همانا با مرگ تو، رشته ای، از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی بریده شد
قسمتی از سخنان مولایمان علی (ع) در سوگ پیامبر (ص):
همانا با مرگ تو، رشته ای، از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی بریده شد
پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) در تاریخ 28 صفر سال 10 هجرى
در مدینه منوره چشم از جهان فرو بستند و به لقاء الله پیوستند.
قسمتی از سخنان مولایمان علی (ع) در سوگ پیامبر (ص):
خدا می داند این غم جانکاه چقدر بر سینه امیر المونین
علیه السلام تنگی می کند که حضرتش به هنگام تطهیر
و غسل بدن پاکیزه پیامبر (ص) اینگونه دردمندانه ناله سر
می دهد که:
” پدر و مادرم بفدای تو باد ای رسول خدا همانا با مرگ تو، رشته ای ،
از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی بریده شد که با مرگ دیگران
( سایر پیامبران ) بریده نگردید .
اگر امر به شکیبائی و نهی از ناله و فریاد و فغان نفرموده بودی ،
هر آینه ( در فراق تو ) سرچشمه های اشک چشم را ( با گریه بسیار )
خشک می کردیم ، و درد و غم پیوسته ، و حزن و اندوه همیشه باقی
بود ، و خشکی اشک چشم و دائمی بودن حزن و اندوه در مصیبت تو
کم است ، ولی مرگ چیزی است که بر طرف نمودن آن ممکن نبوده
و دفع آن غیر مقدور است .
پدر و مادرم به فدای تو باد ، مارا نزد پروردگارت بیاد آورده و در خاطر
خویش نگهدار .(نهج البلاغه، خطبه 235 )
این در حالى بود که سر در سینه برادر خویش على بن ابى طالب
(علیه السلام) داشتند: (ولقد قبض رسول الله…): و رسول خدا در
حالى قبض روح شد که سر بر سینه من نهاده بود و جانش در میان
دستانم گرفته شد و من دستم را بر چهره ایشان کشیدم و من
متولى غسل آن حضرت شدم و ملائکه مرا کمک می کردند و
در و دیوار خانهاش من از صداى آهسته آنان که بر او نماز مىخواندند
و گروهى بالاى میرفتند و گوش من از صداى آهسته آنان که بر
او نماز مىخواندند خالى نمی شد تا آنکه او را در ضریحش به خاک
سپردیم… (نهج البلاغه، فیض الاسلام: خطبه 88).
و در غم رحلت پیامبر (صلى الله علیه وآله) در حالى که حضرت را
غسل مىداد و کفن مىکرد، چنین فرمود: (بأبى أنت و أمى یا
رسول الله لقد انقطع بموتک…): پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا!
همانا با مرگ تو از نعمتى محروم شدیم که با مرگ دیگران از آن
محروم نمىشدیم و آن، نعمت نبوت و اخبار آسمانى بود.
مصیبت تو آنقدر بزرگ است که ما را به خاطر تمام مصیبتهاى دیگر
تسلیت مىدهد و از این جهت، تو منحصر به فرد هستى و همه مردم در سوگ تو ماتمزده هستند و از این جهت عمومیت دارى و اگر نبود که تو ما را به
صبر امر فرمودى و از جزع و ناله نهى نمودى، سرچشمه هاى
اشک را خشک مىکردیم و درد و غم ما همواره باقى مىبود
و اندوه ما زدوده نمىشد و اینها نیز براى تو اندک است، ولى
مرگ را نمىتوان برطرف کرد، پدر و مادرم فداى تو باد! ما را نزد
پروردگارت یاد کن و در خاطر خود نگهدار!) (نهج البلاغه،
فیض الاسلام، خطبه 226).
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) لحظاتى پیش از
رحلت فرمود: (براى من کاغذ و دواتى بیاورید تا مکتوبى
بنویسم که پس از من گمراه نشوید!) در این لحظه،
عمر بن الخطاب گفت: (این مرد هذیان مىگوید و بیمارى بر او
غلبه کرده است! ما را کتاب خدا بست است! و شعار
(حسبنا کتاب الله) که نقض کننده فرمایش نبى اکرم
(صلى الله علیه وآله) إنى تارک فیکم الثقلین.. از همان
مجلس ریشه گرفت.
پس از آن، در حالى که على (علیه السلام) هنوز در
حال غسل و تدفین پیامبر بود، گروهى در محلى به
نام (سقیفه) جمع شدند و در امر خلافت نزاع آغاز کردند
و سرانجام ابوبکر را به عنوان خلیفه برگزیده، با او بیعت کردند
و این، آغاز مسیرى بود که به نوبه خود نتایجى به همراه داشت.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ادهمي فيروز ابادي در 1393/09/29 ساعت 09:52:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |