رفیق ِخسته دلان بودوهمنشینِ یتیم...
شعری به مناسبت اولین سالگرد معلم اخلاق ومجاهد صبور نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی کسی که به گفته :حدادعادل
“یحیی زاده” با موتور آمد مجلس، با موتور هم رفت
زجنس آینه بود از تبار نور و نسیم
گرانبها گهری بودوکیمیا زر وسیم
بهار بود وچمن درچمن سخاوت داشت
بلند بود ،چوسرو ِسهی در این اقلیم
جلالِ اهلِ ولا بودوازقبیله ی عشق
که از ولایتِ دل بود واهلِ قلب سلیم
به کوچه کوچه ی میبد به قریه قریه ی تفت
رفیق ِخسته دلان بودوهمنشینِ یتیم
چوآفتاب، صمیمی چو چشمه در تسبیح
حیات طیبه اش هدیه ی خدای کریم
به ملک عشق جز اخلاص پادشاهی نیست
بر اوسلام که بر سر نهاد این دیهیم
چنان نجیب که انگار بلبلان چمن
به گرد عارض او کرده انددل تقسیم
سلام داشت به لب پیش ازآنکه رهگذری
بر اوسلام کند ،وز دل آورد تعظیم
چه بی بدیل بهاری که بی بهانه فسرد
چه بی قرین گل سرخی به دوست شد تقدیم
گلی چنین به چه گلواژه شرح بتوان گفت
جز اینقدَر که :به دریای عشق،دُرّ یتیم
کویرِ تشنه وتنهایی وطنین ِفراق
کسی کجاست؟که زخم دلی کند ترمیم
محمدی «کویر»
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ادهمي فيروز ابادي در 1393/01/26 ساعت 06:03:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |