موضوع: "مذهبی"

اولين كسي كه دركربلا ساكن شد كه بود؟

سيد ابراهيم فرزند سيد محمد عابد، نوه‌ي امام موسي‏ بن جعفر(ع)، معروف به سيد ابراهيم مجاب كه در منابع قديمي از وي با عنوان ضرير كوفي ياد مي‌شود

اولين شخصيت از اولاد فاطمه زهرا(س) بود كه در سال 247هـ.ق به كربلا رفته و در آن‌جا سكونت گزيد.

 

امروزه نيز چندين طائفه بزرگ از سادات موسوي از نسل همين سيد بزرگوار در كربلا زندگي مِي ‏كنند يكي از پژوهش‌گران معاصر در اين خصوص چنين مي ‏نويسد: «بين مورخان و نسب شناسان اتفاق نظر است كه پس از ويراني كربلا به دستور متوكل، اولين علوي كه در دوره مستنصر بالله فرزند متوكل به سال 247 هـ.ق، كربلا را مسكن دائمي خويش قرار داد، سيد ابراهيم مجاب بود. وي كه از كوفه به كربلا هجرت كرد بينايي خود را از دست داده بود».

معروف است؛ هنگامي كه او را به كنار قبر سيد الشهداء(ع) هدايت كردند و بر امام حسين(ع) سلام داد، از داخل قبر مطهر پاسخ سلام او داده شد؛ لذا بدين جهت وي به سيد ابراهيم مجاب(جواب داده شده) شهرت يافت.

خداوند داناتر به درستي اين داستان است. امروزه بقعه ابراهيم مجاب، در زاويه شمال غربي رواق مطهر حسيني در نقطه تلاقي رواق شاهي و رواق بالاي سر واقع است و داراي ضريحي از برنج به ابعاد 3* 3 و ارتفاع حدود 2 متر است. در وسط ضريح صندوق نفيس خاتم كاري قرار دارد. اين بقعه از زيارتگاه‌هاي مهم داخل آستانه حسيني است.

 

آيا ميداني شيعه ما کيست؟

امام جواد(ع)فرمود : آيا ميداني شيعه ما کيست؟

يكى از شيعيان كه بسيار خوشحال به نظر مى رسيد، به حضور امام جواد (ع ) آمد، حضرت به او

فرمود: (چرا اين گونه تو را شادمان مى نگرم ؟)

صفحات: 1· 2

گريه آسمان

عَنِ الصّادقُ عليه السّلام :
يا زُرارَةُ! اِنَّ السَّماءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ اَرْبَعينَ صَباحاً.
ادامه »

قفل و كليدهاي رزق و روزي

رزق ور روزی آدم‏ ها گاهی کم می شود و گاهی زیاد که بنابر روایات این کمی و زیاد مبانی خاصی برای خود دارد

کليدهاي رزق و روزي:

اخلاق نيکو، خوش رفتاري با خانواده، نيکي به والدين، نماز، صدقه دادن، نظافت خانه، تعقيبلات نماز، رفع نياز مؤمن، صله رحم، سحرخيزي، دائم الوضو بودن، استغفار، خوش زباني، صرفه جويي، امانت داري، تکرار اذان با مؤذن، مدارا با مردم، وضو قبل از غذا، اظهار بي نياز، حق گويي، شکرنعمت، قسم دروغ نخوردن، دعا در حق ديگران، مهماني دادن،

 

قفل‌هاي برکت و روزي

صفحات: 1· 2

راز پوشیدن لباس مشکی در عزای ارباب

رنگ سیاه از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف دارد و به اعتبار هر یک از این خواص، در مورد یا مواردى خاص، فرد یا گروهى مخصوص براى منظور ویژه خویش از آن بهره می گیرند. رنگ سیاه از جهتى رنگ پوشش است یعنى، رنگ تیره سبب استتار و اختفا می گردد و گاه براى چنین امرى به کار گرفته می ‏شود.

 

رنگ سیاه از جهت دیگر، رنگ هیبت و تشخص است و ازاین‏رو، لباس رسمى شخصیت‏ها نوعاً سیاه یا سرمه‏اى سیر است، و در نقل‏هاى تاریخى موارد فراوانى را مى‏توان یافت که براى نشان دادن هیبت و تشخص فرد، گروه، حکومت یا مسأله‏اى از این رنگ استفاده مییشده است.

یکى دیگر از خواص و آثار رنگ سیاه، آن است که این رنگ به صورت طبیعى، رنگى حزن‏آور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است. از همین رو، بسیارى از مردم جهان، از این رنگ به عنوان اظهار غم و اندوه از مرگ دوستان و عزیزان خود سود می ‏جویند.

امّا باید توجه داشت که انتخاب رنگ سیاه در ایام سوگوارى- علاوه بر نکته فوق- علتى منطقى- عاطفى نیز دارد و آن عبارت است از این حقیقت که کسى که در ماتم عزیزان خویش، جامه سیاه مى‏پوشد و در و دیوار را سیاهپوش می کند، با این عمل می خواهد بگوید و بفهماند که: «تو، مایه روشنى چشم من و در حکم فروغ دیدگان من بودى و دفن پیکر تو در دل خاک بسان افول ماه و خورشید در چاه مغرب، سینه حیات و زندگى را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهى و ظلمت فرو برده است.

چنان که حضرت زهرا (س) در روز هشتم رحلت حضرت رسول (ص) بر سر قبر آن حضرت رفت و فریاد برآورد: «یا ابتاه انقطعت بک الدنیا بانوارها و زوت زهرتها و کانت ببهجتک زاهرة فقد اسود نهارها، فصار یحکى حنادسها رطبها و یابسها و الأسى لازمنا»

«اى پدر تو رفتى و با رفتن تو، دنیا روشنى‏هاى خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشى‏اش را از ما دریغ کرد. جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولى اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شب‏هاى بس تاریک دارد و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است.

بى مهر رخت، روز مرا نور نمانده است و ز عمر، مرا جز شب دیجور نمانده است‏

بنابراین، سیاه‏پوشى، به دلیل رمز و رازى که در این رنگ نهفته است به عنوان یک رسم طبیعى و سنت منطقى نشان حزن و اندوه دارد و پیروان اهل‏بیت (ع) در ایام عزادارى، لباس سیاه بر تن مى‏کنند زیرا لباس سیاه، نشانه عشق و دوستى به ساحت آنان، اعلام جانبدارى از سرور آزادگان، در جبهه ستیز حق و باطل و اظهار تیره شدن آفاق حیات معنوى است.

لباس مشکین در عزادارى امامان نور (ع)- خصوصاً سالار شهیدان- جسمى تیره، ولى جانى روشن دارد. در ظاهر سیاه است ولى در باطن سپید و چه خوش گفته است شیخ محمود شبسترى در گلشن راز:

سیاهى گر بدانى نور ذات است

به تاریکى درون، آب حیات است‏

چه مى‏گویم، که هست این نکته باریک

شب روشن میان روز تاریک‏

منبع:راسخون