موضوع: "مذهبی"

علت شکستهشدن نماز در سفر
سه شنبه 93/11/28
وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِى الاَْرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلَوةِ.
و هنگامى كه سفر كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد
در منابع اسلامى گزارشهاى مختلفى درباره تاریخ تشریع نماز آمده است، برخى روایات، تشریع نمازهاى یومیه را مصادف با واقعه معراج پیامبر(ص) مىدانند و برخى دیگر، از نمازهاى پیامبر(ص) پیش از معراج و حتى پیش از بعثت سخن به میان آوردهاند،
همچنین از بعضى آیههایى که در اوایل بعثت پیغمبر(ص) نازل شده، نمازگزاردن ایشان(ص) و حتى فرمان به نماز شب استفاده مىشود، با این وجود در سالهای ابتدایی صدر اسلام نمازهای مسلمانان به صورت پنج نماز دو رکعتی بود که بعد از مدتی شخص پیامبر اکرم(ص) در روز 12 ربیعالثانی سال اول هجرت با تشریع الهی تعداد رکعات نمازهای یومیه را 17 رکعت بیان کردند،
ادامه »

نقش انگشتر 14 معصوم چه بوده است؟
چهارشنبه 93/11/01
گويا برخي از معصومين انگشترهاي متعددي داشتهاند و بر هر كدام جمله يا عبارتي بوده كه بيان كننده جوهره و تفكر خاص ايشان بوده است. بر اين اساس بايد گفت:
نقش انگشترهاي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله:
1. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»[1]
2. گفته شده انگشتري ديگر با نقش: «صَدَقَ اللَّه» نيز داشتهاند.[2]
نقش انگشترهاي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علي عليهالسلام:
1. «اللَّهُ الْمَلِك»[3]
2. «اللَّهُ الْمَلِكُ وَ عَلِيّ عَبْدُه»[4]
3. «أَسْنَدْتُ ظَهْرِي إِلَى اللَّه».[5]
نقش انگشترهاي صديقه طاهره سلام الله عليها:
1. «أمن المتوكّلون».[6]
2. گفته شده: «اللّه وليّ عصمتي»
3. برخي نيز گفتهاند ايشان انگشتري از نقره، با اين نقش داشته: «نعم القادر اللّه»[7]
4. نيز انگشتري با نقش انگشتر حضرت سليمان بن داود داشته: «سبحان من ألجم الجنّ بكلماته»
نقش انگشترهاي امام حسن عليه السّلام:
1. «العزّة للّه»[8]
2. «حسبي الله»[9]
نقش انگشترهاي امام حسين عليهالسلام:
1. «إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِه»[10]
2. «حسبيالله»[11]
3. ايشان انگشتر ديگري با نقش « لا إله إلّا اللّه عدّة للقاء » داشتهاند[12]
نقش انگشترهاي امام سجاد عليهالسلام:
1. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم»[13]
2. «خَزِيَ وَ شَقِيَ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي»[14]
3. «وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّه»[15]
4. همچنين بر اساس برخي گزارشها آن حضرت انگشتر امام حسين (ع) را كه نقش «إِنَ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِه» داشت، در دست مي كردند.[16]
نقش انگشترهاي امام باقر عليهالسلام:
1. «الْعِزَّةُ لِلَّه»[17]
2. «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً»[18]
3. «الْقُوَّةُ لِلَّهِ جَمِيعاً»[19]
نقش انگشترهاي امام صادق عليهالسلام:
1. «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْء»[20]
2. «اللَّهُ وَلِيِّي وَ عِصْمَتِي مِنْ خَلْقِه»[21]
3. «اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فَقِنِي شَرَّ خَلْقِك»[22]
نقش انگشتر امام كاظم عليهالسلام:
1. «حَسْبِيَ اللَّه».[23]
2. «الْمُلْكُ لِلَّهِ وَحْدَه»[24]
نقش انگشترهاي امام رضا عليهالسلام:
1. «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه»[25]
2. ايشان همچنين انگشتر پدرشان را نيز دست ميكردند[26]
نقش انگشتر امام جواد عليهالسلام:
«حَسبي اللهُ حافِظي»[27]
نقش انگشترهاي امام هادي عليهالسلام:
1. «الله رَبّي و هو عِصمَتي مِن خَلقِه»[28]
2. «حِفْظُ الْعُهُودِ مِنْ أَخْلَاقِ الْمَعْبُود»[29]
3. «العزّة للّه»[30]
نقش انگشتر امام عسكري عليهالسلام:
«سُبْحَانَ مَنْ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض»[31]
نقش انگشتر حجة بن الحسن العسكري
1. «أنا حجة الله و خالصته»[32]
2. و به نقلي «أنا حجّة الله»[33]
پي نوشت:
[1] . كليني، الكافي، (تحقيق علي اكبر غفاري و محمد آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1407ق، چ4) ج6، ص473.
[2]. علامه مجلسي، بحار الانوار، (بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق، چ2) ج16، ص96.
[3] . كليني، الكافي، ج6، ص473.
[4] . «خداوند، فرمانروا و على، بنده اوست»؛ شريف الرضي، خصائص الائمه (ع) (خصائص اميرالمؤمنين عليه السلام)، (تحقيق محمدهادي اميني، آستان قدس رضوي، مشهد، چاپ اول، 1406ق) ص 39؛ ابن بطريق، عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار، (جامعه مدرسين، قم، چاپ اول، 1407ق) ص31.
[5] . «پشت من به خداوند متّكى است»؛ سيد مرتضى فيروزآبادى، فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، (ترجمه محمدباقر ساعدى، نشر فيروزآبادى، قم، چاپ اول، 1374ش) ج1، ص 344
[6] . رحماني همداني، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفي،(تهران، انتشارات منير، 1378ش، چ3) ص676.
[7] . ذكروا أنّ لنقش هذه الكلمات في فصّ الخاتم تأثيرا عجيبا لدفع الأعداء و حفظ الأموال و الأولاد و البدن عن شرّ الإنس و الجنّ و الأهرمن و جميع المكاره و الآفات و الأسواء و البليّات. (انصاري زنجاني، الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء سلام الله عليها، (قم، دليل ما، 1428ق، چ اول) ج17، ص527؛ رحماني همداني، فاطمة الزهرا بهجة قلب المصطفي، ص676).
[8] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج11، ص63 و ج43، ص 242. طبري، دلائل الامامة، (قم، بعثت، 1413ق، چ اول) ص163.
[9] . كليني، الكافي، ج 6، ص 473.
[10] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج46، ص221.
[11] . كليني، الكافي، ج6، ص473.
[12] . نعمت الله جزايري، رياض الابرار، (بيروت، موسسه التاريخ العربي، 1427ق، چ اول) ج1، ص77 و نيز ر.ك ج2، ص16.
[13] . كليني، الكافي، ج6، ص473.
[14] . كليني، الكافي، ج6، ص474.
[15] . «و توفيق من، جز به خدا نيست»؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 46، ص 14.
[16] . كليني، الكافي، ج6، ص474.
[17] . كليني، الكافي، ج6، ص473.
[18] . «پروردگارا! مرا تنها مگذار»؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 46، ص 345.
[19] . «تمامِ قدرت، از آنِ خداست»؛ اربلي، كشف الغمة في معرفة الأئمة، (تحقيق هاشم رسولي محلاتي،انتشارات بني هاشمي، تبريز، چاپ اول، 1381ق) ج2، ص133.
[20] . كليني، الكافي، ج6، ص473.
[21] . كليني، الكافي، ج6، ص474؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج11، ص63.
[22] . «خدايا! تو مورد اعتماد من هستي پس مرا از شرّ خلق تو نگهدار»؛ كليني، الكافي، ج 6، ص 473؛ و در برخي منابع حديثي عبارت «ربّ أَنْتَ ثِقَتِي فَقِنِي شَرَّ خَلْقِك»؛ نوري، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، (قم، مؤسسه آل البيت (ع)، 1408ق، چاپ اول) ج 3، ص 302؛ و نيز «رَبِّ يسِّرْ لِي أَنْتَ ثِقَتِي فَقِنِي شَرَّ خَلْقِك» آمده است؛ نعمان بن محمد معروف به ابن حيون، دعائم الإسلام، (تحقيق آصف فيضي، قم، مؤسسه آل البيت (ع)، 1385ق، چ2) ج2، ص165.
[23] . كليني، الكافي، ج6، ص474؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج11، ص63.
[24] . مجلسي، بحارالانوار، ج 48، ص 11.
[25] . كليني، الكافي، ج6، ص474.
[26] . كليني، الكافي، ج6، ص473؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج11، ص63.
[27] . «بس است مرا خدايي كه حافظ من است»؛ طبرسي، مكارم الاخلاق، (قم، انتشارات شريف رضي، 1412ق، چ4) ص 91.
[28] . «خدا، پروردگار من است و او پناه من از خلقش است»؛ جزايري، رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج 2، ص 460.
[29] . «حفظ اموري كه خدا در ترك يا انجام آن با ما عهد بسته است، از خُلقياتيست كه خدا دوست دارد»؛ حسينى عاملى، التتمة في تواريخ الأئمة (ع)، (قم،نشر بعثت، 1412ق، چ اول) ص 136؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 50، ص 117.
[30] . طبري، دلائل الامامة، (قم، بعثت، 1413ق، چ اول) ص397.
[31] . «پاك و منزه است خدايي كه كليدهاى آسمان ها و زمين از آن اوست»؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 50، ص 238.
[32] . «من حجّت و خالص خدا هستم»؛ علي يزدي حايري، إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب (عج)، (تحقيق علي عاشور، بيروت، مؤسسة الأعلمي، 1422ق، چ اول) ج1، ص428؛ محدّث نوري، نجم الثاقب في أحوال الإمام الغائب، (قم، انتشارات مسجد جمكران، 1384ش، چ10) ج1، ص101.
[33] . شيخ عباس قمى، منتهي الآمال، (قم،نشر دليل ما، 1379ش، چ اول) ج3، ص1975.

سوالات کودک در مورد خدا
چهارشنبه 93/10/17
هر کودکی باسرشت خدایی و خداجویی به دنیا می آید و با قرار گرفتن در محیطی مذهبی پرورش می یابد کودکان در سیر رشد خود در سن چهار سالگی به مرحله نسبی از درک مفهومها می رسند و از توانایی عملکردی بالایی بر خوردار می شوند.
ادامه »

نمونه اي از دانش پزشکي امام صادق (ع)
سه شنبه 93/10/16
بدون ترديد، علوم معصومين اکتسابي نيست و آنچه از ذهن شفاف و نوراني آن بزرگواران انعکاس مي يابد،اشعه هايي از انوار الهي است که از پيامبر خاتم (ص) تا معصوم چهاردهم (عج) نسل به از نسل، به يادگار مانده و زمينيان رابهره مند ساخته است
اگر غير از اين بود،مي بايست علوم آنها مقطعي و زودگذر باشد و جز درعصر خويش کاربردي، آن هم در همه زمينه ها، نداشته باشد و در برخورد باشخصيت هاي علمي همعصر خود و عالمان قرون بعد، منفعل گردد.
جستجوي مفصل اين نکته را به عهده خوانندگان محترم گذاشته و تنها اين مناظره را که به علم پزشکي امام صادق (ع) اشاره دارد، نقل به مضمون مي کنيم؛
روزي امام صادق (ع) به مجلس منصور دوانقي وارد شد. طبيبي هندي کنار خليفه نشسته بود. او کتابهايي را که در موضوع علم طب نگاشته شده بود براي خليفه مي خواند تا ضمن سرگرم ساختن او، بر معلومات خليفه بيفزايد. امام صادق (ع) در گوشه مجلس نشست. باراني از هيبت و ابهت از چهره حضرت مي باريد. مدتي گذشت. هنگامي که طبيب از خواندن کتابها فارغ شد، نگاهش به امام صادق (ع) دوخته شد.
ادامه »
خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار
چهارشنبه 93/10/03
آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید
تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟
آهنگر سر به زیر اورد و گفت
وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.
همین موصوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار