در انفجار دفتر حزب فالانژ، وی و بسیاری از مقامات این حزب کشته شدند.
پس از این انفجار، نیروهای رژیم صهیونیستی اردوگاه آورگان فلسطینی در جنوب بیروت که بیش از 30 هزار فلسطینی و لبنانی در آن سکونت داشتند، به محاصره خود در آورند.
گزارشی از کشتار پناهجویان اردوگاه صبرا و شتیلا
نظامیان صهیونیست به فرماندهی آریل شارون به همراه شبه نظامیان مسیحی فالانژ، با محاصره این اردوگاه، سعی داشتند نیروهای سازمان آزادی بخش فلسطین را که دستاوردهای بسیاری را کسب کرده و تهدیدی برای اسرائیل بودند متلاشی کنند و لبنان را به منطقه امن اسرائیل تبدیل کنند.
حمله به اردوگاه روز 16 سپتامبر 1982 – 25 شهریور 1361 – آغاز شد. حمله‌ای که ظرف 38 ساعت فاجعه ای باور نکردنی رقم زد. 3300 آواره فلسطینی و لبنانی به وحشیانه‌ترین شکل ممکن به قتل رسیدند.
آغاز عملیات با ورود شبه نظامیان فالانژ به اردوگاه و حمایت نظامیان صهیونیست کلید خورد. سپس با ورود صهیونیست‌ها کشتارها به اوج خود رسید.
گفته‌های بازماندگان فاجعه صبرا و شتیلا بیانگر اوج خوی درندگی صهیونیست‌هاست.
به گفته برخی از این بازماندگان، ابتدا کشتارها با سلاح‌های سرد نظیر چاقو و تبر به فجیع‌ترین شکل ممکن آغاز شد. صهیونیست‌ها و فالانژیست‌ها با ورود به خانه‌های آورگان، به طرزی وحشیانه با بریدن سر و اعضای بدن فلسطینیان آن‌ها را به قتل می‌رساندند. به زنان و دختران پیش از کشتن آن ها بارها تجاوز می‌کردند و سپس آن ها را به قتل می رساندند.
کشتن زنان باردار و دریدن شکم های آن‌ها، زنده زنده سوزاندن کودکان و ذبح آن ها از جمله خاطرات تلخ بازماندگان این واقعه است.
دیوید هرست، نویسنده کتاب ” تفنگ و شاخه زیتون؛ ریشه های ناآرامی ها در خاورمیانه” که به عنوان خبرنگار در زمان نسل‌کشی صبرا و شتیلا در بیروت حضور داشت، مشاهداتش را اینگونه در کتاب خود آورده است:

کتاب تفنگ و شاخه زیتون نوشته دیوید هرست

اولین واحد شامل 150 شبه نظامی فالانژیست از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام به مدت 38 ساعت شروع شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی‌ها ادامه داشت: آنها به زور وارد خانه‌های مردم شده و فلسطینی‌های در خواب را به رگبار مسلسل بستند. فالانژها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می‌دادند چشم‌هایشان را درمی‌آوردند، زنده زنده پوستشان را می‌کندند، شکم‌ها را می‌دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز می‌کردند و بعد سینه‌هایشان را می‌بریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی‌آوردند. بچه‌‌ها را از وسط دو شقه می‌کردند و مغزشان را به دیوار می‌کوبیدند. در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بر روی تخت خود کشتند. دست بعضی را به ماشین می‌بستند و در خیابان‌ها می‌کشیدند، دست‌های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد. اجساد مردم تا چند روز بر زمین مانده بود و گربه ها از گوشت آن‌ها می‌خوردند و آنقدر وحشی شده بودند که به مردم زنده نیز حمله می‌کردند زیرا به خوردن گوشت انسان عادت کرده بودند.
مقامات ارتش اسرائیل، از جمله ژنرال آموس یارون فرمانده این نیروها در لبنان، بر بالای بام ساختمانی 7 طبقه در 200 متری اردوگاه مستقر شده بودند و از نزدیک بر این فاجعه نظارت می کردند. با وجود اعلام خبر قتل عامل به ژنرال رافائل ایتان رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، وی دستور داد کشتار تا ساعت 8 صبح روز بعد نیز ادامه پیدا کند.
پس از ورود نظامیان به اردوگاه، تانکها و بلدوزرها نیز وارد اردوگاه شده و مناطقی را که نظامیان ترک کرده بودند به گلوله بسته و سپس با بولدوزر صاف می‌کردند. با نزدیک شدن به ساعات پایانی عملیات، بولدوزرها با حفر گورهای دسته‌جمعی، بسیاری از قربانیان را به همراه بسیاری دیگر که هنوز زنده بودند دفن کردند. به همین دلیل نمی‌توان تعداد دقیق کشته‌ها را تخمین زد.
پس از حضور صلیب سرخ در اردوگاه، هیچ یک از کشته‌ها به عنوان اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین شناسایی نشدند و همگی غیرنظامیان و آوارگانی بودند که در آنجا پناه گرفته بودند.
شارون پس از این نسل کشی، به عنوان مسئول غیر مستقیم در کشتار معرفی شد و مدتی بعد از وزارت جنگ اسرائیل استعفا داد.
وی سپس با رسیدن به پست نخست وزیری، به جنایات خود علیه فلسطینیان ادامه داد.
شارون پس از رسیدن به نخست وزیری، با رفتن به مسجد الاقصی و تحریک فلسطینیان، درگیری‌های خونینی را میان نظامیان اسرائیلی و فلسطینیان باعث شد که بعدها سرآغاز انتفاضه مسجد الاقصی شد.
کشتار پناهندگان در روستای قانا
روستای قانا در جنوب لبنان در سال 1996 و در جریان جنگ لبنان مقر نیروهای سازمان ملل بود. با حمله جنگنده‌های اسرائیلی به جنوب لبنان، بسیاری از زنان و کودکان برای در امان ماندن از این حملات به مقر نیروهای سازمان ملل در این روستا پناه بردند. اما نیروهای رژیم صهیونیستی با زیرپا گذاشتن تمام مقررات و حقوق بین‌المللی و انسانی، این منطقه و ساختمان مورد نظر را زیر آتش سنگین توپخانه ویران کردند. در جریان این عملیات که موسوم به “خوشه‌های خشم” بود، بیش از 100 نفر که 33 نفر از آن‌ها کودکان زیر ده سال بودند، به شهادت رسیدند.
قتل مستقیم دو کودک فلسطینی
“جرج اسلویتزر” کارگردان هلندی درباره جنایت صبرا و شتیلا گفته است هنگام حمله نظامی اسرائیل به بیروت، پایتخت لبنان در سال 1982، شارون را مشاهده کرده که با کلت کمری خود دو کودک فلسطینی را در اردوگاه صبرا و شتیلا به قتل رسانده است .
اسلویتزر در مصاحبه با روزنامه فولکس کرانت چاپ هلند گفت: در حالی که کنار وزیر جنگ وقت اسرائیل ایستاده بود مشاهده کرد که وی با کلت کمری خود دو کودک فلسطینی را در فاصله تقریبا 10 متری در بخش ورودی اردوگاه صبرا و شتیلا به قتل رساند.
قتل عام اسرای مصری
در جریان بحران کانال سوئز در سال 1956، نیروهای تحت امر شارون، نزدیک به 300 زندانی غیر مسلح مصری را قتل عام کرده و در گورهای دسته‌جمعی دفن کردند. روزنامه دیلی تلگراف انگلیس پس از 40 سال از این جنایت شاورن و نیروهای تحت امرش پرده برداشت که در آن زمان تنش‌های بسیاری در روابط مصر و اسرائیل ایجاد کرد.
ترور رهبران فلسطینی
در زمان نخست وزیری شارون تروریسم دولتی اسرائیل پر رنگ‌تر شد و ترور رهبران فلسطینی جدی تر در دستور کار این رژیم قرار گرفت.
وی با راه اندازی جوخه‌های مرگ، سیاست حذف رهبران مقاومت را کلید زد. شارون پس از کناره‌گیری از پست نخست‌وزیری نیز فعالیت در این جوخه‌ها را ادامه داد.
شهیدان شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز الرنتیسی از رهبران مقاومت فلسطین
ترور شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز رنتیسی از رهبران مقاومت اسلامی فلسطین، از جمله بارزترین عملیات ترور در زمان نخست وزیری شارون بوده است.
شارون که مدت‌ها به عنون نماد توسعه‌طلبی در اسرائیل و اسطوره یهودیان نامیده می‌شد، به دلیل جنگ لبنان و سیاست‌های غلط بعدی در زمان وزارت شهرک‌سازی و وزارت جنگ، اکنون به یکی از متهمان اصلی در تضعیف اسرائیل و قدرت گرفتن حزب‌الله در لبنان تبدیل شده است.
وی در زمان پیوستن به حزب لیکود و برای جلب آرا در راه رسیدن به مقام نخست‌وزیری قول داده بود که در صورت انتخاب شدن به عنوان نخست‌وزیر، ظرف 100 روز کار فلسطین و فلسطینیان را یکسره کند و موقعیت اسرائیل را تثبیت نماید.
ترور اسحاق رابین
قساوت شارون تنها محدود به غیریهودیان نبوده و این ننگ بشریت به دوستان خود نیز رحم نکرده است. بسیاری در اسرائیل شارون را بدلیل نفرت از اسحاق رابین، عامل ترور وی معرفی می کنند.
آریل شارون، اسحاق رابین را به علت امضای پیمان صلح با یاسر عرفات، خائن خوانده بود.
فساد مالی و زمین خواری
در برابر کشتارهایی نظیر صبرا و شتیلا و دیگر قتل عام های شارون، سخن گفتن از فساد مالی شاید به طنز بیشتر شباهت داشته باشد. اما شارون در زندگی خود به جنایت علیه بشریت اکتفا نکرد و مجموعه‌ای از جنایت، نسل‌کشی، قتل عام، فساد مالی، رشوه، سوء استفاده از قدرت، فساد مالی فرزندان، دو بار ازدواج و دو بار طلاق، و … را در کارنامه سیاه خود ثبت کرده است.
عمری شارون، فرزند ارشد شارون، در سال 2008 از سوی دادگاه عالی اسرائیل به جرم تقلب و رشوه در جریان انتخابات حزب لیکود به 9 ماه حبس محکوم و راهی زندان شد. وی و به همراه پدرش با سوء استفاده از نفوذ و قدرت سیاسی، شرکت‌هایی پوششی تاسیس کردند تا به کاندیداتوری آریل شارون برای رهبری حزب لیکود و نخست وزیری کمک مالی کنند.
خود آریل شارون نیز پس از ورود به کنیست اسرائیل، زمین‌های بسیاری را در اراضی اشغالی تصاحب کرده و به نام خود زده بود. با تصویب قانون امکان خرید و فروش سرزمین‌های اشغالی، شارون و دستیارانش وارد عمل شده و بسیاری از اراضی اشغالی را تحت عناوین مختلف به تصرف خود در آوردند.
توهم پسر شارون: نگاه‌های پدرم همچنان مصمم و قوی است او امسال به خانه باز خواهد گشت.
با وجود کمای شارون و زندگی نباتی او به کمک دستگاه‌های پزشکی، پسر وی سال گذشته در سخنانی در توصیف وضعیت آن زمان پدرش اظهاراتی داشت که رسانه‌ها با حالتی تمسخر آمیز به انعکاس این صحبت‌ها پرداختند.
سال گذشته عمری شارون، یکی از پسرهای آریل شارون، وضعیت پدرش را غرور آمیز خوانده و نگاه وی را سرشار از امید و مصمم تفسیر کرده بود. به گفته پزشکان، چشم‌های شارون در زمانی که در کما به سر می‌برد گاهی بدلیل شوک‌های مغزی ناگهان باز می‌شد و تا ساعت‌ها باز می‌ماند و دوباره بسته می‌شد. به همین دلیل عمری و گیلاد شارون، دو پسر وی، همچنان به بازگشت پدرشان امیدوار بودند.
با اینکه پزشکان از سال‌ها پیش هرگونه هوشیاری و امکان بازگشت شارون را غیرممکن خوانده بودند، عمری شارون در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته بود پدرش به اون نگاه می‌کند و صدای او را می‌شنود. هرگاه که از او می‌خواهم او انگشتانش را حرکت می‌دهد.
وی در توصیف بدن نحیف و بی جان شارون گفته بود: پدرم همانند یک پادشاه بر تخت خود به آرامی خوابیده است؛ مصمم، قوی و سالم. گونه‌های او نیز از سلامت به سرخی می‌زند. اندکی هم از گذشته چاق تر شده است! پدرم امسال به خانه باز خواهد گشت!
افسانه های یهودیان درمورد مرگ شارون
پت رابرتسون، از مسیحیان اوانجلیست اسرائیل، در مصاحبه‌ای، مرگ شارون را عذاب خداوند برای وی دانسته است. رابرتسون معتقد است شارون بدلیل سیاست‌های غلطی که منجر به تاخیر در شکل‌گیری سرزمین یکپارچه یهودی، از سوی خداوند مجازات شده و اکنون با مرگ دست به گریبان است. این صهیونیست تندرو به سایر نخست وزیران اسرائیل هشدار داد در صورتی که راه شارون را پیش بگیرند، سرنوشتی به مانند او در انتظار آن‌ها خواهد بود.
شارون در اواخر عمر سراسر جنایت خود بدلیل عقب نشینی از غزه و شکست از مقاومت فلسطین، مورد انتقاد صهیونیست ها قرار گرفته بود.
نفرین “تازیانه های آتش"، آموزه های کابالیست‌ها
شایعه و افسانه دیگری که در مورد مرگ شارون مطرح است، گرفتار شدن وی به نفرین یهودیان کابالا و نفرین معروف “پولسا دنورا” به معنای “تازیانه‌های آتش” است.
براساس آموزه های کابالیست‌ها، با انجام این مراسم فرشته‌های آسمانی تمام نفرین‌ها و صفات بد ذکر شده در  کتاب مقدس را برای فرد مورد نفرین فرود می‌آورند تا به خاطر گناهانی که انجام داده مجازات شود. در میان یهودیان این شایعه مطرح شده است که پیش از ترور اسحاق رابین، این مراسم برای وی برگزار شده و وی به این نفرین گرفتار شده است. همین مطلب در مورد آریل شارون نیز معروف است که پیش از سکته مغزی وی، مراسم مشابهی برای نفرین شارون برگزار شده است. براساس گفته های “آویگدور اسکیم” از خاخام‌های اعظم “هیکل امونیم"، شش ماه قبل از حملات مغزی شارون، مراسم نفرین او برگزار شده و در آن مراسم از فرشته مرگ خواسته شده تا نخست‌وزیر اسرائیل را به دلیل عقب‌نشینی از غزه بکشد و روح او را در عذاب نگه دارد.

نظر رهبری درباره خرافات ۹ ربیع الاول

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره خرافات نهم ربیع‌الاول می‌فرمایند: بعضی‌ها به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا(س)، این روزها و در این دوران کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند.

نظر رهبری درباره خرافات ۹ ربیع الاول

روز نهم ربیع‌الاول نزد شیعیان جایگاه خاصی دارد، چرا کهاین روز را یکی از اعیاد مهم تلقی کرده و به خاطر سالروز آغاز امامت امام زمان(عج) به شادی می‌پردازند.

البته گهگاهی دیده می‌شود که بعضی از افراد جاهلانه یا عامدانهبیان می‌کنند که در چنین روزی خلیفه دوم کشته شده و داستان‌سرایی‌های بسیاری هم در زمینهدارند؛ افسانه‌هایی که بیشتر توسطدشمنان اسلام و برای دامن زدن به اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی ساخته می‌شود.

عالمان دینی بر خرافه‌بودن این موضوع تأکید دارند و آن را موجب دامن زدن بهاختلافات مسلمانان می‌دانند.

مقام معظم رهبری در روز ۲۷ آذر سال ۱۳۸۷ با بیان اینکه نباید به خاطر دفاع از شیعه به آتش‌افروزی میان غیر شیعه شتاب داد، تصریح می‌کنند: «این جور نباشد که کسى از یک گوشه‌اى خیال کند، دارد از شیعه دفاع می‌کند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنى ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد، این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست، اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیست‌هاست».

به بهانه برگزاری جشن‌هایی تحت عنوان اعیاد نهم ربیع‌الاول، بر آن شدیم که صحت یا سقم آن‌ها را از کارشناسان جویا شویم که در ادامه می‌آید:

* مرگ خلیفه دوم اواخر ذی‌الحجه یا اول محرم است

حجت‌الاسلام محسن جنتی‌منش کارشناس مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی با بیان اینکه از لحاظ تاریخی چه شیعه و چه سنی تاریخ مرگ خلیفه دوم را نهم ربیع نمی‌دانند، ابراز داشت: طبق روایات تاریخی «عمر بن خطاب» اواخر ذی‌الحجه یا اول محرم فوت کرده است.

وی با خرافی دانستن برخی جشن‌های نهم ربیع، افزود: «این رسم غلطی است، لذا با توجه به بحث بیداری اسلامی و اینکه نگاه ملت‌ها به سوی ایران است، دامن زدن به آن، کار اشتباهی است و در این شرایط نیاز به وحدت بیش از گذشته احساس می‌شود.

*برگزاری جشن‌های خرافی موجب برهم زدن وحدت مسلمانان می‌شود

حجت‌الاسلام غلامرضا مقیسه، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم نیز با اشاره به اینکه برگزاری این قبیل جشن‌ها، موجب برهم زدن وحدت مسلمانان را فراهم می‌آورد، بیان داشت: در این موقعیت که مسلمانان دارای دشمنان مشترک هستند، برگزاری چنین مجالسی باعث اختلاف بیشتر میان مسلمان‌ها می‌شود.

* امر عامیانه‌‌ای که جزو شعائر شیعه تلقی نمی‌شود

محمدحسین رجبی دوانی استاد دانشگاه در حوزه تاریخ اسلام با بیان اینکه برگزاری مراسمی تحت عنوان «عید الزهرا» یک امر عامیانه‌ای است که نمی‌توانآن راپای ارزش‌ها و شعائر شیعه تلقی کرد، به طوری که علمای بزرگ شیعه پرداختن به این مسائل را مخل وحدت مسلمانان می‌دانستند، تصریح کرد: برپایی چنین جشن‌هایی یک کار عامیانه‌ای است که برخی از افراد بدون توجه به مصالح مسلمین مطرح کردند، در حالی که مرگ خلیفه دوم در ۹ ربیع‌الاول، از لحاظ تاریخی اعتباری ندارد.

* جشن‌هایخرافی نهم ربیع از چه زمانی باب شد؟

شاید با گذر در طول تاریخ اسلام تا سده‌های اخیر برگزاری چنین مراسمی را در جامعه اسلامی شاهد نبوده باشیم، رجبی دوانی نیز با بیان اینکه تا کنون در هیچ منبع تاریخی ندیده است که در گذشته یک چنین مراسمی برگزار شود، درباره دلایل خود ابراز داشت: شیعه در گذشته آن چنان محدود، محصور و تحت تعقیب بود که حتی در برخی از ادوار شیعه بودن جرم بود، چه رسد به اینکه فرد تظاهر به تشیع کند، لذا احتمال دارد از دورانی که تشیع در ایران مذهب رسمی اعلام شد، از عصر صفویه و چه بسا در دوران قاجار به بعد این امر باب شده باشد.

*نقشه دشمن برای دور کردن مردم از اندیشه مهدوی

حجت‌الاسلام سید جعفر موسوی نسب، مدیر بنیاد فرهنگی خراسان رضوی با اشاره به خرافاتی که در این روز از جانب معاندان و مخالفان مطرح می‌شود، بیان داشت: باید امسال در ایام ربیع از آن خرافه‌ها که مخالف دیدگاه‌های امام(ره) است، پرهیز و جایگاه واقعی امامت را برای جامعه اسلامی تبیین کنیم.

وی با اشاره به اینکه عیدالزهرای واقعی ما شیعیان تبیین جایگاه امامت و ولایت حضرت مهدی(عج) است، افزود: خشنودی آن حضرت در این است که ما این جایگاه رفیع امامت را برای جامعه خود تبیین کنیم و از مباحثی که تفرقه بر انگیزند پرهیز کنیم.

حجت‌الاسلام موسوی نسب تصریح کرد: ماجرای قتل خلیفه دوم در این روز دسیسه دشمنان بوده که می‌خواستند با مطرح کردن آن در این روز مردم را از اصل امامت و مهدویت دور کنند.

*هشدار مقام معظم رهبری در برپایی چنین جشن‌هایی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با هشدار درباره برگزاری چنین مراسمی می‌فرمایند: بعضی‌ها به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، این روزها و در این دوران کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند … اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیاسی آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیله‌ای پیدا کند، دلیل پیدا کند، نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما می‌خواهید انقلابش را قبول کنید این است، می‌دانید چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد؟ بعضی دارند به نام فاطمه زهرا(س) این کار را می‌کنند، در حالی‌که فاطمه زهرا راضی نیست، این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شده … آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، کاری کند که دشمنان حضرت زهرا را شاد کند کند.(هفته‌نامه عملی – فرهنگی بصیر(حوزه)، سال چهاردهم، شماره اول، مسلسل ۳۲۳، صفحه ۶)

*اصلی که بارها در کتاب‌های تاریخی شیعه و سنی بر آن تأکید شده است

بر اساس این گزارش، در کتاب‌های تاریخی شیعه و سنی نیز تاریخ مرگ خلیفه دوم اواخر ذی‌الحجه و اول محرم ذکر شده است، این منابع تاریخیعبارتند از: «تاریخ الیعقوبى»، «التنبیه‏ والإشراف»، «مروج الذهب»، «الفتوح»، «مسارّ الشیعه»، «الإمامة والسیاسة»، «أنساب‏الأشراف»، «الطبقات‏الکبرى» و «تاریخالطبری».

همچنین در سیره اهل‌بیت‌(ع) تأکید بر مدارا با اهل سنت صورت گرفته است، چنان که در کتاب‌هایی نظیر «المحاسن للبرقی»، «الکافی»، «تفسیر العیاشی»، «بحارالانوار» و «مستدرک الوسایل» به احادیثی بر می‌خوریم که بر اصل وحدت مسلمانان اذعان دارند.

منبع یزد بانو

به مناسبت سالروز عملیات کربلای 5/

محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تیپ الغدیر تماس گرفت و گفت: تیپ الغدیر پشت کانال پرورش ماهی را پوشش بدهد تا لشکر های دیگری بتوانند از نوک کانلال پرورش ماهی ورود و به طرف شهرک دویجی و نهر جاسم بروند.






عملیات «کربلای 5» که در بامداد 19 دی‌ ماه سال 1365 با رمز مقدس یا زهرا(س) در منطقه شلمچه و شرق بصره انجام شد یکی از بزرگ‌ترین نبردهای دوران جنگ تحمیلی و 8 سال دفاع مقدس محسوب می‌شود که در آن مقاومت و روحیه جهادی و توان رزمی رزمندگان سلحشور اسلام در کنار فرماندهی و اجرای هوشمندانه طرح‌ها و تکنیک‌های پیچیده و کارآمد عملیاتی توانست تثبیت و تحکیم خطوط پدافندی ایران در این منطقه راهبردی را رقم زند.

آنچه می‌خوانید خاطرات سعید ملک ثابت از راویان دفاع مقدس استان یزد می باشد که با مسئولیت طرح و عملیات در عملیات کربلای پنج به همراه رزمندگان تیپ 18 الغدیر در این عملیات حضور داشت.

عملیات «کربلای 5» حدود ساعت یک بامداد شروع شد. عملیات سرنوشت سازی بود که در شرق منطقه بصره با هدف تهدید شهره بصره و دور کردن آتش دشمن بر منطقه هایی که منتهی به شهر خرمشهر می شد. انجام گرفت.

تیپ پیروز 18 الغدیر مأموریت داشت در جناح شمالی منطقه این عملیات را انجام دهد. منطقه ای که در ده کیلومتری شهر بصره عراق قرار داشت. یک منطقه ای با چهار کیلومتر آب ، سد دفاعی در مقابل ایران ایجاد کرده بود. اما  بچه ها می خواستند شرق منطقه بصره را بگیرند مجبور بودند از این چهار کیلومتر عبور کنند. آب حالتی راکت داشت. و از منطقه جزیره مجنون پمپاژ شده بود در این قسمت و کل منطقه را فرا گرفته بود.

بامداد عملیات بود و رزمندگان حزب الله جندالله که نیرو های غواص بوند وارد عمل شدند. خودشان را به آب زدند و به زیر پای دشمن رسیدند. از دژ خودی تا دژ عراق. بچه های یزد در این عملیات بر لبشان ذکر خدا و اهل بیت (ع) بود. آسمان بدون ماه رنگ ظلمات به خود گرفته بود. این عملیات با سکوت محض و با حجم سنگین انجام می شد.  بچه ها هم وارد آب شدند و توانستند خودشان را زیر پای دشمن برسانند.

بر سر راه چند تا مانع بود. یکی از این موانع هشت پرها بوندد. هشت پرها میلگردهایی که به صورت ضربدر به هم جوش خورده بودند. بر روی نوک این هشت پرها مین منور با سیم تله بین قرار دشت. این هشت پرها سیم های خاردار حلقوی و بالای آن ها خطی قرار داشت و همچنین زیر خط دفاعی آن ها مین های ضد نفر کار گذاشته بودند.

غواص ها توانستند با عبور از چهار کیلومتر آب زیر پای دشمن، در همان محوری که قبلاً بچه های اطلاعات عملیات شناسایی کرده بودند محور را به اندازه یک متر باز کنند. بچه ها با ارّه ها و قیچی هایی که به همراه خودشان برده بودند توانستند این هشت پرها با تمام دقت، که دست و پا یشان به سیم تله نخورد و بتوانند یک متر را باز کنند. هر گروهانی باید یک قسمتی از این را باز می کرد و بچه توانستند در دل شب این محور را و این موانع سنگین که زیر پای دشمن بود باز کنند و خودشان را در یک نقطه ای که مشخص کرده بودند را بیاورند.

دشمن لب آب سنگر داشت و پشت سنگر هم یک کانالی بود. بچه های غواص آمدند بالا، فین ها ی غواصی که به پایشان بود را در آوردند سپس به طرف سنگر حرکت کردند. توانستند از پشت سر، دشمن را در سنگر خودش خفه کنند.

با این روش رزمندگان ما توانستند خط دشمن را بشکنند. بعد قایق هایی که آماده بود خودشان را به دژ عراق رساندند. دژ بسیار مستحکمی بود. بچه ها زمانی که رسیدند بر روی دژ، باید به سمت جناح راست حرکت و پاسگاه بابویان عراق را به تصرف خودشان در می آوردند.

آیت الله ناصری نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد در آن زمان نماینده امام در سپاه استان بودند. ایشان آنجا حضور داشتند. این مرحله از عمیات که تمام شد رزمندگان ما تا کانال پرورش ماهی یا دریاچه پرورش ماهی پیش آمدند. این کانال یک سد دفاعی بود که عرض آن 500 متر، طول آن 29 کیلومتر و عمق آن حدوداً 5 متر عمق داشت. کانال پرورش ماهی دو تا پل داشت یک از آن پل ها محور بچه های یزد بود.

آیت الله ناصری در مقر فرماندهی تیپ 18 الغدیر حضور داشتند. محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تیپ الغدیر تماس گرفت و گفت: پشت کانال پرورش ماهی را باید تیپ الغدیر پوشش دهد که لشکر های دیگر بتوانند از نوک کانلال پرورش ماهی عمل کنند و به طرف شهرک دویجی و نهر جاسم بروند.

آیت الله ناصری گفتند آنچنان نیرویی نیست که الان وارد عمل شوند. محسن رضایی گفت هر طوری هست با همان نیرو ها وارد عمل شوید. آیت الله ناصری که همان جا صحبت می کردند، خدا رحمت کند شهید سید محمد ابراهیمی معاون تیپ 18 الغدیر بودند؛ ایشان گفتند من نیروها را بر می دارم و می روم جلو.  آیت الله ناصری ارادت خاصی به ایشان داشتند؛ شهید ابراهیمی به آیت الله ناصری گفتند من می روم در آن نقطه. حاج آقا ناصری گفتند آن نقطه بسیار حساس است. وی گفت: قبلاً با دوربین این منطقه را شناسایی کرده ام  و آشنایی با آنجا دارم.

فرماندهان نظامی طبق قوانیین نظامی باید عقب بایستند نیرو ها را هدایت کنند، اما فرماندهان سپاه خودشان پیش قدم بودند جلو می رفتند؛ می گفتند بچه ها پشت سر ما حرکت کنند که این نشانه تقوای آن هاست.

سید محمد ابراهیمی نیروها را از آن طرف آب در همان نقطه ای که محسن رضایی گفته بود نیرو ها را می چیند. یعنی جایی که به شدت قدم به قدم آن آتش بود. بین دو تا آبراهی که به آن می گفتند کانال زوجی.

شهید سید محمد ابراهیمی دستور فرماندهی کل را بر روی زمین نگذاشت. خودش شخصاً بلند شد و رفت در این نقطه بسیار خطرناک و این نقطه حفظ شد.

رزمندگان تیپ 18 الغدیر آنچنان مقاومت کردند که اکثر فرماندهان تیپ 18 الغدیر به نام های حاج حسن دشتی – شهید محمد رفیعیان – شهید نعمت علی نامجو – شهید خلیل حسن بیگی - شهید علی عسکرشاهی- شهید جهانگیر مرادی - شهید محمد علی شریف و خود سید محمد ابراهیمی معاون تیپ، به عنوان ارکان اصلی تیپ الغدیر بودند که در این عمیلات به شهادت رسیدند. وضعیت آنچنان بود که بدن مطهر شهید سید محمد ابراهیمی معاون تیپ 18 الغدیر در منطقه جا ماند.

با از خود گذشتگی آن ها، رزمندگان دیگر توانستند با شکسته شدن خط در نوک کانال پرورش ماهی، بتوانند منطقه دویجی رابگیرند.

منبع: سپاه الغدیر یزد

چرا پس از نام امام سه صلوات می فرستیم

آیت الله محمد تقی فلسفی:



آیت الله محمد تقی فلسفی در مورد دلایل فرستادن سه صلوات پس از نام بردن از امام خمینی اظهار داشت: یک صلوات برای نفی شیطان بزرگ آمریکاست، صلوات دیگر برای نفی صهیونیست که شیطان کوچک است، فرستاده می شود و سوم هم برای نفی ملی گراها و گروهک های ضد انقلاب فرستاده می شود.






33 سال پیش در چنین روزی آیت الله خامنه ای در خطبه های نمازجمعه امروز تهران اظهار داشتند : آفت بزرگ یک جامعه انقلابی و یک ملت پیروز غرور و خوپسندی است تاریخ حادثه فاجعه آمیز سقوط ملت های پیروزمند را در لغزشگاه غرور و خودپسندی بارها تجربه کرده است .

ایشان با اشاره به سرنوشت بنی اسرائیل که دچار غرور شد اظهار داشتند : عزیزان و دوستان ! قرآن این پندار غلطی را که مانند تاری بر اندیشه و ذهن بنی اسرائیل تنیده بود در آیات قرآن از هم می درد «اگر دوست خدا هستید آرزوی مرگ کنید» … یک ملت بعد از آن که مورد برگزیدگی خدا قرار گرفت و خدا او را به دیگران برتری داد باید به فکر آن باشد که دچار غرور نشود باید گناهان خود را ببیند اشتباهات و تقصیرات خود را بفهمد سعی کند آنها را برطرف کند و اگر این کارها را کرد پیروزی و برگزیدگی این امت مستمر خواهد ماند و الا از او گرفته خواهد شد .

تلاش دشمن برای سرگرم سازی مردم به خواسته های حقیر و صنفی

خطیب جمعه تهران ادامه دادند: ای ملت بدانید که اول کار است تلاشتان را از دست ندهید دشمن سعی می کند ما را به خواسته های حقیر خواسته های صنفی و خواسته های شخصی سرگرم کند هدف های بزرگ و عالی را از ما بستاند امروز روزی نیست که قشرهای مختلف و گروه های گوناگون مردم به فکر خواسته های مشخص گروهی و قشری و صنفی خود باشند با سختی بسازید با دردها بسازید.

 

آیت الله خامنه ای: یک ملت بعد از آن که مورد برگزیدگی خدا قرار گرفت و خدا او را به دیگران برتری داد باید به فکر آن باشد که دچار غرور نشود باید گناهان خود را ببیند اشتباهات و تقصیرات خود را بفهمد سعی کند آنها را برطرف کند و اگر این کارها را کرد پیروزی و برگزیدگی این امت مستمر خواهد ماند و الا از او گرفته خواهد شد .

سررشته مشکل تراشی ها کجا است؟

آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از خطبه ها به اخلالگران هشدار داده و افزودند : ای کسانیکه با نام های مختلف هر روزی مشکلی در نقطه ای از کشور ایجاد می کنید بدانید به خدا قسم سررشته مشکل تراشی ها به دست آن کسانی است که تا پیش از پیروزی انقلاب می گفتند اسلام نمی تواند مبارزه را هدایت کند و به پیروزی برساند مسئله ایسم ها و مکتب های فلسفی نیست مسئله خطوط سیاسی است خطوط سیاسی وابسته به شرق و خطوط سیاسی وابسته به غرب بدانید که سررشته در دست خطوط سیاسی است که جمهوری اسلامی را نمی خواهند.

اساسی ترین مسئله جامعه امروز ما مسئله تزکیه است

ایشان با اشاره به سخنان امام مبنی بر اهمیت تزکیه اظهار داشتند : احساس میکنم که امروز اساسی ترین مسئله جامعه ما مسئله تزکیه است خودمان را تزکیه کنیم بر نفس خودمان مسلط بشویم بیائید همت بکنیم به این ترتیب انقلاب پیش خواهد رفت به این ترتیب پیروزی ها ادامه پیدا خواهد کرد .

توسل آیت الله خامنه ای به امام زمان در نمازجمعه

آیت الله خامنه ای در ادامه و با توسل به امام زمان (عج) فرمودند : صاحب این میدان ، این بیابان ها صاحب این صحنه پرشور و عظیم ولی عصر امام زمان است و بی گمان امام زمان هم اکنون با جسم و حضور جسمی و بدنی اش با توجهش در میان این جنگاوران و جنگجویان است امروز هم در این جمع عظیم پرمعنویت و پراحساس در میان جمع شما نمازگزاران برادران و خواهران از امام زمان از صاحب اصلی این ملت از کسی که دل های این امت متوجه او است از کسی که زحمتش و لطفش و عنایتش شامل حال این ملت و این انقلاب بوده است و خواهد بود در حضور شما از این بنده برگزیده خدا می خواهم که توجه و عنایتش را به این امتی که برای دین او و برای آرمان او این همه تلاش و فداکاری می کند منصرف نکند.

آیت الله فلسفی : چرا پس از نام امام سه صلوات می فرستیم

در مراسم نمازجمعه تهران پیش از خطبه ها آیت الله محمد تقی فلسفی با اشاره به نقش روحانیت در انقلاب گفت: مگر مصدق جرات داشت در برابر شاه بایستد اما این فقط امام است که در مقابل شاه ایستاد. وی در ادامه به دلایل فرستادن سه صلوات پس از نام بردن از امام خمینی پرداخت و اظهار داشت: یک صلوات برای نفی شیطان بزرگ آمریکاست، صلوات دیگر برای نفی صهیونیست که شیطان کوچک است، فرستاده می شود و  سوم هم  برای نفی ملی گراها و گروهک های ضد انقلاب فرستاده می شود.

پیشنهاد نامگذاری روز طلبه

آیت الله منتظری با اشاره به وقایع روز 19 دی  و واکنش ها به مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات اظهار داشت: در آن روز طلاب زیادی به شهادت رسیدند و دوستان پیشنهاد کردند به پاس قدردانی از طلاب جوانی که در راه انقلاب فداکاری کردند این روز را به نام «روز طلبه« بنامیم. خطیب نماز جمعه قم همچنین بر لزوم مکتبی بودن ارتش و نظامی ها تاکید کرد و گفت: بایستی قبل از  اینکه فنون نظامی را یاد بگیرند، با اخلاق و مکتب اسلامی آشنا شوند.

آیت الله بهشتی : اسلام دین عدالت اجتماعی و اقتصادی است. کسانی هستند که می کوشند همه شعارهای انقلاب اسلامی را صرفا در معنویت خلاصه کنند و از طرفی افراد دیگری هم هستند که می کوشند همه شعارهای انقلاب را در بهره مندی های مادی و عدالت اقتصادی و یا اجتماعی سیاسی خلاصه کنند این هیچ یک اسلام را نشناخته اند.

آیت الله بهشتی: اسلام دین عدالت اقتصادی و اجتماعی است

آیت الله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور طی سخنانی پیش از خطبه های نمازجمعه ورامین اظهار داشت : اسلام دین عدالت اجتماعی و اقتصادی است. وی ادامه داد: کسانی هستند که می کوشند همه شعارهای انقلاب اسلامی را صرفا در معنویت خلاصه کنند و از طرفی افراد دیگری هم هستند که می کوشند همه شعارهای انقلاب را در بهره مندی های مادی و عدالت اقتصادی و یا اجتماعی سیاسی خلاصه کنند این هیچ یک اسلام را نشناخته اند.

آیت الله بهشتی افزود: اسلام دین انسان است و انسان معجونی از خواست ها ضرورت ها و گرایش های مادی  و معنوی است در اسلام تکامل و کمال معنوی و مادی انسان به هم آمیخته است شیوه زندگی ما باید تغییر کند ما باید حرکات و اعمالمان همه درجای خود باشد ولی باید روح خدایی داشته باشند.

