شمارش معکوس برای مراسم خودسوزی
سه شنبه 92/12/27
آیین چهارشنبه سوری نیز از جمله رسومی است که گفته می شود از دیرباز در جامعه ایرانی رواج داشته و شیوه و فلسفه خود را دارد. جبران ضعف، سستی و نادانیِ انسانی از طریق آتش؛ افروختن هفت بوته به نشانه ی هفت روز هفته و اجرای مراسم قاشق زنی برای کمک به نیازمندانی که از اسباب شادیِ شبِ عید محروم اند را از دلایل این رسم برشمرده اند.
در نَقلی دیگر گفته می شود که آتش، در ایران قدیم، مقدس و همپایه فرزند اهورا مزدا شمرده می شد. از این رو پیش از نوروز به آتشکده ها می رفتند و آتش بر می افروختند و چون طبق برخی نَقل ها در ایران هفته نبود، این مراسم در سیصدوشصتمین روز سال (روز بیست و ششم اسفند ماه) برگزار می شد و معتقد بودند دراین روز فَروَرهای (ارواح) نیاکان به زمین فرود می آیند و این آتش برای راهنمایی آن ها است. (1)
* تایید صله رحم و دید و بازدید نوروز توسط پیامبر(ص)
رواج اعمال و فرهنگ های صحیح و پیش برنده (به دور از ملّی بودن یا نبودن یک فرهنگ) که سنّت درستی را پایه گذاری کند و انسان را به مسیر پیشرفت سوق دهد، امری پسندیده و ستایش شده است و متون دینی نیز مؤید این مطلب می باشد. چه آنکه وقتی به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در مورد سنّت صله رحم و دید و بازدید نوروز و هدیه دادن در این ایام گفته شد، ایشان اینگونه فرمودند:
فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعني تَهادَوا و تَواصَلُوا فِي اللَّهِ؛ اگر می توانيد هر روز را نوروز كنيد؛ يعنى در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد. (2)
اما سال هاست اعمالی در ایام چهارشنبه سوری مشاهده می شود که نه نَقلی برای آن ها سراغ داریم و نه دلیلی عقلی و منطقی این گونه رفتارها را توجیه و تفسیر می کند.
* وقتی چهارشنبه سوری از کمک به نیازمندان به مردم آزاری تبدیل می شود
زشت کردن فضای شهری، ترساندن و آزار دیگران، تخریب و آسیب رساندن به مکان ها و اموال عمومی و خصوصی و … کار را به جایی رسانده که برخی باید از قبل برنامه ریزی کرده و زودتر خود را به منزل یا یک مکان امن برسانند تا در این روز در خیابان نباشند و حداقل از آسیبِ جسمیِ مستقیمِ آن در امان بمانند؛ اگرچه از صدای انفجارهای مهیب آن، آسایشی را نمی توانند برای خود متصوّر باشند.
واژه چهارشنبه سوری دیگر معنای «چهارشنبه سوزی» گرفته و ما هرسال منتظریم تا آمار تلفاتِ امسالِ این جشن -که بیشتر به «جنگ» شبیه است- را با سال گذشته مقایسه کنیم تا شاید کمتر شده باشد.
سکته های قلبی، مشکلات تشنّجی، سقط جنین، سوختگی های شدید، قطع عضو و مرگ از آورده های چهارشنبه سوری برای مردم است.
ارائه شاهد و مثال در این مقال گزافه گویی است؛ چه آنکه همه ما انبانی از حوادث گوناگون در این ایام را در حافظه خود ذخیره داریم. اما آنچه که مهم است عبرت گرفتن از آن و تامل و تفکر در فلسفه ی رسوم نقل شده و یادآوری آن برای کسانی است که شاید در معرض این حوادث قرار داشته باشند و بی خبر از همه جا سوژه های چهارشنبه سوزی جدید را خلق کنند.
تایید صله رحم و دید و بازدید نوروز توسط پیامبر(ص)
سه شنبه 92/12/27
رواج اعمال و فرهنگ های صحیح و پیش برنده (به دور از ملّی بودن یا نبودن یک فرهنگ) که سنّت درستی را پایه گذاری کند و انسان را به مسیر پیشرفت سوق دهد، امری پسندیده و ستایش شده است و متون دینی نیز مؤید این مطلب می باشد. چه آنکه وقتی به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در مورد سنّت صله رحم و دید و بازدید نوروز و هدیه دادن در این ایام گفته شد، ایشان اینگونه فرمودند:
فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعني تَهادَوا و تَواصَلُوا فِي اللَّهِ؛ اگر می توانيد هر روز را نوروز كنيد؛ يعنى در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد.
خواصی که خاصیتشان خرج شهادت بضعه الرسول (ص) شد!!
سه شنبه 92/12/27
این سوال همیشه و همواره در طول تاریخ برای بسیاری از شیعیان مطرح بوده و هست که چرا مسلمانان و اصحاب پیامبر صل الله علیه وآله نسبت به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و به آتش کشیده شدن خانه آن حضرت واکنشی نشان ندادند؟ چرا پس از شهادت دختر پیامبر صل الله علیه وآله اسلام نیز اتفاق خاصی در مدینه و در بین جامعه اسلامی نیفتاد؟
در همین راستا گفتگویی داشته ایم با حجت الاسلام مهدی رضا زاده، محقق و پژوهشگر دینی و از کارشناسان مرکز پاسخگویی به سوالات دینی سازمان تبلیغات اسلامی که شرح این گفتگو را در ادامه می خوانید؟
چرا مسلمانان و اصحاب پیامبر صل الله علیه وآله نسبت به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و به آتش کشیده شدن خانه آن حضرت واکنشی نشان ندادند؟
برای پاسخ به این سوال ها باید با بافت سیاسی و نظام قبیلهای شبه جزیره عربستان آشنا بود. اساسا در نظامهای قبیلهای تصمیمگیریهای کلان با روسای قبایل است و اهل هر قبیله تقریبا مطیع محض روسای قبایل خود بوده و روسای قبایل نیز نوعا نخبگان و خواص جامعه هستند.
لذا در بعضی منابع شیعی ملاحظه میکنیم که توطئه غصب خلافت و خارجکردن آن از مدار اصلی که پیامبر صل الله علیه وآله در روز غدیر و در مناسبتهای مختلف پایههای آن را مستحکم فرموده بودند از قبل طراحی شده بود و توطئهگران به دنبال همراهکردن خواص جامعه یعنی رؤسای قبایل با خود بودند.
به عبارت دیگر می خواهید بگویید که خواص جامعه آن روز، مسبب همه این حوادث بودند؟
همانطور که مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی فرمودهاند « هرگاه خواص دچار انحراف و لغزش شوند طبعا عوام هم به دنبال آنها حرکت خواهند کرد» لذا رابطه بین خواص و اهل مدینه و جامعه مسلمانان یک رابطه زنجیرهوار است و تأثیر مستقیم خواص و نخبگان بر اهل مدینه و به تبع آن بر کل جامعه اسلامی غیرقابل انکار است .
خواص جامعه به نوعی بعد از رحلت پیامبر صل الله علیه وآله مورد آزمون سختی قرار گرفتند و به غیر از موارد انگشتشماری مابقی در این آزمون الهی مردود شدند و نشان دادند روح ایمان که قبول ولایت حضرت علی علیه السلام است در جانشان رسوخ نکرده است.
