راهکارهاي کنترل خشونت هاي اجتماعي
افزايش پرخاشگري ارتباط مستقيم با رفاه اجتماعي دارد. با توجه به حوادث سال جاري و سال هاي گذشته و آماري که سازمان پزشکي قانوني درباره کاربرد سلاح سرد و قتل افراد به وسيله آن اعلام نموده ملاحظه مي شود که افزايش خشونت و کاهش آستانه تحمل از عوامل اصلي وقايع تاسف آور ماههاي اخير است.
خشونت جزء مسائل اجتماعي حاد به شمار مي رود كه در تمام مناطق جغرافيايي و در ميان تمام گروه هاي ديني، نژادي و در تمام سطوح تحصيلي، شغلي، اقتصادي و اجتماعي مشاهده مي شود.در جامعه امروز به دلايلي چون گسترش فقر، عدم توجه به مسائل معنوي و انساني،گرايش به خوشگذراني ها، سقوط خانواده و ارزش هاي تربيتي و بالاخره گسترش ماشينيسم سبب بدبيني و ترس از آينده منجر به خشونت و پرخاشگري شده است.آستانه تحمل بسياري از افراد جامعه کمتر از آن شده است که ناملايمات روزمره را تاب بياورند و با يکديگر برخورد نکنند.برخورد هايي که گاه در حد جر و بحث زباني باقي مي ماند و گاهي نيز به زد و خورد مي انجامد. وقتي تحمل افراد در برابر مشکلات و برخوردها پايين مي آيد احتمال برخورد فيزيکي بالا مي رود و اگر سلاح سردي هم به همراه داشته باشند اين برخورد فيزيکي به ضرب و جرح و يا قتلي ناخواسته منجر مي شود.برخي از صاحب نظران حوزه اجتماعي دلايل عمده کاهش آستانه تحمل در بين مردم را عملکرد بد برخي مسئولان، مشکلات اقتصادي،عملکردنه چندان قوي دستگاه پليس و دستگاه قضائي براي احقاق حقوق مردم،فقدان فرهنگ گفتگوبين مردم و فقدان آموزش گفتگو در نهاد مدرسه و خانواده مي دانند.
برخي بر اين باورند که ممنوعيت حمل سلاح سرد توسط مردم تا حدودي مي تواند به کاهش خشونت ها و قتل هاي ناشي ازدرگيري هاي احساسي منجر شود اما براي از بين بردن و ريشه کن کردن اين مشکل بايد ريشه هاي مشکلات مردم را شناسايي کرد و از بين برد.البته برخي از اتفاقات خشن و رفتارهاي پرخاشگرانه به دليل رسانه اي شدن بيشتر به چشم مي خورند و اين موضوع باعث مي شود تا افکار عمومي تصور کند که ميزان اين آسيب ها در جامعه افزايش يافته است.حساس کردن مردم توسط رسانه ها و پر رنگ کردن ماجراهاي خشن مي تواند در بهوجود آمدن اين تصور که خشونت هاي اجتماعي در جامعه رشد داشته، موثرند.شايد تنها معيار و شاخصهاي که ميتوان پديدههاي اجتماعي را با آن سنجيد، مقايسه وضعيت پديدهها در بازههاي زماني مختلف باشد. با اين اوصاف اغلب پژوهشگران و متخصصان امر معتقدند بياخلاقيهاي اجتماعي در طول سهدهه اخير در کشورمان رشدي قابل توجه داشته است.
ميزان اين خشونتها و پرخاشگريها در جامعه ما بالا بوده است و فقط اين روزها بيشتر به چشم ميآيد.اين طور نيست که مسائل مربوط به خشونتها و پرخاشگريها حاد شده باشد. قبلاً هم به همين اندازه زياد بوده است اما اين روزها اين ماجراها بيشتر رسانهاي ميشود.موارد ديگري هم قبلاً بوده که مطرح شده و اين خشونتها بيشتر به چشم آمده است. گاهي هم رسانههاي بيگانه از اين مسئله سوءاستفاده ميکنند تا با دستکاري اين اخبار يک مسئله اجتماعي را مصادره به مطلوب خودشان کنند و بگويند که در کشور امنيت نيست.
افزايش پرخاشگري ارتباط مستقيم با رفاه اجتماعي دارد. با توجه به حوادث سال جاري و سال هاي گذشته و آماري که سازمان پزشکي قانوني درباره کاربرد سلاح سرد و قتل افراد به وسيله آن اعلام نموده ملاحظه مي شود که افزايش خشونت و کاهش آستانه تحمل از عوامل اصلي وقايع تاسف آور ماههاي اخير است. از آنجا که وقوع بعضي از قتل ها بدون مقدمه قبلي و فاقد نيت و برنامه ريزي از قبل بوده است، پرخاشگري و عدم کنترل رفتار، عوامل اصلي آنها قلمداد مي شود.
آستانه تحمل در جامعه کم شده است و بايد به فکر چاره کاربردي بيفتيم. در سال گذشته 1093 نفر به وسيله چاقو کشته شده اند؛ اين عدد بيش از آمار يک بلاي طبيعي مثل زلزله و يا آتشفشان است. چرا بايد اين اعداد به سادگي از مقابل چشمان ما عبور کنند. نشاط و شادماني اجتماعي بايد افزايش يابد و در چارچوب موازين اخلاقي و ديني شادماني در جامعه پررنگ شود. آموزش مهارت هاي زندگي از سطح دبستان شروع شده و تا دانشگاه اين بحث به عنوان درس اصلي مورد آموزش قرار گيرد. کاهش فيلم هاي خشن و بازي هاي رايانه اي خشن با چاره انديشي منطقي يعني توليدفيلم ها و سريال هاي نشاطآور، آموزش خانوادهها در کنترل رفتار والدين در مقابل فرزندان و همين طور تداوم تمرين هاي مهارتي در تمام سطوح اجتماعي راهکارهاي اصلي و ميان مدت کاهش خشونت در جامعه هستند.
امروز ما با شرايط اجتماعي سروکار داريم که به شدت آسيب زا هستند و روند امور نيز به گونه اي است که اين آسيب زايي مي تواند دائما افزايش يابد. در اين حال باز هم مي بينيم که تنها کساني که به ميان مي آيند، نيروهاي انتظامي هستند که البته کار خود را مي کنند و نمي توان به آنها ايرادي گرفت که چرا با روش هاي آمرانه برخورد مي کنند، هر چند مي توان انتظار داشت که اين کار کاملا در چارچوب هاي قانوني قرار داشته باشد. مشکل اما با ابزارهاي آمرانه و انتظامي و امنيتي قابل حل نيست. مشکل در سقوط اخلاقي است که ما را تهديد مي کند و سنت گريزي و سنت ستيزي که ميراث شوم نفوذ استعماري و مدرنيته وارداتي در اين کشور بوده است.
ريشه هاو عوامل بهوجود آورنده خشونت هاي اجتماعي
اين خشونتها و پرخاشگريها در درجه اول ريشه در مسائل اجتماعي دارد. اصولا خشونتهاي اجتماعي محصول احساس محروميتهاي نسبي است.وقتي توقعات در جامعهاي بالا برود و در واقع گروههاي اجتماعي وسايل لازم براي دستيابي به اهداف مورد نظرشان را نداشته باشند، احساس محروميت غالب ميشود و تبعاتي به بار ميآورد. رسانههاي جمعي هم در روزگار ما روي اين موضوع تاثير بسزايي دارند. وقتي اين رسانهها کالاها و خدمات جديد را تبليغ و ارزشهاي جديد ايجاد ميکنند، اگر رسيدن به آنها ممکن نباشد حالت خوبي به وجود نميآيد و منجر به خشن بودن فرد و جامعه ميشود.اگر از جنبه ديگري پيشينه و سابقه اين افرادي را که خشونت و پرخاشگري را اعمال ميکنند بررسي کنيد، متوجه خواهيد شد که اين افراد در زندگيشان تجربه ناکامي و محروميت و مورد خشونت واقع شدن را داشتهاند.
در اين رابطه جاي خالي آموزش مهارت هاي زندگي، کنترل هيجان و خشم و مديريت بحران احساس مي شود. اين آموزش ها از طرق مختلف بايد به افراد جامعه داده شود.يکي از مهمترين مراکزي که مي توان به آن اشاره کرد مدرسه است. آموزش و پرورش نقش مهمي در آموزش شيوههاي درست رفتاري به دانشآموزاني دارد که در آينده ميخواهند وارد جامعه شوند، بنابراين به نظر مي رسد لازم است چنين آموزش هايي از سطح مدارس شروع شده و در هر سال تحصيلي به فراخور سن دانش آموزان ادامه يابد.رسانه ها نيز ضلع مهم ديگر چنين آموزش هايي هستند، مطبوعات و صدا و سيما مي توانند با درج تحليل هاي کارشناسي و پخش فيلم ها و سريال هاي آموزنده در اين رابطه تاثيرگذار باشند. خانههاي فرهنگ، مکان هاي ورزشي و ساير اماکن فرهنگي نيز از موارد موثري هستند که مي توان از آنها نام برد.
راهکارهاي کنترل خشونت هاي اجتماعي
فقدان فرهنگ گفتگو در بين بسياري از افراد موضوعي به مراتب با اهميت تر از ديگر موضوعات است.تقويت فرهنگ گفتگو از طريق فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي تا حد زيادي مي تواند از خشونت ها و درگيري هاي اجتماعي افراد بکاهد.اين درحالي است که افراد جامعه از کودکي،آموزش هاي لازم براي گفتگو را از نهادهايي مانند خانواده و مدرسه دريافت نمي کنند و با روحيه اي که مبتني بر گفتگو و درک متقابل نيست وارد زندگي اجتماعي مي شوند.در اين راستا لازم است آموزش و پرورش اقدامي اساسي براي نهادينه کردن فرهنگ گفتگو ، راه هاي برقراري ارتباط و گفتگو با ديگر افراد جامعه انجام دهد.جمع آوري سلاح سرد از جامعه، تا حدي مشکل را حل مي کند اما تاريشه کن نشدن خشونت در جامعه و حل زيربنايي مشکلاتي که دليل به وجود آمدن خشونت هستند نمي توان به برطرف کردن اين مشکل اميدوار بود.