گروهی که اول انقلاب باید اعدام می شدند

آیت الله بهشتی همچنین گفت : امروز دشمنان زیادی در خارج و داخل داریم البته عده ای هستند که عالمانه آب به آسیاب دشمن می ریزند و معمولا این ها از افرادی هستند که می بایست آنها را همان اوایل انقلاب مانند سایر مفسدین اعدام می کردیم .

آیت الله بهشتی برای چه کسانی طلب هدایت کرد

وی ادامه داد : من به عنوان یک مسئول قضایی می گویم که در اکثر نقاط بین قوای مملکت هماهنگی و همفکری به وجود آمده است و امیدواریم که این هماهنگی در سایر نقاط هم به وجود آید. گفتنی است قبل از شروع سخنرانی آیت الله بهشتی گروهی 100 نفره با در دست داشتن تصاویر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور تلاش داشتند سخنرانی رئیس دیوان عالی کشور را برهم بزنند. آیت الله بهشتی برای این افراد که مدام با سوت و کف مانع سخنرانی ایشان می شدند از خداوند متعال طلب هدایت کردند.(4)

منبع:پایگاه اطلاع رسانی سپاه الغدیر

سه چیز کمیاب در زندگی

دوستی با دیگران شرایط و ویژگی‌هایی دارد که از روایات ائمه علیهم السلام قابل استخراج است که در این مطلب، تعدادی از آنها را می‌آوریم .

امام باقر علیه السلام فرمود: مردی در بصره در حضور امیرالمؤمنین علیه السلام برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین، حال برادران دینی را به ما خبر ده، حضرت فرمود: برادران دو دسته‌اند: برادران مورد اعتماد و برادران خنده رو. برادران مورد اعتماد، پناهگاه و بال و اهل و مال تو هستند. پس هر گاه به برادرت اعتماد پیدا كردی، مال و جانت را در اختیار او قرار ده، و با دوستان صمیمی او، صمیمی باش، و با دشمنانش، دشمنی كن و راز و عیبش را بپوشان و نیكیش را ظاهر ساز و بدان ای پرسش كننده كه اینگونه دوستان از كبریت احمر نادرترند.

اما برادران خنده روی تو، كسانی هستند كه در كنار آنها، خوش و شاد هستی، پس دوستی خود را از آنها قطع نكن و بیش از این هم از آنها توقع نداشته باش و از خوشرویی و شیرین زبانی خود آنها را برخوردار كن،‌ تا آنجا كه آنها تو را برخوردار می‌كنند.1

امام صادق علیه‌السلام در این باره به نقل از امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: بر تو باكی نیست كه اگر با شخص خردمند همنشین شوی، هر چند كه كرم او را نپسندی، ولی از خرد او سود ببر، و از اخلاق بدش بپرهیز، و هیچ گاه همنشینی با شخص كریم را از دست مده، اگر چه از خرد او سودی نبردی، بلكه با عقل خویش، ‌از كرم او استفاده كن و تا می توانی از همنشینی با شخص پست و بی خرد پرهیز كن.2
امام صادق علیه السلام فرمودند: سه چیز است كه همواره كمیاب است: برادری در راه خدا، و زوجه صالحه مهربانی كه شوهر خود را در امر دین یاری كند، و فرزند عاقل. كسی كه یكی از این سه را دارا باشد، به خیر و صلاح دنیا و آخرت نائل گشته، و نصیب فراوان و حظ كامل در دنیا برده است.
دوستی صمیمانه

و در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: دوستی جز با اجرای حدودش نمی‌باشد. پس هر كس كه در او آن شرایط یا پاره‌ای از آنها باشد، ‌او را دوست خود بدان و كسی كه هیچ یك از آن شرایط را نداشته باشد، او را دوست خود مدان. شرط نخست این كه نهان و عیانش برای تو یكسان باشد، دوم این كه زینت تو را زینت خود داند، ‌و زشتی تو را زشتی خود شمرد، ‌سوم این كه ریاست و دارایی حالش را نسبت به تو تغییر ندهد، چهارم این كه از آنچه توانایی دارد نسبت به تو دریغ نكند، و شرط پنجم كه همه این چهار صفت را در خود دارد، این كه هنگام بیچاره‌گی و پیشامدهای ناگوار تو را رها نكند.3

و همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: سه چیز است كه همواره كمیاب است: برادری در راه خدا، و زوجه صالحه مهربانی كه شوهر خود را در امر دین یاری كند، و فرزند عاقل. كسی كه یكی از این سه را دارا باشد، به خیر و صلاح دنیا و آخرت نائل گشته، و نصیب فراوان و حظ كامل در دنیا برده است.

از برادری و رفاقت كسی كه از روی طمع یا ترس یا برای خوردن و آشامیدن با تو رفیق و برادر می‌شود، پرهیز كن. و كوشش كن كه برادری از پرهیزكاران با حقیقت پیدا كنی، اگر چه در طلب او در تاریكیهای زمین بگردی و عمرت را در طلب او از بین ببری. زیرا كه پروردگار متعال پس از انبیاء و اوصیاء، افرادی برتر از پرهیزكاران نیافریده است، و خداوند متعال به هیچ بنده‌ای نعمت و توفیقی چون درك مصاحبت چنین اشخاصی عطا نكرده است . خداوند متعال می‌فرماید: دوستان مهربان در روز قیامت دشمنان همدیگر می‌شوند، مگر آنان كه پرهیزكار باشند.4


[1] .اصول كافی، ج 2، با المؤمن صنفان، ‌ص 248 .

[2] .اصو ل كافی، ج 2، كتاب المعاشره ، ص 638 ‌.

[3] . اصو ل كافی، ج 2، كتاب عشره، ص 639 .

[4] . مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ‌شرح عبدالرزاق گیلانی .