بیشتر توضیح می دهید! منظور از این آزمون سخت، چیست؟ جانشینی پیامبرصل الله علیه وآله ؟
شیخ مفید در کتاب «اختصاص » از «عمر و بن ثابت» نقل میکند که امام صادق علیه السلام فرمودند: «ان النبی صل الله علیه وآله لما قبض اوکد الناس علی اعقابهم کفارا الا ثلاثا سلمان و المقداد و ابوذر ؟ انه لما قبض رسول الله صل الله علیه وآله جاء اربعون و جاء الی علی بن ابیطالب علیه السلام فقالوا لاوالله ؟ احدا طاعه بعدک ابدا قال و لیم قالوا انا سمعنامن رسول الله فیلک یوم غدیر قال و تفعلون قالوا نعم قال فاتونی غدا ؟ قال فما اتاه الا هولاء الثلاثه.
هنگامی که پیامبر صل الله علیه وآله رحلت فرمودند همه مردم بازگشت به کفر کردند مگر سه نفر سلمان، مقداد و ابوذر غفاری و این زمانی بود که پیامبر صل الله علیه وآله دار فانی را وداع گفتند چهل نفر نزد حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام آمدند و عرضه داشتند، ابدا غیر شما را اطاعت نخواهیم کرد امیرالمومنین علیه السلام به محض شنیدن این حرف فرمودند چرا؟ عرضه داشتند ما در روز غدیر از پیامبر (ص) شنیدیم که فقط باید از شما اطاعت کنیم و حضرت فرمودند آیا شما هم اینگونه خواهید کرد؟ گفتند بله حضرت فرمودند پس حالا که چنین است فردا صبح با سر تراشیده همین جا باشید اما از میان آن 40 نفر که از حاضران در واقعه غدیر خم هم بودند و البته از میان همه مهاجران و انصار، فقط سلمان و مقداد و ابوذر با سر تراشیده و آماده جهاد بر سر قرار آمدند و البته حضرت زهرا سلام الله علیها در این آزمون گوی سبقت را از همه مردان روزگار ربودند. آنچنان که در دفاع از مقام ولایت و امامت و در راه حمایت از امام زمانشان اول مظلوم عالم بودند و جان مبارکشان را در طبق اخلاص نهادند.
پس میتوان تصور کرد همانطور که حضرت علی علیه السلام مظلوم و تنها میمانند شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نیز در آن زمان حساسیت چندانی را در میان اصحاب و اهل مدینه برنمیانگیزد هرچند بعدها در طول تاریخ این حرکت حضرت زهرا سلام الله علیها تأثیر خودر ا بر جای میگذارد.
آیا کجروی و انحراف خواص تنها دلیل این واقعه بود؟ آیا مردم مدینه و اقشار عامه جامعه نیز کاملا تحت تاثیر خواص قرار گرفتند؟
در رابطه با این موضوع چند مطلب لازم به ذکر است. نخست: این که هنوز بعضی از قریشیان تازه مسلمان چنان گمان میکردند که پیامبر صل الله علیه وآله در راستای رقابت قبیلهای مسئله نبوت را مطرح کرده است. این گروه با توجه به اقبال عمومی مردم به آن حضرت جرأت مخالفت نداشتند ولی با تعیین جانشین بخصوص از تیره بنیهاشم لب به اعتراض گشودند و با بهرهگیری از پشتوانه فرهنگ قبیلهای مردم اعتراض خویش را روشنتر بیان کردند.
دوم: در زمان جاهلیت تنها اشرافی به مجلس مشورتی قریش (دارالندوه) راه مییافتند که به 40 سالگی رسیده باشند، بر این اساس پذیرش جانشین رسول خدا صل الله علیه وآله به ویژه اگر آن فرد داماد پیامبر بود و کمتر از 40 سال داشت بسیار دشوارتر بود.
سوم: حضرت علی علیه السلام نزد قریشیان به سبب دلاوریهایش در جنگهایی مانند بدر و احد و به خاک و خون کشیدن بزرگان قریش در بین سران قریش چهره منفی داشت. این پدیده سبب شد به تبلیغات گسترده بر علیه ایشان روی آورده و چهره حضرت را نزد همه اعراب طور دیگری جلوه دهند.
بنابراین سران قبایل و مردم با علی علیه السلام مشکل داشتند، اما چرا در برابر شهادت دختر پیامبر(ص) سکوت کردند؟
در سوره مائده آیه 67 بازتابی از این وجوه نمایان است « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس» ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را کاملا به مردم برسان و اگر نرسانی رسالت را انجام ندادهای، خداوند تو را از خطرات احتمالی مردم نگاه میدارد.
ملاحظه میفرمایید که با توجه به واقعیت خارجی و ایمننماندن پیامبر صل الله علیه وآله از شر زبان مردم و نیز با توجه به اینکه سرانجام مسئله جانشین امام علی علیه السلام به سامان نرسید، بعید نمینماید که مراد از واژه «یعصمک» نگهداری پیامبر از هجوم فیزیکی و یکباره مردم باشد، بنابراین وقتی فضای سیاسی مدینه و اوضاع تازه مسلمانان و سران قبایل اینگونه باشد، سکوت جامعه اسلامی در مقابل شهادت مظلومانه حضرت زهرا سلام الله چندان تعجبآور نیست .
روحانی وهابی: حضرت فاطمه زهرا(س) عامل شیعه شدن من بود
شنبه 92/12/24
روحانی وهابی که به مذهب حقه تشیع گرویده است، مظلومیت و حقانیت حضرت زهرا (س) را عامل شیعه شدن خود برشمرد و گفت: برای وهابیان خیلی سخت است که قبول کنند حقانیت از آن حضرت زهرا (س) است چون با این کار، خودشان را زیر سوال می برند.
دکترعصام العماد روحانی وهابی راه یافته به مذهب نورانی تشیع با اشاره به ویژگی خانوادگی خود اظهار داشت: خانواده بنده یکی از خانواده های ریشه دار یمنی و مشهور از نظر سیاسی و دینی است و تحت تربیت عموی خویش شیخ عبدالرحمن العماد رشد کردم و افکار سلفیت و وهابیت را فرا گرفتم.
عماد تأکید کرد: وهابیون تلاش دارند که از طریق ماهواره، کتاب، جزوهها و نشریات نسبتهای ناروایی را به شیعه وارد کنند و وجهه شیعه را منفی جلوه دهند و در این مسیر از هزینههای فراوان بهره جسته و سعی دارند نقطه ضعفها، مشکلات و عدم اصیل و واقعی بودن خودشان را در پرتو این گونه اعمالشان منفی نگاه دارند.
وی متذکر شد: آنها با اعمال نفوذ و فشارهای متعدد سعی در کنترل و محدودکردن مکتب تشیع را دارند به گونهای که تلاش میکنند مبانی اعتقادی و اصول آرمانی این مکتب در جوامع علمی گسترش پیدا نکند و آحاد آزاداندیشان و حقیقتطلبان به این اصول و آرمانها دسترسی پیدا نکنند.
این استاد برجسته علوم حوزوی گفت: زمانی که در کتاب جاهز (از علمای اولیه اهل تسنن) مشغول تحقیق بودم به عبارتی برخورد کردم که این عالم سوالی مطرح کرده بود که چرا مسلمانان بعد از رحلت رسول اکرم(ص) از دخترش حمایت نکردند.
وی افزود: حضرت زهرا(س) برای اثبات تملک بر فدک حضرت علی(ع) و حسن و حسین (ع) را شاهد قرار داد، پس چرا خلیفه اول قبول نکرد، پاسخ جاهز بسیار مفید است، ایشان برای پاسخ به این مساله به ازدواج موقت اشاره می کند.
العماد عنوان کرد: جاهز می گوید زمانی که خلیفه دوم در خطبه و در منبر متعلق به پیامبر(ص) با صراحت اعلام می دارد که رسول گفته ازدواج موقت حلال است و من می گویم حرام است و همه صحابه پای منبر نشستند، گوش می دهند و حرفی نمی زنند دیگر توقع دفاع از حق دختر پیامبر که بعد از رحلت ایشان مستضعف شده است را نمی توان داشت.
وی سپس به عبارتی از امام فخرالدین رازی اشاره کرده و گفت: زمانی که وهابی بودم گمان می کردم این که زهرا(س) گفته است در تشییع من دو خلیفه شرکت نکنند عیب از زهرا(س) است نه از دو خلیفه اما پس از تحقیق متوجه این توصیه حضرت زهرا شدم.
عماد ادامه داد: در حال تحقیق در مورد این مساله بودم که به عبارتی از امام فخرالدین رازی برخورد کردم که جالب بود و بعد از خواندن این عبارت اطمینان یافتم حقانیت با حضرت زهرا(س) است، این عبارت این بود که من در حیرتم زمانی که آیات ارث و تاکید پیامبر(ص) برای آنکه انسان تلاش کند برای ورثه مال و زمین بگذارد وجود دارد چطور ممکن است رسول(ص) فدک را بخشیده باشد و به فاطمه(س) نداده باشد
تبیین ظلم به حضرت زهرا(س) را رسالت خود می دانم
عصام العماد افزود: زمانی یکی از صحابه نزد پیامبر(ص) آمد و گفت تمام اموالم را وقف کردم، رسول ناراحت شدند و گفتند تو حق داری ثلث مال خود را ببخشی، حال چطور ممکن است رسول گفته باشد بعد از من تمام ماترک صدقه باشد.
وی گفت: بر مبنای رای تمام انسان های عاقل اگر کسی بخواهد مالی را وقف کند اولین نفراتی که متوجه می شوند فرزندان او هستند نه دوستان و یاران که ارث به آنها تعلق نمی گیرد، مگر در حالتی که پدر احساس کند فرزندان سفیه باشند، سفیه یعنی کسی که نمی تواند مال و زمین را نگه دارد.
این عالم وهابی راه یافته به مذهب تشیع ادامه داد: با وجود اینکه رسول(ص) سید عقلا است چطور ممکن است به خلیفه اول گفته باشد مال من صدقه باشد و به دخترش نگفته است، گفتم شاید دخترش زهرا(س) سفیه باشد، تحقیق کردم و دیدم رسول اکرم(ص)، حضرت زهرا(س) را کامل ترین زن عالم معرفی کرده، پس چطور ممکن است به خاندان خود نگفته باشد.
وی اظهار داشت: من با خواندن این عبارات در کتاب امام فخرالدین رازی به حیرت فرو رفتم،مظلومیت حضرت زهرا(س) از مهمترین عوامل گرایش به تشیع است و من این امر را در مقاله ای با عنوان “نقش مظلومیت حضرت زهرا در استبصار مطرح کردم.
عصام العماد گفت: کتابی که یکی از علمای اهل تسنن که شیعه شده نوشته است نامش را گذاشته است (بنور فاطمه سلام الله علیها اهتدیت) و در این کتاب می گوید بنده با خواندن خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها شیعه شدم.
وی ادامه داد: برای وهابیان خیلی سخت است که قبول کنند حقانیت از آن زهرا سلام الله علیها است چون با این کار، خودشان را زیر سوال می برند و به خاطر همین من دیدم بهترین وسیله برای تبیین وتثبیت برائت، توضیح دادن داستان حضرت زهرا سلام الله علیها و قیام آن حضرت در مقابل آن دو نفر و مظلومیت فوق العاده آنحضرت به وسیله آنهاست.
عصام عماد یک وهابی بود که پس از مطالعه درباره مذهب حقه شیعه مثل بسیاری از علمای سنی به مذهب شیعه گروید وی 17 سال در مراکز علمی اهل سنت به تحصیل پرداخت، وی پس از اینکه کتبی را بر علیه شیعه و امام علی (ع) نوشت به حقانیت شیعه و امیر المومنین پی برده و پس از شیعه شدنش کتبی بر رد کتب قبلی خود نوشت.
منبع:سایت صالحین


