حضرت زینب(س) و مدیریت جنگ نرم
سومین فرزند فاطمه(س) و علی(ع) است. و در پنجم جمادیالاولی سال پنجم یا ششم هجرت وقتی چشم جهان با ولادتش روشن شداو زینب نامیده شد و ملقب به امکلثوم. و «زینب» به معنی زینت پدر است و چون علی(ع) یگانه حامی پیامبر و نخستین ایمان آورنده به اسلام و بزرگترین فداکار دین اسلام است، پس زینب نیز باید پا جای پای پدر بگذارد که گذاشت و حقیقتا زینت پدر شد
پنجم جمادیالاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری مصادف است با ولادت سوّمین فرزند حضرت علی بن ابیطالب (ع) و حضرت فاطمه زهرا (ع). حضرت زینب کبری «عقیله بنی هاشم»، حضرت در مدینه طیبه دیده به جهان گشود.کلمه “زینب” از دو بخش “زین” یعنی زینت و “اَب” یعنی پدر ترکیب یافته است، و زینب یعنی زینت بابا.این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد که با انجام رسالت خویش زینتبخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاریهایش، زیبا، درخشان و جاودانی است.
حضرت زینب(س)، در خانهای تربیت و رشد یافت، که عالیترین نمونه زندگی خانوادگی است و در طول تاریخ بشر خانوادهای به این بزرگی و عظمت نیامده است و نخواهد آمد. شخصیت زینب (س) در خانهای شکل گرفت که نور ایمان در آن میدرخشید و سرشار از صفا و صمیمیت و آکنده از معنویت و عشق به خدا بود. خانهای که پدری چون علی(ع) دارد و مادری چون فاطمه(س)، پدر و مادر معصومی که تمایلات نفسانی و هوی و هوس در آنان راه نداشت و انگیزه حرکتها و فعالیتهایشان فقط انجام وظیفه الهی بود. آنان جز به رضای خدا به چیزی دیگر نمیاندیشیدند و جز برای پیشرفت اسلام و نجات بشریت گام برنمیداشتند.
زینب(س) در این محیط و تحت تربیت چنین پدر و مادری رشد مییابد و در چنین مدرسهای معارف الهی و آداب اسلامی را فرا میگیرد و به تربیت دینی و فضائل اخلاقی دست مییابد و به کمال میرسد.و بدین گونه مهمترین و اساسیترین کلاس آموزش خانهداری، همسرداری، تربیت فرزند، اداره زندگی و به طور کلی آداب معاشرت زینب، دورانی بود که در کنار مادرش حضور داشت و از رفتار و شیوه زندگی او الگو میگرفت تا زمانی او نیز همچون مادرش که زیباترین و خداییترین زندگی را گذراند در خانه شوهر انجام وظیفه کند.
حضرت زینب (ع) وقتی به سن ازدواج رسید از بین خواستگاران متعددی که به منزل علی علیه السلام میآمدند، تقاضای عبدالله بن جعفر بن ابی طالب - برادرزاده علی علیه السلام که از طرف خود کسی را برای خواستگاری حضرت زینب فرستاده بود- پذیرفت در این وصلت فرخنده مهریه حضرت زینب مطابق با مهریه مادرش حضرت فاطمه (ع) بود.حضرت میداند که ازدواج برای هر زنی حق طبیعی و شرعی است و روی گردانی از این سنت، خارج شدن از آئین پیامبر اسلام(ص) است. ولی زینب با ازدواج که عمل به سنت پیامبر خداست، رسالت بزرگی را که بر دوش دارد فراموش نمیکند. او میداند که باید در تمام صحنهها و لحظهها در کنار برادرش باشد. او میداند که به ثمر نشستن قیام حسین(ع) و شهادت عزیزانش، نیازمند آزادگی در اسارت، صبر و پایداری، و پیام رسای او به گوش تاریخ بشریت است.
از این رو حضرت زینب(س) در قرارداد ازدواجش شرط همراهی با برادرش حسین (ع) را قید میکند تا از وظیفه مهم خود باز نماند. از شخصیتی متعهد به اسلام و دوستدار اهلبیت، چون عبدالله بن جعفر که به خواستگاری دختر علی آمده است، انتظاری جز پذیرش این شرط نیست. در منابع تاریخی برای آن بانوی بزرگوار سه پسر به نامهای علی، عون و جعفر و یک دختر به نام امکلثوم ذکر شده است.اوج عظمت حضرت در جریان قیام امام حسین علیه السلام و به خصوص زمان اسارت حضرت بوده است، عظمت این کار بزرگ آن وقت آشکار شد که نبرد عاشورا به پایان رسید و اهل بیت امام حسین علیه السلام اسیر شدند و با پایان یافتن جنگ مسلحانه در میدان کربلا، رسالت و مسئولیت زینب کبری علیهاالسّلام و دیگر اسیران، شروع شد و حرکت فرهنگی آنان علیه سپاه ظلمت، آغاز شد. اگر قیام ارزنده حسینی همچنان در طول تاریخ برای همیشه تازه و سازنده باقی مانده است، یکی از عوامل آن وجود حضرت زینب و خطبههای غراء آن حضرت است.
