نگاه های تشنه

نگاه کودکي ات ديده بود قافله را تمام دلهره ها را، تمام فاصله را هزار بار بميرم برات، مي خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را تو انتهاي غمي، از کجا شروع کنم خودت بگو، بنويسم کدام مرحله را چقدر خاطره ي تلخ مانده در ذهنت ز نيزه دار که سر برده بود حوصله را چه کودکي بزرگي است اين که دستانت گرفته بود به بازي گلوي سلسله را ميان سلسله ،مردانه در مسير خطر گذاشتي به دل درد، داغ يک گِله را چقدر گريه نکرديد با سه ساله، چقدر به روي خويش نياورده ايد آبله را دليل قافله مي برد پا به پاي خودش نگاه تشنه ي آن کاروان يک دله را هنوز يک به يک، آري به ياد مي آري تمام زخم زبان هاي شهر هلهله را مرا ببخش که مجبور مي شوم در شعر بياورم کلماتي شبيه حرمله را بگو صبور بلا در منا چه حالي داشت که در تلاطم خون ديد قلب قافله را ▪️

سيد حميدرضا برقعي شهادت

 پنجمین امام،حضرت باقر العلوم تسلیت باد.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
نظر خود را نسبت به این وبلاگ اعلام نمائید.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.