با توجه به رسالت صداوسيما به عنوان دانشگاه عمومي و ملي در افزايش سطح فرهنگ اجتماعي و آموزشهاي عمومي بويژه در زمينه مهارتهاي اجتماعي و زندگي و همينطور اطلاعرساني و آموزش به خانوادهها در جهت تربيت و کنترل فرزندان متاسفانه تلويزيون به عنوان رسانه ملي در چند سال گذشته غير از توليد چند برنامه مثل “شوک"، “مکث” و “چهل دقيقه بدون قضاوت” تلاش خاصي نکرده تا در زمينه پيشگيري براي خود جايگاهي تدارک ببيند.
متاسفانه عليرغم آموزشهاي منفي رفتاري توسط ماهوارهها بويژه در زمينه گسترش و افزايش خشونت در فيلمها و سريالهاي ماهوارهاي تلويزيون خودمان نيز در اين مسابقه عقب نمانده و با تهيه و نمايش فيلمها و سريالهاي خارجي که پر از صحنههاي خشن است، باعث افزايش خشونت در جامعه شده است.با چند برنامه نيم ساعته يا يک ساعته نميتوان ادعاي پيشگيري فرهنگي و اجتماعي کرد چرا که برنامههاي خستهکنندهاي که به صورت ميزگرد تشکيل ميشود نه تنها جاذبهاي براي تماشاچيان مخصوصا نوجوانان و جوانان ندارد بلکه آثار منفي رفتاري روي آنها مي گذارد چرا که آموزشهاي مستقيم کمترين آثار را در پيشگيري دارند.بايد رويکردها را عوض کرد و از سمت مسائل احساسي به سمت رويکرد عقلاني رفت. اين رويکرد بايد در ايدئولوژيها و رسانهها و نظام تعليم و تربيت جا بيفتد. در يک کلمه بايد عقلانيت را حاکم کرد. از سوي ديگر براي کنترل خشونتها بايد روشهاي عالمانهتري را پيش گرفت.
نبايد از روشهاي آزمون و خطا استفاده کرد. ما ايرانيها راهکارهاي بسيار خوبي در دين و فرهنگمان داريم که بايد از آنها بهره ببريم. بيان حوادث ياد شده بدون کالبدشکافي باعث گسترش نامحسوس خشونت در جامعه است. قانون ممنوعيت توليد و خريد و فروش سلاح سرد و چاقوهاي غيرمتعارف، کارايي نداشته و موثر نخواهد بود چرا که ملاحظه مي کنيم باوجود مجازات هايي مثل اعدام و زندان درمورد قاچاق مواد مخدر هنوز بيشترين آمار متعلق به اين زمينه است بنابراين تصويب و اجراي اين قانون فقط باعث زيرزميني شدن معاملات آن و بروز قشر جديدي به نام دلالان سلاح سرد خواهد شد.بايد گفت نفي واقعيات باعث کاهش يا از بين رفتن آنها نمي شود فقط در روند افزايش پيشگيري، کندي ايجاد مي کند.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ادهمي فيروز ابادي در 1393/12/08 ساعت 11:06:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1393/12/16 @ 07:33:34 ب.ظ
momeni [عضو]
با سلام دوست عزیز وبلاگ کوثر نور با پست های جدید بروز رسانی شد.خوشحال میشم از وبلاگم دیدن کنید . پیشنهادات و انتقادات سازندیتان را پذیرا هستم.
ان شا الله در دیدار بعدی از وبلاگتان زمان بیشتری صرف میکنم.
در پناه حق موفق و موید باشید.
1393/12/16 @ 02:04:53 ب.ظ
آذرمگين [عضو]
سلام.عالی بود.خوشحال میشم به وبلاگ من هم سربزنید
mahdi1373.hc.com
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…
1393/12/15 @ 09:11:02 ق.ظ
طاهر [عضو]
ممنون خیلی مفید بود؛ استفاده کردم…
1393/12/12 @ 10:44:32 ب.ظ
0011640839 [عضو]
سلام آبجی بزرگه.
چه مطالب پرمغز و جالبی گذاشتی عزیز.
ما باید از شما یاد بگیریم گلم.
1393/12/09 @ 06:50:31 ب.ظ
خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو]
سلام. ممنون از مطلب مفیدتون
واقعا خویشتن داری مسأله بسیار مهمی است که باید با تلاش و تمرین در وجود همه شکل بگیرد.