قیام امام حسین (ع) آغاز یک مبارزه تمام عیار بود، ادامه این مبارزه و هدایت آن در مسیر واقعیاش مرهون حضرت زینب (س) است، برای حفظ ماهیت یک قیام ،پشتوانهای قوی و برانگیزنده لازم است و سفیر کربلا سعی کرد مبارزاتش را بر اصولی تغییرناپذیر که از مبانی قرآن و سنت نبوی سرچشمه میگرفت، مبتنی سازد. قیام عاشورا حرکتی اتفاقی و متعلق به یک زمان و مکان نبود، بلکه با مقدمهای روشن، از زمان رسول خدا (ص) و بخصوص بعد از رحلت پیامبر (ص) و اعلام جانشینی حضرت علی (ع) و بعد از آن با اسارت حضرت زینب (س)، قیام مختار و بیان امامان دیگر درباره علل و انگیزههای انقلاب حسینی، ادامه پیدا کرد و همچنان تداوم داشت.
وارث تمام خوبیها
زینب (س) دختر امیرالمومنین علی (ع) است، او شجاعت پدر، عفت مادر و غیرت برادران را در وجود مطهر خویش یک جا دارد و عاشورا محملی است برای آنکه نیروهای بیحد و حصر زینب کبری(س) آزاد شود، شیرزن کربلا رسالت نبوی را ادامه دهد و پیام عاشورا را به گوش جهانیان برساند.این قهرمان، خطبه کوبنده و غرایی ایراد کرد که کل دنیا را در طول تاریخ تحت تاثیر قرار داد، این انسان بینظیر تاریخ را نباید صرفاً فردی که در روز عاشورا به ناگاه زینب شد دانست، مطمئناً پرورش او عقبه و متاخرهای دارد که سبب میشود زینب، زینب (س) شود، او ثمره همان خانواده نمونه است که برای خلق حادثه عظیم و بزرگ عاشورا تربیت شده است، آنگاه که در مجلس ابن زیاد در کوفه، خطبه کوبنده و غرایی ایراد کرد، در نظر دوست و دشمن، گویی اما علی (ع) در وجود او حلول کرده بود و به راستی آیا کسی در آن بحبوحه غیر از زینب کبری میتوانست چنین خطابههایی آتشین و متقنی در رد خلافت خلفای جور و تائید اهل بیت بگوید؟
روز عاشورا رزمندگان سپاه امام حسین (ع) یک به یک فدای ولایت و امام شدند و حالا پس از عاشورا زمان مدیریت جریان با زینب کبری (س) است، بیشک او به همه مصیبتهایی که در روز عاشورا بر امام حسین(ع) رفت، مبتلا شد، اما او در ورای این مصیبتها وظایف سنگینی به دوش داشت که به زیباترین صورت به منصه ظهور رساند و اجازه نداد تا تبلیغات منفی امویان درباره خط سرخ حسینی اثرگذار باشد و تمام این توطئههای دشمن را خنثی کرد.او پس از نبرد، واقعه کربلا را منزل به منزل برای اهالی هر منطقه تشریح میکرد و اسرار عاشورا را بر ملا ساخت و به حق جنگ نرمی را علیه امویان و دشمنان اهل بیت پیامبر (ص) مدیریت کرد که نام او به عنوان مدیر نمونه جنگ نرم در تاریخ جاودانه مانده است، عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبری (س) از محدثان اسلام بوده (ریاحین الشریعه، ج 3، ص 72 و ص73) و از مادر و پدر خود روایت کرده است. (المجدی، ص18).
سخنور آموزگار ندیده
آنچنان از حافظه قوی برخوردار بود که خطبههای مادر و پدر را با یکبار شنیدن حفظ میکرد، او حدیث مفصل (ام ایمن) را به پدر عرضه کرد (کامل الزیارات، ص262)، خطابههای کوفه و شام نشانگر جلوهای از فصاحت این بانو است که بدون سابقه فکری و با آن همه رنج و مصیبتی که دیده با آرامش کامل ایراد کرده است.آری! هر خطیبی بخواهد فصیح و بلیغ سخن بگوید، علاوه بر استعداد ذاتی، باید بارها تمرین عملی انجام دهد، همچنین در حین خطابه لازم است از نظر روانی و جسمانی کاملاً آماده باشد تا بتواند خطبهای فصیح و بلیغ ادا کند و مستمعان باید با او هماهنگ باشند وگرنه یارای سخن گفتن نخواهد داشت تا چه رسد به اینکه فصیح و بلیغ بگوید.زینب بدون آنکه دوره دیده و یا تمرین خطابه کرده باشد و در حال تشنگی، گرسنگی، خستگی اسارت و از نظر روانی داغدار، آواره و تحقیر شده با کسانی سخن میگوید که نه تنها با او هماهنگ نیستند بلکه حتی سنگ و خاکروبه بر سر او ریختهاند، با این حال صدای زینب بلند میشود که «ای مردم کوفه! ای نیرنگبازان و بیوفایان…» سخنان زینب علیهاالسلام چنان بود که وجدان خفته مردم را بیدار کرد و صدای گریه از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال بلند شد.
«خزیم اسدی» میگوید: متوجه زینب شدم، به خدا سوگند زنی را که سر تا پا شرم و حیا باشد، سخنرانتر از او ندیدم، گویی زینب از زبان علی علیهالسلام سخن میگفت. پیرمردی را در کنار خود دیدم که بر اثر گریه محاسنش غرق اشک شده بود و میگفت: «پدر و مادرم فدای شما باد، پیرمردان شما بهترین پیرمردها، جوانان شما برترین جوانها و زنان شما نیکوترین زنان هستند، نسل شما بهترین نسلی است که نه خوار میشود و نه شکست میپذیرد».
نکته ظریف در دعوت و سیره تبلیغی حضرت زینب (س) و در خطبهها و سخنان ایشان آن است که همواره آنها را به صورت سلسلهوار ذکر میکند، یعنی محتوا و مضمون سخنان خود را علاوه بر بیان شیوا و رسا، اولاً به آیات کتاب خدا، سپس احادیث جدش پیامبر (ص) و پدرش امام علی(ع) و پس از آن به وقایع تاریخی مستند میکند، در خطبهها، خطاب به شاهان و سران دستگاه یزید به آیه قرآن استناد میکند.
حضرت زینب (س) به طور دقیق از آیات قرآن کریم، به سنتهای حتمی و قطعی خداوند در آفرینش و در باب نبرد حق و باطل به سنت الهی «پیروزی نهایی حق بر باطل» اشاره میکند که چگونه علیرغم همه دسیسهها و خدعهها، حقیقت در نهایت پیروز و ماندگار خواهد شد، حضرت زینب (س) خطبهای را هم در شام و در مجلس یزید و در بین کارگزاران حکومتی او ایراد کرد، در این خطبه بر خلاف خطبه کوفه که مخاطب آن به طور مستقیم مردم بودند، به یزید حمله میکند و تصویری از نبرد حق و باطل و رویارویی خاندان نبوت با خاندان اموی ارائه میکند، زینب کبری (س) در این خطبه نهضت حسینی را به کمال رساند و اصول مبارزاتی و انقلابی قیام عاشورا را برای جهانیان تبیین کرد، خطبهای که در واقع متمم نهضت امام حسین (ع) است.
سخن اخر:
بزرگترین درس حضرت زینب(س) این است که هرکس در هر شغل و جایگاهی سعی کند به لحاظ شجاعت، فهم و بصیرت در حدی باشد که بتواند در برابر دشمن مقاوم و حماسهساز باشد.هرکس مسئولیتی را در جامعه قبول میکند باید آن را به نحو احسن انجام دهد؛ در بازدید از یکی از نیروگاههای هستهای دیدم که دانشمندان جوان ما با چه عشقی شبانه روزی تلاش میکنند و هفتهها میگذرد تا بتوانند به خانواده خود سر بزنند. بیش از یک میلیارد مسلمان در دنیا وجود دارد، اگر همه اینها با هم متحد بودند کسی جرأت نمیکرد با راهاندازی گروهکهایی همچون داعش و دیگر تکفیریها چهره اسلام را مخدوش کند. ما باید به تأسی از آن بزرگ بانو تلاش کنیم در هر عرصهای شجاعت، فهم و بصیرت خود را برای رسیدن به این مهم بیفزاییم.
منابع:
خصائص الزینبیه
منتخب التواریخ، ص 67
زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص 592
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ادهمي فيروز ابادي در 1393/12/08 ساعت 11:40:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1393/12/16 @ 07:37:48 ب.ظ
momeni [عضو]
با سلام دوست عزیز وبلاگ کوثر نور با پست های جدید بروز رسانی شد.خوشحال میشم از وبلاگم دیدن کنید . پیشنهادات و انتقادات سازندیتان را پذیرا هستم.
ان شا الله در دیدار بعدی از وبلاگتان زمان بیشتری صرف میکنم.
در پناه حق موفق و موید باشید.
1393/12/09 @ 06:44:19 ب.ظ
خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو]
سلام. خیلی زیبا بود.
انشالله هممون عامل باشیم و در هر جایگاهی که هستیم با شجاعت و بصیرت رفتار کنیم.
1393/12/09 @ 08:16:56 ق.ظ
مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد [عضو]
سلام
انشاء الله بتونیم.
اگه ممکنه راههای عملی و موردی را برای کاربردی تر شدن مطرح بفرمایید.
متشکرم، خداقوت